ياد باد آن که نهانت نظري با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پيدا بود ياد باد آن که نهانت نظري با ما بود معجز عيسويت در لب شکرخا بود ياد باد آن که چو چشمت به عتابم مي‌کشت
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پير مغان خواهد بود تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود بر همانيم که بوديم و همان خواهد بود حلقه پير مغان از ازلم در گوش است...
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
پيش از اينت بيش از اين انديشه عشاق بود
مهرورزي تو با ما شهره آفاق بود پيش از اينت بيش از اين انديشه عشاق بود بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود ياد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشين لبان...
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
واعظان کاين جلوه در محراب و منبر مي‌کنند
چون به خلوت مي‌روند آن کار ديگر مي‌کنند واعظان کاين جلوه در محراب و منبر مي‌کنند توبه فرمايان چرا خود توبه کمتر مي‌کنند مشکلي دارم ز دانشمند...
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
داني که چنگ و عود چه تقرير مي‌کنند
پنهان خوريد باده که تعزير مي‌کنند داني که چنگ و عود چه تقرير مي‌کنند عيب جوان و سرزنش پير مي‌کنند ناموس عشق و رونق عشاق مي‌برند
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
شراب بي‌غش و ساقي خوش دو دام رهند
که زيرکان جهان از کمندشان نرهند شراب بي‌غش و ساقي خوش دو دام رهند هزار شکر که ياران شهر بي‌گنهند من ار چه عاشقم و رند و مست و نامه سياه
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
بود آيا که در ميکده‌ها بگشايند
گره از کار فروبسته ما بگشايند بود آيا که در ميکده‌ها بگشايند دل قوي دار که از بهر خدا بگشايند اگر از بهر دل زاهد خودبين بستند
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
مژده اي دل که دگر باد صبا بازآمد
مژده اي دل که دگر باد صبا بازآمد هدهد خوش خبر از طرف سبا بازآمد برکش اي مرغ سحر نغمه داوودي باز که سليمان گل از باد...
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
سال‌ها دفتر ما در گرو صهبا بود
رونق ميکده از درس و دعاي ما بود سال‌ها دفتر ما در گرو صهبا بود هر چه کرديم به چشم کرمش زيبا بود نيکي پير مغان بين که چو ما بدمستان
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
در نظربازي ما بي‌خبران حيرانند
من چنينم که نمودم دگر ايشان دانند در نظربازي ما بي‌خبران حيرانند عشق داند که در اين دايره سرگردانند عاقلان نقطه پرگار وجودند ولي
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
سمن بويان غبار غم چو بنشينند بنشانند
پري رويان قرار از دل چو بستيزند بستانند سمن بويان غبار غم چو بنشينند بنشانند ز زلف عنبرين جان‌ها چو بگشايند بفشانند به فتراک جفا دل‌ها چو...
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
غلام نرگس مست تو تاجدارانند
خراب باده لعل تو هوشيارانند غلام نرگس مست تو تاجدارانند و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند تو را صبا و مرا آب ديده شد غماز
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
آنان که خاک را به نظر کيميا کنند
آيا بود که گوشه چشمي به ما کنند آنان که خاک را به نظر کيميا کنند باشد که از خزانه غيبم دوا کنند دردم نهفته به ز طبيبان مدعي
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
شاهدان گر دلبري زين سان کنند
زاهدان را رخنه در ايمان کنند شاهدان گر دلبري زين سان کنند گلرخانش ديده نرگسدان کنند هر کجا آن شاخ نرگس بشکفد
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
گفتم کي ام دهان و لبت کامران کنند
گفتا به چشم هر چه تو گويي چنان کنند گفتم کي ام دهان و لبت کامران کنند گفتا در اين معامله کمتر زيان کنند گفتم خراج مصر طلب مي‌کند لبت
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
طاير دولت اگر باز گذاري بکند
يار بازآيد و با وصل قراري بکند طاير دولت اگر باز گذاري بکند بخورد خوني و تدبير نثاري بکند ديده را دستگه در و گهر گر چه نماند
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
کلک مشکين تو روزي که ز ما ياد کند
ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند کلک مشکين تو روزي که ز ما ياد کند چه شود گر به سلامي دل ما شاد کند قاصد منزل سلمي که سلامت بادش
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
آن کيست کز روي کرم با ما وفاداري کند
بر جاي بدکاري چو من يک دم نکوکاري کند آن کيست کز روي کرم با ما وفاداري کند وان گه به يک پيمانه مي با من وفاداري کند اول به بانگ ناي و ني...
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
سرو چمان من چرا ميل چمن نمي‌کند
همدم گل نمي‌شود ياد سمن نمي‌کند سرو چمان من چرا ميل چمن نمي‌کند گفت که اين سياه کج گوش به من نمي‌کند دي گله‌اي ز طره‌اش کردم و از سر فسوس...
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
در نمازم خم ابروي تو با ياد آمد
در نمازم خم ابروي تو با ياد آمد حالتي رفت که محراب به فرياد آمد از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار کان تحمل که تو...
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389