امام باقر (ع) و مبانى نظريه تشيع

ابو جعفر محمدبن على بن الحسين(ع) با كنيه ابوجعفر ولقب هاى باقر، هادى، شاكر، امين، صابر و به دليل شباهت زياد به پيامبر(ص)، شبيه (اربلى، ۳۲۹‎/۲) پنجمين امام از ائمه اثنى عشر است. حضرت از دو سو، علوى و فاطمى يعنى نوه امام حسن و امام حسين(ع) است. مادرشان فاطمه(س) دختر به فرموده حضرت صادق(ع) صديقه اى بود كه در آل حسن نظير نداشت. (كلينى، ۴۶۹‎/۱)
چهارشنبه، 23 دی 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امام باقر (ع) و مبانى نظريه تشيع
امام باقر (ع) و مبانى نظريه تشيع
امام باقر (ع) و مبانى نظريه تشيع

نويسنده: محمود حيدرى آقايى




ابو جعفر محمدبن على بن الحسين(ع) با كنيه ابوجعفر ولقب هاى باقر، هادى، شاكر، امين، صابر و به دليل شباهت زياد به پيامبر(ص)، شبيه (اربلى، ۳۲۹‎/۲) پنجمين امام از ائمه اثنى عشر است. حضرت از دو سو، علوى و فاطمى يعنى نوه امام حسن و امام حسين(ع) است. مادرشان فاطمه(س) دختر به فرموده حضرت صادق(ع) صديقه اى بود كه در آل حسن نظير نداشت. (كلينى، ۴۶۹‎/۱)
براساس رواياتى، امام باقر(ع) روز سوم ماه صفر و يا روز جمعه اول ماه رجب در سال ۵۷ هجرى در مدينه به دنيا آمد و در روز هفتم ماه ذيحجه سال ۱۱۴ هجرى به شهادت رسيد. (مفيد، ۱۵۸‎/۲؛ طوسى، ۸۰۱؛ فضل بن حسن طبرسى، ۲۵۹)

اوضاع سياسى، اجتماعى و فرهنگى در دوره امام باقر (ع)

پس از استقرار امويان، سياست هاى ضد علوى و ضد اسلامى آنان شدت بيشترى پيدا كرد. شيوه حاكمان اموى در اين دوران، برپايه گسترش كشور گشايى فتوح و توسعه طلبى بود، چنانكه دوران وليد بن عبدالملك (۹۶-۸۶) به فتح، ثروت و ناز و نعمت شهرت يافت و دوران سليمان (۹۹-۹۶) فتوح شرقى متوقف شد و خراسان معركه نزاع اعراب و خراسانيان و گهواره دعوت عباسيان شد و اواخر اين دوران توازن قدرت و نيروها به نفع روم در جبهه هاى غربى تغيير كرد و در دوران عمربن عبدالعزيز (۱۰۱-۹۹) شعله هاى فتوحات به سردى گراييد.
وى با اقدامى شجاعانه و بى سابقه ممنوعيت نقل و كتابت حديث را كه حدود يك قرن از عمر آن مى گذشت، لغو كرد و در سندى رسمى و دولتى فدك را به صاحبان اصلى آن بازگرداند. اما ديرى نپاييد كه با روى كار آمدن خلفاى پس از او، دوباره سياست هاى امويان به استبداد و استكبار بيشترى ادامه پيدا كرد به ويژه در زمان هشام بن عبدالملك (۱۲۵-۱۰۵).
بررسى اوضاع فرهنگى اين دوران در خور اهميت است. يكى از مسائل مهم فرهنگى، موضوع منع كتاب حديث است. اين موضوع از زمان خلفاى نخستين با انگيزه سياسى و در پوشش انگيزه دينى و دلسوزى در باره قرآن و حفظ آن از آميختگى با حديث آغاز و در اجراى آن با شدت عمل رفتار شد و اين اقدام پيامدهايى به دنبال داشت، رفته رفته احاديث پيامبر(ص) به دست فراموشى سپرده شد. شهادت و مرگ و مير صحابيانى كه ده ها و صدها حديث در سينه داشتند و اتكا به حافظه كه از خطا مصون نبود و ... بسته شدن راه دسترسى به احاديث نبوى، ميدان را براى افراد و دستگاه هاى حديث سازى باز كرد و آنان با انگيزه هاى عمدتاً سياسى، مذهبى، شخصى و مادى و با دستور خلفا و به سفارش حاكمان احاديث بسيارى ساخته و پراكندند.
در ميان مسلمانان، شيعه از همان آغاز به نقل و كتابت حديث و اخبار نبوى اهتمام ورزيد. در دوره امام باقر(ع)، با توجه به تعداد شاگردان و فراوانى موضوع ها و علوم تدريس شده و عنايت و توجه امام به احاديث پيامبر(ص)، بويژه در اين دوره كه رفع ممنوعيت كتابت حديث شده بود، شاهد تعداد فراوانى از كتاب ها و رساله ها از شاگردان حضرت هستيم كه تعدادى از آن مجموعه بزرگ، بخشى از «اصول اربعماه» است. در كتاب هاى رجالى شيعه نام هاى راويان امام باقر(ع) ثبت شده و از جمله شيخ طوسى (ص۱۴۲-۱۰۲) آنها را براساس حروف تهجى ذكر كرده است كه بالغ بر ۴۶۶ تن مى شود. البته با تتبع در استادان روايات، ممكن است بر شمارى بيش از اين دست يافت، (تاريخ تشيع، ۲۲۲‎/۱-۲۲۹)
يكى از مسائل مهم فرهنگى نامگذارى اين دوران به عصر فقاهت است. زمان امام باقر(ع) يعنى دهه هاى آخر قرن اول و دهه هاى اول و دوم قرن دوم هجرى، زمان ظهور فقهاى بزرگ، بويژه در مدينه بود. در اين دوران، مسلمانان كه از فتوحات خارجى و جنگ هاى داخلى تا حدودى فراغت يافته بودند و فقط خوارج و برخى شورشيان، خراسان و مناطقى ديگر را در نا آرامى نگاه داشته بودند از اطراف و اكناف سرزمين هاى اسلامى براى فرا گرفتن احكام الهى و فقه اسلامى به مدينه، كه شهر حضرت رسول(ص) و اصحاب و تابعان ايشان بود، روى مى نهادند. فقها ومحدثان بزرگى از جمله سعيدبن مسيب (متوفى ۹۴)، عروة بن زبير (متوفى ۹۴)، خارجة بن زيد بن ثابت (متوفى ۹۹)، ربيعة الرأى (متوفى ۱۳۶)، سفيان بن عيينه و محمدبن شهاب زهرى (متوفى ۱۲۴) در اين شهر جمع بودند بويژه كه منع كتابت حديث در زمان عمر بن عبدالعزيز لغو شده بود (عسكرى، ج،۲ ص۴۴)، ماجراى سياسى و مذهبى اى كه سلسله جنبان آن حاكمان جور بودند معرفى افرادى از بزرگان و محدثان به عنوان فقيه در كنار امامان شيعه بود. آنان با اين كار سعى در حصار شكنى و ساختن رقبايى در جامعه علمى و فرهنگى بودند تا امامان را از محوريت و مرجعيت عامه مردم بيندازند. لذا سعى در ترويج و تبليغ نظريات فقهاى دست ساز خويش كردند. آنها از حضور در مكتب اهل بيت(ع) جلوگيرى مى كردند و براى شركت در محافل درسى رقبايشان از زر و زور استفاده مى كردند. مراقبت هاى پنهانى مأموران حكومت اموى از آل على و امام باقر(ع) به عنوان فرد شاخص اين خاندان، تهديد جدى براى تلاشهاى آن حضرت به شمار مى رفت.
در اين دوران شكوفايى فقه و حديث بود كه دانش و معرفت امام باقر (ع) و نيز فرزند او امام صادق (ع) بر همگان آشكار شد و اصول و مبانى كلام و فقه و ساير معارف دينى شيعه، كه اين دو امام بيش از همه مبين آن بودند، تدوين و توسط راويان و شاگردان ايشان به عالم پراكنده شد. بسيارى از مجتهدان ومؤسسان مذاهب فقهى ديگر از اين دو امام فيض برده اند. به نقل از عبدالله بن عطا؛ دانشمندان را در هيچ مجلسى كوچكتر از آن نديده ام كه در محضر ابوجعفر ديده ام. (ابونعيم،،۱۸۶‎/۳ ابن عساكر،،۱۴۲ مفيد، ۱۰۶‎/۲).

امام باقر (ع) و مبانى نظريه تشيع

راهكارها و اهداف علمى:

پيدايش مذاهب كلامى چون مرجئه و معتزله و خوارج و آشنايى مسلمانان با آراى اديان ديگر، و حضور پراكنده پيروان ساير اديان در ميان مسلمانان و ظهور اختلاف هاى فقهى بر اثر دسترسى نداشتن فقهاى متأخر به سنت نبوى و انحراف هاى عملى و فكرى سران سرزمين اسلامى از تعاليم پيامبر (ص) و توجيه حكومت امويان ، از طريق ارائه ناقص و تحريف شده تعاليم اسلام ، از مهمترين وقايع دوران امام باقر (ع) بود. در اين شرايط، امام به عنوان عالمى كه دانش خود را از طريق پدرانش از پيامبر (ص) دريافته ، حلقه هاى درسى بزرگى را در مدينه تشكيل داد. او در اين كار چهار هدف عمده را پى گرفت :
۱) عرضه ديدگاه هاى اسلامى در همه زمينه ها، بويژه درباره پرسش هايى كه دانشمندان ساير اديان مطرح مى كردند. اين مطالب هم سبب استوارى ايمان پيروان دين مى شد و هم غير مسلمانان را به برترى اسلام معترف مى كرد.
۲) روشنگرى نسبت به اشتباهات و انحراف هاى فقهى، كلامى، تفسيرى، تاريخى و اخلاقى كه يا وابستگان حكومت اموى آن را پديد آورده بودند و يا از عدم اتصال به سنت نبوى ناشى مى شد.
۳) گشايش ابوابى از معرفت دينى كه حاكمان آن روز جامعه اسلامى از طرح آنها جلوگيرى كرده بودند و آگاهى مردم از آنها سلطه نظام حاكم سياسى را متزلزل مى كرد. كلينى (ج،۲ ص۴۱۶-۴۱۵)
۴) گزينش و پرورش گروهى از دانشمندان اسلامى بر مبناى ديدگاه هاى امام باقر(ع) و گسيل كردن آنان به شهرهاى بزرگ اسلامى براى ارائه درست نظريات آن حضرت و در نتيجه خنثى كردن تبليغات درازمدت امويان در معرفى اهل بيت پيامبر(ص) و نيز نفى گرايش هاى غلو آميز برخى از پيروان اهل بيت، برخورد صريح و قاطع با غاليان و اظهار بيزارى از سران آنان جزو اقدام هاى مهم ايشان به شمار مى رود. (كشى، ۲۲۸-۲۲۳)

مواضع و اقدام هاى سياسى:

امام باقر(ع) كه بارزترين شخصيت اهل بيت و از نظر شيعيان امام پنجم بود، طبعاً از نظر سياسى بسيارى از مردم و مخالفان حكومت اموى به او روى آوردند و به همين جهت از سوى حكومت بشدت مراقبت مى شد. البته به سبب وضع خاصى كه بعد از شهادت امام حسين (ع) پديد آمد، امام باقر (ع) بيشتر روش تقيه را پيش مى گرفت و بيشتر به تبيين مبانى نظرى خود در قالب درس مى پرداخت.
تثبيت نظريه مرجعيت دينى و سياسى اهل بيت (ع) و بازگرداندن به جايگاهى كه خداوند و رسولش براى ايشان تعيين و تعريف كرده بودند، معطوف كردن توجهات عامه مردم و خواص از دانشمندان به خاندان عصمت و سرچشمه جوشان علم و حكمت از مهمترين اقدام هاى امام باقر (ع) بود. در منابع تاريخى، نمى توان اقدام هاى سياسى چندانى از ايشان سراغ گرفت، با اين حال چند خبر موجود نشان مى دهد كه امام باقر (ع) در مسائل سياسى براساس ملاك ها و مبانى خود موضعگيرى داشته و در برخورد با مسائل اجتماعى و سياسى، به ارشاد پيروان و گاهى سران حكومت مى پرداخته است. (كلينى،،۱۲۰‎/۸ ذهبى،،۴۰۵‎/۴ مفيد، ۱۶۴‎/۲- ۱۶۳)
فعاليت فرهنگى امام(ع)، نهضت علمى مقدسى بود كه با طلايه دارى امامى معصوم، آگاه و باقرالعلوم در صحنه فرهنگى، سنگرهاى جهل و نادانى را يكى پس از ديگرى فتح كرد و زنگار از رخ آيينه اسلام زدود، برخى از رهاوردهاى اين نهضت علمى عبارت است از :
- استوار كردن پايه هاى عقيدتى و باورهاى دينى مردم و امت اسلامى؛
- بسط و گسترش فرهنگ دينى و فقهى و تبيين احكام شرعى؛
- تربيت شاگردانى كارآمد و نقش آفرين در صحنه هاى فقهى، كلامى، اخلاقى، اجتماعى و سياسى؛
- حفظ تشكيلات شيعى از خطر نابودى كامل به دست امويان؛
- نقد و بطلان انديشه هاى انحرافى و شبهه هاى وارد شده در قلمرو عقايد مسلمانان؛
- مبارزه با روش هاى غلط در فهم دين، تفسير به رأى، قياس و اجتهادهاى بى اساس؛
- الگوهايى به مسلمانان در زمينه عبادت، زهد، علم، اخلاق و...
- نفى روحيه عافيت طلبى و توجيه گرى
- استفاده از پند و موعظه در مسير اصلاح
- رويارويى با بدعت و بدعتگزاران و ...
منبع: روزنامه ایران




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط