پرسش :
از كجا بدانيم كانديداها در اداعاهايشان صادق اند؟ چگونه ميتوان افراد اصلح را شناخت؟
پاسخ :
اصولاً شناخت واقعي افراد كاري سخت و ناممكن است چرا كه تنها كسي كه از درون انسانها مطلع است ذات اقدس ربوبي جل عظمته ميباشد «الله يعلم ما في الصّدور». پس در وهلة امر بايد گفت كه شناخت درست افراد كار آساني نيست. امّا امروزه براي شناخت افراد «ولو به صورت ناقص» به سه صورت ميشود اقدام نمود:
اول: سابقة افراد: هر چند بايد اذعان كرد كه سابقة بد يا خوب افراد دليل بر بد يا خوب بودن آنها در حال حاضر نميباشد زيرا همان طوري كه حضرت امام خميني (ره) فرمودند: «ميزان در هر كس حال فعلي اوست»[1]. ولي به نظر ميرسد كه با نگاه به سوابق برخي افراد بشود تا حدودي به افكار واقعي آنها نيز پي برد به اين صورت كه اگر افراد مورد نظر هر سابقة فكري يا گروهي داشتهاند، بايد ديد در حال حاضر نيز آيا آن علقة فكري يا گروهي را دارند يا آنكه سابقة فكري و گروهي خود را انكار مينمايند.
دوم: سخنان و اظهارات: راه ديگري براي شناخت بهتر افراد بررسي افكار و انديشههاي آنهاست كه از طريق قول و سخن او تراوش ميكند. البته هر چند پي بردن به انديشههاي كلان افراد كار دشواري است ولي با توجه به برخي موضعگيريها و اقوال ميتوان تا حدودي به افكار واقعي آنان پي برد.
سوم: تحقيق و پرسش از افراد مورد وثوق: سومين راه ممكن در مورد شناخت افراد، پرسش از افراد مورد وثوق و خوشنام است تا در اين مورد توضيح دهند كه فرد مورد نظر آيا صلاحيت نمايندگي براي مجلس را دارد يا خير؟ به نظر ما اين سه راه بهترين طريقه براي شناخت افراد و شخصيتهايي كه براي نمايندگي كانديدا ميشوند، ميباشند.
با اين حال باز هم تكرار ميكنيم كه شناخت دقيق از افراد كاري مشكل و سخت است. حضرت امام خميني (ره) در آخرين جملات وصيتنامة خويش به همين مورد اشاره ميفرمايند: «من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطة سالوس و اسلام نمايي بعضي افراد ذكري از آنان كرده و تمجيدي نمودهام كه بعد فهميدم از دغل بازي آنان اغفال شدهام. آن تمجيدها در حالي بود كه خود را به جمهوري اسلامي متعهد و وفادار مينماياندند و نبايد از آن مسائل سوء استفاده شود و ميزان در هر كسي حال فعلي او است».[2]
اين جملات نشانگر اين قضيه است كه حتي امام خميني با آن مرتبة عظيم معنوي و عرفاني و سياسي خويش از شناخت دقيق و واقعي برخي افراد عاجز بودند چه برسد به ما كه از لحاظ مقام معنوي و عرفاني بسيار پايينتر از ايشان هستيم. با اين توضيحات خوب است در پايان مباحث خود به برخي از معيارها در باب شناخت نمايندگان از بيان حضرت امام (ره) اشارهاي بنماييم.
معيارهاي شناخت و انتخاب نمايندگان مجلس شواري اسلامي از ديدگاه امام خميني (ره):
1. كساني كه انتخاب كنند كه صد در صد مسلمان و معتقد به احكام اسلام و معتقد به اجراي احكام اسلام و مخالف با مكتبهاي انحرافي و معتقد به جمهوري اسلامي باشند. شناخت اين اشخاص يا با آشنايي به اعمال و رفتار آنان از زمان رژيم طاغوت تاكنون و يا به معرفي روحانيون متعهد در شهرستانها يا اشخاص متدين موجه كه گرايش به چپ و راست يا دستهاي نداشته باشند.[3]
توضيح: همان طوري كه ملاحظه فرموديد حضرت امام دو راه را براي شناخت افراد توصيه ميفرمايند:
1. سابقة افراد. 2. تحقيق و پرسش از افراد موجه و بيطرف.
2. ...... افراد سالم، افراد وطنخواه، افراد وطندوست، افرادي كه نه شرقي باشند و نه غربي، بلكه در صراط مستقيم اسلاميت و انسانيت باشند، انتخاب كنيد و به آنها رأي بدهيد.[4]
3. ...... اشخاص اسلامي، متعهد غير منحرف از صراط مستقيم الهي را در نظر بگيريد و سرنوشت اسلام و كشور خود را به دست كساني دهيد كه به اسلام و جمهوري اسلامي و قانون اساسي معتقد و نسبت به احكام نوراني الهي متعهد باشند و منفعت خود را بر مصلحت كشور مقدم ندارند.[5]
4. مردم شجاع ايران با دقت تمام به نمايندگاني رأي دهند كه متعبد به اسلام، وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسئوليت كنند. و طعم تلخ فقر را چشيده باشند و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمين يا اسلام مستضعفين، اسلام رنجديدگان تاريخ، اسلام عارفان مبارزهجو، اسلام پاك طينتان عارف و در يك كلمه، مدافع اسلام ناب محمدي (ص) باشند و افرادي را كه طرفدار اسلام سرمايهداري، اسلام مستكبرين، اسلام مرفهين بيدرد، اسلام منافقين، اسلام راحتطلبان، اسلام فرصتطلبان و در يك كلمه اسلام آمريكايي هستند طرد نموده و به مردم معرفي نمايند.[6]
خلاصة مطالب: با توجه به مطالبي كه گفتيم به طور كلي بايد بگوئيم كه اولاً شناخت واقعي يكي فرد از عهدة ما انسانها خارج است پس ما محكوم به ظواهر هستيم. ثانياً براي آنكه بطور نسبي يك فرد را براي احراز كرسي نمايندگي مجلس بشناسيم، سه راه وجود دارد: 1. توجه به سابقة او. 2. ارزيابي كلي او از طريق انديشهها و اقوال. 3. مشورت با افراد صالح و خوشنام ديار كه هيچ وابستگي به گروه يا جناح خاصي نداشته باشند. ضمن اينكه براي رأي دادن به يك نماينده بايد اين معيارها مد نظر قرار گيرد.
1. متعبد به اسلام و معتقد به جمهوري اسلامي. 2. پشتيباني و تابع ولي فقيه. 3. وفاداري به مردم و وطن دوستي. 4. اطلاع و آگاهي به مسائل روز. 5. خادم محرومين بودن و.....
قطعاً با ضابطهگرايي در انتخاب آيندهاي درخشانتر از گذشته خواهيم داشت. و نااميدي از شيطان و اميد و روحيه، از ناحية خداوند است.
در پايان آرزو ميكنيم موفق و پيروز باشيد. باز هم منتظر مكاتبة شما با اين مركز هستيم.
منافع براي مطالعة بيشتر:
1. انتخابات و مجلس از نگاه امام خميني، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره).
2. انتخابات سالم، نمايندة سالم و مجلس مقتدر، رسول سعادتمند، قم، چاپ تسنيم، 1378.
3. روزنامة جمهوري اسلامي تاريخ 11/3/1378 و 8/3/1380، سخنراني رهبر معظم انقلاب.
كلام نور: قال ابا عبدالله الحسين ـ عليه السلام ـ: «الناس عبيد الدنيا و الدين لَعِقٌ علي اَلسنتِهم يحوطونه مادرتْ معايشهم فاذا محصوا بالبلاء قَلًّ الديانون»: مردم بردگان دنيايند و دين، تنها بر زبانشان جاري است. هنگامي كه زندگيشان سرشار است، دين گرايند و برگرد آن ميچرخند ولي هنگامي كه در تنگناي بحرانها قرار گيرند، دينداران واقعي اندك ميگردند.
بحارالانوار، ج 44، ص 383.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . صحيفة نور، ج 11، سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، چاپ دوم، 1378، ص 749.
[2] . همان مورد قبلي.
[3] . صحيفة نور، ج 12، ص 75.
[4] . همان، ج 5، ص 277.
[5] . همان، ج 11، ص 269.
[6] . همان، ج 20، ص 194.
اصولاً شناخت واقعي افراد كاري سخت و ناممكن است چرا كه تنها كسي كه از درون انسانها مطلع است ذات اقدس ربوبي جل عظمته ميباشد «الله يعلم ما في الصّدور». پس در وهلة امر بايد گفت كه شناخت درست افراد كار آساني نيست. امّا امروزه براي شناخت افراد «ولو به صورت ناقص» به سه صورت ميشود اقدام نمود:
اول: سابقة افراد: هر چند بايد اذعان كرد كه سابقة بد يا خوب افراد دليل بر بد يا خوب بودن آنها در حال حاضر نميباشد زيرا همان طوري كه حضرت امام خميني (ره) فرمودند: «ميزان در هر كس حال فعلي اوست»[1]. ولي به نظر ميرسد كه با نگاه به سوابق برخي افراد بشود تا حدودي به افكار واقعي آنها نيز پي برد به اين صورت كه اگر افراد مورد نظر هر سابقة فكري يا گروهي داشتهاند، بايد ديد در حال حاضر نيز آيا آن علقة فكري يا گروهي را دارند يا آنكه سابقة فكري و گروهي خود را انكار مينمايند.
دوم: سخنان و اظهارات: راه ديگري براي شناخت بهتر افراد بررسي افكار و انديشههاي آنهاست كه از طريق قول و سخن او تراوش ميكند. البته هر چند پي بردن به انديشههاي كلان افراد كار دشواري است ولي با توجه به برخي موضعگيريها و اقوال ميتوان تا حدودي به افكار واقعي آنان پي برد.
سوم: تحقيق و پرسش از افراد مورد وثوق: سومين راه ممكن در مورد شناخت افراد، پرسش از افراد مورد وثوق و خوشنام است تا در اين مورد توضيح دهند كه فرد مورد نظر آيا صلاحيت نمايندگي براي مجلس را دارد يا خير؟ به نظر ما اين سه راه بهترين طريقه براي شناخت افراد و شخصيتهايي كه براي نمايندگي كانديدا ميشوند، ميباشند.
با اين حال باز هم تكرار ميكنيم كه شناخت دقيق از افراد كاري مشكل و سخت است. حضرت امام خميني (ره) در آخرين جملات وصيتنامة خويش به همين مورد اشاره ميفرمايند: «من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطة سالوس و اسلام نمايي بعضي افراد ذكري از آنان كرده و تمجيدي نمودهام كه بعد فهميدم از دغل بازي آنان اغفال شدهام. آن تمجيدها در حالي بود كه خود را به جمهوري اسلامي متعهد و وفادار مينماياندند و نبايد از آن مسائل سوء استفاده شود و ميزان در هر كسي حال فعلي او است».[2]
اين جملات نشانگر اين قضيه است كه حتي امام خميني با آن مرتبة عظيم معنوي و عرفاني و سياسي خويش از شناخت دقيق و واقعي برخي افراد عاجز بودند چه برسد به ما كه از لحاظ مقام معنوي و عرفاني بسيار پايينتر از ايشان هستيم. با اين توضيحات خوب است در پايان مباحث خود به برخي از معيارها در باب شناخت نمايندگان از بيان حضرت امام (ره) اشارهاي بنماييم.
معيارهاي شناخت و انتخاب نمايندگان مجلس شواري اسلامي از ديدگاه امام خميني (ره):
1. كساني كه انتخاب كنند كه صد در صد مسلمان و معتقد به احكام اسلام و معتقد به اجراي احكام اسلام و مخالف با مكتبهاي انحرافي و معتقد به جمهوري اسلامي باشند. شناخت اين اشخاص يا با آشنايي به اعمال و رفتار آنان از زمان رژيم طاغوت تاكنون و يا به معرفي روحانيون متعهد در شهرستانها يا اشخاص متدين موجه كه گرايش به چپ و راست يا دستهاي نداشته باشند.[3]
توضيح: همان طوري كه ملاحظه فرموديد حضرت امام دو راه را براي شناخت افراد توصيه ميفرمايند:
1. سابقة افراد. 2. تحقيق و پرسش از افراد موجه و بيطرف.
2. ...... افراد سالم، افراد وطنخواه، افراد وطندوست، افرادي كه نه شرقي باشند و نه غربي، بلكه در صراط مستقيم اسلاميت و انسانيت باشند، انتخاب كنيد و به آنها رأي بدهيد.[4]
3. ...... اشخاص اسلامي، متعهد غير منحرف از صراط مستقيم الهي را در نظر بگيريد و سرنوشت اسلام و كشور خود را به دست كساني دهيد كه به اسلام و جمهوري اسلامي و قانون اساسي معتقد و نسبت به احكام نوراني الهي متعهد باشند و منفعت خود را بر مصلحت كشور مقدم ندارند.[5]
4. مردم شجاع ايران با دقت تمام به نمايندگاني رأي دهند كه متعبد به اسلام، وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسئوليت كنند. و طعم تلخ فقر را چشيده باشند و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمين يا اسلام مستضعفين، اسلام رنجديدگان تاريخ، اسلام عارفان مبارزهجو، اسلام پاك طينتان عارف و در يك كلمه، مدافع اسلام ناب محمدي (ص) باشند و افرادي را كه طرفدار اسلام سرمايهداري، اسلام مستكبرين، اسلام مرفهين بيدرد، اسلام منافقين، اسلام راحتطلبان، اسلام فرصتطلبان و در يك كلمه اسلام آمريكايي هستند طرد نموده و به مردم معرفي نمايند.[6]
خلاصة مطالب: با توجه به مطالبي كه گفتيم به طور كلي بايد بگوئيم كه اولاً شناخت واقعي يكي فرد از عهدة ما انسانها خارج است پس ما محكوم به ظواهر هستيم. ثانياً براي آنكه بطور نسبي يك فرد را براي احراز كرسي نمايندگي مجلس بشناسيم، سه راه وجود دارد: 1. توجه به سابقة او. 2. ارزيابي كلي او از طريق انديشهها و اقوال. 3. مشورت با افراد صالح و خوشنام ديار كه هيچ وابستگي به گروه يا جناح خاصي نداشته باشند. ضمن اينكه براي رأي دادن به يك نماينده بايد اين معيارها مد نظر قرار گيرد.
1. متعبد به اسلام و معتقد به جمهوري اسلامي. 2. پشتيباني و تابع ولي فقيه. 3. وفاداري به مردم و وطن دوستي. 4. اطلاع و آگاهي به مسائل روز. 5. خادم محرومين بودن و.....
قطعاً با ضابطهگرايي در انتخاب آيندهاي درخشانتر از گذشته خواهيم داشت. و نااميدي از شيطان و اميد و روحيه، از ناحية خداوند است.
در پايان آرزو ميكنيم موفق و پيروز باشيد. باز هم منتظر مكاتبة شما با اين مركز هستيم.
منافع براي مطالعة بيشتر:
1. انتخابات و مجلس از نگاه امام خميني، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره).
2. انتخابات سالم، نمايندة سالم و مجلس مقتدر، رسول سعادتمند، قم، چاپ تسنيم، 1378.
3. روزنامة جمهوري اسلامي تاريخ 11/3/1378 و 8/3/1380، سخنراني رهبر معظم انقلاب.
كلام نور: قال ابا عبدالله الحسين ـ عليه السلام ـ: «الناس عبيد الدنيا و الدين لَعِقٌ علي اَلسنتِهم يحوطونه مادرتْ معايشهم فاذا محصوا بالبلاء قَلًّ الديانون»: مردم بردگان دنيايند و دين، تنها بر زبانشان جاري است. هنگامي كه زندگيشان سرشار است، دين گرايند و برگرد آن ميچرخند ولي هنگامي كه در تنگناي بحرانها قرار گيرند، دينداران واقعي اندك ميگردند.
بحارالانوار، ج 44، ص 383.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . صحيفة نور، ج 11، سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، چاپ دوم، 1378، ص 749.
[2] . همان مورد قبلي.
[3] . صحيفة نور، ج 12، ص 75.
[4] . همان، ج 5، ص 277.
[5] . همان، ج 11، ص 269.
[6] . همان، ج 20، ص 194.