پرسش :
آيا اعتقاد به شفاعت با آيه «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى» در تناقض نيست؟
پاسخ :
نخست بايد دانست سعى و تلاش آدمى، تنها به تلاشهاى ظاهرى و فعاليتهاى فيزيكى منحصر نيست بلكه ارتباط معنوى و محبت به اولياى خدا نيز از اعمال با فضيلت شمرده شده است. علاوه بر اين شفاعت اولياى الهى، متوقف بر شرايطى است كه همگى بر عمل و استحقاق شفاعت شونده استوار است و كسانى كه در دنيا با سعى و تلاش خود، اين شرايط را تحصيل كردهاند، مشمول شفاعت خواهند شد.
در تعبير روايات، «شفاعت»، پاداش و هديه الهى به انسانهايى است كه عمل و عقيده آنان، مورد پسند و رضايت خداوند است.(1) اين پاداش بر اساس اصل قرانى «لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى»(2)، تنها به كسانى داده مىشود كه در دنيا، تلاش و سعى خود را در عمل به دستورات و وظايف الهى و رسيدن به مقام قرب او و نيز جلب رضايت او به كار گرفتهاند و با اولياى الهى، هم فكر، هم عقيده و همراه شدهاند. البته ممكن است گهگاهى دچار خطا و لغزش نيز شده باشند. در حقيقت اين افراد، به واسطه عمل خود در دنيا، استحقاق مغفرت الهى را در آخرت پيدا كردهاند.
توجّه به بعضى آيات و روايات، نقش مهم عمل انسان را در بهره مندى از شفاعت، بيشتر آشكار مىسازد:
1. قرآن كريم، عمل نكردن به وظايف و دستورات دينى را علت عدم بهرهمندى برخى اهل دوزخ از شفاعت مىداند: «از اهل جهنم سؤال مىشود: چه چيزى شما را جهنمى كرد؟ گويند: از نمازگزاران نبوديم و بينوايان را اطعام نمىكرديم و با اهل باطل در هرزه فرو مىرفتيم. پس شفاعت شفيعان به حال آنان سودى نمىبخشد».(3)
2. امام صادق (ع) مىفرمايد: «هر كس دوست دارد شفاعت شافعان در مورد او سودمند باشد، بايد رضايت خداوند را جلب كند و هيچ كس رضايت خدا را جلب نخواهد كرد، مگر با اطاعت از خدا، پيامبر و امامان معصوم».(4)
3. قرآن كريم مىفرمايد: «ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَ لا شَفِيعٍ يُطاعُ»(5) «در روز قيامت براى ستمگران، دوست و شفاعت كنندهاى كه شفاعتش پذيرفته شود، وجود نخواهد داشت».
بنابراين نجات با شفاعت، بر اساس سعى و عمل به اضافه لطف و رحمت خداوند است.
در نتيجه، شفاعت نه تنها با آيه بالا در تناقض نيست بلكه منطبق بر آن و مبتنى بر عمل انسان است.
پىنوشت
(1) بحارالانوار، ج 8، ص 40، ح 22.
(2) نجم (53)، آيه 39.
(3) مدثر (74)، آيات 42- 46.
(4) بحارالانوار، ج 78، ص 220، ح 93.
(5) غافر (40)، آيه 18.
نخست بايد دانست سعى و تلاش آدمى، تنها به تلاشهاى ظاهرى و فعاليتهاى فيزيكى منحصر نيست بلكه ارتباط معنوى و محبت به اولياى خدا نيز از اعمال با فضيلت شمرده شده است. علاوه بر اين شفاعت اولياى الهى، متوقف بر شرايطى است كه همگى بر عمل و استحقاق شفاعت شونده استوار است و كسانى كه در دنيا با سعى و تلاش خود، اين شرايط را تحصيل كردهاند، مشمول شفاعت خواهند شد.
در تعبير روايات، «شفاعت»، پاداش و هديه الهى به انسانهايى است كه عمل و عقيده آنان، مورد پسند و رضايت خداوند است.(1) اين پاداش بر اساس اصل قرانى «لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى»(2)، تنها به كسانى داده مىشود كه در دنيا، تلاش و سعى خود را در عمل به دستورات و وظايف الهى و رسيدن به مقام قرب او و نيز جلب رضايت او به كار گرفتهاند و با اولياى الهى، هم فكر، هم عقيده و همراه شدهاند. البته ممكن است گهگاهى دچار خطا و لغزش نيز شده باشند. در حقيقت اين افراد، به واسطه عمل خود در دنيا، استحقاق مغفرت الهى را در آخرت پيدا كردهاند.
توجّه به بعضى آيات و روايات، نقش مهم عمل انسان را در بهره مندى از شفاعت، بيشتر آشكار مىسازد:
1. قرآن كريم، عمل نكردن به وظايف و دستورات دينى را علت عدم بهرهمندى برخى اهل دوزخ از شفاعت مىداند: «از اهل جهنم سؤال مىشود: چه چيزى شما را جهنمى كرد؟ گويند: از نمازگزاران نبوديم و بينوايان را اطعام نمىكرديم و با اهل باطل در هرزه فرو مىرفتيم. پس شفاعت شفيعان به حال آنان سودى نمىبخشد».(3)
2. امام صادق (ع) مىفرمايد: «هر كس دوست دارد شفاعت شافعان در مورد او سودمند باشد، بايد رضايت خداوند را جلب كند و هيچ كس رضايت خدا را جلب نخواهد كرد، مگر با اطاعت از خدا، پيامبر و امامان معصوم».(4)
3. قرآن كريم مىفرمايد: «ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَ لا شَفِيعٍ يُطاعُ»(5) «در روز قيامت براى ستمگران، دوست و شفاعت كنندهاى كه شفاعتش پذيرفته شود، وجود نخواهد داشت».
بنابراين نجات با شفاعت، بر اساس سعى و عمل به اضافه لطف و رحمت خداوند است.
در نتيجه، شفاعت نه تنها با آيه بالا در تناقض نيست بلكه منطبق بر آن و مبتنى بر عمل انسان است.
پىنوشت
(1) بحارالانوار، ج 8، ص 40، ح 22.
(2) نجم (53)، آيه 39.
(3) مدثر (74)، آيات 42- 46.
(4) بحارالانوار، ج 78، ص 220، ح 93.
(5) غافر (40)، آيه 18.