پرسش :
جمع آورى حديث در صدر اسلام به چه نحو صورت گرفت؟
پاسخ :
آنچه مسلم است جمع حديث رسما، از قرن دوم هجرى شروع شده به اين شرح كه:
عمر بن عبد العزيز به اين فكر افتاد حديث را جمع كند.در موطأ نقل مى كند كه به ابوبكر بن محمد حزمى نوشت حديث را جمع كن كه مى ترسم علم علماء نابود شود (1) .سيوطى اين سخن را در تنوير الحوالك از موطأ و نيز از تاريخ اصفهان (ابو نعيم اصفهانى) نقل مى كند. منتهى ابو نعيم، اين سان مى نويسد: كتب عمر بن عبد العزيز الى الافاق: انظروا حديث رسول الله فاجمعوه. اين شخص قاضى مدينه در زمان سليمان بن عبد الملك و عمر بن عبد العزيز بوده و چون خلافت عمر از سال 99 تا سال 101 ه است، قهرا ضبط احاديث در آغاز قرن دوم هجرى خواهد بود از ابن عبد البر نقل شده: هنگامى كه عمر بن عبد العزيز درگذشت ابوبكر نامبرده كتبى در حديث نگاشته بود. (تنوير الحوالك سيوطى ص 5)
ولى از اين مجموعه اثرى نيست و ممكن است به واسطه كوتاهى دوران خلافت عمر بن عبد العزيز (دو سال و 5 ماه) اينكار به آخر نرسيده باشد. ذهبى در حوادث سال 143 مى گويد: در اين سال بود كه در مكه و مدينه علماء شروع به تدوين حديث نمودند.
بعضى (2) نوشته اند اول كسي كه به امر ابن عبد العزيز جمع احاديث نمود، ابن شهاب زهرى (محمد بن مسلم) عالم حجاز و شام بوده است؛ ابو نعيم مى نويسد: عمر بن عبد العزيز به تمام نقاط دستور كتابت و ضبط احاديث را صادر نمود (3) .
اين كار كه قبلا توسط مكتب حضرت باقر (ع) (57ـ 104) و به دستور آن جناب در ميان شاگردان امام متداول شده بود، با بخشنامه خليفه تعميم يافت و در حوزه هاى درس حديث كم كم نوشتن و كتابت مرسوم گرديد و جمعى از پيشوايان علمى آن عصر خود بجمع و تدوين حديث پرداختند و در نتيجه در بلاد اسلامى بآن دانش معروف شدند از اين جماعت:
ابن جريج متوفى 150 هجرى در مكه
محمد بن اسحق متوفى 151 هجرى در مدينة السلام (بغداد)
مالك بن انس متوفى 169 هجرى در مدينه يا 179 (تقريب التهذيب) سعيد بن ابى عروبه (4) متوفى 156 هجرى در بصره.
حماد بن سلمه (ابو سلمه) متوفى 176 هجرى در بصره.
ربيع بن صبيح (5) متوفى 160 هجرى در بصره.
سعيد بن ابى عوانه متوفى 156 هجرى در بصره.
سفيان ثورى متوفى 161 هجرى در كوفه.
اوزاعى متوفى 156 هجرى در شام.
معمر متوفى 175 هجرى در يمن.
ابن مبارك متوفى 181 هجرى در خراسان.
ليث بن سعد متوفى 175 هجرى در مصر.
زياد البكائى متوفى 183 هجرى در كوفه.
ابن عياش متوفى 193 هجرى در كوفه.
سفيان بن عيينه متوفى 198 هجرى در مكه.
و هشيم در واسط و جرير بن عبد الحميد در رى، اشتهار داشتند. (6) گرچه سال وفات ابن جريج از ديگران پيشتر است ولى به تصريح ابن حجر (در شرح صحيح بخارى) ربيع بن صبيح اقدم جامعين حديث است. ابو طالب مكى در قوت القلوب گويد اين مؤلفات پس از سالهاى 120 يا 130 ق نوشته شده است.
ذهبى در حوادث سال 143 ق نوشته: در اين زمان علماى اسلامى شروع به تدوين حديث و فقه و تفسير نمودند. بعضى گفته اند اقدام اين كتب، كتاب ابن جريج در آثار و تفاسير است و سپس كتاب معمر بن راشد صنعانى است كه در آن سنن را مبوبا آورده و از آن پس موطأ مالك .
جمع ديگرى نيز بحديث اشتغال داشتند كه وفاتشان از سال دويست هجرى متأخر است. از اين جمله اند: الامام الشافعى متوفى 204 در مصر؛ واحدى 207ق در بغداد؛ ابن نافع صنعانى 211ق در يمن؛ عبد الله بن عبد الحكيم 214 ق در مصر؛ عبد الله بن مسلمه 221ق در بصره؛ كاتب واقدى 230 ق در بغداد؛ يحيى بن معين 233 ق در مدينه.
پى نوشت ها:
1ـ انظر ما كان من حديث رسول الله (ص) او سنته فاكتبه فانى خفت دروس العلم و ذهاب العلماء نيز در موطأ باب اكتتاب العلم (ص 330 چاپ المجلس الاعلى للشؤن الاسلاميه ـ قاهره (ارشاد السارى فى شرح صحيح البخارى ص 6 ج 1.طبقات ابن سعد 2/134، تنوير الحوالك سيوطى ص 6 و ابو نعيم اصفهانى در تاريخ اصفهان و ابن عبد البر مالكى بنقل سيوطى از آن دو) .
2ـ ابن حجر در فتح البارى فى شرح صحيح البخارى.
3ـ ارشاد السارى.
4ـ مكنى به (ابى النظر العدوى) .
5ـ علامه قاسمى (در قواعد التحديث ص 70) از قول ابن حجر نقل كرده كه ربيع بن صبيح اول كسى است كه حديث را جمع كرد.ولى چنانكه مى بينيم فوت ابن جريج و محمد بن اسحق و اوزاعى و سعيد بن ابى عروبه از وى پيشتر است.
6ـ تنوير الحوالك ص 5
منبع: علم الحديث؛ كاظم مدير شانه چى / ص: 29
آنچه مسلم است جمع حديث رسما، از قرن دوم هجرى شروع شده به اين شرح كه:
عمر بن عبد العزيز به اين فكر افتاد حديث را جمع كند.در موطأ نقل مى كند كه به ابوبكر بن محمد حزمى نوشت حديث را جمع كن كه مى ترسم علم علماء نابود شود (1) .سيوطى اين سخن را در تنوير الحوالك از موطأ و نيز از تاريخ اصفهان (ابو نعيم اصفهانى) نقل مى كند. منتهى ابو نعيم، اين سان مى نويسد: كتب عمر بن عبد العزيز الى الافاق: انظروا حديث رسول الله فاجمعوه. اين شخص قاضى مدينه در زمان سليمان بن عبد الملك و عمر بن عبد العزيز بوده و چون خلافت عمر از سال 99 تا سال 101 ه است، قهرا ضبط احاديث در آغاز قرن دوم هجرى خواهد بود از ابن عبد البر نقل شده: هنگامى كه عمر بن عبد العزيز درگذشت ابوبكر نامبرده كتبى در حديث نگاشته بود. (تنوير الحوالك سيوطى ص 5)
ولى از اين مجموعه اثرى نيست و ممكن است به واسطه كوتاهى دوران خلافت عمر بن عبد العزيز (دو سال و 5 ماه) اينكار به آخر نرسيده باشد. ذهبى در حوادث سال 143 مى گويد: در اين سال بود كه در مكه و مدينه علماء شروع به تدوين حديث نمودند.
بعضى (2) نوشته اند اول كسي كه به امر ابن عبد العزيز جمع احاديث نمود، ابن شهاب زهرى (محمد بن مسلم) عالم حجاز و شام بوده است؛ ابو نعيم مى نويسد: عمر بن عبد العزيز به تمام نقاط دستور كتابت و ضبط احاديث را صادر نمود (3) .
اين كار كه قبلا توسط مكتب حضرت باقر (ع) (57ـ 104) و به دستور آن جناب در ميان شاگردان امام متداول شده بود، با بخشنامه خليفه تعميم يافت و در حوزه هاى درس حديث كم كم نوشتن و كتابت مرسوم گرديد و جمعى از پيشوايان علمى آن عصر خود بجمع و تدوين حديث پرداختند و در نتيجه در بلاد اسلامى بآن دانش معروف شدند از اين جماعت:
ابن جريج متوفى 150 هجرى در مكه
محمد بن اسحق متوفى 151 هجرى در مدينة السلام (بغداد)
مالك بن انس متوفى 169 هجرى در مدينه يا 179 (تقريب التهذيب) سعيد بن ابى عروبه (4) متوفى 156 هجرى در بصره.
حماد بن سلمه (ابو سلمه) متوفى 176 هجرى در بصره.
ربيع بن صبيح (5) متوفى 160 هجرى در بصره.
سعيد بن ابى عوانه متوفى 156 هجرى در بصره.
سفيان ثورى متوفى 161 هجرى در كوفه.
اوزاعى متوفى 156 هجرى در شام.
معمر متوفى 175 هجرى در يمن.
ابن مبارك متوفى 181 هجرى در خراسان.
ليث بن سعد متوفى 175 هجرى در مصر.
زياد البكائى متوفى 183 هجرى در كوفه.
ابن عياش متوفى 193 هجرى در كوفه.
سفيان بن عيينه متوفى 198 هجرى در مكه.
و هشيم در واسط و جرير بن عبد الحميد در رى، اشتهار داشتند. (6) گرچه سال وفات ابن جريج از ديگران پيشتر است ولى به تصريح ابن حجر (در شرح صحيح بخارى) ربيع بن صبيح اقدم جامعين حديث است. ابو طالب مكى در قوت القلوب گويد اين مؤلفات پس از سالهاى 120 يا 130 ق نوشته شده است.
ذهبى در حوادث سال 143 ق نوشته: در اين زمان علماى اسلامى شروع به تدوين حديث و فقه و تفسير نمودند. بعضى گفته اند اقدام اين كتب، كتاب ابن جريج در آثار و تفاسير است و سپس كتاب معمر بن راشد صنعانى است كه در آن سنن را مبوبا آورده و از آن پس موطأ مالك .
جمع ديگرى نيز بحديث اشتغال داشتند كه وفاتشان از سال دويست هجرى متأخر است. از اين جمله اند: الامام الشافعى متوفى 204 در مصر؛ واحدى 207ق در بغداد؛ ابن نافع صنعانى 211ق در يمن؛ عبد الله بن عبد الحكيم 214 ق در مصر؛ عبد الله بن مسلمه 221ق در بصره؛ كاتب واقدى 230 ق در بغداد؛ يحيى بن معين 233 ق در مدينه.
پى نوشت ها:
1ـ انظر ما كان من حديث رسول الله (ص) او سنته فاكتبه فانى خفت دروس العلم و ذهاب العلماء نيز در موطأ باب اكتتاب العلم (ص 330 چاپ المجلس الاعلى للشؤن الاسلاميه ـ قاهره (ارشاد السارى فى شرح صحيح البخارى ص 6 ج 1.طبقات ابن سعد 2/134، تنوير الحوالك سيوطى ص 6 و ابو نعيم اصفهانى در تاريخ اصفهان و ابن عبد البر مالكى بنقل سيوطى از آن دو) .
2ـ ابن حجر در فتح البارى فى شرح صحيح البخارى.
3ـ ارشاد السارى.
4ـ مكنى به (ابى النظر العدوى) .
5ـ علامه قاسمى (در قواعد التحديث ص 70) از قول ابن حجر نقل كرده كه ربيع بن صبيح اول كسى است كه حديث را جمع كرد.ولى چنانكه مى بينيم فوت ابن جريج و محمد بن اسحق و اوزاعى و سعيد بن ابى عروبه از وى پيشتر است.
6ـ تنوير الحوالك ص 5
منبع: علم الحديث؛ كاظم مدير شانه چى / ص: 29