پرسش :
چرا حضرت امام (ره) در جنگ عراق عليه ايران در نهايت صلح را پذيرفتند؟
پاسخ :
مهمترين دلايل پذيرش صلح توسط مرحوم امام و پذيرش قطعنامه 598 توسط جمهوري اسلامي ايران عبارت از موارد ذيل بود :
الف. تفاوت اساسي قطعنامه 598 با قطعنامههاي پيشين شوراي امنيت كه تا حدود زيادي تأمين كننده منافع جمهوري اسلامي ايران بود، چه اينكه اين قطعنامه بر خلاف قطعنامههاي قبلي كه تنها با عنوان «وضعيت مابين ايران و عراق» صادر شده بود و بيشتر حالت توصيهاي داشت براي اولين بار از آغاز جنگ ، تحت عنوان «منازعه بين ايران و عراق» صادر شده و از قاطعيت بيشتري برخوردار بود و از بار سياسي و حقوقي ويژهاي برخوردار بود به گونه اي که در آن به برخي از خواستههاي به حق جمهوري اسلامي ايران از جمله: بررسي و اعلان متجاوز و آغازگر جنگ، برآورد خسارت، محكوميت كاربرد سلاحهاي شيميايي و بمباران مناطق مسكوني اشاره شده و راهكارها و تدابيري انديشيده شده بود ؛ چيزي كه در قطعنامههاي پيشين شوراي امنيت به هيچ وجه وجود نداشت[1] به طوري که تا زمان تصويب قطعنامه 598 هيچ طرح مهمي كه متضمن برآورده شدن حداقل خواستههاي قانوني ايران باشد از سوي شوراي امنيت ارائه و پيشنهاد نشده بود و حتي زماني كه ايران قدرتمندانه موفق شد قسمتهايي از خاك عراق را تصرف كند تمام پيشنهادهاي ارائه شده تنها در حد آتش بس و عقب نشيني به مرزها بود بدون اينكه درباره پايداري صلح و شناخت متجاوز مطلبي ارائه شود . اما وقتي قطعنامه 598 كه در آن به موضوع شناخت متجاوز و پرداخت غرامت به كشور صدمه ديده مطرح شد، ايران آن را مثبت ارزيابي كرد.
مرحوم امام پذيرش هر نوع پيشنهاد آتش بس را منوط به تعيين متجاوز و پرداخت غرامت دانسته و فرمودند : آتش بس ضروري است منتها مساله ای که بايد مشخص شود اين كه مسئول تجاوز معرفي شود. دولتها اگر چنانچه مي خواهند عملي بكنند و صلح و صفا باشد بايد آن كسي را كه مهاجم بوده و بغي كرده است با او قتال كنند تا اين كه برگردد به امر خدا و برگشتن به امر خدا ، اين نيست كه از كشور ما بيرون بروند بلكه بايد خسارت مالي ايران را جبران كنند...[2] و اين شرايط يعني تعيين متجاوز و پرداخت غرامت ، در قطعنامه 598 در نظر گرفته شده بود. از اين رو مرحوم امام خميني (ره) قطعنامه 598 را پذيرفتند.
ب. خنثي شدن تبليغات منفي جهاني در جنگ طلب معرفي نمودن جمهوري اسلامي
از ابتداي جنگ تحميلي تا زمان تصويب قطعنامه 598 ، قطعنامههاي متعددي از سوي شوراي امنيت بدون توجه به خواستههاي قانوني جمهوري اسلامي ايران صادر شده بود که نپذيرفتن تمام اين قطعنامهها از سوي ايران و پذيرش كليه قطعنامهها توسط عراق، چهرة جنگ طلبي از جمهوري اسلامي ايران در اذهان و افكار عمومي جهان ترسيم مينمود و تبليغات استكبار جهاني به شدت با اين هدف انجام ميگرفت اما پذيرش قطعنامه 598 توسط ايران و مرحوم امام اين تبليغات منفي را خنثي نمود. مرحوم امام در اين باره فرمودند: با اعلام اين تصميم (پذيرش قطعنامه 598) حربة تبليغات جهانخواران عليه ما كُند شده است»[3] آقاي هاشمي رفسنجاني نيز با اشاره به اين مطلب اعلام کردند: «متأسفانه تبليغات جهاني ما را جنگ افروز و جنگ طلب معرفي كرده و صدام و حزب بعث متجاوز كه تمامي قوانين را نقض كرده ولي چون يك شعار مشخص دارد يعني قطعنامه را پذيرفته و حاضر به قضاوت بينالمللي است به صورتي عوام فريبانه صلح طلب معرفي شده است. با اين كار يعني قبول قطعنامه 598 ما نشان داديم كه در اين زمينه انعطاف پذير هستيم.»[4]
ج. رعايت مصالح كشور و نظام جمهوري اسلامي
مرحوم امام پذيرش قطعنامه 598 را در آن شرايط به مصلحت نظام و كشور و در راستاي منافع ملت مسلمان ايران تشخيص دادند از اين رو با پيشنهاد صلحي كه در قالب اين قطعنامه مطرح شده بود و تا حدود زيادي خواستههاي به حق جمهوري اسلامي ايران در آن در نظر گرفته شده بود موافقت نمودند و در اين باره فرمودند:«... و اما در مورد قبول قطعنامه كه حقيقتاً مسأله بسيار تلخ و ناگواري براي همه و خصوصاً براي من بود اين است كه من تا چند روز قبل معتقد به همان شيوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را در اجراي آن ميديدم ولي به واسطه حوادث و عواملي كه از ذكر آن فعلاً خودداري ميكنم و به اميد خداوند در آينده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامي كارشناسان سياسي و نظامي سطح بالاي كشور كه من به تعهد و دلسوزي و صداقت آنان اعتماد دارم با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع كنوني آن را به مصلحت انقلاب و نظام ميدانم...»[5]
د. شرايط پيچيده بين المللي و فشارها و تهديدات بين المللي و كاربرد وسيع سلاحهاي بيولوژيك و كشتار جمعي توسط عراق و عكس العمل ضعيف مجامع بين المللي و فشارهاي اقتصادي از ديگر دلايل پذيرش قطعنامه 598 توسط مرحوم امام بود كه اين عوامل در تسريع پذيرش قطعنامه توسط جمهوري اسلامي مؤثر بودند مقام معظم رهبري كه در آن زمان رياست جمهوري را بر عهده داشتند در نامهاي به دبير كل سازمان ملل در اشاره به اين عوامل فرمودند: «... همانطور كه بخوبي استحضار داريد آتش جنگي به وسيلة رژيم عراق در 22 سپتامبر 1980 با تجاوز عليه تماميت ارضي جمهوري اسلامي ايران آغاز گرديد اينك ابعاد غيرقابل تصورّي به خود گرفته است كه كشورهاي ديگر حتي غير نظاميان بيگناه را نيز در شعلههاي خود گرفته است قتل 290 نفر انسان بيگناه كه با ساقط ساختن هواپيماي ايرباس جمهوري اسلامي ايران به وسيلة يكي از كشتيهاي جنگي آمريكايي در خليج فارس به وقوع پيوست نمونهاي بارز در اين خصوص است. در اين زمينه ما مصمم گرديديم كه رسماً اعلام داريم جمهوري اسلامي ايران به خاطر اهميت حفظ جان انسانها و برقراري عدالت و صلح و امنيت منطقهاي و بين المللي قطعنامه 598 شوراي امنيت را ميپذيرد..»[6] آقاي هاشمي رفسنجاني نيز در اين خصوص اظهار داشت حمله به هواپيماي مسافربري ايران و شهادت 290 نفر سرنشين بيگناه به هيچ وجه ادعاي اشتباه در مورد آن پذيرفته نيست و از نظر ما يك اخطار تلّقي شد همچنين قساوت فوقالعاده صدام در داخل عراق كه هزاران روستا و صدها هزارتن از مردم را با بمباران شيميايي قتل عام ميكند از ديگر دلايل آن است كه نشان ميدهد به او اجازه دادهاند هر جنايتي را مرتكب شود مجموعه اين شرايط و ادلة ديگري كه فعلاً ذكر نميشود ما را به اين نتيجه ميرساند كه مصلحت انقلاب و ملتهاي ايران و عراق و منطقه اين است كه قطعنامه مذكور (قطعنامه 598) پذيرفته شود»[7]
آقاي محمدجواد لاريجاني قائم مقام وزارت خارجه در سالهاي جنگ ميگويد: «پيش از صدور قطعنامه 598 تمامي قطبهاي قدرت جهان چندكار همزمان را سازماندهي كردند: اول؛ فشارهاي بين المللي عليه جمهوري اسلامي ايران كه در آن سرزنش، تنبيه و تحريم ايران به لحاظ تسليحاتي و اقتصادي منظور گرديد. دوم؛ با حضور نظامي در خليج فارس كه تمامي قدرتها در آن شركت داشته باشند يك برداشت كلي اين بود كه زمان مداخله قدرتهاي بزرگ براي جلوگيري از پيروزي ايران در جنگ به نظر آنها فرا رسيده است و نبايد بيش از اين فرصت را از دست داد . بدين ترتيب قطعنامه 598 در حال شكلگيري بود و به طور همزمان نيز نيروهاي نظامي بلوكهاي مختلف شروع به ورود به خليج فارس كردند اينها شرايطي را ايجاد نمودند كه ايران قطعنامه 598 را بپذيرد»[8]
بنابراين مجموع اين عوامل يعني تفاوت قطعنامه 598 با ساير قطعنامههاي قبلي شوراي امنيت و توجه به خواستههاي قانوني جمهوري اسلامي ايران و خنثي نمودن تبليغات منفي جهاني بر عليه جمهوري اسلامي در جنگ افروز نشان دادن نظام اسلامي در اذهان عمومي جهان و توجه به مصالح انقلاب و ملت انقلابي از سويي و فشارهاي بين المللی و كاربرد وسيع سلاحهاي شيميايي و كشتار جمعي توسط عراق و گسترش ابعاد جنگ و فشارهاي اقتصادي بر دولت از سوي ديگر، شرايطي را ايجاد نمود كه مرحوم امام پذيرش قطعنامه 598 را در آن شرايط خاص به مصلحت كشور و ملت انقلابي ايران تشخيص بدهند و آنرا امضاء نمايند.
پی نوشتها:
[1] . مجموعه مقالات، انقلاب اسلامي، جنگ تحميلي و نظام بين المللي، سازمان تبليغات اسلامي 1379، ص 223 و 224.
[2] . آشنايي با جنگ، پاسخ به ابهامات، تهران، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامي 1380، ص 50.
[3] . روزنامه اطلاعات، 30/4/67.
[4] . روزنامه اطلاعات، 28/4/67.
[5] . روزنامه اطلاعات، 30/4/67.
[6] . هدايتي، عباس، شواري امنيت و جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي 1374، ص 171.
[7] . روزنامه اطلاعات، 28/4/67.
[8] . هدايتي، عباس، شوراي امنيت و جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران، پيشين، ص 137 و 138.
منبع: اندیشه قم
مهمترين دلايل پذيرش صلح توسط مرحوم امام و پذيرش قطعنامه 598 توسط جمهوري اسلامي ايران عبارت از موارد ذيل بود :
الف. تفاوت اساسي قطعنامه 598 با قطعنامههاي پيشين شوراي امنيت كه تا حدود زيادي تأمين كننده منافع جمهوري اسلامي ايران بود، چه اينكه اين قطعنامه بر خلاف قطعنامههاي قبلي كه تنها با عنوان «وضعيت مابين ايران و عراق» صادر شده بود و بيشتر حالت توصيهاي داشت براي اولين بار از آغاز جنگ ، تحت عنوان «منازعه بين ايران و عراق» صادر شده و از قاطعيت بيشتري برخوردار بود و از بار سياسي و حقوقي ويژهاي برخوردار بود به گونه اي که در آن به برخي از خواستههاي به حق جمهوري اسلامي ايران از جمله: بررسي و اعلان متجاوز و آغازگر جنگ، برآورد خسارت، محكوميت كاربرد سلاحهاي شيميايي و بمباران مناطق مسكوني اشاره شده و راهكارها و تدابيري انديشيده شده بود ؛ چيزي كه در قطعنامههاي پيشين شوراي امنيت به هيچ وجه وجود نداشت[1] به طوري که تا زمان تصويب قطعنامه 598 هيچ طرح مهمي كه متضمن برآورده شدن حداقل خواستههاي قانوني ايران باشد از سوي شوراي امنيت ارائه و پيشنهاد نشده بود و حتي زماني كه ايران قدرتمندانه موفق شد قسمتهايي از خاك عراق را تصرف كند تمام پيشنهادهاي ارائه شده تنها در حد آتش بس و عقب نشيني به مرزها بود بدون اينكه درباره پايداري صلح و شناخت متجاوز مطلبي ارائه شود . اما وقتي قطعنامه 598 كه در آن به موضوع شناخت متجاوز و پرداخت غرامت به كشور صدمه ديده مطرح شد، ايران آن را مثبت ارزيابي كرد.
مرحوم امام پذيرش هر نوع پيشنهاد آتش بس را منوط به تعيين متجاوز و پرداخت غرامت دانسته و فرمودند : آتش بس ضروري است منتها مساله ای که بايد مشخص شود اين كه مسئول تجاوز معرفي شود. دولتها اگر چنانچه مي خواهند عملي بكنند و صلح و صفا باشد بايد آن كسي را كه مهاجم بوده و بغي كرده است با او قتال كنند تا اين كه برگردد به امر خدا و برگشتن به امر خدا ، اين نيست كه از كشور ما بيرون بروند بلكه بايد خسارت مالي ايران را جبران كنند...[2] و اين شرايط يعني تعيين متجاوز و پرداخت غرامت ، در قطعنامه 598 در نظر گرفته شده بود. از اين رو مرحوم امام خميني (ره) قطعنامه 598 را پذيرفتند.
ب. خنثي شدن تبليغات منفي جهاني در جنگ طلب معرفي نمودن جمهوري اسلامي
از ابتداي جنگ تحميلي تا زمان تصويب قطعنامه 598 ، قطعنامههاي متعددي از سوي شوراي امنيت بدون توجه به خواستههاي قانوني جمهوري اسلامي ايران صادر شده بود که نپذيرفتن تمام اين قطعنامهها از سوي ايران و پذيرش كليه قطعنامهها توسط عراق، چهرة جنگ طلبي از جمهوري اسلامي ايران در اذهان و افكار عمومي جهان ترسيم مينمود و تبليغات استكبار جهاني به شدت با اين هدف انجام ميگرفت اما پذيرش قطعنامه 598 توسط ايران و مرحوم امام اين تبليغات منفي را خنثي نمود. مرحوم امام در اين باره فرمودند: با اعلام اين تصميم (پذيرش قطعنامه 598) حربة تبليغات جهانخواران عليه ما كُند شده است»[3] آقاي هاشمي رفسنجاني نيز با اشاره به اين مطلب اعلام کردند: «متأسفانه تبليغات جهاني ما را جنگ افروز و جنگ طلب معرفي كرده و صدام و حزب بعث متجاوز كه تمامي قوانين را نقض كرده ولي چون يك شعار مشخص دارد يعني قطعنامه را پذيرفته و حاضر به قضاوت بينالمللي است به صورتي عوام فريبانه صلح طلب معرفي شده است. با اين كار يعني قبول قطعنامه 598 ما نشان داديم كه در اين زمينه انعطاف پذير هستيم.»[4]
ج. رعايت مصالح كشور و نظام جمهوري اسلامي
مرحوم امام پذيرش قطعنامه 598 را در آن شرايط به مصلحت نظام و كشور و در راستاي منافع ملت مسلمان ايران تشخيص دادند از اين رو با پيشنهاد صلحي كه در قالب اين قطعنامه مطرح شده بود و تا حدود زيادي خواستههاي به حق جمهوري اسلامي ايران در آن در نظر گرفته شده بود موافقت نمودند و در اين باره فرمودند:«... و اما در مورد قبول قطعنامه كه حقيقتاً مسأله بسيار تلخ و ناگواري براي همه و خصوصاً براي من بود اين است كه من تا چند روز قبل معتقد به همان شيوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را در اجراي آن ميديدم ولي به واسطه حوادث و عواملي كه از ذكر آن فعلاً خودداري ميكنم و به اميد خداوند در آينده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامي كارشناسان سياسي و نظامي سطح بالاي كشور كه من به تعهد و دلسوزي و صداقت آنان اعتماد دارم با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع كنوني آن را به مصلحت انقلاب و نظام ميدانم...»[5]
د. شرايط پيچيده بين المللي و فشارها و تهديدات بين المللي و كاربرد وسيع سلاحهاي بيولوژيك و كشتار جمعي توسط عراق و عكس العمل ضعيف مجامع بين المللي و فشارهاي اقتصادي از ديگر دلايل پذيرش قطعنامه 598 توسط مرحوم امام بود كه اين عوامل در تسريع پذيرش قطعنامه توسط جمهوري اسلامي مؤثر بودند مقام معظم رهبري كه در آن زمان رياست جمهوري را بر عهده داشتند در نامهاي به دبير كل سازمان ملل در اشاره به اين عوامل فرمودند: «... همانطور كه بخوبي استحضار داريد آتش جنگي به وسيلة رژيم عراق در 22 سپتامبر 1980 با تجاوز عليه تماميت ارضي جمهوري اسلامي ايران آغاز گرديد اينك ابعاد غيرقابل تصورّي به خود گرفته است كه كشورهاي ديگر حتي غير نظاميان بيگناه را نيز در شعلههاي خود گرفته است قتل 290 نفر انسان بيگناه كه با ساقط ساختن هواپيماي ايرباس جمهوري اسلامي ايران به وسيلة يكي از كشتيهاي جنگي آمريكايي در خليج فارس به وقوع پيوست نمونهاي بارز در اين خصوص است. در اين زمينه ما مصمم گرديديم كه رسماً اعلام داريم جمهوري اسلامي ايران به خاطر اهميت حفظ جان انسانها و برقراري عدالت و صلح و امنيت منطقهاي و بين المللي قطعنامه 598 شوراي امنيت را ميپذيرد..»[6] آقاي هاشمي رفسنجاني نيز در اين خصوص اظهار داشت حمله به هواپيماي مسافربري ايران و شهادت 290 نفر سرنشين بيگناه به هيچ وجه ادعاي اشتباه در مورد آن پذيرفته نيست و از نظر ما يك اخطار تلّقي شد همچنين قساوت فوقالعاده صدام در داخل عراق كه هزاران روستا و صدها هزارتن از مردم را با بمباران شيميايي قتل عام ميكند از ديگر دلايل آن است كه نشان ميدهد به او اجازه دادهاند هر جنايتي را مرتكب شود مجموعه اين شرايط و ادلة ديگري كه فعلاً ذكر نميشود ما را به اين نتيجه ميرساند كه مصلحت انقلاب و ملتهاي ايران و عراق و منطقه اين است كه قطعنامه مذكور (قطعنامه 598) پذيرفته شود»[7]
آقاي محمدجواد لاريجاني قائم مقام وزارت خارجه در سالهاي جنگ ميگويد: «پيش از صدور قطعنامه 598 تمامي قطبهاي قدرت جهان چندكار همزمان را سازماندهي كردند: اول؛ فشارهاي بين المللي عليه جمهوري اسلامي ايران كه در آن سرزنش، تنبيه و تحريم ايران به لحاظ تسليحاتي و اقتصادي منظور گرديد. دوم؛ با حضور نظامي در خليج فارس كه تمامي قدرتها در آن شركت داشته باشند يك برداشت كلي اين بود كه زمان مداخله قدرتهاي بزرگ براي جلوگيري از پيروزي ايران در جنگ به نظر آنها فرا رسيده است و نبايد بيش از اين فرصت را از دست داد . بدين ترتيب قطعنامه 598 در حال شكلگيري بود و به طور همزمان نيز نيروهاي نظامي بلوكهاي مختلف شروع به ورود به خليج فارس كردند اينها شرايطي را ايجاد نمودند كه ايران قطعنامه 598 را بپذيرد»[8]
بنابراين مجموع اين عوامل يعني تفاوت قطعنامه 598 با ساير قطعنامههاي قبلي شوراي امنيت و توجه به خواستههاي قانوني جمهوري اسلامي ايران و خنثي نمودن تبليغات منفي جهاني بر عليه جمهوري اسلامي در جنگ افروز نشان دادن نظام اسلامي در اذهان عمومي جهان و توجه به مصالح انقلاب و ملت انقلابي از سويي و فشارهاي بين المللی و كاربرد وسيع سلاحهاي شيميايي و كشتار جمعي توسط عراق و گسترش ابعاد جنگ و فشارهاي اقتصادي بر دولت از سوي ديگر، شرايطي را ايجاد نمود كه مرحوم امام پذيرش قطعنامه 598 را در آن شرايط خاص به مصلحت كشور و ملت انقلابي ايران تشخيص بدهند و آنرا امضاء نمايند.
پی نوشتها:
[1] . مجموعه مقالات، انقلاب اسلامي، جنگ تحميلي و نظام بين المللي، سازمان تبليغات اسلامي 1379، ص 223 و 224.
[2] . آشنايي با جنگ، پاسخ به ابهامات، تهران، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامي 1380، ص 50.
[3] . روزنامه اطلاعات، 30/4/67.
[4] . روزنامه اطلاعات، 28/4/67.
[5] . روزنامه اطلاعات، 30/4/67.
[6] . هدايتي، عباس، شواري امنيت و جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي 1374، ص 171.
[7] . روزنامه اطلاعات، 28/4/67.
[8] . هدايتي، عباس، شوراي امنيت و جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران، پيشين، ص 137 و 138.
منبع: اندیشه قم