چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

دعا کننده بايد داراي چه شرايطي بوده و چه آدابي را رعايت کند؟


پاسخ :
همه ي موجودات به تناسب استعداد و فراخور حال خود از عطاياي الهي بهره مند مي شوند و هيچ موجودي از سفره ي رحمت و کرامت بي نصيب نمي ماند «هر کس خواهان دنياي زودگذر باشد به زودي هرکه را خواهيم از آن مي دهيم، آن گاه جهنم را که برايش مقرر داشته ايم، خوار و درمانده خواهد چشيد. و هرکس خواهان آخرت باشد و کوشش تمام براي آن نموده و مؤمن باشد تلاشش مورد سپاس و قدرشناسي واقع خواهد شد. هر دوي اينان و آنان را از عطاي پروردگارت مدد رسانيم و عطاي پروردگارت را منع و مرزي در کار نباشد»[1] اي تو را با هر کسي کاري دگر.
عده اي با زبان استعداد نيازهاي خود را بازگو مي نمايند و عده اي نيز با زبان حال راز درون ابراز مي نمايند و گروهي ديگر با زبان سر به آداب عبوديت مي پردازند و در استجابت اين دعاها، خواسته هاي استعدادي بر همه مقدم است، زيرا خداي متعال در آن مقام آن چه را که اصلح به حال کل نظام است؛ عطا مي کند، نه آن چه را که مصلحت يک فرد اقتضا کند. و پس از زبان استعداد، زبان حال مقدم بر زبان مقال است و بسيار کم اتفاق افتد که خواسته هاي زباني بي همراهي حال و استعداد به استجابت رسد. به همين خاطر آشنايان راه براي تحصيل اين ارتباط، آداب بسياري توصيه نموده اند، باشد که با نگارش برخي از آن آداب بر اين صفحات سپيد، لوح صافي دل نيز نقش پذيرد و براي دريافت عطاياي جمال نامتناهي قابليت يابد.
آداب دعا:
يک: زمينه سازي براي دعا؛
ايجاد آمادگي روحي و بستر سازي معنوي ازآداب بسيارضروري دعا مي باشد که اتفاقاً عنايت کمتري به آن مي گردد. اين مقدمات را مي توان در دو بعد سلبي و ايجابي دسته بندي نمود. بخشي براي تطهير دل و جان و بخش ديگر براي فضاسازي روح و روان.
الف: طهارت روح (مقدمات سلبي)
1 . دوري از ريا و خودنمايي؛
ريا دشمن نيکي ها و نابودکننده ي سرمايه ها و آفت هر کمال است. جو فروشي و گندم نمايي دربارگاه صدق و حق نه تنها خريداري ندارد، بلکه انسان را مورد خشم و نفرت نيز قرار مي دهد. اگر انسان به انگيزه ي ريا رو به دعا آورده است؛ بهتر است آن را رها کند و اگر در کنار نيت الهي و يا در ميانه ي راه گرفتار اين آفت عمل سوز گرديد، تلاش در درمان آن نمايد. زيرا شيطان وقتي که نتوانست مانع عبادت واطاعت انسان شود، تصميم مي گيرد تا از راه وسوسه و فکر او را از اطاعت منصرف نمايد.
2. دوري از گناه و نافرماني؛
دعا برترين عبادت و بلکه مغز عبادت است «افضل العبادة الدّعاء _ الدّعاء مخّ العبادة»[2] و مسير دعا و اطاعت حق از راه گناه و معصيت او دور و با آن در تضاد است. نمي توان هم به دعا برخاست و هم هوس گناه در سر داشت. فقهاي بزرگوار سخني به قاعده دارند که: نهي در عبادات موجب فساد است. يعني نمي توان از راه حرام و با فعل حرام، عبادت خدا نمود.
3. پرهيز از عجب و خودپسندي؛
روحيه اي که گرفتار است و خود را بالاتر از حد تقصير و نقص مي شمرد و عبادت هاي اندک خود را بزرگ و بسيار مي پندارد و با زبان دل؛ خود را طلبکار و صاحب حق مي داند و استجابت دعاهايش را کمترين حقي مي شمرد که بايد از سوي خداوند ادا شود، چنين روحيه اي با دعا و نيازمندي ناسازگار است و خود را از حق تعالي و تفضلات او مستغني مي داند.
4 . ترک لقمه ي حرام؛
در حديث قدسي خداي متعال مي فرمايد: «از تو درخواست و از من اجابت آن. زيرا دعاي هيچ درخواست کننده اي از من دور نمي ماند، مگر دعاي حرام خوار.» [3] و پيامبر مي فرمايد: «هر که دوست دارد دعايش مستجاب شود، کسب و کار و خوراکش را پاکيزه نمايد.»[4] و به کسي که مي گفت: دوست دارم دعايم به اجابت برسد، فرمود: «خوراکت را پاکيزه نما و لقمه ي حرام نخور.»[5] و در خطابات خداوند به حضرت عيسي(ع) آمده است که به مردم بگو: «ناخن خود را از کسب حرام کوتاه کنيد به مال مردم چنگ ميندازيد و گوش هاي خود را از شنيدن ناسزا و دشنام کر نماييد و دل به من بسپاريد ... و جز با چشماني شرم آگين و دل هايي پاک و دستاني نيالوده به خانه ي من پاي مگذاريد.» به آنان بگو: «من دعاي کسي را که حق يکي از مخلوقاتم بر عهده ي او باشد، استجابت نمي کنم.»[6]
5 . پرهيز از خواسته هاي نامشروع؛
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: «اي دعا کننده! آنچه نشدني است و آنچه که حلال نيست، درخواست مکن.»[7] برخي از مفسران در تفسير جمله ي: (إن اللّه لايحبّ المعتَدين)، که پس از فرمان: (اُدعوا ربّکم تضرُّعاً وخفيَةً)[8] آمده است، گفته اند: به معناي آن است که دعا کننده نبايد از حد خارج شده، خواسته اي فراتر از مقام خود را بطلبد و يا انتظار آن را داشته باشد که خداوند به خاطر او تمامي قوانين تکويني و تشريعي خود را باطل نمايد و درهم بريزد. خواسته هاي حرام و بي ادبانه و نفرين عليه اقوام و خويشان و درخواست هايي چون فرشته شدن و به آسمان پر کشيدن و يا ... به اجابت نخواهد رسيد.
ب. جلاي دل (مقدمات ايجابي)
1. تحصيل طهارت شرعي تاحد امکان؛
همچون وضو و غسل و تيمم و آراستگي ظاهر و پوشش پاک و مناسب و استفاده از عطر و آرايش، زمينه و قرينه اي برطهارت وصفاي دل مي گردد. عارف شبستري مي گويد:
موانع چون در اين عالم چهار است
طهارت کردن از وي هم چهار است
نخستين، پاکي از احداث و انجاس
دوم از معصيت وز شرّ وسواس
سيم پاکي زاخلاق ذميمه است
که با او آدمي همچون بهيمه است
چهارم پاکي سرّ است از غير که اينجا منتهي مي گرددش سير
هر آن کو کرد حاصل اين طهارات شود بي شک سزاوار مناجات
2 . حفظ ادب در رفتار و گفتار؛
زبان دعا زبان ادب و نياز و درماندگي و زبان بنده ي مستمند بر درگاه خداوند غنيّ و حکيم و قدرتمند است. نه جرأت داد و فرياد دارد و نه در بند سجع و قافيه پردازي است. او با آرامش و آرامي و حيا و فروتني و آهنگي پر از نياز و با سوز و گداز خواسته هاي خود را مي شمرد. تکلف و تصنّع و قافيه پردازي در مقامي است که انسان در بند تظاهر و خودنمايي باشد. پيامبر گرامي اسلام مي فرمايد: «سه خصلت در انسان باعث زيادتي خير مي گردد: فروتني باعث سربلندي و عظمت، بندگي و ذلت در برابر خداوند باعث افزايش عزت و عفت نفس باعث افزايش بي نيازي مي گردد.»[9]
3. انتخاب زمان مناسب؛
گرچه براي افاضه ي تفضلات الهي و عطاياي آسماني هيچ لحظه اي با لحظه ي ديگر فرق ندارد، امّا برخي از ساعات و دقايق و روزها براي بندگان يادآور خاطرات و حوادث و تجلياتي است که در آمادگي و تلطيف روح آنان تأثير به سزا دارد. به همين منظور در بعضي احاديث آمده است که حضرت يعقوب استغفار براي فرزند انش را به شب جمعه مؤکول نمود و تأکيد احاديث بر دعاي شب هاي قدر و نيمه ي شعبان و عيد فطر و قربان و روز عرفه و نيز به هنگام ريزش باران و ورزش باد و زوال ظهر و غروب خورشيد و چکيدن اولين قطره از خون شهيد و همچنين پس از طلوع فجر تا طلوع خورشيد، براي آن است که در اين لحظات درهاي آسمان و بهشت به روي بندگان باز است.[10]
4 . گزينش مکان مناسب؛
مکان ها نيز به دليل ارتباطي که با برخي حوادث و اشخاص يافته اند، امتياز و تشخص مي يابند و به همين سبب دعا در بعضي از مکان ها با بعض ديگر تفاوت دارد. امام صادق عليه السلام بيمار شد و شخصي را مأمور نمود تا به کربلا رفته و در کنار مرقد حضرت سيدالشهدا براي او شفا بخواهد. به آن حضرت گفتند: تو خود امام مفترض الطاعه هستي همچون او، پس در اين چه سرّي است؟ فرمود: «بلي چنين است ولي مگر نمي داني که بقعه هايي را خداوند براي استجابت دعاها معين نموده است؟!»[11] مانند سرزمين عرفات و منطقه ي حرم در مکه. حضرت امام رضا عليه السلام مي فرمايد: «کسي براين کوه ها دعايي نمي کند؛ مگر اين که به اجابت مي رسد، براي مؤمنان در آخرت و براي ديگران در دنيا.» [12]
5 . غنيمت شماري بعضي از حالات؛
همچون رو به قبله ايستادن. گرچه انسان مؤمن به هر سو که روي بگرداند، رو به خدا است «أينما تولّوا فثمّ وجه الله» اما جاذبه ي کعبه و مرکزيت آن در روي زمين محاذات آن با عرش الهي و نشانه اي که از ابراهيم خليل الرحمن و پدر معنوي موحدان و مسلمانان دارد، و صدها خاطره ي ديگر در جلاي دل و روح و ايجاد فضاي روحاني تأثير به سزا دارد. بر همين مبنا پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم فرموده است: «در پي هر نماز واجب يک دعاي مستجاب براي نماز خوان منظور مي گردد.» و ديگر ائمه معصومين: مي فرمودند: «وقتي صدقه مي دهيد، درخواست کنيد تا شخص نيازمند براي شما دعا کند، زيرا دعاي او در حق شما مستجاب مي شود.»
و نيز دعاي حاجي و رزمنده اي که در راه خدا به سفر رفته است براي کساني که به خانه و کاشانه ي آنان رسيدگي مي نمايد و دعاي بيمار در حق عيادت کنندگان و دعاي روزه دار و به ويژه دعاي مظلوم و ستمديده و دعاي پدر و مادر که از شمشير برنده تر است و تا فراز آسمان بالا مي رود.[13] استجابت دعا در اين گونه حالات و از اين گونه افراد به دليل آن است که انسان در اين حالات احساس قرب الهي مي نمايد و خود را در محضر او مضطر مي بيند که اضطرار عين عبوديت است. ريا دشمن نيکي ها و نابودکننده ي سرمايه ها و آفت هر کمال است.
نمي توان هم به دعا برخاست و هم هوس گناه در سر داشت. دعاي هيچ درخواست کننده -اي از من دور نمي ماند، مگر دعاي حرام خوار. پيامبر گرامي اسلام مي فرمايد: «سه خصلت در انسان باعث زيادتي خير مي گردد: فروتني باعث سربلندي و عظمت، بندگي و ذلت در برابر خداوند باعث افزايش عزت و عفت نفس باعث افزايش بي نيازي مي گردد. براي اطلاعات بيشتر در اين زمينه لينکي از همين پايگاه خدمتتان معرفي مي گردد:
1 - شرايط و راههاي استجابت دعا 2 - آداب و شرايط دعا و استجابت آن
پی نوشتها:
[1] . اسراء (17) : 20 _ 18.
[2] . عدة الداعي، ابن فهد حلي، قم: موسسه¬ي المعارف الاسلاميه، ص 50 و 51.
[3] . همان، ص 171.
[4] . همان، ص 172.
[5] . همان.
[6] . همان، ص 172 و 173.
[7] . همان، ص 6 18 .
[8] . اعراف (7) : 55 .
[9] . عدة الداعي، ص 210.
[10] . همان، ص 57 و 58 .
[11] . همان، ص 69 .
[12] . همان، ص 68 .
[13] . ر.ک؛ عدة الداعي، ص 79، 81 ، 152، 64 .
www.shamimm.ir


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.