حضرت فاطمه در جنگ احد و يارى نمودن پدر
حضرت فاطمه در جنگ احد و يارى نمودن پدر
حضرت فاطمه در جنگ احد و يارى نمودن پدر
رمضان سال سوم هجرت مىرسد، ولادت فرزندش حسن عليهالسلام خاطرهى شيرين پيروزيهاى جنگ بدر را كه در رمضان سال پيش رخ داد شيرينتر مىسازد.
چندى نگذشت كه جنگ احد آغاز شد.
حمزه عموى پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم سردار دلير مسلمانان و هفتاد و چهار تن نومسلمان ديگر به شهادت مىرسند.
ضايعه چندان دلخراش است كه خداي بزرگ ضمن آياتى آنان را تسليت مىدهد.
«اگر جراحتى به شما رسيد به آنان هم مانند آن رسيد. روزگار چنين است آن را از دست اين بدست آن مىدهيم...».
به زهراء خبر مىدهند پدرش در جنگ آسيب ديده است. سنگى به چهرهى او رسيده و چهرهاش را خونين ساخته است.
با دستهاى از زنان برمىخيزد. آب و خوردنى بر پشت خود برمىدارند و به رزمگاه مىروند.
زنان، مجروحان را آب مىدهند و زخمهاى آنها را مىبندند و فاطمه جراحت پدر را شست و شو مىدهد.
خون بند نمىآيد. پاره بوريايى را مىسوزاند و خاكستر آن را بر زخم مىنهد تا جريان خون قطع شود.
پيغمبر در مصيبت حمزه گريان شد و زهراء هم گريست.
فاطمه عليهاالسلام هر دو يا سه روز خود را به احد مىرساند و بر مزار شهيدان مىگريست و آنان را دعا مىكرد. (2)
- به هنگام جنگ احد هنگامى كه فاطمه و صفيه به رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم رسيدند به آن حضرت نظر افكندند، حضرت به على عليهالسلام فرمود عمهام را از من دور نگه داريد ولى فاطمه را مانع نشويد. وقتى فاطمه عليهاالسلام به حضرت نزديك شد و چهرهى حضرت را زخمى و دهان حضرت را آغشته به خون ديد، فرياد زد و شروع كرد به پاك كردن خونها و مىگفت: خشم خداوند بر كسى كه چهرهى رسول خدا را خونين كرده شدت يابد. (3)
- فاطمه عليهاالسلام فريادى زد و دستش را بر بالاى سرش گذاشت و با حالت فرياد و ناله با ديگر زنان هاشمى و قريشى از خانه بيرون آمد. (4)
- على عليهالسلام با سپر خود آب مىآورد و فاطمه عليهاالسلام خونها را از چهرهى حضرت مىشست حصيرى را گرفته و سوزانده و خاكستر آن را بر روى زخمها مىپاشيد.
در حاشيهى بحارالانوار آمده است: على عليهالسلام با سپر خود آب مىآورد، وقتى فاطمه عليهاالسلام ديد خونها را كه مىشويد بند نمىآيد، تكه حصيرى را گرفته و آتش زد و خاكستر آن را روى زخم پاشيد تا خون بند آمد. (5)
چندى نگذشت كه جنگ احد آغاز شد.
حمزه عموى پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم سردار دلير مسلمانان و هفتاد و چهار تن نومسلمان ديگر به شهادت مىرسند.
ضايعه چندان دلخراش است كه خداي بزرگ ضمن آياتى آنان را تسليت مىدهد.
«اگر جراحتى به شما رسيد به آنان هم مانند آن رسيد. روزگار چنين است آن را از دست اين بدست آن مىدهيم...».
به زهراء خبر مىدهند پدرش در جنگ آسيب ديده است. سنگى به چهرهى او رسيده و چهرهاش را خونين ساخته است.
با دستهاى از زنان برمىخيزد. آب و خوردنى بر پشت خود برمىدارند و به رزمگاه مىروند.
زنان، مجروحان را آب مىدهند و زخمهاى آنها را مىبندند و فاطمه جراحت پدر را شست و شو مىدهد.
خون بند نمىآيد. پاره بوريايى را مىسوزاند و خاكستر آن را بر زخم مىنهد تا جريان خون قطع شود.
پيغمبر در مصيبت حمزه گريان شد و زهراء هم گريست.
فاطمه عليهاالسلام هر دو يا سه روز خود را به احد مىرساند و بر مزار شهيدان مىگريست و آنان را دعا مىكرد. (2)
- به هنگام جنگ احد هنگامى كه فاطمه و صفيه به رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم رسيدند به آن حضرت نظر افكندند، حضرت به على عليهالسلام فرمود عمهام را از من دور نگه داريد ولى فاطمه را مانع نشويد. وقتى فاطمه عليهاالسلام به حضرت نزديك شد و چهرهى حضرت را زخمى و دهان حضرت را آغشته به خون ديد، فرياد زد و شروع كرد به پاك كردن خونها و مىگفت: خشم خداوند بر كسى كه چهرهى رسول خدا را خونين كرده شدت يابد. (3)
- فاطمه عليهاالسلام فريادى زد و دستش را بر بالاى سرش گذاشت و با حالت فرياد و ناله با ديگر زنان هاشمى و قريشى از خانه بيرون آمد. (4)
- على عليهالسلام با سپر خود آب مىآورد و فاطمه عليهاالسلام خونها را از چهرهى حضرت مىشست حصيرى را گرفته و سوزانده و خاكستر آن را بر روى زخمها مىپاشيد.
در حاشيهى بحارالانوار آمده است: على عليهالسلام با سپر خود آب مىآورد، وقتى فاطمه عليهاالسلام ديد خونها را كه مىشويد بند نمىآيد، تكه حصيرى را گرفته و آتش زد و خاكستر آن را روى زخم پاشيد تا خون بند آمد. (5)
پی نوشت:
1 ـ آلعمران 143- 140
2 ـ زندگانى فاطمه زهراء دكتر شهيدى ص 79- 77 به نقل از: مغازى ص 290- 250- 249.
3 ـ بحار/ 20/ 95
4 ـ بحار/ 20/ 117
5 ـ بحار/ 102/ 103 منقول از: فاطمه زهراء عليهاالسلام شادمانى دل پيابمر صلى اللَّه عليه و آله و سلم ص 177-
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}