تأثير انقلاب اكتبر روسيه بر ايران
تأثير انقلاب اكتبر روسيه بر ايران
با پيروزي انقلاب بلشويكي در روسيه، مقامات جديد آن كشور به دلائلي چون كسب اعتبار منطقهاي، كاستن از دغدغههاي مرزي، تمركز قوا در روياروئي با مخالفان داخلي و همچنين تفاوت ماهوي حكومت كمونيستي جديد با رژيم سرمايهداري تزارها، گامهائي در جهت لغو تحميلات سياسي و اقتصادي دولت ساقط شده تزاري بر ايران برداشت.
گرچه اين اقدامات به منزله پايان دخالتهاي مسكو در امور داخلي ايران نبود، ولي با توجه به پيشينه رفتار سياسي دولتمردان روس با حكومتهاي قاجاري، قابل تأمل است.
انقلاب اكتبر 1917 در همان نخستين روزهاي پيروزي ، آثار خود را بر ايران گذاشت. در 14 آذر 1296/ پنجم دسامبر 1917، يعني تقريباً چهل روز پس از وقوع انقلاب و روي كار آمدن لنين، اعلاميهي مهمي خطاب به مسلمانان مشرق زمين از طرف رژيم كمونيستي روسيه انتشار يافت. بخشي از اين اعلاميهي بسيار مفصل كه مربوط به ايران است، به شرح زير است:
«رفقا و برادران!!
در روسيه حوادث بزرگي در حال تكوين و انجام گرفته است. جنگ خونين كنوني (جنگ جهاني اول) كه با نيت تجاوز به سرزمينهاي بيگانه و تقسيم خاك ملل ديگر شروع شده،به پايان خود نزديك ميشود. دنياي ديگري پا به عرصهي وجود گذاشته است. اين دنيا، دنياي رنجبران و ملل آزاد شده است. در پشت سر انقلابي كه در روسيه انجام گرفته، حكومتي كه مولود ارادهي كارگران و دهقانان روسي است، ايستاده است. اي مسلمانان مشرق زمين!! اي ايرانيان! اي تركها! اي عربها! اي هندوان! روي سخن ما با شماست: با شما كه زندگانيتان،جانتان، مالتان و ناموستان قرنها زير پاي غارتگران اروپايي مانده و له شده بود.
ما رسماً اعلام ميداريم كه تمام پيمانها و قراردادهاي سري كه تزار مخلوع روسيه با انگلستان و فرانسه امضا كرده بود و طبق مفاد آن قرار بود قسطنطنيه (استانبول) پس از خاتمهي جنگ به روسيه داده شود و حكومت مخلوع «كرنسكي» نيز همان قراردادها را تأييد كرده بود، همگي باطل و كان لم يكن و از درجهي اعتبار ساقطند.
جمهوري سوسياليستي روسيه وحكومت كه مجري اوامر آنهاست، يعني شوراي كميسرهاي خلق، هر دو با تصرف خاك ديگران مخالفند، ما رسماً اعلام ميداريم كه قسطنطنيه مال تركهاست و بايد مثل سابق در تصرف مسلمانان باقي بماند.
ما رسماً اعلام ميداريم كه عهدنامهها و توافقهاي پيشين روسيه و انگلستان كه ايران را ميان دو كشور امپرياليست تقسيم كرده بود،باطل و كان لم يكن و از درجهي اعتبار ساقطند (قرادادهاي 1907 و 1915)
اي ايرانيان! به شما قول ميدهيم كه به محض پايان عمليات نظامي، سربازان ما خاك كشورتان را تخليه كنند و شما مردم ايران حق داشته باشيد كه آزادانه درباهي سرنوشت آتي خود تصميم بگيريد1...
رئيس شوراهاي كميسرهاي خلق: لنين
كميسر خلق براي امور مليتها: استالين»
اين اعلاميه نخستين قدمي بود كه دولت شوراها دربارهي ايران برداشت و اميدهاي فراواني را در دلها ايجاد كرد. دولت شوروي به منظور جلب دوستي ايران در اين يادداشت، كليهي امتيازات مخالف حاكميت و استقلال ايران را كه در دورهي تزارها به روسيه واگذار شده بود، لغو كرد و به ايرانيان وعده داد كه اين دولت در اخراج قواي انگليس و عثماني از خاك ايران به آنها كمك و از ادعاهاي آن كشور دربارهي مطالبهي خسارت زمان جنگ پشتيباني خواهد نمود.
دولت شوروي در ادامهي مواضع انقلابياش و تبيين ديدگاه خود دربارهي ايران و مردم ايران، سياست نرمش وملاطفت خود را فزوني بخشيد، به طوري كه در تكميل بيانيههاي خود دربارهي قراردادهاي روسيهي تزاري با ايران، قرارداد 1907 را به صورت رسمي ملغي اعلام كرد.
در اين باره تروتسكي،كميسر خارجي، در قسمتي از نامهي رسمي خود در تاريخ 14 ژانويهي 1918 / 24 دي 1296 به سفارت ايران در پطرزبورگ اعلام داشت:
«معاهدهي 1907 نظر به اين كه بر عليه آزادي و استقلال ملت ايران بين دولتين روس و انگليس بسته شده،به كلي ملغي و تمام معاهدات سابق و لاحق آن نيز از درجهي اعتبار ساقط خواهد بود.»
پس از روي كار آمدن و قرار گرفتن وي در منصب كميسر خارجي اين اقدامات تداوم يافت. وي در بيست و ششم ژوئن 1919/ 5 تير 1298 در نامهاي به دولت ايران، كليهي امتيازات تحصيلي روسيهي تزاري را به صورت يك جا لغو و باطل اعلام كرد. در بخشي از اين نامه آمده بود:
در اين بيانيه ضمن حمايت و اعلام مساعدت حكومت انقلابي نسبت به اتحاد عليه استعمارگران، وعده داده ميشود كه به محض پايان عمليات نظامي در صحنههاي جنگ، نيروهاي نظامي روسي به سرعت از ايران خارج شوند. پس از آنكه شوراي انقلاب تصميم به متاركه درجنگ جهاني اول گرفت، لئون تروتسكي، كميسر خارجه در نامهاي به سفارتخانههاي دول متفق اين موضوع را به اطلاع آنها رساند. بر همين اساس و در قدم اول دول متحد، مذاكرات خود را با بلشويكها در مورد عقد قرارداد صلح آغاز كردند. در جريان مذاكرات بين آلمان و شوروي كه در منطقهي برست ليتوفسك انجام شد و منجر به عقد «پيمان برست ليتوفسك» بين دو كشور گرديد، تروتسكي مطالبي را دربارهي حقوق ملت ايران به طرف مذاكره كنندهي آلماني خود عنوان كرد. كميسر امور خارجهي اتحاد جماهير شوروي اظهار داشت كه «مشاراليه مايل است مظالمي كه از طرف حكومت سابق روسيه به ايران بيطرف وارد آمده، مخصوصاً مورد توجه قرار داده و در جبران آنها اقدام نمايد.»
«فون كولمان» وزير امور خارجهي آلمان، بيانات مشاراليه را به حسن قبول تلقي كرده و اظهار داشت:
«دول اروپاي مركزي همواره با يك صميميت مخصوصي خواهان آزادي ملت قديمالتمدن ايران بوده و هيچ آرزويي ندارد جز اين كه ايرانيان در آتيه از فشارهاي خارجي رهايي پيدا كرده و تمدن خود را آزادانه تعقيب نمايند3».
در پي تلاش سفير و كاركنان سفارت ايران در روسيه و مذاكره با مقامات روسي و آلماني، حقوق و استقلال ايران در قراردادهاي مربوط به متاركهي جنگ و برقراري صلح بين روسيه و آلمان، برست ليتوفسك 1918، تضمين شد. 4
پس از امضاي قرارداد برست ليتوفسك، تروتسكي مفاد قرارداد را به اطلاع كاردار ايران در پطروگراد رسانيد. در ژانويهي همان سال تروتسكي برنامهي پنج مادهاي حكومت شوروي براي تخليهي قشون روس از خاك ايران را در روزنامهي «شوراي كارگران و سربازان» انتشار داد. براساس اين برنامه، بلشويكها تصميم گرفته بودند كه افسران روس لشكر قزاق را نيز به روسيه احضار كنند.
گرچه اين اقدامات به منزله پايان دخالتهاي مسكو در امور داخلي ايران نبود، ولي با توجه به پيشينه رفتار سياسي دولتمردان روس با حكومتهاي قاجاري، قابل تأمل است.
انقلاب اكتبر 1917 در همان نخستين روزهاي پيروزي ، آثار خود را بر ايران گذاشت. در 14 آذر 1296/ پنجم دسامبر 1917، يعني تقريباً چهل روز پس از وقوع انقلاب و روي كار آمدن لنين، اعلاميهي مهمي خطاب به مسلمانان مشرق زمين از طرف رژيم كمونيستي روسيه انتشار يافت. بخشي از اين اعلاميهي بسيار مفصل كه مربوط به ايران است، به شرح زير است:
«رفقا و برادران!!
در روسيه حوادث بزرگي در حال تكوين و انجام گرفته است. جنگ خونين كنوني (جنگ جهاني اول) كه با نيت تجاوز به سرزمينهاي بيگانه و تقسيم خاك ملل ديگر شروع شده،به پايان خود نزديك ميشود. دنياي ديگري پا به عرصهي وجود گذاشته است. اين دنيا، دنياي رنجبران و ملل آزاد شده است. در پشت سر انقلابي كه در روسيه انجام گرفته، حكومتي كه مولود ارادهي كارگران و دهقانان روسي است، ايستاده است. اي مسلمانان مشرق زمين!! اي ايرانيان! اي تركها! اي عربها! اي هندوان! روي سخن ما با شماست: با شما كه زندگانيتان،جانتان، مالتان و ناموستان قرنها زير پاي غارتگران اروپايي مانده و له شده بود.
ما رسماً اعلام ميداريم كه تمام پيمانها و قراردادهاي سري كه تزار مخلوع روسيه با انگلستان و فرانسه امضا كرده بود و طبق مفاد آن قرار بود قسطنطنيه (استانبول) پس از خاتمهي جنگ به روسيه داده شود و حكومت مخلوع «كرنسكي» نيز همان قراردادها را تأييد كرده بود، همگي باطل و كان لم يكن و از درجهي اعتبار ساقطند.
جمهوري سوسياليستي روسيه وحكومت كه مجري اوامر آنهاست، يعني شوراي كميسرهاي خلق، هر دو با تصرف خاك ديگران مخالفند، ما رسماً اعلام ميداريم كه قسطنطنيه مال تركهاست و بايد مثل سابق در تصرف مسلمانان باقي بماند.
ما رسماً اعلام ميداريم كه عهدنامهها و توافقهاي پيشين روسيه و انگلستان كه ايران را ميان دو كشور امپرياليست تقسيم كرده بود،باطل و كان لم يكن و از درجهي اعتبار ساقطند (قرادادهاي 1907 و 1915)
اي ايرانيان! به شما قول ميدهيم كه به محض پايان عمليات نظامي، سربازان ما خاك كشورتان را تخليه كنند و شما مردم ايران حق داشته باشيد كه آزادانه درباهي سرنوشت آتي خود تصميم بگيريد1...
رئيس شوراهاي كميسرهاي خلق: لنين
كميسر خلق براي امور مليتها: استالين»
اين اعلاميه نخستين قدمي بود كه دولت شوراها دربارهي ايران برداشت و اميدهاي فراواني را در دلها ايجاد كرد. دولت شوروي به منظور جلب دوستي ايران در اين يادداشت، كليهي امتيازات مخالف حاكميت و استقلال ايران را كه در دورهي تزارها به روسيه واگذار شده بود، لغو كرد و به ايرانيان وعده داد كه اين دولت در اخراج قواي انگليس و عثماني از خاك ايران به آنها كمك و از ادعاهاي آن كشور دربارهي مطالبهي خسارت زمان جنگ پشتيباني خواهد نمود.
دولت شوروي در ادامهي مواضع انقلابياش و تبيين ديدگاه خود دربارهي ايران و مردم ايران، سياست نرمش وملاطفت خود را فزوني بخشيد، به طوري كه در تكميل بيانيههاي خود دربارهي قراردادهاي روسيهي تزاري با ايران، قرارداد 1907 را به صورت رسمي ملغي اعلام كرد.
در اين باره تروتسكي،كميسر خارجي، در قسمتي از نامهي رسمي خود در تاريخ 14 ژانويهي 1918 / 24 دي 1296 به سفارت ايران در پطرزبورگ اعلام داشت:
«معاهدهي 1907 نظر به اين كه بر عليه آزادي و استقلال ملت ايران بين دولتين روس و انگليس بسته شده،به كلي ملغي و تمام معاهدات سابق و لاحق آن نيز از درجهي اعتبار ساقط خواهد بود.»
پس از روي كار آمدن و قرار گرفتن وي در منصب كميسر خارجي اين اقدامات تداوم يافت. وي در بيست و ششم ژوئن 1919/ 5 تير 1298 در نامهاي به دولت ايران، كليهي امتيازات تحصيلي روسيهي تزاري را به صورت يك جا لغو و باطل اعلام كرد. در بخشي از اين نامه آمده بود:
در اين بيانيه ضمن حمايت و اعلام مساعدت حكومت انقلابي نسبت به اتحاد عليه استعمارگران، وعده داده ميشود كه به محض پايان عمليات نظامي در صحنههاي جنگ، نيروهاي نظامي روسي به سرعت از ايران خارج شوند. پس از آنكه شوراي انقلاب تصميم به متاركه درجنگ جهاني اول گرفت، لئون تروتسكي، كميسر خارجه در نامهاي به سفارتخانههاي دول متفق اين موضوع را به اطلاع آنها رساند. بر همين اساس و در قدم اول دول متحد، مذاكرات خود را با بلشويكها در مورد عقد قرارداد صلح آغاز كردند. در جريان مذاكرات بين آلمان و شوروي كه در منطقهي برست ليتوفسك انجام شد و منجر به عقد «پيمان برست ليتوفسك» بين دو كشور گرديد، تروتسكي مطالبي را دربارهي حقوق ملت ايران به طرف مذاكره كنندهي آلماني خود عنوان كرد. كميسر امور خارجهي اتحاد جماهير شوروي اظهار داشت كه «مشاراليه مايل است مظالمي كه از طرف حكومت سابق روسيه به ايران بيطرف وارد آمده، مخصوصاً مورد توجه قرار داده و در جبران آنها اقدام نمايد.»
«فون كولمان» وزير امور خارجهي آلمان، بيانات مشاراليه را به حسن قبول تلقي كرده و اظهار داشت:
«دول اروپاي مركزي همواره با يك صميميت مخصوصي خواهان آزادي ملت قديمالتمدن ايران بوده و هيچ آرزويي ندارد جز اين كه ايرانيان در آتيه از فشارهاي خارجي رهايي پيدا كرده و تمدن خود را آزادانه تعقيب نمايند3».
در پي تلاش سفير و كاركنان سفارت ايران در روسيه و مذاكره با مقامات روسي و آلماني، حقوق و استقلال ايران در قراردادهاي مربوط به متاركهي جنگ و برقراري صلح بين روسيه و آلمان، برست ليتوفسك 1918، تضمين شد. 4
پس از امضاي قرارداد برست ليتوفسك، تروتسكي مفاد قرارداد را به اطلاع كاردار ايران در پطروگراد رسانيد. در ژانويهي همان سال تروتسكي برنامهي پنج مادهاي حكومت شوروي براي تخليهي قشون روس از خاك ايران را در روزنامهي «شوراي كارگران و سربازان» انتشار داد. براساس اين برنامه، بلشويكها تصميم گرفته بودند كه افسران روس لشكر قزاق را نيز به روسيه احضار كنند.
پينويسها:
1ـ حسن ستوده تهران، تاريخ ديپلماسي عمومي، ج 2، انتشارات دانشگاه تهران، تهران 1329، ص 325 و يا شيخالاسلامي،پيشين، ص 98.
2ـ علياكبر ولايتي، تاريخ روابط خارجي ايران، انتشارات دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي، تهران، 1370، صص 56 ـ 57.
3ـ سپهر (مورخالدوله) ايران در جنگ بزرگ 1914 ـ 1918، چاپخانه بانك ملي ايران، تهران، 1338، ص 496.
4ـ پيشين،ص 497.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}