پرسش :
چرا کودکم از جدایی می ترسد؟
پاسخ :
اكثر كودكان هنگام جدایی از والدین، درجاتی از اضطراب و ناراحتی را نشان میدهند كه این موضوع هم برای كودك و هم برای والدین او دردناك است. در مرحلهای از سن كودك، این ترس و اضطراب یك پدیده رشدی طبیعی بوده و بهنظر میرسد یك هدف تكاملی در پشت آن قرار گرفته است. درجاتی از اضطراب جدایی در كودكان پیشدبستانی، نشانه دلبستگی ایمن و سالم به مادر و مراقبتكننده او میباشد. در بسیاری از موارد این اضطراب در عرض سه یا چهار دقیقه پس از ترك والد كاهش یافته و متوقف میشود.
اضطراب جدایی بهطور طبیعی بین سن 18 ماهگی و 3 سالگی رخ میدهد كه اوج آن در سن 24-12 ماهگی است و پس از 24 ماهگی بهتدریج كاهش مییابد. اضطراب كودك هنگام جدا شدن از والدین معمولاً از یك روز به روز دیگر متفاوت است، یك روز كودك هنگام جدا شدن از مادر مضطرب میشود، روز دیگر به مادر میچسبد و غمگین است و یك روز دیگر، قشقرق راه انداخته و در مقابل جدایی مقاومت و واكنش شدید از خود بروز میدهد. بهتدریج كودك به سمت استقلال میرود ولی هنوز مرحله انتقالی میتواند مشكل باشد و برای كودك و مادر استرسزا باشد.
برای كودكانی كه تجربه جداییهای بسیار مكرر و یا بسیار اندك از مادر داشتهاند، جدایی ممكن است اضطراب بیشتری را ایجاد كند.
هرچه كودك بزرگتر میشود و مفهوم زمان را درك میكند و مدارای موفقیتآمیز هنگام جدایی را بیشتر تجربه میكند، از اضطراب او كاسته میشود.
عواملی كه ممكن است در شدت اضطراب جدایی كودك دخالت داشته باشند شامل موارد زیر است:
خستگی و بیماری كودك
تغییر در عادات و برنامههای منزل
تغییراتی كه در خانواده رخ میدهد مانند: تولد فرزند جدید، طلاق، جدایی والدین، مرگ و یا بیماری اعضای خانواده و…
عوض شدن پرستار و یا مراقبین كودك
معمولاً علت اضطراب جدایی نیستند ولی والدین میتوانند با رفتارهای خود آنرا بدتر یا بهتر كنند.
كودكانی كه از نظر سرشتی، كودكان سخت و دشواری هستند و به تغییرات جدید، مكان و اشخاص جدید دیر عادت می كنند، بیشتر مستعد اضطراب جدایی هستند.
عوامل زیر میتواند شانس اضطراب جدایی را در كودك شما كاهش دهد:
از سن 6 ماهگی به بعد در زمانهایی كوتاه و بهطور گهگاه از پرستار كودك و یا شخص نزدیك دیگر استفاده كنید تا كودك را مراقبت و نگهداری كند. این موضوع علاوه بر آنكه كمك میكند تا كودك در زمانهایی كوتاه، دور شدن از مادر را تجربه كند، فرصتی را نیز در اختیار كودك قرار میدهد تا اعتماد به سایر بزرگسالان در او شكل گیرد.
از 12 ماهگی به بعد كودك را وارد ارتباط با همسالان نمائید. (گرچه كودك در این مرحله معمولاً وارد بازیهای مشاركتی نمیشود) و از سن 3 سالگی میتوانید فرصت تجربه بازیهای گروهی را به او بدهید.
از سن4 ـ 3 سالگی كودك میتواند بعضی اشكال كلاسهای پیشدبستانی و مهدكودك را تجربه كند، بهخصوص برای كودكانی كه زیاد به والد خود وابسته هستند.
چگونه به كودكی كه از اضطراب جدایی رنج میبرد كمك كنیم؟
در ابتدا سعی كنید كودك را در زمانهایی كوتاه به مراقب جدید یا مهد كودك بسپارید، زمانهایی كه بتواند تجربههای مثبتی را در آنجا داشته باشد.
قبل از آنكه كودك را در محل جدید ترك كرده و تنها بگذارید، كمك كنید تا كودك با محیط و مردم جدید آشنا شود.
روی موارد مثبتی كه در محیط جدید رخ میدهد متمركز شوید، نگذارید بچهها از تصور چیزهای بدی كه ممكن است رخ دهد نگران شده و بترسند.
اضطراب كودك را به تمسخر نگیرید و او را بهخاطر این ترس و اضطراب سرزنش و شماتت نكنید.
اجازه دهید تا كودك شما بداند كه میفهمید چقدر سخت است كه انسان از كسی كه تا این حد دوستش دارد جدا شود، كودك را درك كنید و بپذیرید. اما زیاد با او همدردی و دلسوزی نكنید.
تسلیم خواسته كودك نشوید و به او بفهمانید كه در امنیت و سلامت خواهد بود.
عشق، محبت و علاقه بیقید و شرط خود را از كودك دریغ نكنید.
اگر كودك بزرگتر است او را به كودكان دیگری كه در آن محیط هستند معرفی كنید و بازی و تفریح خاصی را با آنها ترتیب دهید.
انتظار آنرا داشتهباشید كه در چند هفته اول ورود به مهد و یا مدرسه كودك خسته باشد و زود تحریكپذیر شود.
هنگام ترك كودك او راببوسید و نوازش كوتاهی نموده و با خوشرویی از او خداحافظی كنید.
مراسم خداحافظی و ترك كودك را خیلی طولانی نكنید، بر احساسات دلسوزانه خود غلبه كنید و چندین بار نروید و برگردید.
دزدكی و یواشكی كودك را ترك نكنید.
قبل از شروع مهد، آمادگی و یا مدرسه، تدارك كتاب، دفتر و وسایل مورد نیاز كودك را ببینید و برای فراهم آوردن آنها كودك را مشاركت بدهید.
حتی زمانی كه فكر میكنید مربی و یا معلم كودك شما سختگیر است و یا كودك توسط كودك دیگری مورد قلدری و اذیت قرار گرفتهاست، او را از مدرسه و یا مهد خارج نكنید، سعی كنید مشكل را رفع نمائید.
اگر كودك تحت هیچ شرایطی حاضر نشد به مهد یا مدرسه برود و در منزل ماند، برای او زیاد فعالیتهای تفریحی و سرگرمی فراهم نكنید.
در بازیها با ایفای نقش، جدایی را با كودك تمرین كنید.
پس از بردن كودك به مهد یا مدرسه مدتی آنجا بمانید، سپس كودك را با معلم یا مربی تنها بگذارید و سپس نزد او برگردید.
سخنی با مربیان و معلمان كودك:
• خود را به كودك معرفی كنید و از او دعوت كنید تا با اسباببازی بازی كند یا چیزی بخورد.
• اگر كودك دچار حمله هراس شده است از والد بخواهید نزد كودك بماند تا وی آرامتر گردد و او را با صدایی گرم ، محبتآمیز، راسخ و قاطع آرام كند.
• هرگز كودك را بهخاطر اضطراب و غمگینیاش مورد انتقاد قرار ندهید.
توجه:
در صورتیكه كودك موارد زیر را نشان دهد، لازم است مورد ارزیابی دقیقتر قرار گرفته و مشاوره تخصصیتر دریافت كند:
• چنانچه پس از گذشت 2 هفته كودك هنوز آرام نگرفتهاست و مشكلات هنگام جدایی ادامه دارد.
• كودك صبحها قبل از جدا شدن از مادر و رفتن به مهد كودك یا مدرسه شكایات جسمی مكرر مانند: سردرد، دلدرد، سرگیجه، حالت تهوع، استفراغ، طپش قلب و … دارد.
• اضطراب جدایی به سالهای مدرسه ابتدایی كشیده شده و با فعالیتهای متناسب رشدی و سنی كودك تداخل دارد.
• كودك در هیچ مرحلهای از زندگی خود دچار اضطراب جدایی نشده است.
• امتناع از رفتن به مدرسه در بچههای بزرگتر و نوجوانان اكثراً مطرح كننده مشكل جدیتری است كه نیازمند كمك تخصصی است.
اكثر كودكان هنگام جدایی از والدین، درجاتی از اضطراب و ناراحتی را نشان میدهند كه این موضوع هم برای كودك و هم برای والدین او دردناك است. در مرحلهای از سن كودك، این ترس و اضطراب یك پدیده رشدی طبیعی بوده و بهنظر میرسد یك هدف تكاملی در پشت آن قرار گرفته است. درجاتی از اضطراب جدایی در كودكان پیشدبستانی، نشانه دلبستگی ایمن و سالم به مادر و مراقبتكننده او میباشد. در بسیاری از موارد این اضطراب در عرض سه یا چهار دقیقه پس از ترك والد كاهش یافته و متوقف میشود.
اضطراب جدایی بهطور طبیعی بین سن 18 ماهگی و 3 سالگی رخ میدهد كه اوج آن در سن 24-12 ماهگی است و پس از 24 ماهگی بهتدریج كاهش مییابد. اضطراب كودك هنگام جدا شدن از والدین معمولاً از یك روز به روز دیگر متفاوت است، یك روز كودك هنگام جدا شدن از مادر مضطرب میشود، روز دیگر به مادر میچسبد و غمگین است و یك روز دیگر، قشقرق راه انداخته و در مقابل جدایی مقاومت و واكنش شدید از خود بروز میدهد. بهتدریج كودك به سمت استقلال میرود ولی هنوز مرحله انتقالی میتواند مشكل باشد و برای كودك و مادر استرسزا باشد.
برای كودكانی كه تجربه جداییهای بسیار مكرر و یا بسیار اندك از مادر داشتهاند، جدایی ممكن است اضطراب بیشتری را ایجاد كند.
هرچه كودك بزرگتر میشود و مفهوم زمان را درك میكند و مدارای موفقیتآمیز هنگام جدایی را بیشتر تجربه میكند، از اضطراب او كاسته میشود.
عواملی كه ممكن است در شدت اضطراب جدایی كودك دخالت داشته باشند شامل موارد زیر است:
خستگی و بیماری كودك
تغییر در عادات و برنامههای منزل
تغییراتی كه در خانواده رخ میدهد مانند: تولد فرزند جدید، طلاق، جدایی والدین، مرگ و یا بیماری اعضای خانواده و…
عوض شدن پرستار و یا مراقبین كودك
معمولاً علت اضطراب جدایی نیستند ولی والدین میتوانند با رفتارهای خود آنرا بدتر یا بهتر كنند.
كودكانی كه از نظر سرشتی، كودكان سخت و دشواری هستند و به تغییرات جدید، مكان و اشخاص جدید دیر عادت می كنند، بیشتر مستعد اضطراب جدایی هستند.
عوامل زیر میتواند شانس اضطراب جدایی را در كودك شما كاهش دهد:
از سن 6 ماهگی به بعد در زمانهایی كوتاه و بهطور گهگاه از پرستار كودك و یا شخص نزدیك دیگر استفاده كنید تا كودك را مراقبت و نگهداری كند. این موضوع علاوه بر آنكه كمك میكند تا كودك در زمانهایی كوتاه، دور شدن از مادر را تجربه كند، فرصتی را نیز در اختیار كودك قرار میدهد تا اعتماد به سایر بزرگسالان در او شكل گیرد.
از 12 ماهگی به بعد كودك را وارد ارتباط با همسالان نمائید. (گرچه كودك در این مرحله معمولاً وارد بازیهای مشاركتی نمیشود) و از سن 3 سالگی میتوانید فرصت تجربه بازیهای گروهی را به او بدهید.
از سن4 ـ 3 سالگی كودك میتواند بعضی اشكال كلاسهای پیشدبستانی و مهدكودك را تجربه كند، بهخصوص برای كودكانی كه زیاد به والد خود وابسته هستند.
چگونه به كودكی كه از اضطراب جدایی رنج میبرد كمك كنیم؟
در ابتدا سعی كنید كودك را در زمانهایی كوتاه به مراقب جدید یا مهد كودك بسپارید، زمانهایی كه بتواند تجربههای مثبتی را در آنجا داشته باشد.
قبل از آنكه كودك را در محل جدید ترك كرده و تنها بگذارید، كمك كنید تا كودك با محیط و مردم جدید آشنا شود.
روی موارد مثبتی كه در محیط جدید رخ میدهد متمركز شوید، نگذارید بچهها از تصور چیزهای بدی كه ممكن است رخ دهد نگران شده و بترسند.
اضطراب كودك را به تمسخر نگیرید و او را بهخاطر این ترس و اضطراب سرزنش و شماتت نكنید.
اجازه دهید تا كودك شما بداند كه میفهمید چقدر سخت است كه انسان از كسی كه تا این حد دوستش دارد جدا شود، كودك را درك كنید و بپذیرید. اما زیاد با او همدردی و دلسوزی نكنید.
تسلیم خواسته كودك نشوید و به او بفهمانید كه در امنیت و سلامت خواهد بود.
عشق، محبت و علاقه بیقید و شرط خود را از كودك دریغ نكنید.
اگر كودك بزرگتر است او را به كودكان دیگری كه در آن محیط هستند معرفی كنید و بازی و تفریح خاصی را با آنها ترتیب دهید.
انتظار آنرا داشتهباشید كه در چند هفته اول ورود به مهد و یا مدرسه كودك خسته باشد و زود تحریكپذیر شود.
هنگام ترك كودك او راببوسید و نوازش كوتاهی نموده و با خوشرویی از او خداحافظی كنید.
مراسم خداحافظی و ترك كودك را خیلی طولانی نكنید، بر احساسات دلسوزانه خود غلبه كنید و چندین بار نروید و برگردید.
دزدكی و یواشكی كودك را ترك نكنید.
قبل از شروع مهد، آمادگی و یا مدرسه، تدارك كتاب، دفتر و وسایل مورد نیاز كودك را ببینید و برای فراهم آوردن آنها كودك را مشاركت بدهید.
حتی زمانی كه فكر میكنید مربی و یا معلم كودك شما سختگیر است و یا كودك توسط كودك دیگری مورد قلدری و اذیت قرار گرفتهاست، او را از مدرسه و یا مهد خارج نكنید، سعی كنید مشكل را رفع نمائید.
اگر كودك تحت هیچ شرایطی حاضر نشد به مهد یا مدرسه برود و در منزل ماند، برای او زیاد فعالیتهای تفریحی و سرگرمی فراهم نكنید.
در بازیها با ایفای نقش، جدایی را با كودك تمرین كنید.
پس از بردن كودك به مهد یا مدرسه مدتی آنجا بمانید، سپس كودك را با معلم یا مربی تنها بگذارید و سپس نزد او برگردید.
سخنی با مربیان و معلمان كودك:
• خود را به كودك معرفی كنید و از او دعوت كنید تا با اسباببازی بازی كند یا چیزی بخورد.
• اگر كودك دچار حمله هراس شده است از والد بخواهید نزد كودك بماند تا وی آرامتر گردد و او را با صدایی گرم ، محبتآمیز، راسخ و قاطع آرام كند.
• هرگز كودك را بهخاطر اضطراب و غمگینیاش مورد انتقاد قرار ندهید.
توجه:
در صورتیكه كودك موارد زیر را نشان دهد، لازم است مورد ارزیابی دقیقتر قرار گرفته و مشاوره تخصصیتر دریافت كند:
• چنانچه پس از گذشت 2 هفته كودك هنوز آرام نگرفتهاست و مشكلات هنگام جدایی ادامه دارد.
• كودك صبحها قبل از جدا شدن از مادر و رفتن به مهد كودك یا مدرسه شكایات جسمی مكرر مانند: سردرد، دلدرد، سرگیجه، حالت تهوع، استفراغ، طپش قلب و … دارد.
• اضطراب جدایی به سالهای مدرسه ابتدایی كشیده شده و با فعالیتهای متناسب رشدی و سنی كودك تداخل دارد.
• كودك در هیچ مرحلهای از زندگی خود دچار اضطراب جدایی نشده است.
• امتناع از رفتن به مدرسه در بچههای بزرگتر و نوجوانان اكثراً مطرح كننده مشكل جدیتری است كه نیازمند كمك تخصصی است.