مرا خود با تو چيزي در ميان هست
مرا خود با تو چيزي در ميان هست شاعر : سعدي و گر نه روي زيبا در جهان هست مرا خود با تو چيزي در ميان هست وجودم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
بيا بيا که مرا با تو ماجرايي هست
بيا بيا که مرا با تو ماجرايي هست شاعر : سعدي بگوي اگر گنهي رفت و گر خطايي هست بيا بيا که مرا با تو ماجرايي هست ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
هر چه در روي تو گويند به زيبايي هست
هر چه در روي تو گويند به زيبايي هست شاعر : سعدي وان چه در چشم تو از شوخي و رعنايي هست هر چه در روي تو گويند به زيبايي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تا کي اي دلبر دل من بار تنهايي کشد
تا کي اي دلبر دل من بار تنهايي کشد شاعر : سعدي ترسم از تنهايي احوالم به رسوايي کشد تا کي اي دلبر دل من بار تنهايي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خواب خوش من اي پسر دستخوش خيال شد
خواب خوش من اي پسر دستخوش خيال شد شاعر : سعدي نقد اميد عمر من در طلب وصل شد خواب خوش من اي پسر دستخوش خيال شد ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
به خاک پاي عزيزت که عهد نشکستم
به خاک پاي عزيزت که عهد نشکستم شاعر : سعدي ز من بريدي و با هيچ کس نپيوستم به خاک پاي عزيزت که عهد نشکستم اگر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
سست پيمانا به يک ره دل ز ما برداشتي
سست پيمانا به يک ره دل ز ما برداشتي شاعر : سعدي آخر اي بدعهد سنگين دل چرا برداشتي سست پيمانا به يک ره دل ز ما برداشتي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
نديدمت که بکردي وفا بدان چه بگفتي
نديدمت که بکردي وفا بدان چه بگفتي شاعر : سعدي طريق وصل گشادي من آمدم تو برفتي نديدمت که بکردي وفا بدان چه بگفتي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
هم با تو گر ز دست تو دارم شکايتي
هم با تو گر ز دست تو دارم شکايتي شاعر : سعدي سعدي نهفته چند بماند حديث عشق هم با تو گر ز دست تو دارم شکايتي اي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
چون خراباتي نباشد زاهدي
چون خراباتي نباشد زاهدي شاعر : سعدي کش به شب از در درآيد شاهدي چون خراباتي نباشد زاهدي همچو محرابي و من چون عابدي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
همي تا برآيد به تدبير کار
همي تا برآيد به تدبير کار شاعر : سعدي مداراي دشمن به از کارزار همي تا برآيد به تدبير کار به نعمت ببايد در فتنه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دلاور که باري تهور نمود
دلاور که باري تهور نمود شاعر : سعدي ببايد به مقدارش اندر فزود دلاور که باري تهور نمود ندارد ز پيکار يأجوج باک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
به پيکار دشمن دليران فرست
به پيکار دشمن دليران فرست شاعر : سعدي هزبران به آورد شيران فرست به پيکار دشمن دليران فرست که صيد آزموده‌ست گرگ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
دو تن، پرور اي شاه کشور گشاي
دو تن، پرور اي شاه کشور گشاي شاعر : سعدي يکي اهل بازو، دوم اهل راي دو تن، پرور اي شاه کشور گشاي که دانا و شمشير...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
نگويم ز جنگ بد انديش ترس
نگويم ز جنگ بد انديش ترس شاعر : سعدي در آوازه‌ي صلح از او بيش ترس نگويم ز جنگ بد انديش ترس چو شب شد سپه بر سر...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ميان دو بد خواه کوتاه دست
ميان دو بد خواه کوتاه دست شاعر : سعدي نه فرزانگي باشد ايمن نشست ميان دو بد خواه کوتاه دست شود دست کوتاه ايشان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
ساقيا مي ده که ما دردي کش ميخانه‌ايم
ساقيا مي ده که ما دردي کش ميخانه‌ايم شاعر : سعدي با خرابات آشناييم از خرد بيگانه‌ايم ساقيا مي ده که ما دردي کش ميخانه‌ايم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خرما نتوان خوردن ازين خار که کشتيم
خرما نتوان خوردن ازين خار که کشتيم شاعر : سعدي ديبا نتوان کردن ازين پشم که رشتيم خرما نتوان خوردن ازين خار که کشتيم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
خداوندي چنين بخشنده داريم
خداوندي چنين بخشنده داريم شاعر : سعدي که با چندين گنه اميدواريم خداوندي چنين بخشنده داريم بيا تا هم بدين درگه...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تو پس پرده و ما خون جگر مي‌ريزيم
تو پس پرده و ما خون جگر مي‌ريزيم شاعر : سعدي وه که گر پرده برافتد که چه شور انگيزيم تو پس پرده و ما خون جگر مي‌ريزيم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390