پرسش :
چه افرادی، مانند عیسای مسیح(ع) در ایام آغازین زندگی خود لب به سخن گشودند؟
پاسخ :
سخن گفتن در کودکی از انحصارات حضرت عیسی(ع) نیست، بلکه افراد دیگری نیز وجود داشتند که از این ویژگی برخوردار بودند.
1. از امام صادق(ع) روایت شده است که هر امامی هنگام ولادت لب به سخن گشوده است: «... فَإِذَا انْقَضَى صَوْتُ الْمُنَادِی أَجَابَهُ الْوَصِیُ شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ إِلَى آخِرِهَا فَإِذَا قَالَهَا أَعْطَاهُ اللَّهُ عِلْمَ الْأَوَّلِ وَ عِلْمَ الْآخِر»؛[1]
وقتى(امام) از مادر متولد شد، دست بر زمین میگذارد و سر به آسمان بلند میکند. وقتى دست بر زمین میگذارد هر دانشى که خداوند از آسمان به زمین نازل کرد را فرا میگیرد و اما سر بلند کردن به آسمان چنین است که منادى از درون عرش از جانب پروردگار از افق اعلى به نام و نام پدرش او را صدا میزند میگوید باش خدا پایدارت بدارد بجهت عظمت خلقت. تو برگزیده من از میان خلقى و محل اسرار و گنجینه دانش منى، تو و هر کس ترا دوست داشته باشد مستوجب رحمت من است و ساکن بهشت مىشود و هم آغوش حوریه.
بعزت و جلالم سوگند کسى که ترا دشمن بدارد گرفتار شدیدترین عذاب خود میکنم اگر چه در دنیا برایش توسعهاى در رزق بدهم. وقتى صداى منادى پایان یافت، امام جواب میدهد «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ...»؛[2] خداوند، (با ایجادِ نظامِ واحدِ جهانِ هستى،) گواهى مىدهد که معبودى جز او نیست و فرشتگان و صاحبان دانش، (هر کدام به گونهاى بر این مطلب،) گواهى مىدهند، در حالىکه (خداوند در تمام عالم) قیام به عدالت دارد معبودى جز او نیست، که هم توانا و هم حکیم است.
2. کودکی که شاهد بر بیگناهی حضرت یوسف بوده و در برابر عزیز مصر بر بیگناهی او شهادت داده است: «وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها إِنْ کانَ قَمیصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَ هُوَ مِنَ الْکاذِبینَ* وَ إِنْ کانَ قَمیصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَکَذَبَتْ وَ هُوَ مِنَ الصَّادِقین»؛[3] و در این هنگام، شاهدى از خانواده آن زن شهادت داد که اگر پیراهن او از پیش رو پاره شده، آن زن راست مىگوید، و او از دروغگویان است. و اگر پیراهنش از پشت پاره شده، آن زن دروغ مىگوید، و او از راستگویان است.
«فألهم الله یوسف أن قال للملک سل هذا الصبی فی المهد فإنه یشهد أنها راودتنی عن نفسی، فقال العزیز للصبی فأنطق الله الصبی فی المهد لیوسف»؛[4] امام صادق(ع) میفرماید: خداوند به یوسف الهام فرمود که به عزیز مصر بگوید از کودک در گهواره بپرسد؛ و او شهادت میدهد که او مرا با اصرار به سوى خود دعوت کرد. پس عزیز مصر از کودک پرسید، خداوند آن کودک در گهواره را به سخن درآورد و برای یوسف شهادت داد.
3. در برخی روایات از پیامبر(ص) چنین نقل شده است: چهار نفر در طفولیت سخن گفتند: فرزند آرایشگر فرعون، شاهد یوسف، صاحب جریج و عیسى بن مریم.[5]
پی نوشتها:
[1]. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد ص ، محقق، مصحح، کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، ج 1، ص 442، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.
[2]. آل عمران، 18.
[3]. یوسف، ۲۶، ۲۷.
[4]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج1، ص 343، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[5]. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدی، روض ج ۱۱، ص ۵۷، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1408ق؛ ثعلبی نیشابوری، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۲۱۴، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1422ق.
منبع: www.islamquest.net
سخن گفتن در کودکی از انحصارات حضرت عیسی(ع) نیست، بلکه افراد دیگری نیز وجود داشتند که از این ویژگی برخوردار بودند.
1. از امام صادق(ع) روایت شده است که هر امامی هنگام ولادت لب به سخن گشوده است: «... فَإِذَا انْقَضَى صَوْتُ الْمُنَادِی أَجَابَهُ الْوَصِیُ شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ إِلَى آخِرِهَا فَإِذَا قَالَهَا أَعْطَاهُ اللَّهُ عِلْمَ الْأَوَّلِ وَ عِلْمَ الْآخِر»؛[1]
وقتى(امام) از مادر متولد شد، دست بر زمین میگذارد و سر به آسمان بلند میکند. وقتى دست بر زمین میگذارد هر دانشى که خداوند از آسمان به زمین نازل کرد را فرا میگیرد و اما سر بلند کردن به آسمان چنین است که منادى از درون عرش از جانب پروردگار از افق اعلى به نام و نام پدرش او را صدا میزند میگوید باش خدا پایدارت بدارد بجهت عظمت خلقت. تو برگزیده من از میان خلقى و محل اسرار و گنجینه دانش منى، تو و هر کس ترا دوست داشته باشد مستوجب رحمت من است و ساکن بهشت مىشود و هم آغوش حوریه.
بعزت و جلالم سوگند کسى که ترا دشمن بدارد گرفتار شدیدترین عذاب خود میکنم اگر چه در دنیا برایش توسعهاى در رزق بدهم. وقتى صداى منادى پایان یافت، امام جواب میدهد «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ...»؛[2] خداوند، (با ایجادِ نظامِ واحدِ جهانِ هستى،) گواهى مىدهد که معبودى جز او نیست و فرشتگان و صاحبان دانش، (هر کدام به گونهاى بر این مطلب،) گواهى مىدهند، در حالىکه (خداوند در تمام عالم) قیام به عدالت دارد معبودى جز او نیست، که هم توانا و هم حکیم است.
2. کودکی که شاهد بر بیگناهی حضرت یوسف بوده و در برابر عزیز مصر بر بیگناهی او شهادت داده است: «وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها إِنْ کانَ قَمیصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَ هُوَ مِنَ الْکاذِبینَ* وَ إِنْ کانَ قَمیصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَکَذَبَتْ وَ هُوَ مِنَ الصَّادِقین»؛[3] و در این هنگام، شاهدى از خانواده آن زن شهادت داد که اگر پیراهن او از پیش رو پاره شده، آن زن راست مىگوید، و او از دروغگویان است. و اگر پیراهنش از پشت پاره شده، آن زن دروغ مىگوید، و او از راستگویان است.
«فألهم الله یوسف أن قال للملک سل هذا الصبی فی المهد فإنه یشهد أنها راودتنی عن نفسی، فقال العزیز للصبی فأنطق الله الصبی فی المهد لیوسف»؛[4] امام صادق(ع) میفرماید: خداوند به یوسف الهام فرمود که به عزیز مصر بگوید از کودک در گهواره بپرسد؛ و او شهادت میدهد که او مرا با اصرار به سوى خود دعوت کرد. پس عزیز مصر از کودک پرسید، خداوند آن کودک در گهواره را به سخن درآورد و برای یوسف شهادت داد.
3. در برخی روایات از پیامبر(ص) چنین نقل شده است: چهار نفر در طفولیت سخن گفتند: فرزند آرایشگر فرعون، شاهد یوسف، صاحب جریج و عیسى بن مریم.[5]
پی نوشتها:
[1]. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد ص ، محقق، مصحح، کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، ج 1، ص 442، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.
[2]. آل عمران، 18.
[3]. یوسف، ۲۶، ۲۷.
[4]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج1، ص 343، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[5]. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدی، روض ج ۱۱، ص ۵۷، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1408ق؛ ثعلبی نیشابوری، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۲۱۴، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1422ق.
منبع: www.islamquest.net