پرسش :
چرا تأكيد شده قبل و بعد از دعاها صلوات بفرستيم؟ تفاوت صلوات فرستادن خدا بر پيامبر(ص) و بر مؤمنان چيست؟
پاسخ :
معناي صلوات بر آن حضرت اين است كه: خدايا رحمتت را بر پيامبر و آل او نازل فرما. وقتي رحمت بر حضرت نازل شد به ديگران هم ميرسد چون او مجراي فيض است و اگر بخواهد خيري به ديگران برسد بايد به عنوان رحمت خاصه، نخست بر حضرت نازل شود و سپس به ديگران برسد.
علي(عليه السّلام) ميفرمايد: دعا يا حاجت خود را محفوف (در بر گرفته و پيچيده) به صلوات بر رسول خدا كنيد؛ زيرا صلوات بر حضرت دعايي مستجاب است و چون به همراه صلوات حاجت خود را خواستهايد، خداي سبحان چنين نيست كه يكي از دو حاجت را بر آورد و ديگري را رد كند(١).
امام سجاد(عليه السّلام) در صحيفه سجاديه، روش دعا كردن و حاجت خواستن را به ما ميآموزد؛ در بسياري از فقرات ادعيه آن حضرت، صلوات به چشم ميخورد، هر مطلبي را كه از خدا ميخواهد قبل يا بعدش صلوات است، چون خدا در پرتو صلوات دعاي همراه آن را نيز مستجاب ميكند.
صلواتي را كه خدا و فرشتگان بر پيامبر ميفرستند بر مؤمنان نيز ميفرستند! مؤمن، به جايي ميرسد كه خداي سبحان و فرشتگان بر او صلوات ميفرستند! در صوره احزاب هر دو مسئله بازگو شده است، يعني هم صلوات خدا و ملائكه بر پيامبر و هم صلوات خدا و فرشتگان بر مؤمنان.
صلوات خدا، كه صفت فعل اوست همان نوراني كردن است، قول خدا همان فعل خداست، وقتي توفيقي نصيب انسان شد كه در فضاي دلش تاريكي احساس نكرد بلكه نورانيتي ديد معلوم ميشود صلوات الهي و فرشتگان نصيب او شده است. خداي متعال در تجليل از پيامبر ميفرمايد: ”إنّ اللّهَ وَمَلائِكَتَهُ يُصَلّونَ عَلَي النّبِي…“(٢) وقتي خدا بخواهد بر پيامبر عظيم الشأن صلوات بفرستد همه فرشتگان را همراه خود ذكر ميكند مثل اينكه وقتي مهمان عزيزي وارد شهري ميشود و شخصيتي بخواهد از او به نحو احسن تجليل كند با همه دوستان و آشنايانش به ديدار او ميروند.
ليكن خداي متعال در تجليل از مؤمنان و صلوات بر آنان، ميفرمايد: ”هُوَ الّذي يُصَلّي عَلَيْكُمْ وَمَلائِكَتَهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُلَماتِ الي النّورِ“(٣) يعني خدا جدا و فرشتگان جدا بر مؤمنان درود ميفرستند. تفاوت ديگر در اين است كه درباره پيامبر نفرمود كه ما بر او صلوات ميفرستيم تا او را از ظلمتها خارج و به نور برسانيم؛ زيرا او خود نور است و مصداق كامل ”وَجَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشي بِهِ فِي النّاسِ“.(٤) ولي درباره مؤمنان ميفرمايد: خداوند بر شما درود ميفرستد و فرشتگان نيز، تا شما را از ظلمتها به نور خارج كنند؛ معلوم ميشود صلوات خدا يعني نوراني كردن و اگر اين فيض قطع شود و خداوند بر كسي درود نفرستد در ظلمت خواهد ماند.
بايد خود را با اين معيار بسنجيم كه اگر توفيق اطاعت و انجام تكاليف شرعي نصيب ما شد و از احكام و آداب عبادات كم و بيش به حكمت آنها ره يافتيم، بدانيم كه صلوات خدا و فرشتگان نصيب ما شده است و گرنه لغزش داشتيم و گرفتار گناه شدهايم. وقتي مؤمن از اين راه نوراني شد هم راه خود را ميبيند و هم ميتواند راهبر باشد و به ديگران راه را نشان دهد. علي(عليه السّلام) ميفرمايد: «لَيْسَ فِي البَرْقِ الخاطِفِ مُسْتَمْتِعٌ لِمَنْ يَخُوضُ فِى الظُلْمَةِ»(٥) انساني كه در تاريكي فرو رفته، و مسافري كه در شب تاريك ره گم كرده براي او رعد و برق لحظهاي مفيد نخواهد بود، او با يك لحظه برق آسماني راهي به جايي نميبرد. انسان دنيا زده هم مانند گرفتاري است كه در تاريكي فرو رفته باشد براي چنين شخصي اگر گاهي نوري در دلش جهيد و خاموش شد چندان مفيد نيست.
ذيل آيه ”وَما تَشاؤوُنَ إلاّ اَنْ يَشاءَ اللّهُ“(٦) روايتي شريف از معصوم(عليه السّلام) نقل شده كه فرمود: «بَلْ قُلوُبُنا اَوْعِيَةٌ لِمَشِيّةِ اللّه»(٧) دلهاي ما ظرف اراده خداست، خداي سبحان اگر بخواهد در جهان، كار مشخصي انجام دهد با اراده انجام ميدهد و اراده خدا صفت فعل و زايد بر ذات اوست و در موجودي ممكن و مظهر ظهور ميكند، آن مظهر قلب معصوم اولياي الهي است.
لذا مرحوم استاد علامه طباطبايي(قدّسسرّه) ميفرمودند: معناي صلوات بر محمد و آل محمّد(عليهمالسلام) اين كه خدايا رحمتت را بر آنان فرو فرست كه از آنان به ما برسد، اگر بخواهد رحمتي ببارد ابتدا بر اين خاندان ميبارد و سپس به ديگران ميرسد لذا طلب رحمت كردن مستلزم اجابت دعا است.
مرحوم سيد حيدر آملي اين سخن بلند را نقل ميكند و به محقّق طوسي هم منسوب است كه درباره حضرت ولي عصر(ارواحنا فداه) گفته ميشود: «بِيُمْنِهِ رُزِقَ الوَري وَبِوُجودِهِ ثَبَتتِ الأرْضِ وَالسماء»(٨) به يمن وجود امام عصر(عجل للّه تعالي فرجه الشريف) جهانيان روزي ميخورند و به پاس وجود آن حضرت آسمان و زمين برجاست. پس همه بركات از اين خانواده به سايرين ميرسد.
(١) نهج البلاغه، حكمت ٣٦١.
(٢) سوره احزاب، آيه ٥٦.
(٣) سوره احزاب، آيه ٤٣.
(٤) سوره انعام، آيه ١٢٢.
(٥) نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج ٢٠، ص ٤٣٥، ملحقات حكمت ١٦٥.
(٦) سوره انسان، آيه ٣٠.
(٧) بحار، ج ٢٥، ص ٣٣٦.
(٨) مفاتيح الجنان، دعاي عديله.
( آیةالله جوادی آملی )
معناي صلوات بر آن حضرت اين است كه: خدايا رحمتت را بر پيامبر و آل او نازل فرما. وقتي رحمت بر حضرت نازل شد به ديگران هم ميرسد چون او مجراي فيض است و اگر بخواهد خيري به ديگران برسد بايد به عنوان رحمت خاصه، نخست بر حضرت نازل شود و سپس به ديگران برسد.
علي(عليه السّلام) ميفرمايد: دعا يا حاجت خود را محفوف (در بر گرفته و پيچيده) به صلوات بر رسول خدا كنيد؛ زيرا صلوات بر حضرت دعايي مستجاب است و چون به همراه صلوات حاجت خود را خواستهايد، خداي سبحان چنين نيست كه يكي از دو حاجت را بر آورد و ديگري را رد كند(١).
امام سجاد(عليه السّلام) در صحيفه سجاديه، روش دعا كردن و حاجت خواستن را به ما ميآموزد؛ در بسياري از فقرات ادعيه آن حضرت، صلوات به چشم ميخورد، هر مطلبي را كه از خدا ميخواهد قبل يا بعدش صلوات است، چون خدا در پرتو صلوات دعاي همراه آن را نيز مستجاب ميكند.
صلواتي را كه خدا و فرشتگان بر پيامبر ميفرستند بر مؤمنان نيز ميفرستند! مؤمن، به جايي ميرسد كه خداي سبحان و فرشتگان بر او صلوات ميفرستند! در صوره احزاب هر دو مسئله بازگو شده است، يعني هم صلوات خدا و ملائكه بر پيامبر و هم صلوات خدا و فرشتگان بر مؤمنان.
صلوات خدا، كه صفت فعل اوست همان نوراني كردن است، قول خدا همان فعل خداست، وقتي توفيقي نصيب انسان شد كه در فضاي دلش تاريكي احساس نكرد بلكه نورانيتي ديد معلوم ميشود صلوات الهي و فرشتگان نصيب او شده است. خداي متعال در تجليل از پيامبر ميفرمايد: ”إنّ اللّهَ وَمَلائِكَتَهُ يُصَلّونَ عَلَي النّبِي…“(٢) وقتي خدا بخواهد بر پيامبر عظيم الشأن صلوات بفرستد همه فرشتگان را همراه خود ذكر ميكند مثل اينكه وقتي مهمان عزيزي وارد شهري ميشود و شخصيتي بخواهد از او به نحو احسن تجليل كند با همه دوستان و آشنايانش به ديدار او ميروند.
ليكن خداي متعال در تجليل از مؤمنان و صلوات بر آنان، ميفرمايد: ”هُوَ الّذي يُصَلّي عَلَيْكُمْ وَمَلائِكَتَهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُلَماتِ الي النّورِ“(٣) يعني خدا جدا و فرشتگان جدا بر مؤمنان درود ميفرستند. تفاوت ديگر در اين است كه درباره پيامبر نفرمود كه ما بر او صلوات ميفرستيم تا او را از ظلمتها خارج و به نور برسانيم؛ زيرا او خود نور است و مصداق كامل ”وَجَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشي بِهِ فِي النّاسِ“.(٤) ولي درباره مؤمنان ميفرمايد: خداوند بر شما درود ميفرستد و فرشتگان نيز، تا شما را از ظلمتها به نور خارج كنند؛ معلوم ميشود صلوات خدا يعني نوراني كردن و اگر اين فيض قطع شود و خداوند بر كسي درود نفرستد در ظلمت خواهد ماند.
بايد خود را با اين معيار بسنجيم كه اگر توفيق اطاعت و انجام تكاليف شرعي نصيب ما شد و از احكام و آداب عبادات كم و بيش به حكمت آنها ره يافتيم، بدانيم كه صلوات خدا و فرشتگان نصيب ما شده است و گرنه لغزش داشتيم و گرفتار گناه شدهايم. وقتي مؤمن از اين راه نوراني شد هم راه خود را ميبيند و هم ميتواند راهبر باشد و به ديگران راه را نشان دهد. علي(عليه السّلام) ميفرمايد: «لَيْسَ فِي البَرْقِ الخاطِفِ مُسْتَمْتِعٌ لِمَنْ يَخُوضُ فِى الظُلْمَةِ»(٥) انساني كه در تاريكي فرو رفته، و مسافري كه در شب تاريك ره گم كرده براي او رعد و برق لحظهاي مفيد نخواهد بود، او با يك لحظه برق آسماني راهي به جايي نميبرد. انسان دنيا زده هم مانند گرفتاري است كه در تاريكي فرو رفته باشد براي چنين شخصي اگر گاهي نوري در دلش جهيد و خاموش شد چندان مفيد نيست.
ذيل آيه ”وَما تَشاؤوُنَ إلاّ اَنْ يَشاءَ اللّهُ“(٦) روايتي شريف از معصوم(عليه السّلام) نقل شده كه فرمود: «بَلْ قُلوُبُنا اَوْعِيَةٌ لِمَشِيّةِ اللّه»(٧) دلهاي ما ظرف اراده خداست، خداي سبحان اگر بخواهد در جهان، كار مشخصي انجام دهد با اراده انجام ميدهد و اراده خدا صفت فعل و زايد بر ذات اوست و در موجودي ممكن و مظهر ظهور ميكند، آن مظهر قلب معصوم اولياي الهي است.
لذا مرحوم استاد علامه طباطبايي(قدّسسرّه) ميفرمودند: معناي صلوات بر محمد و آل محمّد(عليهمالسلام) اين كه خدايا رحمتت را بر آنان فرو فرست كه از آنان به ما برسد، اگر بخواهد رحمتي ببارد ابتدا بر اين خاندان ميبارد و سپس به ديگران ميرسد لذا طلب رحمت كردن مستلزم اجابت دعا است.
مرحوم سيد حيدر آملي اين سخن بلند را نقل ميكند و به محقّق طوسي هم منسوب است كه درباره حضرت ولي عصر(ارواحنا فداه) گفته ميشود: «بِيُمْنِهِ رُزِقَ الوَري وَبِوُجودِهِ ثَبَتتِ الأرْضِ وَالسماء»(٨) به يمن وجود امام عصر(عجل للّه تعالي فرجه الشريف) جهانيان روزي ميخورند و به پاس وجود آن حضرت آسمان و زمين برجاست. پس همه بركات از اين خانواده به سايرين ميرسد.
(١) نهج البلاغه، حكمت ٣٦١.
(٢) سوره احزاب، آيه ٥٦.
(٣) سوره احزاب، آيه ٤٣.
(٤) سوره انعام، آيه ١٢٢.
(٥) نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج ٢٠، ص ٤٣٥، ملحقات حكمت ١٦٥.
(٦) سوره انسان، آيه ٣٠.
(٧) بحار، ج ٢٥، ص ٣٣٦.
(٨) مفاتيح الجنان، دعاي عديله.
( آیةالله جوادی آملی )