چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آيا معاني و الفاظ قرآن كريم از طرف خداوند است يا از طرف پيامبر اكرم(ص) ؟


پاسخ :
دلايلي دلالت دارد كه الفاظ قرآن نيز از طرف خداست؛ 1ـ تحدي قرآن: قرآن كريم معجزة پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد - صلي الله عليه و سلم- است كه آخرين پيامبر الهي مي‌باشد و بايد معجزة ايشان تا قيامت باقي بماند، به همين خاطر خداوند آن را به صورتي قرار داد تا ابد باقي بماند به صورت معجزه براي همه افراد قابل مشاهده باشد. بدون شك معجزه براي پيامبران وسيلة اثباتي به شمار مي‌رود تا شاهد صدق دعوت آنان قرار گيرد و گواه باشد كه از جهان غيب پيام آورده‌اند. معجزه بايد به گونه‌اي انجام گيرد كه كارشناسان به خوبي تشخيص دهند كه آنچه ارايه شده به درستي نشانة عالم غيب و بيرون از توان بشريّت است و انبياء كارهايي انجام دادند كه از توان ماهرترين كارشناسان آن دوره بيرون بوده تا اينكه به خوبي اين تشخيص صورت گيرد. از همين رو آيات بزرگترين و مهمترين معجزه اسلام قرآن است كه با شيواترين سبك و رساترين بيان و استوارترين محتوا بر عرب آن زمان عرضه شد، آنان به خوبي تشخيص دادند كه اين سخن نمي‌تواند ساخته بشر باشد كه اين گونه آنان را در مقابل تحدّي و هم‌آوردي ناتوان ساخته است.[1] قرآن مكرراً ناباوران را به مبارزه و ‌هم‌آوردي خوانده مي‌فرمايد: اگر باور نداريد كه اين قرآن سخن خداست و گمان مي‌بريد ساخته و پرداخته دست بشر است، سخن دانان و سخن‌وران خود را وا داريد تا سخني هم چون قرآن، زيبا و شيوا، محكم و استوار بسازند و ارائه دهند ولي هرگز چنين اقدامي نتوانيد كرد. هم‌آورد خواستن قرآن فراگير است و همه جهانيان را شامل مي‌شود و دامنة آن براي هميشه گسترده است.
قرآن در چند مرحلة تحدّي و هم‌آورد خواستن خود را مطرح كرده است: 1ـ بطور مطلق خواسته سخني همچون قرآن بياورند (طور، 33) 2ـ به اندازة ده سوره مانند قرآن بياورند. (هود، 13) 3ـ يك سوره مانند قرآن بياورند. (يونس، 38 و بقره، 23) 4ـ در نهايت مي‌فرمايد: «اگر تمام انس و جن گرد هم آيند و بخواهند همانند اين قرآن بياورند هرگز نتوانند، گرچه همگي همدست شوند.» (اسراء، 88) بنابراين معجزه بودن آيا تاكنون مثل قرآن نياورده‌اند؟ به شهادت قطعي تاريخ، منكران قرآن و رسالت در مقام مبارزه بر آمدند امّا نتوانستند كار از پيش ببرند و پس از آن‌كه در مبارزه علمي با قرآن شكست خوردند دست به تيغ تهمت و شمشير جنگ بردند. و حتي در طول تاريخ نه تنها مشركين بلكه اهل كتاب با تمام قوي علمي و قدرت مادي و سياسي داشتند از تمام طرف ممكن به مبارزه با اسلام و قرآن برخواستند گرچه در خيلي از جهت‌ها موفق شدند ولي در تحدي با قرآن عاجز ماندند. امروز نيز اگر دشمنان اسلام به زور متوسل مي‌شوند و از راه جنگ نظامي و يا تهاجم فرهنگي به مبارزه با اسلام مي‌پردازند براي اين است كه در مبارزة علمي و منطقي با قرآن شكست خورده‌اند اكنون نيز هيچ فرد يا گروهي نمي‌تواند سوره‌اي مانند كوچكترين سورة قرآن بياورد.[2] عبارات قرآن همچون معاني آن از سوي خداوند وحي شده و پيامبر هيچ‌گونه نقش و دخالتي در آن نداشته است.
2ـ آيات قرآن:
از قرآن كريم استفاده مي‌شود كه الفاظ و عبارات قرآن و ساختار آن، از آن خداست. مانند آياتي كه واژه‌هاي قرائت و تلاوت و ترتيل را به كار برده است كه از نظر وضع لغت عرب تنها بازگو كردن سرودة ديگران را مي‌رساند كه الفاظ و معاني هر دو از ديگري باشد و بازگو كنندة آن را صرفاً تلاوت مي‌كند و از خود چيزي مايه نمي‌گذارد قرائت در مقابل تكلّم است، قرائت حكايت نثري است كه الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظيم شده است و تكلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتي كه خود تنظيم مي‌كند. و هرگز در جايي نيامده كه پيامبر قرآن را تكلم مي‌نمود. آياتي كه قرائت و تلاوت در آن‌ها آمده عبارتند از : نحل، 98، اسراء، 45 و 106؛ اعلي، 6، جمعه، 2، نمل، 12، كهف، 27، به علاوه از قرآن صريحاً به عنوان «كلام الله» ياد شده است:[3] مانند: «و ان احدٌ من المشركين استجارك فاجره حتي يسمع كلام الله» توبه، 6. اگر يكي از مشركان به تو پناه آورد، پناه ده تا كلام خدا را بشنود. ب) آيه‌اي كه مي‌فرمايد: پيامبر اختيار تبديل و تغيير در قرآن را ندارد: «قل ما يكون لي ان ابدّله من تلقاء نفسي ان اتبع الا ما يوحي اليّ ...» يونس، 15، اين سلب اختيار، نشان دهندة آن است كه الفاظ و عبارت قرآن از پيامبر نيست و گرنه هر انساني مي‌تواند آنچه را كه گفته به تعبير و بيان ديگر بگويد.
3ـ پيامبر اكرم - صلي الله عليه و سلم- تلاش مي‌كرد كه آيات وحي شده را حفظ كند و از همين، در آغاز نبوّت آيات را مرتب در حال وحي تكرار مي‌كرد تا اين‌كه خداوند او را از اين كار نهي كرد و فرمود: «زبانت را به خاطر عجلة براي خواندن قرآن حركت مده چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهدة ماست پس هرگاه آنرا خوانديم از خواندن ما پيروي كن؛ (قيامت، 18 ـ 16).
4ـ پيامبر اكرم - صلي الله عليه و سلم- : حفظ وحي نشان مي‌دهد كه الفاظ و كلمات در اختيار پيامبر نبوده بلكه الفاظ و كلمات از سوي خداوند مي‌باشد.
5ـ تفاوت قرآن و حديث قدسي از لحاظ سبك و بيان و شيوة تركيب كلمات، اين تفاوت و دوگانگي كه واقعيتي انكار ناپذير است و با اندك توجهي آشكار مي‌شود بهترين گواه بر عدم دخالت پيامبر در شكل گيري ساختار لفظي و بياني قرآن است.[4]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ محمد حسين طباطبائي، الميزان، ترجمة محمد باقر موسوي همداني، (قم، جامعة مدرسين حوزة علميه، 1363)، ج 1، ص 93 تا 139.
2ـ عبدالله جوادي آملي، تسنيم في تفسير القرآن الكريم، (قم، اسراء، 1378)، ج 2، ص 433 تا 441.
3ـ ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه، (تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1368)، ج 1، ص 129 تا 138.
4ـ همان، ج 11، ص 405 تا 410.
5ـ عبدالله جوادي آملي، تفسير موضوعي قرآن كريم، قرآن در قرآن، (قم، اسراء، 1378)، ج 1، ص 127 تا 177.
6ـ محمد باقر سعيدي روشن، علوم قرآني، (قم، مؤسسة پژوهشي و آموزشي امام خميني، 1377)، ص 89 تا 127.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . معرفت، محمد هادي، علوم قرآني، قم، مؤسسة فرهنگي تمهيد، 1380، ص 345.
[2] . جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن كريم، قم، اسراء، 1378، ج 1، ص 176.
[3] . معرفت، محمد هادي، علوم قرآني، ص 57.
[4] . حسيني، موسي، مجله پژوهشهاي قرآني، وحياني بودن الفاظ قرآن، سال ششم، شماره 22 و 21، ص 233 .



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.