پرسش :
فلسفه عدّه نگه داشتن زن چيست؟
پاسخ :
احكام الهى داراى حكمت و علت هستند. اگر چه ممكن است بعضى از حكمت هاى احكام را بتوانيم به دست آوريم. امّا علت احكام به درستى بر ما روشن نيست. عقل ما با توجه به آموزه هاى اسلامى يا علوم تجربى و حسى مى تواند بعضى حكمت ها را براى احكام الهى و از جمله نگه داشتن «عدّه» استنباط نمايد.
قبل از اينكه به ذكر حكمت هاى احتمالى در مورد عدّه بپردازيم، توجّه به چند حكم فقهى ضرورت دارد؛
1. عدّه انواع مختلفى دارد كه متضمّن حكمت هاى مشترك و خاص است. عدّه طلاق در ازدواج دايم و عدّه پايان مدّت در ازدواج موقت و عدّه وفات در صورت فوت شوهر.
2. در صورت عدم نزديكى بعد از ازدواج و يا يائسگى زن در ازدواج موقت، عده منتفى مى گردد.
3. زن در زمان عدّه داراى حقوق و تكاليفى است.
با اين مقدّمه برخى از حكمت ها را اين گونه مى توان شماره نمود:
1. حكمت بهداشتى
بى شك ارتباط جنسى ممكن است زمينه مناسب براى انتقال يا شكل گيرى بيمارى ها و عفونت هاى مختلف فراهم آورد اين احتمال در ارتباطات متعدّد جنسى بيشتر و خطرناكتر است. در اين ميان زن به لحاظ ساختار جسمى و فيزيكى و هم به خاطر فعل و انفعالات طبيعى رحمى قابليت بيشترى براى دريافت، پرورش و انتقال بيمارى ها و عفونت ها دارد. زمان عدّه در حقيقت مى تواند نقش قرنطينه براى رحم زن باشد. شايد حكمت سه بار پاك شدن از حيض براى عدّه «وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ...»؛ «زنان مطلقه، بايد به مدت سه مرتبه عادت ماهانه ديدن (و پاك شدن) انتظار بكشند». (بقره (2)، آيه 228). نيز اشاره لطيفى به اين نكته باشد. چون از نظر فيزيولوژى حيض نوعى خانه تكانى رحم از سلول هاى مرده و عفونت هاى داخلى و خارجى است و سه بار خانه تكانى در عدّه طلاق محيط كم خطرى را براى ارتباط جنسى جديد و توليد نسل ايجاد مى نمايد.
2. مصلحت حفظ نسل
گاهى عدّه نگه داشتن زن، جهت جلوگيرى از مخلوط شدن نطفه ها در رحم زن است تا اگر احتمالاً در رحم زن نطفه اى باشد، تا سه ماه مشخص شود، گاهى نطفه بعد از مدت ها بسته مى شود و بعد از سه ماه، به طور يقين وضعيت مشخص مى شود.
اگرچه با پيشرفت علوم ژنتيك و پزشكى و ... امكان تشخيص فرزند در رحم يا نسب فرزند وجود دارد، امّا:
اولاً، اين يكى از حكمت هاى عده است نه همه آن و نه علت آن.
ثانياً، تشخيص پزشكى و علمى امورى خطاپذير بوده كه همواره امكان خطا در مورد آن مى رود. از طرفى علوم تجربى با تمام پيشرفت خود امكان اثبات بى ضرر بودن رابطه جديد جنسى زن را براى جنين شوهر اول يا دوم ندارد.
3. احياء دوباره خانواده
از نظر اسلام طلاق منفورترين حلال ها و تداوم كانون خانواده و احيا آن از بهترين رفتارهاست.
در عدّه طلاق رجعى، زن مى تواند در همان خانه اى كه زندگى مى كرده سكونت داشته باشد. در اين زمان زن و مرد مى توانند با توافق دوباره با يكديگر و بدون هيچ تشريفات شرعى يا قانونى دوباره زندگى خانوادگى خويش را احيا كرده و يا با پايان رسيدن زمان عدّه، بر تصميم بر جدايى باقى بمانند و به طور كامل از هم جدا شوند.
گاهى در اثر عوامل مختلف، وضعى پيش مى آيد كه پديد آمدن يك اختلاف جزئى و نزاع كوچك، حس انتقام را آن چنان شعله ور مى سازد كه فروغ عقل و وجدان را خاموش مى كند و غالباً تفرقه هاى خانوادگى در همين حالات رخ مى دهد. اما بسيار مى شود كه مدّتى اندك بعد از كشمكش، زن و مرد به خود آمده، پشيمان مى گردند. اينجاست كه آيه مورد بحث مى گويد: زن ها بايد مدّتى عدّه نگه دارند و صبر كنند تا اين امواج زود گذر بگذرد و ابرهاى تيره نزاع و دشمنى از آسمان زندگى آنان پراكنده شود.
با اين توضيح، زمان عدّه موقعيت و زمينه اى مناسب است كه در آن نه جدايى كامل و نه رابطه زناشويى به نحو كامل برقرار نيست. در اين موقعيت زن و مرد به دور از هيجانات و احساسات زودگذر، در برزخ بين اصلاح مشكلات و بازگشت به كانون خانوده و يا عدم توانايى براى اصلاح و جدايى قرار مى گيرند. به عبارت ديگر زمان عده در طلاق رجعى، موقعيتى عقلايى و مناسب براى درست فكر كردن و سبك و سنگين كردن مزايا و معايب باقى بودن بر ازدواج و يا جدايى كامل خواهد بود. در عمل زمان عده رجعى فرصتى براى احياء دوباره نظام خانواده و تولّدى دوباره بر اساس شرائط و بينش هاى جديد نسبت به زندگى است.
4. حفظ حرمت اعضاء خانواده
حكمت مهمى كه در عدّه طلاق و عدّه وفات نهفته است. حفظ احترام كانون خانواده است، به طورى كه نه تنها زن و شوهر بلكه تمام فرزندان و بستگان و حتى جامعه بايستى حرمت آن را نگه دارند. ازدواج بلافاصله زن بعد از طلاق يا بعد از وفات به نوعى ناديده انگارى عواطف و احساسات حق داران كانون خانواده مانند: شوهر، فرزندان، بستگان و... تلقّى مى شود و چه بسا پيامدهاى تربيتى، عاطفى و روانى جبران ناپذيرى را براى فرزندان و بستگان ايجاد نمايد.
همچنين ازدواج سريع زن بعد از طلاق يا وفات شوهر ممكن است زمينه سوء ظن ها و اتهامات مختلف را فراهم آورده و مقدّمه اى بر كينه توزى ها و جرايم ديگر شود.
ناگفته پيداست اين ادعا كه شوهر نيز بايستى براى حفظ حرمت خانواده عدّه نگه دارد پذيرفتنى نيست. چرا كه:
اولاً، به دلايل مختلفى كه در جاى خود اثبات شده چه قبل از طلاق يا وفات همسر و چه بعد از آن، مرد مى توانست مجدداً ازدواج كند و اين حكم مازاد بر آن نيست.
ثانياً، در بسيارى موارد، به لحاظ وظايف مختلف از جمله حضانت و نگهدارى فرزندان و وظايف اجتماعى و همچنين آسيب پذيرى ويژه مرد در مورد سركشى هاى غريزه جنسى، نياز به ازدواج در مرد شديدتر از زن است.
5. عدّه به مثابه حق براى زن
خداوند درباره رفتار با زنان در زمان عدّه مى فرمايد:
«لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ»؛طلاق (65)، آيه 1.؛ «آنها را (در دوران عده) از خانه هايشان بيرون نكنيد».
«أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَ لا تُضآرُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَ إِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى»؛طلاق (65)، آيه 6.؛ «آنها (-(زنان در عده)-) را هر جا خودتان سكونت داريد و در توانايى شماست سكونت دهيد و به آنها زيان نرسانيد تا كار را بر آنان تنگ كنيد (و مجبور به ترك منزل شوند) و اگر باردار باشند، نفقه آنها را بپردازيد تا وضع حمل كنند و اگر براى شما (فرزند را) شير مى دهند، پاداش آنها را بپردازيد و (درباره فرزندان، كار را) با مشاوره شايسته انجام دهيد و اگر به توافق نرسيديد، آن ديگرى شيردادن آن بچه را بر عهده مى گيرد».
از آيات و روايات متعدّد احكام مهمى در مورد حقوق زن در زمان عدّه استنباط مى گردد كه فقها به آن اشاره كرده اند. حق نفقه و سكونت در منزل شوهر و همچنين نفقه و اجرت نگهدارى و شيردادن فرزند در زمان حاملگى از جمله حقوقى است كه در زمان عدّه بر عهده شوهر است.
porseman.org
احكام الهى داراى حكمت و علت هستند. اگر چه ممكن است بعضى از حكمت هاى احكام را بتوانيم به دست آوريم. امّا علت احكام به درستى بر ما روشن نيست. عقل ما با توجه به آموزه هاى اسلامى يا علوم تجربى و حسى مى تواند بعضى حكمت ها را براى احكام الهى و از جمله نگه داشتن «عدّه» استنباط نمايد.
قبل از اينكه به ذكر حكمت هاى احتمالى در مورد عدّه بپردازيم، توجّه به چند حكم فقهى ضرورت دارد؛
1. عدّه انواع مختلفى دارد كه متضمّن حكمت هاى مشترك و خاص است. عدّه طلاق در ازدواج دايم و عدّه پايان مدّت در ازدواج موقت و عدّه وفات در صورت فوت شوهر.
2. در صورت عدم نزديكى بعد از ازدواج و يا يائسگى زن در ازدواج موقت، عده منتفى مى گردد.
3. زن در زمان عدّه داراى حقوق و تكاليفى است.
با اين مقدّمه برخى از حكمت ها را اين گونه مى توان شماره نمود:
1. حكمت بهداشتى
بى شك ارتباط جنسى ممكن است زمينه مناسب براى انتقال يا شكل گيرى بيمارى ها و عفونت هاى مختلف فراهم آورد اين احتمال در ارتباطات متعدّد جنسى بيشتر و خطرناكتر است. در اين ميان زن به لحاظ ساختار جسمى و فيزيكى و هم به خاطر فعل و انفعالات طبيعى رحمى قابليت بيشترى براى دريافت، پرورش و انتقال بيمارى ها و عفونت ها دارد. زمان عدّه در حقيقت مى تواند نقش قرنطينه براى رحم زن باشد. شايد حكمت سه بار پاك شدن از حيض براى عدّه «وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ...»؛ «زنان مطلقه، بايد به مدت سه مرتبه عادت ماهانه ديدن (و پاك شدن) انتظار بكشند». (بقره (2)، آيه 228). نيز اشاره لطيفى به اين نكته باشد. چون از نظر فيزيولوژى حيض نوعى خانه تكانى رحم از سلول هاى مرده و عفونت هاى داخلى و خارجى است و سه بار خانه تكانى در عدّه طلاق محيط كم خطرى را براى ارتباط جنسى جديد و توليد نسل ايجاد مى نمايد.
2. مصلحت حفظ نسل
گاهى عدّه نگه داشتن زن، جهت جلوگيرى از مخلوط شدن نطفه ها در رحم زن است تا اگر احتمالاً در رحم زن نطفه اى باشد، تا سه ماه مشخص شود، گاهى نطفه بعد از مدت ها بسته مى شود و بعد از سه ماه، به طور يقين وضعيت مشخص مى شود.
اگرچه با پيشرفت علوم ژنتيك و پزشكى و ... امكان تشخيص فرزند در رحم يا نسب فرزند وجود دارد، امّا:
اولاً، اين يكى از حكمت هاى عده است نه همه آن و نه علت آن.
ثانياً، تشخيص پزشكى و علمى امورى خطاپذير بوده كه همواره امكان خطا در مورد آن مى رود. از طرفى علوم تجربى با تمام پيشرفت خود امكان اثبات بى ضرر بودن رابطه جديد جنسى زن را براى جنين شوهر اول يا دوم ندارد.
3. احياء دوباره خانواده
از نظر اسلام طلاق منفورترين حلال ها و تداوم كانون خانواده و احيا آن از بهترين رفتارهاست.
در عدّه طلاق رجعى، زن مى تواند در همان خانه اى كه زندگى مى كرده سكونت داشته باشد. در اين زمان زن و مرد مى توانند با توافق دوباره با يكديگر و بدون هيچ تشريفات شرعى يا قانونى دوباره زندگى خانوادگى خويش را احيا كرده و يا با پايان رسيدن زمان عدّه، بر تصميم بر جدايى باقى بمانند و به طور كامل از هم جدا شوند.
گاهى در اثر عوامل مختلف، وضعى پيش مى آيد كه پديد آمدن يك اختلاف جزئى و نزاع كوچك، حس انتقام را آن چنان شعله ور مى سازد كه فروغ عقل و وجدان را خاموش مى كند و غالباً تفرقه هاى خانوادگى در همين حالات رخ مى دهد. اما بسيار مى شود كه مدّتى اندك بعد از كشمكش، زن و مرد به خود آمده، پشيمان مى گردند. اينجاست كه آيه مورد بحث مى گويد: زن ها بايد مدّتى عدّه نگه دارند و صبر كنند تا اين امواج زود گذر بگذرد و ابرهاى تيره نزاع و دشمنى از آسمان زندگى آنان پراكنده شود.
با اين توضيح، زمان عدّه موقعيت و زمينه اى مناسب است كه در آن نه جدايى كامل و نه رابطه زناشويى به نحو كامل برقرار نيست. در اين موقعيت زن و مرد به دور از هيجانات و احساسات زودگذر، در برزخ بين اصلاح مشكلات و بازگشت به كانون خانوده و يا عدم توانايى براى اصلاح و جدايى قرار مى گيرند. به عبارت ديگر زمان عده در طلاق رجعى، موقعيتى عقلايى و مناسب براى درست فكر كردن و سبك و سنگين كردن مزايا و معايب باقى بودن بر ازدواج و يا جدايى كامل خواهد بود. در عمل زمان عده رجعى فرصتى براى احياء دوباره نظام خانواده و تولّدى دوباره بر اساس شرائط و بينش هاى جديد نسبت به زندگى است.
4. حفظ حرمت اعضاء خانواده
حكمت مهمى كه در عدّه طلاق و عدّه وفات نهفته است. حفظ احترام كانون خانواده است، به طورى كه نه تنها زن و شوهر بلكه تمام فرزندان و بستگان و حتى جامعه بايستى حرمت آن را نگه دارند. ازدواج بلافاصله زن بعد از طلاق يا بعد از وفات به نوعى ناديده انگارى عواطف و احساسات حق داران كانون خانواده مانند: شوهر، فرزندان، بستگان و... تلقّى مى شود و چه بسا پيامدهاى تربيتى، عاطفى و روانى جبران ناپذيرى را براى فرزندان و بستگان ايجاد نمايد.
همچنين ازدواج سريع زن بعد از طلاق يا وفات شوهر ممكن است زمينه سوء ظن ها و اتهامات مختلف را فراهم آورده و مقدّمه اى بر كينه توزى ها و جرايم ديگر شود.
ناگفته پيداست اين ادعا كه شوهر نيز بايستى براى حفظ حرمت خانواده عدّه نگه دارد پذيرفتنى نيست. چرا كه:
اولاً، به دلايل مختلفى كه در جاى خود اثبات شده چه قبل از طلاق يا وفات همسر و چه بعد از آن، مرد مى توانست مجدداً ازدواج كند و اين حكم مازاد بر آن نيست.
ثانياً، در بسيارى موارد، به لحاظ وظايف مختلف از جمله حضانت و نگهدارى فرزندان و وظايف اجتماعى و همچنين آسيب پذيرى ويژه مرد در مورد سركشى هاى غريزه جنسى، نياز به ازدواج در مرد شديدتر از زن است.
5. عدّه به مثابه حق براى زن
خداوند درباره رفتار با زنان در زمان عدّه مى فرمايد:
«لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ»؛طلاق (65)، آيه 1.؛ «آنها را (در دوران عده) از خانه هايشان بيرون نكنيد».
«أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَ لا تُضآرُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَ إِنْ كُنَّ أُولاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَ إِنْ تَعاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرى»؛طلاق (65)، آيه 6.؛ «آنها (-(زنان در عده)-) را هر جا خودتان سكونت داريد و در توانايى شماست سكونت دهيد و به آنها زيان نرسانيد تا كار را بر آنان تنگ كنيد (و مجبور به ترك منزل شوند) و اگر باردار باشند، نفقه آنها را بپردازيد تا وضع حمل كنند و اگر براى شما (فرزند را) شير مى دهند، پاداش آنها را بپردازيد و (درباره فرزندان، كار را) با مشاوره شايسته انجام دهيد و اگر به توافق نرسيديد، آن ديگرى شيردادن آن بچه را بر عهده مى گيرد».
از آيات و روايات متعدّد احكام مهمى در مورد حقوق زن در زمان عدّه استنباط مى گردد كه فقها به آن اشاره كرده اند. حق نفقه و سكونت در منزل شوهر و همچنين نفقه و اجرت نگهدارى و شيردادن فرزند در زمان حاملگى از جمله حقوقى است كه در زمان عدّه بر عهده شوهر است.
porseman.org