البرهان المؤسس لتحقيق أن المتنجس لا ينجس


 





 
معرفی کتاب البرهان المؤسس لتحقيق أن المتنجس لا ينجس

معرفى اجمالى‌
 

«البرهان المؤسس لتحقيق أن المتنجس لا ينجس» اثر عبد الكريم موسوى جزايرى، از رساله‌هاى فقهى استدلالى در قرن 12 ق، به زبان عربى است كه نويسنده در آن ادله و مبانى قائلان به عدم سرايت نجاست از متنجس به اشياى ديگر را آورده و از آن دفاع كرده و پاسخ طرف‌داران نظريه سرايت را داده و دلايل آنها را رد كرده است.

انگيزه تأليف‌
 

هدف مؤلف دفاع استدلالى از فرعى فقهى و مبتلابه در آن زمان بوده و سعى مى‌كند به اختصار مبانى خود را محكم سازد.

ساختار‌
 

شيوه كلى نويسنده طرح استدلالى قائلان به سرايت و بيان پاسخ استدلالى فقهى آنهاست. در اين بررسى‌ها به ادله فقهى استناد شده و تقريرهاى مختصرى از نظريه طرف‌داران سرايت نجاست به اشياى ديگر تبيين شده است و به همان صورت پاسخ اين استدلال‌ها مطرح گرديده و در مرحله آخر با دقت و مستدل از نظريه عدم سرايت دفاع شده است.

گزارش محتوا‌
 

در ذكر دلايل معتقدان به سرايت نجاست از متنجس به چيزهاى پيرامونى، به روايت بزنطى از امام رضا( عليه السلام) و روايت سماعه از امام صادق( عليه السلام) استدلال شده است. اين روايات دلالت بر دور ريختن آب ظرفى دارند كه دست نجسى به آن خورده است. اين به آن معناست كه دست متنجس سبب نجاست آب شده است.
روايت ديگرى از ابو بصير كه امام صادق( عليه السلام) در باره شخص جنبى كه انگشتش را در ظرف آب كرده همين مفهوم را تأييد مى‌كند.
بنا بر اين اخبار و ادله روايى دلالت بر سرايت نجاست دارند و بخش‌هاى ديگر را هم نجس مى‌كنند اما نويسنده اين دلالت را مخدوش دانسته و معتقد است مصداق و مفهموم روايت‌ها به جاى ديگرى غير از مورد بحث بر مى‌گردد وى در پاسخ مى‌گويد كه اين روايات بر بقاى عين نجاست در دست حمل مى‌شوند زيرا واژه قذارت و نظافت اگر حقيقت شرعيه در آنها منتفى باشد بايد معناى عرفى و لغوى آنها را در نظر گرفت از نظر عرف و لغت زمانى حكم به قذارت دست مى‌شود كه عين نجاست باقى باشد.
نظافت و نزاهت نيز زمانى به كار مى‌روند كه عين نجاست از بين برود. در روايت ديگرى هم امام دستور به شستشوى لباس مى‌دهد كه در ظرف آب موشى مرده افتاده باشد استدلال شده كه اين امر دلالت دارد بر اين كه آب متنجس سبب نجاست آن شده است.
مؤلف پاسخ مى‌دهد كه از ظاهر روايت فهميده مى‌شود كه عين نجاست در آب وجود دارد.
استدلال ديگر قائلان به سرايت به روايت عمار از امام صادق( عليه السلام) است از آن روايت هم فهميده مى‌شود كه نماز بر بوريا، پيش از خشك شدن جايز نيست و مانع آن فقط سرايت نجاست از متنجس به بدن يا لباس نمازگزار است.
پاسخ مؤلف اين است كه اين خبر ظهور در نقيض مدعا دارد زيرا اصحاب بر وجوب طهارت محل سجده اجماع دارند وى ضمن تبيين اين پاسخ، اشكالات و استدلال‌هاى ديگر طرف‌داران سرايت را نقد كرده و پاسخ داده سپس به دفاع از نظريه عدم سرايت نجاست از متنجس به اشياى ديگر پرداخته و در اين زمينه ابتدا به اصالت طهارت استناد كرده است وى معتقد است براى اثبات عدم سرايت نيازى به ارائه دليل نيست زيرا دليلى بر وجوب تطهير وجود ندارد و اين اصل دلالت بر عدم وجوب مى‌كند اما در اخبار و روايات نويسنده به روايت حكم بن حكيم صيرفى كه از امام صادق( عليه السلام) تمسك كرده است.
راوى مى‌پرسد پس از ادرار آب نمى‌ريزم و رطوبتى از بول به دستم مى‌رسد و دستم را به ديوار يا خاك مى‌مالم سپس عرق مى‌كند و به بدن يا لباسم مى‌كشم امام جواب مى‌دهد اشكالى ندارد نويسنده نحوه استدلال به اين روايت و اشكالات را پاسخ گفته و معتقد است علاوه بر اين روايت، روايت عيص بن قاسم، صفوان، سماعه، موثقه اسامه، روايتى حسن از اسامه كاملا بر مقصود يعنى عدم سرايت نجاست دلالت دارد و آن را ثابت مى‌كند.
منبع:نرم افزار جامع فقه اهل بیت2
ارسال توسط کاربر محترم سایت :zolgadri