17 شهریور 1388 / 18 رمضان 1430 / 8 سپتامبر 2009
17 شهریور 1388 / 18 رمضان 1430 / 8 سپتامبر 2009
17 شهریور 1388 / 18 رمضان 1430 / 8 سپتامبر 2009 |
|
|
ابوالقاسم پاينده نويسنده و مترجم تواناي ايران درگذشت. پاينده روزنامه نگاري را بعد ازمسافرت به تهران آغازكرد و پس ازمدتي به تأليف و ترجمه پرداخت. وي هفته نامه صبا را درسال1321هجري شمسي منتشر كرد و دراين هفته نامه تسلط خود را برزبان و ادبيات فارسي و دانش خود را درزمينه ادبيات فارسي آشكار كرد. ترجمه كلمات قصارحضرت محمد(ص)؛وترجمه متن كامل تاريخ طبري از جمله آثار پاينده بشمار مي رود. |
|
با آغاز جنگ جهاني دوم، ايران بي طرفي خود را اعلام كرد و وارد جنگ نشد. اين عمل ايران با واكنش تند دولتهاي متفق مواجه گرديد و به سرنگوني رضاخان و تبعيد او انجاميد. پس از روي كار آمدن محمدرضا پهلوي، متفقين، ايران را تحت فشار قرار داده كه عليه آلمان اعلان جنگ دهد. بنابراين، كشور اشغال شده ايران، طبق نظر و خواست متفقين بايد وارد جنگ ميشد و به دول متفق ملحق ميگشت. از اين رو در بامداد هفدهم شهريور 1322 ش (9 سپتامبر 1943 م) فرمان اعلام حالت مخاصمه بين دولت ايران و دولت آلمان صادر گرديد. با اعلان جنگ ايران عليه آلمان، دولت ايران به اعلاميه ملل متحد ملحق گرديد. براساس اين اعلاميه دولتهاي متحد متعهد شدند كه با استفاده از همه وسايل و منابع اقتصادي و نظامي خود، جنگ را تا پيروزي نهايي ادامه دهند. ايران تا پايان جنگ و مدتي پس از آن نيز در اشغال قواي روس و انگليس بود و در طول مدت حضور استعماري آنان در كشور، خسارات و صدمات فراواني به ايران وارد شد. |
|
پس از آن كه چندين موشك "كرم ابريشم" به كويت اصابت كرد و دولت كويت در 13 شهريور 1366 ايران را متهم به شليك آنها نمود، مقامات ايران مسؤوليت پرتاب موشكها را تكذيب كردند. در اين ميان دولت بعث عراق كه پيوسته براي ضربه زدن بيشتر به ايران و وادار كردن آن به پذيرش آتشبس در انتظار بهانه بود، با تكيه بر برتري هوايي خود در آسمان ايران و به بهانه دفاع از خاك كويت، در 17 شهريور 1366 ش، بيش از دوازده هدف را كه شامل شهرها، تأسيسات نفتي ايران و نفتكشها در خليج فارس بود، بمباران كرد و آن را در اعلاميه خود، روز انتقام ناميد. به دنبال اين حملهها، موشكي از طرف ايران به سوي كويت پرتاب شد و به كشتي كويتي كه پرچم آمريكا روي آن نصب بود اصابت كرد و آسيب ديد. |
|
|
|
آيتاللَّه سيدمصطفي كاشاني فرزند حاج سيدحسين، در كاشان ديده به جهان گشود و در اصفهان و نجف اشرف به مدارج علمي و مرجعيت شيعيان دست يافت. وي از اكابر قرن چهاردهم هجري است كه سالها در تهران عهده دار رياست علميه و داراي مرجعيت عمومي بود. تمامي اوقات آيتاللَّه كاشاني در تأييد دين مبين اسلام و دادرسي مسلمين و اِعمال وظايف امر به معروف و نهي ازمنكر و اعلاي كلمه حق و انجام وظايف علمي از قبيل تدريس و تاليف صرف گرديد. او علوم مختلف را ابتدا نزد پدر خود آموخت و پس از وفات وي به اصفهان رفت. سپس به نجف اشرف مهاجرت نمود و در آنجا، حوزهي درس او، مرجع استفادهي افاضل گرديد. اين عالم فرزانه علاوه بر علم، در محاسن اخلاق بينظير و داراي قريحهي شعري بود و ديواني در مناقب و مراثي حضرات معصومين دارد. همچنين كتبي از قبيل تفسير مختصر قرآن مجيد، حاشيهي ارشاد علامه، حاشيهي شرايع و قاعدهي لاضرر و... از ايشان برجاي مانده است. ايشان در شب نوزدهم ماه مبارك رمضان 1337 ق در كاظمين وفات يافت و در جوار حضرت امام موسي بن جعفر(ع) مدفون شد. |
|
دومين بمب اتمي بدستور ترومن ريس جمهور وقت امريكابر فراز بندر ناكازاكي منفجر شد . اين اقدام جنايتكارانه استكبار جهاني به منظور شكست فطعي ژاپن در جنگ جهاني دومانجام گرفت . به گزارش خبر گزاريها . تالفات ناشي از اين انفجار د رهمان لحظات اول 80000 تن بود وبا گسترش زمان بر شمار آنها افزوده مي شد. گفتني است كه نخستين بمب اتمي در 6 اوت همين سال برفراز شهر هيروشيما ژاپن منفجر شده بود . |
|
هرمان هرسه داستانسرا و نويسنده نامدارآلماني بدورد حيات گفت . او در ورتمبرگ آلمان بدنيا آمد و چون والدينش جزو مبلغان مسيحي در هند بودند او زندگي در طبيعت هند و آشنايي با تمدن و فرهنگ چين و هند را تجربه كرد و بعدها نيز اين شيفتگي و علاقه فراوان به فرهنگ وتمدن چين وهند در آثارش بسيار موثر افتاد. هسه در سن 22 سالكي نخستين اثرش را كه دفتر شعري بنام آوازهاي رمانيتك بود منتشر كرد . سپس نخستين رمان خود را نوشت كه پيتر كامنتسيد نام دارد . اما مهمترين آثار هرمان هسه گرگ استپ ها و بازي با مرواريد شيشه اي است . |
|
نخستين ساكنان كانادا، اسكيموها و اقوامي بودند كه ازشرق آسيا و از طريق تنگه برينگ به اين سرزمين وارد شدند. در بين سدههاي هفدهم تا نوزدهم ميلادي، انگليسيها و فرانسويها، سرزمين كانادا را مستعمره خود ساختند و نواحي مختلف آن، چندين بار ميان آنان دست به دست گشت. در نهايت در جريان كنفرانس صلح پاريس در سال 1763م، جنگهاي دنبالهدار و طولاني ميان انگليس و فرانسه پايان يافت و سرزمين كانادا به طور رسمي تحت حمايت انگليس قرار گرفت. اما كشمكش ميان كانادايىهاي فرانسويالاصل و انگليسيهاي ساكن كانادا مدتها ادامه داشت. با وجود اعلام استقلال كانادا در سال 1867م، اين كشور از نظر نظامي سياسي، تابع انگليس است و داراي حكومت فرمانداري كل ميباشد كه فرماندار آن، نماينده ملكه انگليس در كانادا به شمار ميرود. به بياني ديگر، كانادا از كشورهاي وابسته به انگلستان است و ملكه انگليس، رئيس كشور به شمار ميآيد. با وجود اين، رياست ملكه انگليس بر كشور كانادا، مانند مقام و موقعيت او در خود انگلستان جنبه تشريفاتي دارد و دولت كانادا كه منتخب پارلمان اين كشور است از قدرت و اختيارات كامل در اداره امور كشور، اعم از سياست داخلي يا خارجي برخوردار است. (ر.ك: 1 ژوئيه) |
شهر لنينگراد كه تا قبل از انقلاب كمونيستي، سن پِتِرزبورگ و پتروگراد خوانده ميشد، در شمالِ غربي شوروي سابق قرار دارد و از سال 1712م تا زمان فروپاشي نظام تزاري و تشكيل اتحاد جماهير شوروي، پايتخت آن كشور بود. با حمله نيروهاي آلماني به شوروي در جريان جنگ جهاني دوم، در ابتداي امر پيروزيهاي بزرگي نصيب نيروهاي آلمان نازي گرديد و با تصرف شهر شلوسْلبِرْگْ در شرق لنينگراد، اين شهر در 8 سپتامبر 1941م به طور كامل به محاصره در آمد. محاصره شهر لنينگراد كه سه ماه پس از حمله به خاك شوروي صورت گرفت، عليرغم پيشبيني هيتلر و فرماندهانش، به سقوط آن منجر نگرديد و مردم اين شهر تا پايان شكست حلقه محاصره در ژانويه 1942 به مقاومت ادامه دادند. در مدت محاصره نظامي لنينگراد، مردم از كمترين امكانات برخوردار بودند و تنها مقداري آذوقه، از راه ايران به وسيله هواپيما به آنها ميرسيد. به همين دليل نزديك به يك ميليون غير نظامي در جريان محاصره اين شهر كشته شدند. سرانجام در پي ضربات ارتش شوروي به نيروهاي آلمان و نيز سرماي شديد هوا در شوروي، ارتش آلمان مجبور به عقبنشيني از اطراف لنينگراد شد. |
با پايان يافتن جنگ جهاني دوم و تسليم ژاپن به متفقين، اين كشور به اشغال قواي امريكا درآمد. اين وضعيت در سالهاي بعد نيز ادامه داشت تا اين كه كنفرانس چهار روزهاي در سانفرانسيسكوي امريكا با حضور 49 كشور برگزار گرديد و در جريان اين كنفرانس، پيمان صلح با ژاپن در هشتم سپتامبر 1951م به امضا رسيد. بر اساس اين قرارداد، ژاپن تمام متعلقات و متصرفات ماوراء بحار خود را از دست داد اما در عين حال از پرداخت غرامت معاف شد. همچنين به موجب اين پيمان، ژاپن درسال 1952م، حاكميت دوباره خود را به دست آورد، هرچند برخي از نواحي كشور در اشغال نيروهاي نظامي امريكا باقي ماند. در كنار پيمان سانفرانسيسكو، ژاپن و امريكا در همين روز در مورد يك پيمان امنيتي به توافق رسيدند كه بر اساس آن ايالات متحده اجازه مييافت تا براي مدتِ نامحدودي، سربازانِ خود را در خاك ژاپن مستقر سازد. اين مسئله به ويژه در دو دهه پاياني قرن بيستم اعتراضات گسترده مردم ژاپن را در پي داشته است. |
سازمان پيمان آسياي جنوب شرقي موسوم به سيتو، سازماني است كه به موجب پيمان دفاعي جمعي آسياي جنوب شرقي به وجود آمد. اين پيمان در هشتم سپتامبر سال 1954م توسط نمايندگان استراليا، امريكا، فرانسه، انگلستان، زلاند نو، پاكستان، فيليپين و تايلند به امضا رسيد و مقر آن در بانكوك پايتخت تايلند قرار داشت. هرچند پيمان سيتو، همانند پيمان سنتو در خاورميانه، ظاهري دفاعي و نظامي داشت اما در واقع در راستاي جلوگيري از گسترش نفوذ كمونيسم در آسياي جنوب شرقي منعقد گرديد. براساس پيمان سيتو، هشت دولت امضا كننده، موافقت كرده بودند كه در موارد تجاوز خارجي يا خرابكاري داخلي، دست به اقدام جمعي بزنند. اين اعضا همچنين موافقت كردند كه همكاري اقتصادي نيز داشته باشند، هرچند تكيه اصلي بر روي مقررات نظامي و ضد كمونيستي پيمان بود تا جنبه اقتصادي آن. پيمان سيتو در طول عمر خود از كارآيى لازم برخوردار نبود و مشكلات موجود در آن، اعضا را به خروج از پيمان واداشت به طوري كه در سال 1965م، پاكستان به دليل عدم حمايت اعضاي سيتو از اين كشور در مقابل هند، از اين پيمان خارج شد. همچنين پس از سرنگوني رژيم دست نشانده ويتنام جنوبي در سال 1975، اين سازمان عملاً كارآيي خود را از دست داد و در نهايت در 30 ژوئن 1977م منحل گرديد. |
|
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}