سه‌شنبه، 30 دی 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آيا امام حسين(ع) از فرجام كارش آگاه بود؟ و مي دانست تيري بر گلوي علي اصغرش خواهد خورد. اصولاً دايره علم غيب امام تا كجاست؟


پاسخ :
درباره دايره علم غيب امام مي توان گفت امام معصوم علاوه بر علم عا دي كه براي نوع بشر قابل تحصيل است از علم لدني و خدادادي (علم غيب) نيز بهره مند است. اما م به حسب علو رتبه وجوديش به لطف و اذن الهي به سرچشمه علم الهي متصل است و از حقا يق حواد ث عالم هما ن گونه كه در متن وا قع هستند آگاه مي باشد. امام رضا ـ عليه السلام ـ در ضمن حديثي مفصل دربا ره اما مت فرمودند:«هنگا مي كه خداوند متعا ل كسي را به عنوا ن امام براي مردم بر مي گزيند به او سعه صدر، عطا مي كند چشمه هاي حكمت را در د لش قرار مي دهد و علم را به وي ا لهام مي كند تا براي جواب از هيچ سؤالي در نماند و در تشخيص حق، سرگردان نشود پس او معصوم و مورد تأييد و توفيق الهي بوده و از خطا ها و لغزش ها د ر اما ن خواهد بود ...».[1]
در روايتي از امام صا دق ـ عليه السلام ـ آمده است اما مي كه نداند چه مصيبتي به او مي رسد و كار او به كجا مي انجا مد حجت خدا بر بندگا نش نخواهد بود.[2]
بنابراين ائمه ـ عليهم السلام ـ علاوه بر علم معمولي به اذن پروردگار از علم غيب نيز برخوردارند و از همه چيز آگاهي دارند و گذشته و آينده را مي دانند و در روايتي از امام صادق ـ عليه السلام ـ آمده است كه فرمود: علم گذ شته و آينده تا روز قيا مت نزد ما ست،[3] با اين بيان هرگز نمي توان گفت امام حسين ـ عليه السلام ـ از فرجام كارش آگاه نبود بلكه به يقين امام حسين ـ عليه السلام ـ بيشتر از هر کس از فرجام كارش آگاه بوده و اخبار فراواني بر آگاهي دا شتن امام حسين ـ عليه السلام ـ از شها دتش در كربلا دلا لت مي كند. استاد جعفريان در اين باره مي نويسد: «از مسائلي كه در بعد تاريخي حما سه عقيدتي كربلا سهم به سزايي دارد، مسأله «غيب» است. ... در اين زمينه روايات بسياري وجود دارد كه در بيشتر آن ها آمده است كه رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ از شهادت اما م حسين ـ عليه السلام ـ خبر داده بودند. علامه اميني بخشي از اين نقل ها را در كتاب «سيرتنا و سنتنا» فراهم آورده اند. كتاب هاي اهل سنت مملو ا ز اين اخبا ر و آثا ر است.[4]
علاوه بر اين روايات كه خود جنبه تاريخي دارد[5]، اخباري نقل شده است كه به صراحت يا اشا رت، از علم ا مام حسين ـ عليه السلام ـ به وقوع حا د ثه كربلا قبل از اتفاق افتا دن آن، خبر دا ده است. اين اخبا ر در كتب تاريخي نقل شده كه در ذيل به برخي از آن ها اشا ره مي كنيم:
در روايتي آمده است كه امام ـ عليه السلام ـ در شبي قبل از آن كه از مدينه به سوي مكه هجرت كند، بر سر قبر رسول الله ـ صلي الله عليه و آله ـ آمد پس از آن كه كنا ر قبر خوابش برد، در خواب پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و جمعي از ملائكه را ديد پيامبر ا و را د ر آغوش گرفته و بدو فرمود: «اي حسين! مي بينيم كه به زودي به د ست گروهي از امّت من در كربلا تشنه كشته خواهي شد.... »[6].
د ر خبر ديگري آمده است كه اما حسين ـ عليه السلام ـ در مكه فرمودند : «من جدّم را در خواب ديدم، به من دستوري داد كه براي اجراي آن مي روم. اما م در نا مه اي براي سعيد بن عاص، با ا ستنا د به همين خواب ، نوشت:«تو را از نكته اي آگاه كنم كه من جد خود را در خواب ديده ام. او به من خبري داده كه من به دنبال آن هستم.[7]در روايت ديگري آمده است كه چون ا مام به كربلا رسيد فرمود پدرم در حين رفتن به صفّين از اين جا عبور كرد كه من با او بودم. اسم اين محل را پرسيد و به او گفتند، فرمود: اين جا محل فرود آن ها و ريختن خون شا ن است. د ر اين با ره ا ز ا و پرسش كردند، گفت: جمعي از اهل بيت در اين جا فرود خواهند آمد.[8]
بر اين اسا س ، اما م حقيقت افعا ل اختيا ري خود را مانند خوردن ميوه مسموم، ضربت خوردن د ر محراب و يا شهادت خود و يا را نش را ا ز منظر با لاتري كه هما ن منظر علم الهي است مي نگرد و سرانجام كارها را مي داند . ا ما چون علم غيب اما م هما نند علم الهي تأثيري در حوادث عالم ندارد چون به معناي حضور عين وقايع نزد عا لم است، امام ـ عليه السلام ـ بر ا ساس آن عكس العملي نشان نمي دهد و بر طبق علم بشري خود عمل مي كند و به همين جهت اين علم براي امام تكليف آور نيست چون علمي موجب تكليف است كه مكلف بتواند بر اساس آن علم منشاء تغيير و تأثير باشد.[9]
علاوه بر اين وقتي ا مام با لطف و اذ ن الهي به مرتبه اعلاي كما ل و علو وجودي مي رسد و با منبع علم ا لهي تما س پيدا مي كند، در اوج مقام فناء در ذات ا لهي است. او در اين مقام فقط خدا را مي بيند و تنها مشيت ا لهي را مي پسندد و چون مشيت ا لهي را برا ساس نظام علت و معلولي و قضا و قدر د ر تحقق حوادث هستي و پديده هاي آن، به د نبال علت تا مه شا ن مي يابد، خواسته اي بر خلاف آن ندارد و به همين علت تلاش براي تغيير اين حوادث از جمله شهادت خود را (با قطع نظر از اين كه تأثيري ندارد) صورت نمي دهد.[10]
خداوند متعال در سوره جن مي فرمايد: « عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ ...»[11] «ا و
دا ناي عا لم غيب است و هيچ كس بر عا لم غيب ا و آگاه نيست مگر آن كس كه از رسولان، برگزيده است ...» وقتي اين آيا ت را د ر كنا ر آيا تي كه علم غيب را مختص خداوند متعا ل مي داند، قرار مي دهيم، چنين نتيجه مي دهد كه خداوند متعال، غيب را ذاتاً و استقلالاً‌ مي داند و غير خداوند، غيب را به تعليم الهي مي دانند ... .
طبق آيه، رسول اكرم، پسنديده نزد خداوند ا ست، پس غيب را به تعليم ا لهي مي داند. و ائمه ـ عليهم السلام ـ نيز وا رثا ن پيا مبر اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - هستند (پس آنان نيز علم غيب یاد مي گیرند .).
چنا ن چه اما م رضا - عليه ا لسلام ـ د ر تفسير اين آيه فرمودند: «فرسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم - عند الله مرتضي و نحن ورثه ذلك ا لرسول الذي إطّلعه الله علي ما يشاء من غيبه فعلمنا ماكا ن و ما يكون إلي يوم القيامه»، «پس رسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم ـ نزد خداوند برگزيده است و ما اهل البيت، وارثان همان رسولي هستيم كه خداوند او را ا ز آن چه از غيبش بخواهد، آگاه مي گرداند. پس آن چه گذشته و آن چه تا قيا مت اتفا ق خواهد افتا د را مي دا نيم». پس پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - ، آ ن را به وسيله ‌وحي از خداوند دريا فت مي كند و ائمه بواسطه وراثت از پيا مبر اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - .[12]
امام باقر - عليه السلام ـ در تفسير اين آيه «إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً»[13] فرمودند: «رصد» يعني يا دگيري از نبي و قول خداوند «من بين يديه» يعني در قلب پيامبر، ا لهام را ا لقاء مي كند تا اين كه نبي بداند رسا لت ها ي پروردگا رش را ابلاغ كرده و علي - عليه السلام ـ احاطه دارد بر آن چه ا ز علم نزد پيا مبر، موجود است. امام باقر - عليه السلام - در توضيح «واحصي كل شيء عدداً»[14] فرمودند: علم گذشته و آينده تا روز قيا مت نزد معصوم مي باشد حتي هر انسا ني را با اسم و نسب مي شنا سد و اين كه چه كسي به مرگ طبيعي مي ميرد و چه كسي كشته مي شود و اين كه چه كسي اهل بهشت و چه كسي اهل آ تش مي باشد.[15]
پس معصومين ـ عليهم السلام - ، دايره علم شان از ابتدا تا انتها ي خلقت مي باشد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. راه و راهنما شناسي، تأليف آيت الله مصباح يزدي.
2. بررسي مسائل کلي اما مت تا ليف ابراهيم اميني ـ (قسمت علم امام ـ عليه السلام )

پی نوشتها:
[1] . اصول كافي، جلد 1، صفحه 203-198.
[2] . اصول كافي، جلد 1، صفحه 258.
[3] . خصيبي، ابي عبدالله، الهدايه الكبري، صفحه 238، بيروت،مؤسسه البلاغ، چهارم، 1411 قمري.
[4] . جعفريان، رسول، حيات فكري و سياسي امامان شيعه ـ عليهم السلام ـ ، انتشارات انصاريان، چاپخانه نگين، چاپ پنجم، صفحه 218. به نقل از عبرات المصطفين، محمودي، محمد باقر، جلد 1.
[5] . همان، ابن سعد ، صفحه 161-154، به نقل از ترجمه الامام الحسين ـ عليه السلام ـ .
[6] . همان.
[7] . همان، جلد 5، صفحه 116، تاريخ طبري، جلد 4، صفحه 291 و ترجمه الامام حسين ـ عليه السلام ـ صفحه 202.
[8] . همان، به نقل از اخبار الطوال، صفحه 253.
[9] . گرفته شده از:علامه طباطبایی،محمدحسین، تفسير الميزان، جلد 18، صفحه 192، جلد 13، صفحه 72-74،‌جلد 19، صفحه 92. جلد 12، صفحه 144.
[10] . همان.
[11] . جن/ 26 و 27.
[12] . طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان، بيروت، ألاعلمي، چاپ 2، 1394 هـ ، ج20، ص 53 و 59 (با تصرف).
[13] . جن/ 27.
[14] جن/28
[15] . رجب برسي، حافظ، مشارق انودر القين، انتشارات شريف رضي، 1422 هجري، ص 267، ج 1.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.