مترجم: ایرج علیزاده
منبع:راسخون




 

نظریه فرسوده شدن و از بین رفتن در مورد پیری ادعا می‌کند که سلامتی ما در نتیجه استفاده و برخی علل بیرونی نظیر اینکه چقدر مرغوبیت بدن انسان تنزل پیدا می‌کند، وخیم‌تر می‌شود.
نظریه فرسوده شدن و از بین رفتن توسط دکتر آگوست ویزمان، زیست شناس آلمانی، در سال 1882 مطرح شد.
پیری فرایند طبیعی تکامل یافتن و بزرگ شدن است و بعد از مدت زمان مشخصی به مرگ فرد منجر می‌شود. با گذر زمان سن ما نیز بالا میرود و نهایتاً می‌میریم. این چرخه زندگی است. اما چرا پیر می‌شویم؟ چه چیزی سبب ضعف تندرستی ما می‌شود؟ نظریه‌های مختلفی وجود دارند که روی روانشناسی مرگ متمرکز شده‌اند.
با گذشت زمان و در نتیجه فرسودگی و گسستن کیفیت هر چیزی کاهش می‌یابد. با این وجود آیا همین قاعده در مورد بدن انسان نیز صادق است؟ آیا بدن ما نیز دست خوش تغییر و تحول شده و در نتیجه کارکردن و گسستن پیر می‌شود؟ بر اساس این نظریه، به واسطه عوامل بیرونی بدن ما دچار نقصان و تنزل می‌شود، از این رو تندرستی ما تقلیل می‌یابد. زمانی که استفاده از بدن آسیب‌هایی به بدن وارد می‌کنند که از آستانه تحمل بدن فراتر است، مرگ رخ می‌دهد. با وقوع پیری، بدن همچنین توانایی بازسازی تخریب‌ها و مبارزه با بیماری‌ها را از دست می‌دهد. بدن ما با قرار گرفتن در برابر علل بیرونی و همچنین کارکرد زیاد، در آستانه استفاده نادرست قرار دارد.

تعریف

نظریه‌های مختلفی برای توجیه پیری وجود دارد که از میان آنها نظریه فرسوده شدن و از کار افتادن ادعا می‌کند آدمیزاد مانند کالا است و سلول‌های بدن ما در معرض استفاده و از بین رفتن هستندعوامل بیرونی زیادی مانند مواد شیمیایی، اشعه فرابنفش، آب و هوای ناملایم و... وجود دارند که به سلول‌های بدن ما لطمه می‌زنند. به اضافه ممکن است دلایل مختلفی، مانند سیگار کشیدن و مصرف بیش از اندازه الکل، وجود داشته باشد که به آسیب‌های وارد شده بر بدن بیافزاید.
سبک زندگی و کار کشیدن بیش از اندازه از بدن، سرعت آسیب‌های وارد شده بر بدن را تسریع می‌کند. به طور خلاصه این حاکی از آن است که پیری در انسان‌ها در نتیجه فرسایشی است که بدن در معرض آن قرار دارد. بیایید نگاهی بیاندازیم به چند مثال تا این نظریه بیولوژیک پیری را تفسیر کنیم.

مثال‌ها

پوست

پوست ظریف‌ترین و در معرض‌ترین بخش بدن انسان است. جدای از آب و هوا نور آفتاب، کوفتگی، آثار بارداری و... همگی پیامدهای فرسوده شدن و از بین رفتن هستند که پوست در معرض آنها قرار دارد و با افزایش سن لایه‌های روپوستی ضعیف‌تر شده و چروکیده‌تر به نظر می‌رسد.

استخوان‌ها

استخوان‌ها نیز فرسوده می‌شوند و با بالارفتن سن افراد زیادی از پوکی استخوان و ورم استخوان اظهار ناراحتی می‌کنند. هرچه زمان می‌گذرد، ماهیچه‌ها منقبض شده و تحلیل می‌روند و به این ترتیب حجم آنها کمتر می‌شود. علاوه بر این در نتیجه کشیدگی از درد مفاصل رنج می‌بریم.

بینایی

با گذر زمان ممکن است تا حدودی بینایی خود را از دست بدهیم یا طعمه بیماری‌هایی مثل آب مروارید شویم. چشمان ما قدرت توان طبیعی ساختن اشک را از دست می‌دهند و این به خشکی چشم ختم می‌شود. وقوع پیرچشمی عادی می‌شود که خواندن متون ریز چاپ شده را دشوار می‌کند.
این علایم بعد از پنجاه سالگی به چشم می‌خورند.

ضعیف شدن قوه شنوایی

ضعف شنوایی هم می‌تواند نتیجه پیری باشد. البته گوش داد ن به موسیقی با صدای بلند، سیگار کشیدن و... ممکن است ضعیف شدن قوه شنوایی را تشدید کند. جلوگیری از ضعف شنوایی ناشی از پیری بسیار دشوار است و ممکن است پیامد آسیب به سلول‌های حساس داخل حلزون گوش باشد.

تاثیر بر رگ‌های خونی

با افزایش سن رگ‌های خونی ما انعطاف پذیری خود را از دست می‌دهند که به بیماری‌های قلبی عروقی مانند فشار خون بالا و سایر بیماری‌های قلبی منجر می‌شود.

محدودیت‌های نظریه "فرسوده شدن و از بین رفتن" :

از آنجایی که پیر شدن صرفاً نتیجه آسیب به سلول‌های بدن نیست، افراد زیادی هستند که ادعاهای این نظریه را رد می‌کنند. جانورانی وجود دارند که می‌توانند اندام‌های جدیدی برای اعضای آسیب دیده بدن خود جایگزین کنند. انسان‌ها می‌توانند ناخن دربیاورند. لذا این عدم توانایی در جایگزین کردن اندام‌ها است که باعث پیری می‌شود. به علاوه برخی ضعف‌ها و مشکلات نتایج برخی مسائل ژنتیک هستند. همچنین تفاوت‌هایی در طول عمر گونه‌های مشابهی از جانوارن مشاهده شده است.
در پایان می‌توان گفت نظریه "فرسوده شدن و از بین رفتن" پاسخ کامل و بدون نقصی به این سوال که چرا پیر می‌شویم ، نمی‌دهد. هرچند این نظریه ممکن است در بعضی موارد صحیح باشد، کلا نمی‌توان آن را ثابت شده دانست.