پرسش :
آيا رجعت با عقل وفلسفه سازگاري دارد؟
پاسخ :
برخي معتقدند كه رجعت با عقل وفلسفه ناسازگاري دارد:
1 - اشكال عقلي
ولي اللَّه دهلوي ميگويد: رجوع معصيتكاران به جهاتي است:
الف. به جهت عذاب، كه اين ظلم است، زيرا عذاب آنها در آخرت است، وتكرار آن در دنيا ظلم به حساب ميآيد.
ب. به جهت اذيت وآزار اوست، كه در قبر تحقق يافته ولذا دوباره با رجعت عبث وبيهوده است.
ج. به جهت اظهار خيانت آنها به مردم است، كه اين جهت در زمان وعصر آنها سزاوارتر است تا مردم آن عصر عبرت بگيرند.
د. با رجعت نيكان لازم ميآيد كه به جهت دو بار مردن اذيت شوند. {تحفه اثني عشريه، ص 484}
اولاً: عذاب كافران وگناهكاران بعد از رجعت از جمله عقوبات آنها به حساب ميآيد كه مصلحت اقتضا كرده بخشي از آن در اين دنيا صورت پذيرد. پس محظور عقلي در بين نيست.
ثانياً: اظهار خيانت گناهكاران نسبت به مردمي كه در عصر آنها نبودهاند نيز مؤثر است، واگر در عصر آنها اين رجعت وعذاب صورت نگرفت به اين جهت است كه مردم به اجبار والجاء نيفتند.
ثالثاً: مطابق روايات، مرگ ونزع روح نسبت به اولياي الهي خصوصاً انبيا واوصيا همانند استشمام بوي خوش است.
2 - اشكال فلسفي
ميگويند: مرگ بدون استكمال حيات وخروج از قوه به فعل حاصل نميشود. ورجوع به دنيا بعد از مرگ در حقيقت رجوع به قوّه بعد از فعليّت است كه در فلسفه بطلان آن به اثبات رسيده است.
اين اشكال در مرگهاي طبيعي صادق است نه مرگهاي اخترامي از قبيل قتل ومرض كه حيات آنها در اين موارد به فعليت تامه نرسيده است.
www.eporsesh.com
برخي معتقدند كه رجعت با عقل وفلسفه ناسازگاري دارد:
1 - اشكال عقلي
ولي اللَّه دهلوي ميگويد: رجوع معصيتكاران به جهاتي است:
الف. به جهت عذاب، كه اين ظلم است، زيرا عذاب آنها در آخرت است، وتكرار آن در دنيا ظلم به حساب ميآيد.
ب. به جهت اذيت وآزار اوست، كه در قبر تحقق يافته ولذا دوباره با رجعت عبث وبيهوده است.
ج. به جهت اظهار خيانت آنها به مردم است، كه اين جهت در زمان وعصر آنها سزاوارتر است تا مردم آن عصر عبرت بگيرند.
د. با رجعت نيكان لازم ميآيد كه به جهت دو بار مردن اذيت شوند. {تحفه اثني عشريه، ص 484}
اولاً: عذاب كافران وگناهكاران بعد از رجعت از جمله عقوبات آنها به حساب ميآيد كه مصلحت اقتضا كرده بخشي از آن در اين دنيا صورت پذيرد. پس محظور عقلي در بين نيست.
ثانياً: اظهار خيانت گناهكاران نسبت به مردمي كه در عصر آنها نبودهاند نيز مؤثر است، واگر در عصر آنها اين رجعت وعذاب صورت نگرفت به اين جهت است كه مردم به اجبار والجاء نيفتند.
ثالثاً: مطابق روايات، مرگ ونزع روح نسبت به اولياي الهي خصوصاً انبيا واوصيا همانند استشمام بوي خوش است.
2 - اشكال فلسفي
ميگويند: مرگ بدون استكمال حيات وخروج از قوه به فعل حاصل نميشود. ورجوع به دنيا بعد از مرگ در حقيقت رجوع به قوّه بعد از فعليّت است كه در فلسفه بطلان آن به اثبات رسيده است.
اين اشكال در مرگهاي طبيعي صادق است نه مرگهاي اخترامي از قبيل قتل ومرض كه حيات آنها در اين موارد به فعليت تامه نرسيده است.
www.eporsesh.com