(وف 834/833 ق)، مورخ و جغرافیدان. اصلش از بهدادین خواف بود، و علت اینكه بعضى او را هروى خواندهاند شاید بدین خاطر است كه مدت زیادى را در هرات زیست. تربیت و تحصیل وى در همدان صورت گرفت. وى از همان دوران جوانى به خدمت امیر تیمور گوركان پیوست و مورد التفات امیر قرار گرفت. بعد از تیمور ملازم شاهرخ میرزا و بایسنقر میرزا شد و به نام آنان به تألیف و تصنیف پرداخت. او از مورخان موثق دور تیمور بود و در ضبط دقق وقایع و صحت گفتار معروف. شهابالدین در شهر زنجان وفات یافت و نزدیكان مزار اخى فرج زنجانى دفن شد. آثار او عبارتاند از: «ذیل جامع التواریخ رشیدى»؛ «ذیل تاریخ طبرى»؛ «تاریخ آلكرت»؛ «تاریخ طغاتیمور»؛ «تاریخ سربداران»؛ «تاریخ امیرارغون شاه»؛ «تاریخ شاهرخ»؛ كه تمامى كتابهاى تاریخى مذكور و چند كتاب دیگر مجموعهاى تاریخى را تشكیل مىدهند به نام «مجموعه حافظ ابرو» و شامل تاریخ جهان از آغاز آفرینش تا سال 830 ق است، به نام «مجمع التواریخ سلطانى» و «زبدة التواریخ».[1]
شهابالدین عبداللَّه بن عبدالرشید مورخ نامى دوره تیمورى (ف. 834 ه.ق.). وى در دربار امیر تیمور بود و در سفرها نیز در ركاب او حركت میكرد و پس از تیمور نزد شاهرخ پایه ارجمند یافت و مقرب شاه گردید و همواره در سفر و حضر ملازم بود. حافظ ابرو به رموز و آیین تاریخ نویسى آگاه بود و مخصوصا از احوال و امور روزانه سیاست زمان خود اطلاع كافى داشته و در نوشتههاى خود تا حد امكان آنچه را كه مىدیده یا از اشخاص موثق مىشنیده معتبر دانسته و كمتر به افسانه و حكایت پرداخته است و در منقولات خود غالبا جانب حقیقت و راستى را گرفته. وى زبانهاى عربى و تركى را مىدانسته و در سرودن شعر نیز به دست داشته. آثار مهم او عبارتند از: كتاب جغرافا (817)، ذیل ظفرنامه شامى، تاریخ شاهرخ، ذیل جامع التواریخ رشیدى.