پرسش :
اينكه قرآن مى گويد : «الا بذكر اللّه تطمئن القلوب». ياد خدا آرامبخش دلهاست چگونه دل با ياد خدا آرام مى گيرد؟
پاسخ :
ابتدا بايد عوامل نگرانى و پريشانى را بررسى كنيم تا كلام قرآن روشن شود.
1- گاهى اضطراب و نگرانى به خاطر آينده تاريك و مبهمى است كه در برابر فكرانسان خودنمائى مى كند اما ايمان به خداوند قادر و متعال، خدايى كه همواره كفالت بندگان خويش را بر عهده دارد مى تواند اين گونه نگرانيها را از ميان ببردو به او آرامش دهد كه تو در برابر حوادث آينده درمانده نيستى خدايى دارى توانا.
2- گاه گذشته تاريك فكر انسان را به خود مشغول مى دارد، نگرانى از گناهانى كه انجام داده، اما توجه به اينكه خداوند غفار و توبه پذير و رحيم است به اوآرامش مى دهد.
3- گاه ضعف و ناتوانى انسان در برابر عوامل طبيعى و گاه در مقابل انبوه دشمنان داخلى و خارجى او را نگران مى سازد، اما هنگامى كه به ياد خدامى افتد و متكى به قدرت و رحمت او مى شود قدرتى كه برترين قدرتهاست و هيچ چيز دربرابر آن ياراى مقاومت ندارد قلبش آرام مى گيرد.
4- گاهى ريشه نگرانيهاى آزاردهنده انسان احساس پوچى زندگى و بى هدف بودن آن است ولى كسى كه به خدا ايمان دارد و مسير تكامل زندگى را به عنوان يك هدف بزرگ پذيرفته همچون افراد بى هدف سرگردان نيست.
5- دنيا پرستى و دلباختگى در برابر زرق و برق زندگى مادى يكى ازبزرگترين عوامل اضطراب انسانها بوده و هست اما ايمان به خدا و توجه به آزادگى مومن كه هميشه با زهد و پارسايى سازنده و عدم اسارت در چنگال زرق و برق زندگى مادى همراه است به همه اين اضطرابها پايان مى دهد.
6- يك عامل مهم ديگر براى نگرانى ترس و وحشت از مرگ است از آنجا كه امكان مرگ تنها در سنين بالا نيست بلكه در سنين ديگر بخصوص هنگام بيماريها، جنگها، ناامنيها وجود دارد اين نگرانى مى تواند عمومى باشد ولى اگر ما از نظر جهان بينى مرگ را به معنى فنا و نيستى وپايان همه چيز بدانيم اين اضطراب و نگرانى كاملا بجاست اما هرگاه در سايه ايمان به خدا مرگ را دريچه اى به يك زندگى وسيعتر و والاتر بدانيم و گذشتن از گذرگاه مرگ را همچون عبور از دالان زندان و رسيدن به فضاى آزاد بشمريم ديگر اين نگرانى بى معنى است. و هنگامى كه ديديم اين عوامل- كه البته عوامل نگرانى منحصر به اينها نيست- در برابر ايمان به خدا ذوب و بى رنگ و نابود مى گردد تصديق خواهيم كرد كه ياد خدامايه آرامش دلهاست.
منبع:تفسير نمونه ج 10 ص 210، آيت الله العظمى ناصرمكارم شيرازى (حفظه الله)و ديگران
ابتدا بايد عوامل نگرانى و پريشانى را بررسى كنيم تا كلام قرآن روشن شود.
1- گاهى اضطراب و نگرانى به خاطر آينده تاريك و مبهمى است كه در برابر فكرانسان خودنمائى مى كند اما ايمان به خداوند قادر و متعال، خدايى كه همواره كفالت بندگان خويش را بر عهده دارد مى تواند اين گونه نگرانيها را از ميان ببردو به او آرامش دهد كه تو در برابر حوادث آينده درمانده نيستى خدايى دارى توانا.
2- گاه گذشته تاريك فكر انسان را به خود مشغول مى دارد، نگرانى از گناهانى كه انجام داده، اما توجه به اينكه خداوند غفار و توبه پذير و رحيم است به اوآرامش مى دهد.
3- گاه ضعف و ناتوانى انسان در برابر عوامل طبيعى و گاه در مقابل انبوه دشمنان داخلى و خارجى او را نگران مى سازد، اما هنگامى كه به ياد خدامى افتد و متكى به قدرت و رحمت او مى شود قدرتى كه برترين قدرتهاست و هيچ چيز دربرابر آن ياراى مقاومت ندارد قلبش آرام مى گيرد.
4- گاهى ريشه نگرانيهاى آزاردهنده انسان احساس پوچى زندگى و بى هدف بودن آن است ولى كسى كه به خدا ايمان دارد و مسير تكامل زندگى را به عنوان يك هدف بزرگ پذيرفته همچون افراد بى هدف سرگردان نيست.
5- دنيا پرستى و دلباختگى در برابر زرق و برق زندگى مادى يكى ازبزرگترين عوامل اضطراب انسانها بوده و هست اما ايمان به خدا و توجه به آزادگى مومن كه هميشه با زهد و پارسايى سازنده و عدم اسارت در چنگال زرق و برق زندگى مادى همراه است به همه اين اضطرابها پايان مى دهد.
6- يك عامل مهم ديگر براى نگرانى ترس و وحشت از مرگ است از آنجا كه امكان مرگ تنها در سنين بالا نيست بلكه در سنين ديگر بخصوص هنگام بيماريها، جنگها، ناامنيها وجود دارد اين نگرانى مى تواند عمومى باشد ولى اگر ما از نظر جهان بينى مرگ را به معنى فنا و نيستى وپايان همه چيز بدانيم اين اضطراب و نگرانى كاملا بجاست اما هرگاه در سايه ايمان به خدا مرگ را دريچه اى به يك زندگى وسيعتر و والاتر بدانيم و گذشتن از گذرگاه مرگ را همچون عبور از دالان زندان و رسيدن به فضاى آزاد بشمريم ديگر اين نگرانى بى معنى است. و هنگامى كه ديديم اين عوامل- كه البته عوامل نگرانى منحصر به اينها نيست- در برابر ايمان به خدا ذوب و بى رنگ و نابود مى گردد تصديق خواهيم كرد كه ياد خدامايه آرامش دلهاست.
منبع:تفسير نمونه ج 10 ص 210، آيت الله العظمى ناصرمكارم شيرازى (حفظه الله)و ديگران