نگاهی متفاوت به داستان مشهور خلخال دختر یهودی (کلیپ تصویری)

نگاهی متفاوت به داستان مشهور خلخال دختر یهودی (کلیپ تصویری)
معمولاً بر زبان‌ها جاری است که امیرالمؤمنین علی علیه السلام تحمل ظلم به یک زنی یا به یک دختری را نداشتند‌ و وقتی خبر رسید که دشمنان، جواهرات او را ربوده‌اند، با این حادثه خیلی دردمندانه برخورد کردند. در حالی‌که اصل ماجرا این نیست و دقیقِ کلام حضرت، سخن دیگری است.
حقیقت ماجرای ربودن خلخال پای زن یهودی و ...
حضرت می‌فرمایند: در فلان سرحدّات، برخی از سربازان معاویه حمله کرده‌اند و ضمن جنایت‌های خودشان به یک زن مسلمان و یک زن غیرمسلمان تعدّی کرده‌اند و جواهرات آنان را دزدیده‌اند، جواهرات آنها را به ظلم و ستم کَنده‌اند و ربوده‌اند، دستبند آنها یا گوشواره یا خلخال آنها را غارت کرده‌اند.(وَ قَدْ بَلَغَنِی أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ کَانَ یَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ وَ الْأُخْرَى الْمُعَاهَدَةِ فَیَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلْبَهَا وَ قَلَائِدَهَا وَ رِعَاثَهَا؛ کافی/5/5- نهج البلاغه/خطبه 27)

در اینجا امیرالمؤمنین علی(ع) نمی‌فرماید که «چرا چنین ظلم بزرگی رخ داده است؟! و انسان اگر در این غصه بمیرد، حق دارد!» بلکه حضرت بعد از اینکه از غارت آنان سخن می‌گوید، می‌فرماید: در مقابل این غارتگری آنها، مردم منطقه چه کرده‌اند؟ جز اینکه طلب ترحم کرده‌اند و ملتمسانه از آنها خواسته‌اند: «خواهش می‌کنم به ما لطف کنید، خواهش می‌کنم گردنبندها را نبرید، خواهش می‌کنم ما را نزنید!» اما کسی در دفاع از این مردم و این زنانی که غارت‌ شده‌اند، شمشیر نکشیده است و آن غارتگران بدون اینکه زخم بردارند، بدون اینکه خونشان ریخته شود و احدی از آنها کشته شود، سالماً و غانماً برگشته‌اند(مَا تُمْنَعُ مِنْهُ إِلَّا بِالاسْتِرْجَاعِ وَ الِاسْتِرْحَامِ ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِینَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ کَلْمٌ وَ لَا أُرِیقَ لَهُ دَمٌ؛ همان)

بعد از این است که حضرت می‌فرماید: «آدم اگر به خاطر این خبر از غصه بمیرد حق دارد؛ فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا کَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ کَانَ عِنْدِی بِهِ جَدِیراً»(همان) یعنی آن چیزی که موجب می‌شود امیرالمؤمنین علی(ع) احساسِ درد و رنج کنند، این است که: «چرا وقتی به شما حمله کردند از خودتان دفاع نکردید؟!» چیزی که موجب می‌شود امیرالمؤمنین علی(ع) بگوید: «انسان اگر از خبر این غصه دِق کند، حق دارد» این است که چرا اجازه دادید دشمنان‌تان سالم برگردند؟! چرا علیه آنان شمشیر نکِشیدید و از خود دفاع نکردید؟! چرا التماس‌شان کردید؟! آدم با دشمنش با زبان التماس حرف نمی‌زند!

در همین خطبه امیرالمؤمنین علی(ع) قبل از بیان این کلمات، می‌فرماید: «بارها من به شما گفته‌ام که از خانۀ خود بیرون بروید و در آن نقطه‌ای که دشمن می‌خواهد به سوی شما حمله کند، در همانجا به دشمن ضربه بزنید! نگذارید دشمن به لبِ مرز خانه‌های شما برسد که آن‌گاه ذلیل خواهید شد و ضربه خواهید خورد.(أَلَا وَ إِنِّی قَدْ دَعَوْتُکُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَیْلًا وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلَاناً وَ قُلْتُ لَکُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ یَغْزُوکُمْ فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا؛ همان)‏ امیرالمؤمنین(ع) صریحاً می‌فرماید: قبل از اینکه دشمنان به شما حمله کنند به آنان حمله کنید! قبل از اینکه آنها به خانه‌های شما یورش بیاورند خانمان آنها را به هم بریزید!

امیرالمؤمنین علی(ع) در همین خطبۀ شریف و بعد از این کلمات، به مردمی که سخن او را گوش می‌کردند ولی آن را اجرا نمی‌کردند و از خود دفاع نمی‌کردند و در مقابل دشمنان‌شان غیورانه مقاومت نمی‌کردند، این‌چنین می‌فرماید: «یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَال‏»(همان) ای نامردهایی که شبیه مردها هستید، اما مرد نیستید! شما ذهن کودکانه دارید و خیال‌بافی‌های اطفال، شما را در برگرفته است! اینها آخرین سخنرانی‌های امیرالمؤمنین علی(ع) است که با این غصه‌ها، دار فانی را وداع کردند! -
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.