به خشم رفته‌ي ما گر به صلح باز آيد

شاعر : خواجوي کرماني

سعادت ابدي از درم فراز آيدبه خشم رفته‌ي ما گر به صلح باز آيد
اگر سواد کنم قصه‌ئي دراز آيدحکايت شب هجر و حديث طره دوست
رود بطرف لب جوي و در نماز آيدچو ياد قامت دلجوي او کند شمشاد
اگر بگوش وي آوازه حجاز آيدبرآيد از دل مشتاق کعبه ناله‌ي زار
اگر چنانک گداي در اياز آيدکجا بملک جهان سردر آورد محمود
رود بطالع سعد و سعيد باز آيدزهي سعادت آنکس که از پي مقصود
که پشه باز نيايد چو صيد باز آيدکي از هواي تو باز آيدم دل مجروح
ز مهر روي تو چون موم در گداز آيددلي که در خم زلفت فتاد اگر سنگست
ز سوز فارغ و از ساز بي نياز آيدچو عود هر که ز عشاق دم زند خواجو