پرسش :
آيا درست است كه آيهاي در قرآن مجيد در مورد حجاب (اسلامي) به صورت چادر بيان نشده است؟ چرا؟
پاسخ :
با بيان چند نكتة جواب سؤال روشن خواهد شد:
اوّل: قرآن ميفرمايد: به زنان مؤمنه بگو ديدگان خويش فروگيرند (از نگاه هوسآلوده) و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را به جز آن مقدار كه نمايان است، آشكار ننمايند و (اطراف) روسريهاي خود را بر سينة خود افكنند تا گردن و سينه با آن پوشانده شود، و زينت خود را آشكار نسازند مگر براي شوهرانشان و (محرمهاي ديگر) ... و هنگام راه رفتن پاهاي خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود (و صداي خلخال و... كه بر پا دارند به گوش رسد) و همگي به سوي خدا باز گردييد اي مؤمنان تا رستگار شويد.[1]
در آيهاي ديگر ميفرمايد: اي پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها (روسريهاي بلند، يا چيزي شبيه چادر) خود را بر بدن خويش فرو افكنند، اين كار براي اينكه شناخته نشوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است.[2]
دوّم: خيلي قاطعانه نميتوان گفت كه در آيات فوق خصوصاً «آية 59، سورة احزاب» اسمي از چادر برده نشده است چون يك احتمال اين است كه «جلباب» به معناي چادر و شبيه آن باشد، چنانكه «شهيد مطهري (ره)» از دو نفر از لغويين چنين نقل ميكند 1ـ «جلباب» عبارت است از پيراهن و يك جامة گشاد و كوچكتر از ملحفه و يا خود ملحفه (چادر مانند) كه زن به وسيله آن تمام جامههاي خويش را ميپوشد يا روسري بزرگ 2ـ «جلباب» جامهاي است از چارقد بزرگتر و از عبا كوچكتر كه زن به وسيله آن سر و سينة خود را ميپوشاند[3]. گذشته از اين با توجّه به شأن نزول آية، و دستور پوشيدن زينتها، و پوشاندن حجم بدن تنها با چادر و امثال آن ممكن است. پس ميتوان گفت: غيرمستقيم از چادر اسم برده شده است.
سوّم: اگر بپذيريم اسمي از چادر برده نشده است، رازش اين است كه قرآن كتاب قانون است و بنا است براي هميشه، براي عموم بشريّت بهعنوان قانون باقي بماند، لذّا كليّات را بيان ميكند؛ چنانكه در مجموع آيات حجاب به نكات كلّي اشاره شده است مانند: 1ـ فروبستن چشم از نگاه هوسآلود؛ 2ـ حفظ عفّتدامن، 3ـ زينت را ظاهر نكردن؛ 4ـ سر و سينه را پوشاندن (با هر وسيلهاي كه ميتواند)؛ 5ـ صداي زيور آلات را ظاهر نكردن؛ 6ـ بگونهاي هوسانگيز سخن نگفتن؛ 7ـ در خانه ماندن و در ميان مردم خيلي ظاهر نشدن و ... پس يكي از اصول اين است كه سر و سينة و بدن را بهپوشاند، حالا با چادر، با مقنعه و مانتوي بلند، با چادر عربي، مهم حفظ كامل بدن از نامحرم است، بلي در كشورهاي ايران، عراق و بعضي از قسمتهاي ديگر، چادر و يا چادر عربي بهعنوان بهترين حجاب شناخته شده است و علماي ما هم بالاتّفاق اين مسئله را تأييد ميكنند كه بهترين حجاب در اين زمان چادر است،[4] در روايت آمده است كه «مرد نابينائي از حضرت فاطمه ـ عليها السّلام ـ اجازه ورود خواست، حضرت خود را پوشاند (و چادر بسر كردند) سپس اجازة ورود دادند، پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ كه همراه آن مرد بود، پرسيد: چرا خود را پوشاندي (و چادر سر كردي) او كه تو را نميبيند؟! عرض كرد: پدر اگر او مرا نميبيند من كه او را ميبينم، علاوه بر اين او بو را استشمام ميكند؛ پيامبر فرمود: گواهي ميدهم كه تو پارة تن من هستي.»[5]
بنابراين اوّلاً؛ نميتوان قاطعانه گفت در قرآن از چادر اسمي نبرده است، چون «جلباب» را بعضي به معناي همان چادر و ملحفة بلند گرفتهاند و ثانياً؛ در قرآن بنا نيست همة جزئيات بيان شود، مسائل حجاب در روايات و فتاواي علماء بخوبي بيان شده است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ مسئله حجاب، استاد مرتضي مطهري، تمام كتاب.
2ـ تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي، ج 14، ص 454 ـ 435 و ج 17، ذيل آية 32 و 59، سورة احزاب.
3ـ گوهر صدف، دفتر تحقيقات مسجد عليبنالحسين تهران؛ تمام كتاب.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . نور/ 31.
[2] . احزاب/ 59.
[3] . ر. ك: مطهري، مرتضي، مسئله حجاب، قم، انتشارات صدرا، چاپ چهلم، 1373، ص 173؛ و طبرسي، مجمع البيان، بيروت، دار المعرفة، چاپ دوّم، 1408، ج7، ص 578.
[4] . وحيدي، محمد، احكام بانوان، واحد خواهران، دفتر تبليغات اسلامي، چاپ هشتم، 1370، ص37.
[5] . دفتر تحقيقات مسجد عليبنالحسين گوهر صدف، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد، چاپ دوّم، 1374، ص 17.
با بيان چند نكتة جواب سؤال روشن خواهد شد:
اوّل: قرآن ميفرمايد: به زنان مؤمنه بگو ديدگان خويش فروگيرند (از نگاه هوسآلوده) و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را به جز آن مقدار كه نمايان است، آشكار ننمايند و (اطراف) روسريهاي خود را بر سينة خود افكنند تا گردن و سينه با آن پوشانده شود، و زينت خود را آشكار نسازند مگر براي شوهرانشان و (محرمهاي ديگر) ... و هنگام راه رفتن پاهاي خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود (و صداي خلخال و... كه بر پا دارند به گوش رسد) و همگي به سوي خدا باز گردييد اي مؤمنان تا رستگار شويد.[1]
در آيهاي ديگر ميفرمايد: اي پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها (روسريهاي بلند، يا چيزي شبيه چادر) خود را بر بدن خويش فرو افكنند، اين كار براي اينكه شناخته نشوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است.[2]
دوّم: خيلي قاطعانه نميتوان گفت كه در آيات فوق خصوصاً «آية 59، سورة احزاب» اسمي از چادر برده نشده است چون يك احتمال اين است كه «جلباب» به معناي چادر و شبيه آن باشد، چنانكه «شهيد مطهري (ره)» از دو نفر از لغويين چنين نقل ميكند 1ـ «جلباب» عبارت است از پيراهن و يك جامة گشاد و كوچكتر از ملحفه و يا خود ملحفه (چادر مانند) كه زن به وسيله آن تمام جامههاي خويش را ميپوشد يا روسري بزرگ 2ـ «جلباب» جامهاي است از چارقد بزرگتر و از عبا كوچكتر كه زن به وسيله آن سر و سينة خود را ميپوشاند[3]. گذشته از اين با توجّه به شأن نزول آية، و دستور پوشيدن زينتها، و پوشاندن حجم بدن تنها با چادر و امثال آن ممكن است. پس ميتوان گفت: غيرمستقيم از چادر اسم برده شده است.
سوّم: اگر بپذيريم اسمي از چادر برده نشده است، رازش اين است كه قرآن كتاب قانون است و بنا است براي هميشه، براي عموم بشريّت بهعنوان قانون باقي بماند، لذّا كليّات را بيان ميكند؛ چنانكه در مجموع آيات حجاب به نكات كلّي اشاره شده است مانند: 1ـ فروبستن چشم از نگاه هوسآلود؛ 2ـ حفظ عفّتدامن، 3ـ زينت را ظاهر نكردن؛ 4ـ سر و سينه را پوشاندن (با هر وسيلهاي كه ميتواند)؛ 5ـ صداي زيور آلات را ظاهر نكردن؛ 6ـ بگونهاي هوسانگيز سخن نگفتن؛ 7ـ در خانه ماندن و در ميان مردم خيلي ظاهر نشدن و ... پس يكي از اصول اين است كه سر و سينة و بدن را بهپوشاند، حالا با چادر، با مقنعه و مانتوي بلند، با چادر عربي، مهم حفظ كامل بدن از نامحرم است، بلي در كشورهاي ايران، عراق و بعضي از قسمتهاي ديگر، چادر و يا چادر عربي بهعنوان بهترين حجاب شناخته شده است و علماي ما هم بالاتّفاق اين مسئله را تأييد ميكنند كه بهترين حجاب در اين زمان چادر است،[4] در روايت آمده است كه «مرد نابينائي از حضرت فاطمه ـ عليها السّلام ـ اجازه ورود خواست، حضرت خود را پوشاند (و چادر بسر كردند) سپس اجازة ورود دادند، پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ كه همراه آن مرد بود، پرسيد: چرا خود را پوشاندي (و چادر سر كردي) او كه تو را نميبيند؟! عرض كرد: پدر اگر او مرا نميبيند من كه او را ميبينم، علاوه بر اين او بو را استشمام ميكند؛ پيامبر فرمود: گواهي ميدهم كه تو پارة تن من هستي.»[5]
بنابراين اوّلاً؛ نميتوان قاطعانه گفت در قرآن از چادر اسمي نبرده است، چون «جلباب» را بعضي به معناي همان چادر و ملحفة بلند گرفتهاند و ثانياً؛ در قرآن بنا نيست همة جزئيات بيان شود، مسائل حجاب در روايات و فتاواي علماء بخوبي بيان شده است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ مسئله حجاب، استاد مرتضي مطهري، تمام كتاب.
2ـ تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي، ج 14، ص 454 ـ 435 و ج 17، ذيل آية 32 و 59، سورة احزاب.
3ـ گوهر صدف، دفتر تحقيقات مسجد عليبنالحسين تهران؛ تمام كتاب.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . نور/ 31.
[2] . احزاب/ 59.
[3] . ر. ك: مطهري، مرتضي، مسئله حجاب، قم، انتشارات صدرا، چاپ چهلم، 1373، ص 173؛ و طبرسي، مجمع البيان، بيروت، دار المعرفة، چاپ دوّم، 1408، ج7، ص 578.
[4] . وحيدي، محمد، احكام بانوان، واحد خواهران، دفتر تبليغات اسلامي، چاپ هشتم، 1370، ص37.
[5] . دفتر تحقيقات مسجد عليبنالحسين گوهر صدف، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد، چاپ دوّم، 1374، ص 17.