زیباشناسی دوره یونانی گرا، اندیشه های گران قدری را عرضه نمود، اما این اندیشه ها بیشتر به جزئیات می پرداختند تا نظریه های کلی و فراگیر.

موضع کلی فلوطین درباره هنر، نتایج گسترده و مهمی برای نظریه هنر او به بار آورد.

از این فرض که مهم ترین عنصر هنر حقیقت است به این اندیشه رسیدند که در هنر «زیبایی بسیار مهم است».

نظریه هنر فلوطین، به ویژه در مورد نقاشی، قرن ها باقی ماند و به عنصر اساسی زیباشناسی قرون میانه تبدیل شد.

از این پیش فرض اولیه که هنر بایستی با قوانین و اصول اخلاقی و حقیقت مرتبط باشد، به تدریج دیدگاهی مخالف سر برآورد و به استقلال هنر و زیبایی تأکید...

هنر به سبب مثال موجود در ذهن هنرمند است که به وجود می آید.

این گزاره که زیبایی به نسبت میان اجزا وابسته است، تا دوران فلوطین، نوعی اصل بدیهی زیباشناختی به شمار می آمد.

وجود تفاوت در زیباشناسی دوران قدیم نباید کسی را شگفت زده سازد. زیرا مسائل بسیار پیچیده تر از راه حل های ارائه شده و کلی بودند.

زیباشناسی دوران قدیم فرم های خاص خودش را گسترش داد، اما فرم‌ هایی را نیز به عاریت گرفت.

دیون بر اساس دلایلی که ارائه داده است دریافت که وظیفه مجسمه ساز دشوارتر از وظیفه شاعر است.

دانش و خرد برای هنرمند ضروری است، زیرا او هم می ‌تواند و هم باید نه تنها سطح خارجی اشیاء را بلکه درونی ترین ویژگی‌ های اشیاء را نیز به نمایش...

اختلافات و انشعابات دیدگاه یونانی گرا در هنر، ناشی از مکاتب فلسفی بود که با همدیگر منازعه و مجادله داشتند.

سوفسطائیان هنر را به آن‌هایی که مفیدند و آن‌هایی که لذت را فراهم می‌ کنند، تقسیم کردند.

دوران باستان دارای الگویی بود که بر اساس آن اثر هنری به داوری گذاشته می ‌شد.

گرچه نویسندگان یونانی گرا علاقه زیادی به تقسیم بندی هنر داشتند، اما ارزشمندترین این تقسیم ها، تقسیم بندی های قدیمی بود.

یک اثر هنری، اثری فردی است نه جمعی. به همین دلیل می ‌تواند تجارب شخصی را هم مطرح کند و هم به نمایش بگذارد.

دگرگونی هایی که هنرهای تجسمی در دوره یونانی گرایی به خود دید، خاستگاه های متعدد و ویژگی ‌های گوناگونی داشت.

دیونوسیوس تراکس تقسیم بندی ای از هنر را ذکر کرده است که در آن هنر به هنرهای عملی و هنرهای تکمیل شده تقسیم شده است.

در دوران یونانی گرایی درباره اینکه کدام یک از هنرها را بایستی جزو هنرهای آزاد دانست، تردیدهایی وجود داشت.

برخلاف یکنواختی و یکدستی هنر و فرهنگ کلاسیک، هنر و فرهنگ یونانی گرا گرایش های گوناگونی را نشان می‌داد.