قصیده میلاد
مه رجب، مه تسبیح، ماه صدق و صفاست مه نماز، مه روزه، ماه ذکر و دعاست مه عبادت پروردگار حیّ ودود مه محمد و ماه علی، مه زهراست
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
قافیه‌های جدید
باید به فکر قافیه‌های جدید بود در شهر غمزده به هوای امید بود باید به مثنوی پر و بال عقاب داد شوری برای خلقت یک انقلاب داد
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
سفر کنیم امشب
بیا به پای دل خود سفر کنیم امشب ز کوچه‌های مدینه گذر کنیم امشب خدا به زین عبادش عطیه‌‎ای بخشید بیا تمام جهان را خبر کنیم امشب
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
سپهر دانش و بينش
نشاط روى چمن بين كه شُست ابر بهار ز گرد عارض بستان، غبار رنج و تعب شد از بنفشه چمن چون بهشت غرق عبير شد از شكوفه زمين چون سپهر پر كوكب
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
دلم پَر مى زند
دلم پَر مى زند امشب براى حضرت باقر كه گويم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر نديده ديده گيتى به علم و دانش و تقوا كسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
درياى علم
ماه شعبان بر تو كرده اقتدا باعث توفيق پيغمبر تويى مطلعت زيباترين روز خداست ميزبان حجت داور تويى
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
حصن دين
باد چون دامان پُرگل مى‌رود از بوستان گلشن طبع مرا گويي بهار است اين خزان كرده ما را فارغ از گلشن ز سير گلستان مى‌كنم زين حرف ها، كلك زبان را...
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
حُسن مطلع رجب
خواهم امشب باز شيدايى كنم از در رحمت تمنّايى كنم تا شوم دور از تمام هرچه زشت سير، در گلزار زيبايى كنم
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
حجت خدا
اى شمع بزم دين، يا باقرالعلوم وى آيت مبين، يا باقرالعلوم اى سرور امم، وى پنجمين امام معصوم هفتمين، يا باقرالعلوم
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
بهار طوبى
قوام هستى محيط امكان بلوغ خلقت شكوه ايمان فروغ توحيد دليل سرمد بيان وحدت لسان برهان بهشت رحمت صفاى جنت
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
بهار آمد
بهار آمد هوا چون زلف یارم باز مشگین شد زمین چون رویش از گل‌هاى رنگارنگ رنگین شد نگارستان چینى شد زمین از نقش گوناگون چمن رشك ختن از یاسمن و...
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
بوى نسيم
فصل بهار آمد و عالم معطر است بوى نسيم صبح بسى روح پرور است گويا ز خلد مى‌‏وزد اين باد مشك‌بيز كاين سان دماغ ابر ز بوى خوش‏تر است
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
بر خیز نگارا
برخیز نگارا که بهار طرب آمد عید عجم و چشن نشاط عرب آمد از کثرت انوار یکی روز و شب آمد پایان جمادی شد و ماه رجب آمد
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
آفتابِ فضل
آفتاب عزّت از عرش جلال آمد پديد روز عيد شادمانى را هلال آمد پديد آفتابِ فضل، تابان گشت از كوه شكوه ظلمت شب‌هاى هجران را وصال آمد پديد
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
اى ز سرو قدّ رعنا بر صنوبر طعنه زن
اى ز سرو قدّ رعنا بر صنوبر طعنه زن و اى ز ماه روى زیبا مهر را رونق شکن همچو من هر کس رخ و قد تو بیند تا ابد فارغ است از دیدن خورشید و از سرو...
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
اختر پنجم
اختر پنجم ز برج آسمان چارمینم من امام ابن امام ابن امام متقینم روح عشق و جان دین و زاده حبل المتینم وارث جانانه و هم نام ختم المرسلینم
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
ويرانه بقيع
اى بوسه گاه جن و ملك، خاك پاى تو جان تمام عالم خاكى فداى تو اى اختر سپهر ولايت، كه تا ابد عالم منور است به نور لقاى تو
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
مدینه غمی تازه دیده است
بار دگر مدینه غمی تازه دیده است داغی دگر به جان و دل او رسیده است تنها مدینه نیست که در سوگ و ماتم است ماتم نشین و غم زده هر آفریده است
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
گهر پاك بقيع
اى فروزان گهرِ پاكِ بقيع گل پرپر شده در خاك بقيع با سلامت كنم آغاز كلام اى تو را ختم رُسُل گفته سلام
سه‌شنبه، 11 آبان 1395
گریه می کنی
بين نماز ، وقت دعا گريه می‌كني با هر بهانه در همه جا گريه مي‌كني در التهاب آه خودت آب مي‌شوي مي‌سوزي و بدون صدا گريه مي‌كني
سه‌شنبه، 11 آبان 1395