مقدمه:

صحیفه سجادیه، گوهری گرانبها در میراث معنوی شیعه است که توسط امام زین ‌العابدین (علیه السلام) به عنوان راهنمایی جامع برای سلوک و ارتباط با خداوند متعال نگاشته شده است. 

این مجموعه دعایی، نه تنها بیانگر نیایش و درخواست، بلکه سرشار از آموزه‌های عمیق دینی، فلسفی و اخلاقی است. 

فراز "وَ یَا مَنْ بَعُدَ عَوْنُهُ عَنِ الظَّالِمِینَ" (ای آن‌که مددکاری‌اش از ستمگران دور است!) از دعای چهاردهم صحیفه سجادیه، به ظرافت و دقت، مسأله عدالت الهی و نقش اراده و یاری خداوند در مبارزه با ظلم را تبیین می‌کند. 

این فراز از این دعای شریف، نه یک شکایت از ناتوانی یا بی‌توجهی خداوند، بلکه تصریحی است بر قانونمندی جهان و قطع ارتباط یاری الهی با کسانی که آگاهانه و عامدانه در مسیر ظلم و ستم گام برمی‌دارند. 

در این تحلیل، با استناد به آیات قرآن کریم، به شرح و تحلیل جایگاه عدالت در آموزه‌های دینی و ارتباط آن با اراده الهی می‌پردازیم.
 

متن و ترجمه فراز دعا:

(۴) وَ یَا مَنْ بَعُدَ عَوْنُهُ عَنِ الظَّالِمِینَ
و ای آن‌که مددکاری‌اش از ستمگران دور است!
 

شرح و تحلیل فراز دعا:

فراز "وَ یَا مَنْ بَعُدَ عَوْنُهُ عَنِ الظَّالِمِینَ" با لحنی حکیمانه و مؤثر، یک حقیقت بنیادین را یادآوری می‌کند: خداوند، هرگز یاور ستمگران نیست. 

این جمله، صرفا یک عبارت ادبی نیست، بلکه ریشه در آموزه‌های عمیق دینی و قرآنی دارد. کلمه " بَعُدَ" در اینجا به معنای دور بودن و عدم ارتباط است و نشان می‌دهد که یاری الهی، از ستمگران سلب شده و به هیچ وجه شامل حال آنها نمی‌شود. این سلبِ یاری، نه به معنای ناتوانی خداوند، بلکه به دلیل انتخاب خود ستمگران و قرار گرفتن آنها در مسیر مخالف اراده الهی است.
 

استنادات قرآنی:

قرآن کریم، بارها به این حقیقت اشاره دارد که خداوند، یاور مؤمنان و مخالف ظالمان است. در ادامه به برخی از آیات مرتبط با این فراز اشاره می‌شود:

* آیه ۱۶۰ سوره آل عمران:
«إِنْ یَنصُرْکُمُ اللّهُ فَلا غَالِبَ لَکُمْ وَإِنْ یَخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»
«اگر خدا شما را یاری کند، هیچ کس بر شما غالب نخواهد شد؛ و اگر شما را خوار گرداند، کیست آن که پس از او شما را یاری کند؟ و البته مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند.»

توضیح: این آیه «یاری خدا» را معیار اصلی پیروزی و عزت می‌داند و صراحتاً اعلام می‌کند که اگر حمایت الهی قطع شود، هیچ فرد و قدرتی نمی‌تواند جای او را برای انسان پُر کند.

درواقع جمله «وای آن‌که یاری‌اش از ستمگران دور است» در این فراز دعا، بازتاب مستقیم همین معناست: ستمگر از همان امداد الهی محروم ‌است و اگر خداوند کسی را خذلان (واگذاری و ترک امداد) کند، هیچ نیرویی نمی‌تواند پشتوانه و یاور او شود.

این آیه افزون بر هشدار به ظالمان (که تصور می‌کنند با تکیه بر قدرت خود موفق می‌شوند)، تسلی مهمی برای مظلومان هم است؛ زیرا آنان را دعوت می‌کند که در تمام تنگناها فقط به خدا تکیه کنند و از نبود حمایت ظاهری انسان‌ها، ناامید نشوند.

* آیه ۱۹ سوره جاثیه:
«إِنَّهُمْ لَنْ یُغْنُوا عَنکَ مِنَ اللَّهِ شَیْئًا وَإِنَّ الظَّالِمِینَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِیُّ الْمُتَّقِینَ»
«بی‌گمان آنان هرگز در برابر خداوند برای تو کاری از پیش نخواهند برد، و قطعا ستمکاران دوستان هم‌اند و خدا ولی پرهیزگاران است.»

توضیح: این آیه با ظرافت، واقعیت وابستگی ظالمان را به یکدیگر بیان می‌کند: ستمگران، وقتی از حمایت الهی محروم می‌شوند، ناچارا به سمت یکدیگر روی می‌آورند.

اما این اتحاد، اتحاد ضعف و ناتوانی است؛ چرا که خداوند، «ولی» (سرپرست و یاور حقیقی) فقط تقواپیشگان است، نه ستمگران.

جمله «بعُدَ عَوْنُهُ عَنِ الظَّالِمِینَ» نیز دقیقاً بر همین جدایی و محرومیت تاکید دارد: نه تنها خدا ظالمان را یاری نمی‌کند، حتی پیوند میان آنان، راهی به پیروزی و آرامش برایشان باز نمی‌کند.

این آیه پیامد اجتماعی مهمی هم دارد: ظالمان، بیرون از دایره ولایت الهی قرار دارند و روابطشان، برخلاف رابطه اهل تقوا با خدا، عاری از استواری و معنویت است.

* آیه ۱۲۹ سوره انعام:
«وَکَذَلِکَ نُوَلِّی بَعْضَ الظَّالِمِینَ بَعْضًا بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ»
«و این چنین برخی از ستمکاران را به سبب آنچه همواره مرتکب می‌شدند، به بعضی دیگر می‌گماریم (واگذار می‌کنیم).»

توضیح: این آیه یکی از پیش‌بینی‌های هولناک قرآن درباره سرنوشت جامعه ظالمان است: ستمگران، به دلیل اعمال خباثت‌آمیزشان، نه تنها از یاری الهی محروم می‌شوند، بلکه دچار اختلاف، سلطه و شکنجه متقابل میان خود می‌گردند.

سلب عنایت الهی، نه فقط به شکل ترک نصرت مستقیم، بلکه به صورت واگذاری ظالم به ظالم پدیدار می‌شود. نتیجه، همین است که فروپاشی درونی، بی‌پناهی واقعی، و حسرت، سرانجام جوامع و افراد ستمگر خواهد بود.

این آیه معنای عمیق «دور بودن یاری الهی» را کاملاً عینی می‌کند: خدا ظالمان را که خود او را رها کرده‌اند، به حال خود گذاشته و نتیجه، هلاکت از سمت هم‌سنخان ظلم است.
 

جمع‌بندی و نکات تکمیلی: 

این فراز از دعای چهاردهم صحیفه سجادیه، یک بیان حکیمانه و قرآنی است که به ما یادآوری می‌کند: خداوند، یاور ستمگران نیست و این عدم یاری، ناشی از انتخاب خود آنها و قرار گرفتن در مسیر مخالف اراده الهی است. این حقیقت، نه یک شکایت، بلکه یک قانونمندی جهان است که بر اساس آن، عدالت و حق‌طلبی همواره مورد تأیید و یاری خداوند قرار می‌گیرد.

شرح و تحلیل فراز «وَ یَا مَنْ بَعُدَ عَوْنُهُ عَنِ الظَّالِمِینَ» از دعای چهاردهم صحیفه سجادیه، ما را به قلب یکی از جاودان‌ترین آموزه‌های الهی و اخلاقی اسلام سوق می‌دهد: امداد و یاری خداوند، اختصاص به اهل حق و تقوا دارد و از ستمگران و مسیر ظلم کاملاً دور و منفصل است.
 
پیام‌های کلیدی:
* امداد الهی پیرو عدالت و تقوا است، نه قدرت و ظاهر: این فراز به‌وضوح اعلام می‌دارد که بنا به سنت الهی، قدرت، عزت و پیروزی نه محصول تدبیر و اتحاد ظالمان، بلکه نتیجه همراهی با ارزش‌های الهی و عدالت است. هیچ ستمگری به یاری و پشتیبانی خداوند دست نمی‌یابد، حتی اگر به ظاهر به قدرت و یاران فراوان تکیه کند. قرآن نیز در آیات متعددی (آل عمران: 160، جاثیه: 19، انعام: 129) به همین اصل اشاره و بر آن تأکید دارد.

* محرومیت ظالمان از عنایت الهی، نتیجه انتخاب و رفتار خودشان است: سلب یاری خدا، نه نشانه کمبود قدرت الهی، بلکه عکس‌العمل طبیعی به طغیان، عناد و ظلم است. ظالمان با خروج آگاهانه از مسیر عدالت و اراده الهی، خود را از دایره نصرت و امان الهی خارج می‌کنند. این محرومیت، هم هویتی کیفرگونه و هم هشداری برای همه انسان‌هاست.

* پیوند و اتحاد ظالمان، اتحاد نااستوار و بی‌ثمر است: قرآن تأکید می‌کند که ظالمان، فقط می‌توانند به یکدیگر تکیه کنند، اما این وابستگی، در نهایت به فروپاشی و هلاکت ختم می‌شود (جاثیه 19، انعام 129)؛ محبت و عنایت الهی، فقط نصیب اهل تقوا و پرهیزکاران است.

* سنت الهی در واگذاری ظالمان به یکدیگر: نه ‌تنها یاری خدا شامل حال ستمگران نمی‌شود، بلکه آن‌ها به جامعه و افراد مشابه خود واگذار می‌شوند و نتیجه آن، درگیری، سلطه متقابل و سقوط جمعی است. این مکانیسم، سنتی هشداردهنده و بازدارنده در جامعه انسانی است و جلوه‌ دیگری از عدالت و حکمت الهی را منعکس می‌سازد.

* دعوت به توکل و امیدواری برای مظلومان: در مقابل، این آموزه قرآنی و دعایی نه فقط هشدار به ظالمان، بلکه دعوت قاطع به مظلومان است که هیچ‌گاه دل به حمایت‌های ظاهری نبندند و فقط به نصرت و یاری خداوند امید داشته باشند؛ زیرا تنها تکیه‌گاه حقیقی و نجات‌بخش، خدای سبحان است.
 
نتیجه نهایی:
فراز چهارم دعای چهاردهم و ریشه‌های قرآنی آن، تصویری شفاف از عدالت مطلق و سنت تغییرناپذیر الهی ارائه می‌دهد: هیچ ستمگری، هرچند بر تخت قدرت یا در جمع یارانش نشسته باشد، پشتیبان و یاور الهی ندارد.

این حقیقت، پیام آشکار این دعا و قرآن است: هرگاه انسان از مسیر عدل و هدایت فاصله بگیرد، به همان اندازه از فیض امداد و حمایت الهی محروم می‌گردد و چه بسا همین بی‌پناهی، عامل اصلی فروپاشی ظالمان و جوامع ستمگر خواهد بود.

آموزه این فراز، هم هشداری صریح به اهل ظلم، و هم آرامشی ژرف برای دل‌های دادخواه است؛ زیرا می‌دانند که پشتوانه‌ی حقیقی عدالت، خدای دادگستر و حکیم است، نه هیچ قدرت یا گروهی دیگر.
 
با توجه به این فراز، می‌توان نتیجه گرفت که:
* عدالت، یکی از مهم‌ترین آموزه‌های دین اسلام است و خداوند، همواره حامی مظلومان و مخالف ظالمان است.

* خدا هرگز با ظالم همراه نیست و ظالم اگر قدرتی می‌بیند، سرابی بیش نیست.

* ستمگران، با انتخاب مسیر ظلم، خود را از یاری الهی محروم می‌کنند و در نتیجه، به سرنوشتی شوم دچار می‌شوند.

* مؤمنان، باید در مسیر عدالت و حق‌طلبی گام بردارند تا از یاری و رحمت الهی بهره‌مند شوند.

* مظلوم اگر به خدا توکل کند، یاری او حتی در سخت‌ترین حالات می‌رسد.

* ظالمان در غیاب نصرت الهی، به یکدیگر پناه می‌برند اما این پناه، جز آسیب و شکست بیشتر برایشان به همراه ندارد.

* این فراز دعا، هشداری به تمام انسان‌ها است که از ظلم و ستم دوری کنند و در راه برقراری عدالت و صلح تلاش کنند.

در نتیجه، این فراز از دعای چهاردهم صحیفه سجادیه، نه تنها یک دعای زیبا و معنوی، بلکه یک درس آموزنده و الهام‌بخش برای تمام جوامع بشری است که در جستجوی عدالت، صلح و آرامش هستند.

نویسنده: سیدامیرحسین موسوی تبار
منبع: تحریریه راسخون
© استفاده از این مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است.