چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

مي خواهم عاشق حقيقي و واقعي باشم، نشانه هاي عشق حقيقي كدام است؟


پاسخ :
براي تمايز عشق حقيقي از عشق مجازي، راه كارهاي گوناگوني وجود دارد؛ از جمله :
1.عاشق بايد با بررسي مبدا عشق خويش، بداند كه آن حس است يا خيال؛ عقل است يا دل؛ شهوت است يا امور انساني؟
2.بدان كه عشق برايش آرام بخش ، نشاط آور، طرب انگيز و تحريك آفرين است. يا موجب اضطراب، خمودي، بي حركتي، سستي و در خود فرو رفتگي؟
3.آيا با وصال معشوق، عشق اوليه اش شكوفاتر، پاياتر و پويا تر مي گردد، يا پژمرده، ايستا و خموش است؟
4.آيا معشوق يكي است يا متعدد؟
در عشق حقيقي، معشوق واحد و يگانه است و در عشق مجازي هم، عشق به آيات الهي در طول عشق خداوند است، نه در مقابل آن. اگر معشوق متعدد باشد. عشق ما نه حقيقي است و نه مجازي؛ بلكه عشقي دروغين و كاذب است.
هست معشوق آن كه او يكتو بود
مبتدا و منتهايش او بود
چون بيابيش و نباشي منتظر
هم هويدا او بود هم نيز سر
رو چنين عشقي گزين گر زنده اي
ور نه وقت مختلف را بنده اي
هر ك چيزي جست، بي شك يافت او
چون به جد اندر طلب بشتافت او. (1)
از مجموع آيات و روايات و سخن عارفان راستين، مي توان نشانه هاي عشق حقيقي را دريافت. دانستن اين علائم انسان را قادر مي سازد تا عشق خود را ارزيابي كند. به اين نشانه ها در دو قسمت به صورت كلي و اجمالي اشاره مي شود:
يك. نشانه هاي عشق انسان به خداوند:
1.خدا را بر همه محبوب هاي خود ترجيح دهد؛
2.در باطن و ظاهرمطيع خدا باشد؛
3.در همه امور موافق او باشد؛
4.اولياي خدا را به جهت او دوست بدارد؛
5.لقاي خدا را بر بقاي خود ترجيح دهد؛
6.هر چيزي را در برابر عشق به خداوند حقير شمارد؛
7.همه اوقات، مستغرق ذكر خدا باشد؛
8.آسايش و آرامشش درقرب او باشد؛
9.از حضرت حق راضي و خشنود باشد؛
10. به كلام محبوب (قرآن) عشق ورزد؛
11. با مال و جان در راه محبوب، مجاهده كند؛
12. بر خلوت و مناجات با محبوب، حريص باشد؛
13. عبادت براي او آسان باشد؛
14. همه بندگان مطيع وي را دوست بدارد و بر همه رحيم و مشفق باشد؛
15. همه كافران و عاصيان را دشمن بدارد. (2)
دو. علائم عشق حق به بنده:
1.وجود نشانه هاي عشق انسان به خداوند؛
2.محبوب دوستان خدا مي شود؛
3.توفيق طاعت پيدا مي كند؛
4.سنگيني خدمت را از دوش او بر مي دارد؛
5.به قدر نياز به او عطا مي كند؛
6.بلاي بنده را بسيار مي كند؛
7.معايب بنده را مخفي مي كند و ظاهر نمي سازد؛
8.به بنده قلب سليم عطا فرموده، اخلاق او را نيك مي گرداند؛
9.دنيا را مبغوض بنده اش مي سازد؛
10. او را به حلم و آرمش مزين مي كند؛
11. صدق و راستي را به او الهام مي كند؛
12. دانش و علم را بر ذهنش خطور مي دهد؛
13. عبادت نيكو را به او ارزاني مي دارد؛
14. امانت را محبوب بنده مي سازد (3)؛
يا رب ز شراب عشق سر مستم كن
وز عشق خودت نيست كن و هستم كن
از هر چه ز عشق خود تهي دستم كن
يكباره به بند عشق پابستم كن (4)
پی نوشتها:
1- محمدي اشتهاري، محمد، داستان هاي مثنوي ، ج2، صص 90-91.
2- براي آشنايي تفصيلي، ر.ك: محمد رضا كاشفي، آيين مهر ورزي، صص 85-98.
3- ر. ك: همان، صص 102 و 103 ؛ عطف الالف، صص 89-94؛ احياء علوم الدين، ج 4، ص 304؛ ميزان الحكمة، ج 2، صص 222-224.
4- بابا طاهر.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.