پرسش های کودکان و نحوه پاسخگویی به آنها

عوامل بسياري سبب نوشتن اين کتاب شده اند و اولين آن ها اين بوده است که به بچه ها بايد حقيقت را گفت، همان مسأله اي که هميشه معضل والدين بوده است.
هنگامي که با يک سؤال حساس فرزند خود مواجه مي شويد، در وهله ي نخست مي خواهيد پاسخ درستي به آن بدهيد، اما بعد احساس مي کنيد کودک هنوز آماده ي شنيدن چنين جزئياتي نيست.
به هر صورت در هر دو مورد حق با شماست؛ اما بهتر است به جاي ناپسند شمردن آن سؤال يا طفره رفتن از پاسخگويي به آن، سومين راه يعني گفتن آن مقدار از حقيقت را که فرزند شما قادر است درک کنيد برگزينيد.
کودکان به طور ذاتي کنجکاوند و از زماني که بتوانند سؤال بسازند (حدود دو سالگي) با پرسيدن کلمات استفهمامي چرا، چه چيز، کجا، و چگونه به بمباران پدر و مادر خود ادامه خواهند داد. بايد دانست که پاسخگويي به پرسش هايي نظير "ماشين چگونه کار مي کند؟" در مقايسه با پرسش هايي نظير "من از کجا آمده ام؟" بسيار متفاوت است. در چنين شرايطي، بر اساس حقايق و واقعيت هاي ساده شروع به رساندن مفاهيم حقيقي کنيد و زماني که فرزند شما بزرگ تر شد، اطلاعات پيچيده تر را براي او توجيه کنيد.
به عنوان مثال، عده ي کمي از کودکان مي توانند تا قبل از هشت سالگي با سازوکارهاي جنسيتي رو به رو شوند، عده اي از آنان در برخورد با اين مسائل به حد کافي بالغ شده اند و تعداد کمي نيز براي مواجهه با اين گونه مسائل کم سن و سال هستند. اما اين مسأله که به فرزند خود توضيحات پيچيده و فيلسوفانه تحميل کنيد، در صورتي که با شيوه هاي ساده تر هم مي توان رضايت او را جلب کرد، بسيار گيج کننده است. بايد بدانيد هنگامي که کودک از لحاظ فکري و احساسي آماده ي دريافت اطلاعات است ديگر هيج جاي نگراني براي دادن اين اطلاعات وجود ندارد. در نظر داشته باشيد که فرزند شما ناگزير از دانستن است و مشتاق روشن شدن رموز و ابهامات.
حال اين پرسش مطرح مي شود که در صورت نياز فرزند شما به اطلاعات، کمک، يا پند و اندرز و مشورت، مي خواهيد وي به چه کس ديگري غير از شما متوسل شود؟ پدر و مادر هنگامي که فرزند خود را نوجواني خويشتن نگر، ساکت و منزوي مي بينند،انگشت حيرت به دهان مي گزند. در حالي که بعضي از تغييرات در خلق و خوي نوجوانان اجتناب ناپذير است.
کودکاني که پرسش هاي زود هنگام آنان ناديده گرفته مي شود يا پاسخ درستي به آنان داده نمي شود، به احتمال زياد هنگامي که با پرسش هايي پيچيده تر مواجه مي شوند، آن ها را با پدر و مادر خود در ميان نمي گذارند.
سعي کنيد به هر يک از پرسش هاي کودک همچون فرصتي براي تدريس بنگريد؛ البته نه آموزش رسمي بلکه همان نوعي از تدريس که هر پدر يا مادري مي تواند به خوبي از آن شيوه براي آموختن درس هايي از قبيل مهرباني، بردباري، انصاف و سخاوت به فرزند خود تا قبل از اين که به مدرسه برود، استفاده کند.
ما مي توانيم کودک را از همان دوران خردسالي اجتماعي بار آوريم ...هر گاه به چشمان فرزند خود مستقيم و با جديت بنگريد و صميمانه با او صحبت کنيد و پاسخ صادقانه به او بدهيد، با اين کار با او عهد و پيمان مي بنديد و اين پيمان ها مي توانند ابدي شوند.
متن کتاب "پرسش های کودکان و نحوه پاسخگویی به آنها"