نمونه ای از پایگاه های برون مرزی اسرائیل در ایران (2)
از مخالفت تا موافقت
پس از عقد قرارداد الجزایر و فروکش کردن تنش بین ایران و عراق و مساعدتر شدن شرایط مرزی، اسرائیل تصمیم می گیرد که پایگاه های برون مرزی در ایران- مخصوصاً در جنوب- را مجدداً فعال کند.در سال 1354، سران سازمان اطلاعات اسرائیل تقاضای خود مبنی بر از سرگیری فعالیت پایگاه های برون مرزی و دیگر خواسته های خود را به ساواک ایران ابلاغ می کنند:
منظور: استحضار تیمسار ریاست ساواک و صدور اوامر.
پیشینه: برابر اظهار نظر نماینده سرویس زیتون در مذاکرات دوجانبه آتی که قرار است در تهران تشکیل گردد سرویس زیتون در نظر دارد سه مورد مشروحه زیر را مطرح نماید.
1- استفاده ی مجدد از شبکه اطلاعاتی شمال.
2- همکاری در زمینه نفوذ در اعراب از طریق اروپا.
3- استقرار مجدد نماینده دوستان زیتون در جنوب.
1- شبکه اطلاعاتی شمال
از سال 1346 شبکه هایی در شمال عراق جهت کسب اخبار داخلی عراق توسط عناصر بارزانی در سازمان های لشگری و کشوری عراق تشکیل و زیر نظر یکی از فرزندان بارزانی (مسعود) شروع به بهره برداری نموده بود که ضمن تماس نمایندگان مرکز و دوستان زیتون قرار شد با تأمین قسمتی از هزینه های این شبکه و تکمیل آن اطلاعات مکتسبه از شبکه تکثیر و در اختیار مرکز دوستان زیتون گذارده شود (که از سال گذشته یک نسخه در اختیار سرویس «الف» گذارده می شد).ضمن اینکه اخیراً بعلت توافق ایران و عراق فعالیت این شبکه ها نیز متوقف گردیده است. تجدید و برقراری ارتباط با مأموران مستلزم یک سلسله فعالیت هایی در داخل و خارج عراق و همچنین برآوردن توقعات بیش از حد اکراد خواهد بود زیرا فعلاً کلیه سوابق منهدم و فعالیت های کلی متوقف می باشد و معلوم نیست به وسعت گذشته بتوان شبکه ایجاد نمود که مانند گذشته قابل بهره برداری باشد. ضمناً نادیده نباید گرفت که علاقمندی دوستان زیتون به تجدید فعالیت این شبکه اصولاً ناشی از عدم رضایت آنان از سازش ایران و عراق می باشد و احیای این شبکه چه از طریق کشورهای اروپایی و همجوار عراق و چه از طریق ایران وسیله دوستان زیتون بالاخره به حساب ایران گذارده می شود و اثرات سوئی در روابط بین ایران و عراق خواهد داشت لذا در شرایط کنونی بهتر است در این زمینه اقدام نشود.
2- نفوذ در اعراب از طریق اروپا
نشان کردن هدفهائی در اروپا برای نفوذ در اعراب از نظر کلی قابل قبول است لیکن چون این اداره کل در کشورهای اروپایی فاقد رهبر عملیات می باشد چنانچه نفوذ در اعراب مقیم کشورهای اروپایی و کمونیست و غیرکمونیست و آمریکا مورد نظر باشد، لازمه اش اعزام تعدادی رهبر عملیات این اداره کل به کشورهای مورد نظر می باشد و یا به رهبران عملیات کل سوم در نمایندگیهای موجود در کشورهای اروپایی و آمریکا تعلیم داده شود که در هدفهای اداره کل دوم نیز فعالیت داشته و طرح تلاش جمع آوری در اختیار آنان گذارده شود لیکن همکاری با دوستان زیتون در این زمینه با رعایت همه ی جوانب حفاظتی و با توجه به تجارب گذشته به موقع اجرا گذارده شود.3- استقرار مجدد نماینده دوستان زیتون در جنوب
بعد از تشکیل و شروع فعالیتهای برون مرزی نماینده ای از دوستان زیتون در جنوب (آبادان) مستقر و در عملیات مشترک برون مرزی شرکت داشت ولی پس از تیره شدن روابط ایران و عراق و بسته شدن مرزهای طرفین عملیات عملاً قطع و نماینده دوستان از جنوب احضار گردید. اینک که روابط ایران و عراق اخیراً بهبود یافته نمایندگان دوستان زیتون تقاضا دارند که مجدداً نماینده خود را در جنوب مستقر نمایند با عطف توجه به اینکه استقرار نماینده دوستان زیتون در جنوب در ابتدا به علت استفاده از تجربیات دوستان در امور برون مرزی بوده و در حال حاضر تجربه کافی بدست آمده و از سوی دیگر چنانچه نماینده دوستان زیتون مجدداً در آبادان مستقر گردد صرفنظر از اینکه ممکن است اعمال و رفتار گذشته خود را از جمله تماس با یهودیان و اسرائیلی های مقیم آبادان دنبال نمایند احتمال دارد ادامه مجدد عملیات مشترک در جنوب با شگرد کاری که دوستان دارند اثرات نامطلوبی در روابط ایران و عراق داشته باشد. علیهذا اصلح است که در مورد استقرار مجدد نماینده دوستان زیتون در جنوب اقدامی به عمل نیاید.در صورت تصویب مقرر فرمایند در مذاکرات دوجانبه با سرویس زیتون موارد بالا مطرح و به مسایل مذکور فوق در مورد فعالیت شبکه شمال و استقرار مجدد نماینده زیتون در جنوب و همچنین همکاری در اروپا پاسخ مقتضی داده شود.
نصیری با توجه به نظریه و پیشنهاد مندرج در گزارش فوق، با تقاضای اسرائیل مبنی بر راه اندازی شبکه های برون مرزی مخالفت می کند و در کنار گزارش می نویسد:
شبکه اطلاعاتی شمال دیگر معنائی ندارد.
شبکه همکاری در جنوب هم به مصلحت نیست.
در مورد همکاری اطلاعاتی در اروپا باید طرحی تهیه شود ولی به نماینده سرویس زیتون چیزی گفته نشود تا ضمن مذاکرات دوجانبه بحث نمائیم.
ولی نه مخالفت نصیری از ته دل و بر اساس مصالح ملت است و نه اسرائیل به چنین مخالفت هایی توجه می کند.
رئیس جمع آوری سرویس اسرائیل به منظور مذاکره با مدیر کل اداره دوم ساواک به تهران عزیمت می کند؛ ولی به دستور نصیری، معاون اداره کل دوم باید با مأمور اسرائیلی مذاکره کند:
قبلاً قرار بود که آقای گورن رئیس جمع آوری سرویس اسرائیل با مدیرکل اداره دوم روز یکشنبه 54/4/22 ملاقات نماید. مراتب از عرض تیمسار ریاست معظم ساواک گذشت. پی نوشت فرمودند:
«آقای ناهید بجای آقای فرازیان ملاقات نمایند و بگویند که ایشان در مأموریت خارج از کشور می باشند.»
در مورخه 54/4/19؛ معاون اداره کل دوم ساواک با مأمور اسرائیل ملاقات و موارد اعلام شده را به اطلاع می رساند.
در گزارش اداره کل دوم که به ملاقات مذکور اختصاص دارد، آمده است:
منظور: استحضار تیمسار ارتشبد ریاست ساواک و صدور اوامر.
در اجرای اوامر تیمسار ریاست ساواک آقای ناهید معاون این اداره کل در ساعت 9 مورخه 54/4/19 با آقای «گورن» مدیر کل اداره جمع آوری و آقای بهار نماینده سرویس زیتون در ساختمان D ملاقات نمود و ضمن اظهار خوشوقتی از مسافرت و ملاقات معموله، به نامبردگان اظهار گردید که چون تیمسار فرازیان در مسافرت می باشند متأسفانه نتوانستند شما را ملاقات نمایند و بنابراین چنانچه مطالبی داشته باشند که می بایستی به اطلاع ایشان برسد می توانند به من اظهار نمایند.
آقای «گورن» در پاسخ با اشاره و تأکید به پیشنهاداتی که چندی قبل از طرف آقای بهار نماینده سرویس زیتون درباره گسترش فعالیت برای انجام عملیات مشترک در سرویس از طریق برون مرزی در نوار مرزی غرب و استقرار مجدد رهبر عملیات سرویس زیتون در جنوب (آبادان) عنوان گردیده بود و مراتب قبلاً به شرح صفحه مقابل از عرض تیمسار ریاست ساواک گذشته است اظهار داشت که چون موقعیت سوریه و لیبی هر روز در منطقه حساس تر می شود سرویس زیتون آمادگی دارد که با نشان دادن منابع مفید مشترکاً عملیاتی را برای جمع آوری اخبار در دو کشور نامبرده فوق به موقع اجرا گذارد و همچنین پیشنهاد و وعده نمود که از طریق سرویس زیتون اسامی چند نفر از افراد فلسطینی مقیم کویت و قطر را که به نحوی از انحاء در گذشته با سرویس زیتون همکاری داشته اند در اختیار ساواک قرار دهند که بر مبنای طرح همکاری مشترک در آینده مورد استفاده قرار می گیرند. و در پایان آقای «گورن» اضافه نمود که سرویس زیتون آمادگی دارد در زمینه ی تأمین پاره ای از وسایل فنی از قبیل بیسیم و مرکب نامرئی که فعالیت پنهانی را تسهیل می نماید همکاریهای لازم را با ساواک بنماید که بر مبنای اوامر قبلی تیمسار ریاست ساواک که مقرر فرموده بودند:
1- شبکه اطلاعاتی شمال دیگر معنی ندارد.
2- شبکه و همکاری در جنوب هم به مصلحت نیست.
در موارد فوق الذکر بنامبرده بنحو مقتضی پاسخ لازم داده شد و در مورد شروع عملیات مشترک در دو کشور لیبی و سوریه نیز پاسخ داده شد که در حال حاضر ساواک در کشور لیبی و سوریه برای انجام فعالیتهای پنهانی امکاناتی ندارد و در مورد افرادیکه در مناطق خلیج فارس مستقر می باشند با آنکه منطقه خلیج فارس و امارات مربوطه در چهارچوب همکاری مشترک (طرح کریستال) قرار ندارند معذالک چنانچه صورت اسامی و امکانات و مقدورات هر یک از عوامل سرویس زیتون در مناطق مختلف خلیج فارس در اختیار قرار گیرد پس از انجام تحقیق لازم چنانچه امکان فراهم ساختن تسهیلات از نظر ارتباط مقدور باشد بررسیهای لازم صورت خواهد گرفت.
در مورد همکاری در زمینه کمکهای فنی و پشتیبانی عملیاتی نیز پاسخ داده شد که آقای بهار می توانند ضمن تماس با اداره کل پنجم در این زمینه مذاکره و نظرات اداره کل مربوطه را استعلام نمایند. در پایان آقای گورن اظهار داشت که در مورد هر یک از پیشنهادات فوق الذکر و همچنین صورت اسامی عناصر همکاری کننده با سرویس زیتون در منطقه خلیج فارس از طرف نماینده ی سرویس مذکور در تهران متعاقباً یادداشت کتبی در اختیار اداره کل دوم قرار داده خواهد شد. (1)
نصیری نیز که بدون هماهنگی با شاه، هیچ عملی انجام نمی داد؛ مراتب فوق را به اطلاع او می رساند. جالب آنکه محمدرضا با ادامه همکاری و راه اندازی مجدد شبکه های اطلاعاتی اسرائیل مخالفت می کند.
یادداشت نصیری در این مورد بسیار قابل توجه و گویای نکات پنهانی چندی است؛ از جمله:
1- سازمان اطلاعاتی اسرائیل با ساواک و رژیم ایران همکاری به مفهوم واقعی نداشت و فقط سعی می کرد از امکانات ایران در راستای اغراض خاص خود استفاده کند.
2- شخص شاه و مقامات رده بالای ساواک نیز از خلق و خوی ذاتی اسرائیلی ها مطلع بودند.
حال براستی باید پرسید با چنین آگاهی و اطلاعی چه عاملی موجب ادامه همکاری ایران با اسرائیل می شد؟ و یا چرا کسی در دستگاه حاکمه شاه جرأت نداشت تا چنین اصل مشخص و محرزی را ابزار کرده و قاطعانه به اسرائیل «نه» بگوید؟
نصیری در یادداشت مزبور که تاریخ 4/3/[1354] ذیل سند فوق مندرج است می نویسد:
مراتب حضوری بعرض رسید مقرر فرمودند استفاده از منابعی که آنها دارند لیکن به علت مشکلات قادر به تماس و اداره نمودن آنها نیستند اشکال ندارد و استقبال هم بشود. مشروط براینکه در روابط خودشان صادق باشند و سعی نکنند از امکانات سرویس ایران برای اهداف خود استفاده کنند و این روابط را یک سرپوش برای تماس ها[ی] خود بگذارند و برای آنکه ما را راضی نگه دارند چند خبری هم بما بدهند. باید بدانند همکاری مشترک در جنوب و شمال عراق منتفی است.
ولی اسرائیل می داند که شاه و ایادی اش چیزی جز عروسک خیمه شب بازی نیستند و هرگز جرأت و توان مخالفت با تقاضای او را ندارند. لذا پس از گذشت چند ماه، مجدداً تقاضای خود را مطرح می کنند. اداره کل دوم نیز در گزارشی به منظور «استحضار تیمسار ریاست معظم ساواک و صدور اوامر عالی» می نویسد:
قبلاً سرویس زیتون پیشنهاد کرده بود که یک نفر رهبر عملیات از آن سرویس مجدداً در جنوب مستقر و بکار مشغول شود که مراتب طی گزارشی بعرض تیمسار ریاست معظم ساواک رسید. پی نوشت فرمودند «همکاری در جنوب به مصلحت نیست» [...] آقای ماهان در ملاقات اخیر خود نیز ضمن اشاره مجدد به امکانات موجود در جنوب برای فعالیت مشترک پیشنهاد نمود که یک نفر رهبر عملیات از سرویس زیتون در جنوب مستقر و به کار مشغول شود که به نامبرده پاسخ داده شد با توجه به روابط ایران و عراق و محدودیتهائی که هم اکنون وجود دارد استقرار رهبر عملیات از طرف آنان در جنوب به مصلحت نیست.
بررسی و نظریه:
در گذشته نیز مشکلاتی از نظر شناسایی کارمندان سرویس زیتون در منطقه وجود داشته و مسافرت نامبردگان به منظور شناسایی و بازدید از مرز از نظر حفاظتی خالی از اشکال نیست بنابراین در صورت تصویب مقرر فرمایند در ملاقات بعدی با نماینده ی سرویس مزبور به نحو مقتضی پاسخ داده شود که شناسایی و بازدید از منطقه توسط آنان به مصحلت نیست. (2)
در انتها نیز اداره کل دوم خواهان صدور دستور مناسب در این زمینه است:
در مورد پیشنهاد سرویس زیتون نسبت به استقرار یک نفر رهبر عملیات در جنوب [...] اوامر عالی را ابلاغ فرمایند.
نصیری نیز بدون توجه به دستورات قبلی خود، می نویسد:
طرح همکاری در مورد استقرار یکنفر رهبر عملیات در جنوب را بیاورید.
البته باید توجه داشت همان گونه که نصیری در قبل و به منظور پاسخ «رد» دادن با شاه هماهنگ کرده بود، مسلم است در پاسخ جدید نیز اوامر مافوق خود را اجرا کرده است. به عبارت دیگر تغییر موضع نصیری گویای تغییر موضع محمدرضا نسبت به اوامر اربابان اسرائیلی است.
مسیر وقایع پس از این به گونه ای دیگر تغییر می کند. حال مأموران ساواک خواهان و پی گیر راه اندازی عملیات برون مرزی و استقرار یک فرد اسرائیلی در جنوب می شوند. ولی سازمان اطلاعاتی اسرائیل از موضع قدرت برخورد می کند و به سادگی طرح خود را ارائه نمی دهد. حتی به منظور در هم شکستن روانی سران سلطنت شاهنشاهی؛ قبل از ارائه طرح، خواهان عرضه اطلاعات و امکانات ایران در این زمینه می شود.
گزارش ملاقات مورخه 54/10/25 ساواک با نماینده ی اسرائیل خواندنی است:
ابتدا در پیشنهادی که قبلاً از طریق آقای ماهان شده بود تا به عرض تیمسار ریاست معظم ساواک برسد مطرح و به ایشان گفته شد.
در مورد استقرار رهبر عملیات سرویس زیتون در جنوب مقرر فرمودند که طرح ارائه شود و از ایشان خواسته شد که طرح خود را در مورد استقرار رهبر عملیات در جنوب ارائه نمایند. آقای ماهان پاسخ داد که ما باید ابتدا از امکانات شما که قبلاً بحث شده مطلع شویم و سپس طرح خود را بدهیم و قرار شد پس از بررسی امکانات ما اعلام گردد.
نظریه و پیشنهاد: در صورت تصویب اجازه فرمایند که امکانات فعلی با توجه به محدودیت هایی که برای فعالیت وجود دارد بررسی و به اطلاع آقای ماهان [نماینده سرویس اسرائیل] برسد.
اداره کل دوم به منظور اجرای اوامر اسرائیلی ها در این زمینه نامه ای برای ریاست ساواک خوزستان ارسال می کند:
خواهشمند است دستور فرمائید نظریات آن ساواک را در مورد استقرار مجدد رهبر عملیات دوستان زیتون در آبادان و شروع همکاری مشترک با پایگاه برون مرزی آن ساواک و همچنین امکانات و محدودیتهای موجود در این زمینه را مشروحاً به مرکز اعلام دارند.
ساواک خوزستان نیز گزارشی بسیار خواندنی، کارشناسانه و قابل توجه، تهیه و به اداره کل دوم ارسال می کند:
درباره: استقرار رهبر عملیات دوستان در آبادان
عطف به 243/38319-54/11/1
موضوع استقرار مجدد رهبر عملیات برون مرزی دوستان زیتون در آبادان و شروع همکاری مشترک با پایگاه برون مرزی این ساواک با بررسی سوابق همکاری 12 ساله دوستان زیتون در خوزستان و نتایجی که در گذشته بدست آمده به شرح زیر اظهار نظر می گردد:
1- دوستان زیتون انتظار بهره کار منابع را داشته و به حفاظت آنها کمترین توجهی نمی نمودند و در نتیجه آخرالامر تعدادی منابع ایرانی و عراقی لو رفته و تعدادی نیز دستگیر و اعدام و تعدادی هم متواری و پناهنده شدند که هنوز از نظر تأمین مخارج خانواده آنها ساواک با مشکلاتی درگیر است.
2- بطور کلی عدم آشنایی رهبر عملیات برون مرزی دوستان بزبان فارسی و بعضاً عدم آگاهی از خصوصیات اخلاقی- طرز زندگی- آداب و سنن و تعصبات مذهبی منطقه ای ساکنان نوار مرزی باعث می گردد که اگر رهبر عملیات دوستان زیتون از ابتدای نشان کردن در جریان ماوقع قرار نگیرد به نامه پراکنی شکوه و شکایت نزد اولیای خود در مرکز می پردازد که در نتیجه باعث استفسار مراکز پایگاه و تعاطی مکاتبات و اتلاف وقت صحنه و ستاد می گردد و عاقبت هم مشخص می شود که ادعای آنها بی منطق است. و اگر در جریان قرار گیرند و در عملیات شرکت کنند ناخودآگاه چنان رفتار می کنند که نشانشده را یا بری از همکاری و یا بسیار متوقع و یا مطلع از فعالیت به نفع یک کشور بیگانه می نمایند. نمونه های متعددی وجود دارد که اکثر مأمورین و عوامل عملیات مشترک زمان گذشته از موضوع همکاری دو سرویس آگاه بوده اند و بعضی از شبکات [شبکه های] دستگیر شده در عراق به آن اشاره و اعتراف نموده اند که مرکز از ماوقع کاملاً مستحضر می باشد.
3- کسب استقلال عملیات برون مرزی و بی نیاز شدن به کمک دوستان در کار فعالیت های برون مرزی از بدو شروع عملیات برون مرزی مورد نظر اولیای محترم ساواک بوده و اوامر و دستورالعملهای مؤکدی در این زمینه صادر فرموده اند. در حال حاضر ساواک به آن بی نیازی دست یافته است. در نتیجه رهبر عملیات دوستان زیتون عملاً ضمن اینکه نمی تواند در پیشبرد کار مؤثر باشد بلکه بدلیل زیر (بند 6) مشکلی افزون خواهد ساخت.
4- در حال حاضر کادر برون مرزی فقط به عملیات غیر مشترک مشغول است و طبق برنامه های تنظیمی و روال کار ساواک به انجام وظیفه مشغول ولی در صورتیکه رهبر عملیات برون مرزی دوستان دوباره در محل مستقر گردد:
الف) برای شروع عملیات مشترک برونمرزی باید برنامه های شناسایی و نشان و دیگر اقدامات اولیه شروع گردد و در نتیجه رهبر عملیات با نماینده دوستان به منطقه برود. در عین حال رهبر عملیات برون مرزی ساواک باید شبکات [شبکه های] غیرمشترک موجود خود را نیز اداره نماید. در نتیجه ضمن اینکه روزانه ساعتها وقت اداری را در راه آشنا ساختن رهبر عملیات دوستان به منطقه از دست خواهد داد برای اداره ی عوامل غیرمشترک موجود و آتی با کمبود وقت و بهم ریختگی برنامه و دیگر مشکلات مواجه خواهد شد. مضافاً به اینکه چون به هیچ وجه نمی توان از عملیات غیر مشترک با وی صحبت نمود لذا دلیل قانع کننده ای برای صرف وقت در اداره را هم نمی توان برای وی موجه قلمداد کرد و در نتیجه وی چون سلف خود همچنان مشکوک باقی خواهد ماند و مسؤولین پایگاه را به بی اعتنایی- عدم میهمان نوازی و غیره متهم خواهد ساخت بنابراین چنانچه استقرار آنها باید عملی شود یک رهبر عملیات جداگانه ضروری است.
ب) در عملیات مشترک افرادیکه نشان میگردند لیست افراد در اختیار رهبر عملیات برون مرزی دوستان نیز قرار می گیرد و پس از شروع اقدامات اولیه تحقیق و تعیین صلاحیت بعضاً مشخص می شود که بعضی از آنها در خدمت سرویس های اطلاعاتی خودی قرار دارند.
پایگاه برون مرزی خودی نمی تواند به دوستان زیتون [بگوید] که مثلاً یکی از افراد نشان شده در خدمت سرویس اطلاعاتی سازمان دیگری است زیرا حفاظت اجازه نمی دهد و فرضاً به آنها هم موضوع اعلام گردد با شک و تردید قبول نموده و مقداری وقت خود را صرف این می کند که بفهمند آیا ساواک به آنها نارو زده یا نه و همین مسأله سبب جدایی بین این دو دستگاه که باید عملاً با حسن نیت با یکدیگر کار کنند می شود.
پ) بعضاً دوستان زیتون مایل بودند که زیرکانه و مخفیانه منابع پایگاه برون مرزی خودی را مستقیماً خود از طرق دیگری اداره نمایند که البته در این مورد مدرکی در دست نیست ولی عملاً این سوء ظن موجود است.
5- با توجه به توافقات سیاسی و مرزی بین دولتین ایران و عراق و تعهدات سیاسی ناشی از آن و تشدید مراقبت های نوار مرزی و هوشیاری دستگاه های ضداطلاعاتی حریف و صدور اوامر موکد در زمینه رعایت کامل حفاظت در جلوگیری از لو رفتن عوامل و دیگر کارهایی که به حسن نیت سیاسی دولت شاهنشاهی لطمه بزند.
- به نظر می رسد در حال حاضر برای در نظر گرفتن موارد بالا به هیچ وجه ریسک کردن در فعالیتهای مشترک برون مرزی و تشکیل شبکات [شبکه های] اطلاعاتی و گسترش آن به صلاح نباشد. زیرا دوستان زیتون به این مسأله اهمیتی نمی دهند و محتملاً دلشان بحال ما نسوخته و با اوضاع و احوالی که بهمین علت بعداً از نظر سیاسی بین ایران عراق روی خواهد دارد و عکس العمل اعراب روی ایران اعتنایی نخواهند نمود.
نتیجه اینکه با توجه به مقدار زیاد یهودی ایرانی که در آبادان وجود دارد و شناسایی دوستان زیتون روی آنها و اینکه اکثر این یهودی ها در بیشتر شئون مختلف اجتماعی و تجاری آبادان و خرمشهر نفوذ کامل دارند و سابقه امر نشان می دهد که رفت و آمدهای مشکوک و بی دلیل رهبران عملیات اعزامی دوستان در گذشته به نقاط پست و دورافتاده شهر احتمال تماس آنها را با این یهودیها و یا عوامل دیگری دور از برنامه همکاری مشترک و بطور کلی دید ساواک قابل قبول می سازد. با این اوصاف چنانچه مصلحت ایجاب می نماید و بعلاوه یهودیهای ایرانی به تماس رهبران عملیات زیتون اسرائیلوفیل نمی نمایند و دوستان زیتون نیز موارد اشاره شده در بالا را رعایت خواهند نمود استقرار آنها با رعایت شرایط فوق بسته به نظر آن اداره کل می باشد.(3)
در حالی که برخی مقامات در رده پایین تر ساواک با نمایندگی سرویس اطلاعاتی اسرائیل در حال گفتگو و بررسی پیرامون راه اندازی مجدد عملیات برون مرزی و استقرار یک نفر اسرائیلی در جنوب بودند، در رده های بالاتر ساواک و سازمان اطلاعاتی اسرائیل نیز گفتگوهایی صورت می گرفت. در همین راستا معاون سرویس اطلاعاتی اسرائیل با نصیری گفتگو و پیشنهاد مزبور را تکرار کرده و مورد تأکید قرار می دهد.
در گزارش اداره کل دوم ساواک در اشاره به این مذاکره و تحرکات دیگر از قبیل سفر به آبادان آمده است:
چندی قبل آقای ماهان نماینده سرویس زیتون در تهران اظهار داشتند که آقای ادمونی معاون سرویس زیتون بحضور تیمسار ریاست ساواک شرفیاب و پیشنهاد نموده است که عملیات مشترک برون مرزی در جنوب (آبادان) مجدداً شروع گردد و تیمسار ریاست ساواک به آقای ادمونی فرموده اند که در این مورد به مدیر کل اداره دوم دستور خواهم داد. در این مسافرت آقای ماهان در حضور رئیس اداره برونمرزی و رئیس بخش برون مرزی ساواک خوزستان موضوع شروع مجدد عملیات مشترک را در خوزستان مطرح و متعاقباً نامه ای که اصل و ترجمه آن به شرح پیوست تقدیمی مقابل از عرض می گذرد به این اداره کل ارسال و تقاضا نموده است که آقای صادقی (نام مستعار رهبر عملیات سابق دوستان زیتون در آبادان) برای انجام بررسی به ایران مسافرت نماید.
بررسی، نظریه و پیشنهاد:
همانطور که استحضار دارند چندی قبل گزارشی در مورد استفاده مجدد از شبکه اطلاعاتی شمال و استقرار مجدد رهبر عملیات دوستان زیتون در جنوب که مورد درخواست دوستان زیتون بود (پیوست قدیمی الف) به عرض تیمسار ریاست ساواک رسید پی نوشت فرمودند: شبکه اطلاعاتی شمال دیگر معنایی ندارد و شبکه و همکاری در جنوب هم به مصلحت نیست. با عطف توجه به مراتب فوق و اینکه تاکنون اوامری از جانب تیمسار ریاست ساواک در مورد مذاکرات با آقای ادمونی به منظور شروع مجدد همکاری مشترک عملیات برون مرزی در جنوب به این اداره کل ابلاغ نگردیده است. مستدعی است مقرر فرمایند بهر نحوی که مورد تصویب است اوامر عالی را ابلاغ فرمایند. (4)
نکته بسیار جالب آنکه نصیری بدون توجه به اظهارنظر قبلی خود مبنی بر مخالفت با همکاری در جنوب- که توسط اداره کل دوم نیز در گزارش یادآوری شد- و بدون تأثیرپذیری از گزارش کارشناسانه و دقیق ساواک خوزستان، در یک چرخش ناگهانی نه تنها با همکاری در جنوب موافقت می کند، بلکه دستور می دهد:
اکنون شبکه همکاری جنوب را شروع نمائید.
در راستای اجرای دستور نصیری، مقدمات از سرگیری همکاری به شکلی جدی تر پیگیری می شود. لذا نماینده سابق اسرائیل در آبادان به منظور بررسی و برخی مذاکرات در مورخه 1355/3/2 به ایران وارد می شود.
مسؤول اداره برون مرزی ساواک در گزارش می نویسد:
آقای ماهان [نماینده سرویس اسرائیل در ایران] اظهار داشت که پیرو مذاکرات قبلی[،] آقای صادقی (نماینده سابق اسرائیل در آبادان) در تاریخ 35/3/2 [1355=2535] به تهران وارد خواهد شد و در نظر است که بلافاصله به آبادان عزیمت نماید. و با حضور آقای نجومی بررسیهای خود را شروع نماید و تقاضا نمود که آقای صادقی را تیمسار فرازیان [مدیر کل اداره دوم ساواک] و اینجانب [مجید رفیع زاده، مسؤول اداره برون مرزی ساواک] ملاقات نمایند و اضافه نمود که بهتر است که آقای صادقی روز دوشنبه 35/3/3 [25] به آبادان عزیمت نماید و بعلاوه در آبادان در منزل سابق سکونت گزیند. از آقای ماهان سؤال شد که آیا چنانچه قرار باشد عملیات شروع گردد آقای صادقی رهبر عملیات خواهد بود یا شخص دیگری را اعزام خواهید نمود. آقای ماهان پاسخ داد که آقای صادقی فقط بررسی را انجام می دهد و برای ادامه عملیات رهبر عملیات واجد شرایطی اعزام خواهد شد.
ساواک گزارش دریافتی از اداره خوزستان را تلخیص و با افزودن برخی نظرات، به منظور تصمیم گیری نهایی برای نصیری ارسال می کند:
همانطوریکه استحضار دارند در سال 1341 (2521 شاهنشاهی) همکاری مشترک دو سرویس ایران و اسرائیل در مسیر عملیات جمع آوری پنهانی مستقیم (برون مرزی) در مرزهای کشور شاهنشاهی شروع و نماینده ای از سرویس اسرائیل در جنوب (آبادان) مستقر ولی پس از تیره شدن روابط ایران و عراق و بسته شدن مرزهای طرفین با توافق دو سرویس ایران و اسرائیل عملیات عملاً قطع و نماینده سرویس اسرائیل از آبادان احضار و به کشورش مراجعت نمود.
توضیحاً به استحضار می رساند:
1- استقرار نماینده سرویس اسرائیل در جنوب در آغاز شروع فعالیتهای برون مرزی به منظور استفاده از تجارب سرویس اسرائیل در امور برون مرزی بوده و پس از چند سالی فعالیت مشترک کادر برون مرزی از هر جهت ورزیده و خودکفا شده اند.
2- رهبران عملیات سرویس اسرائیل در آغاز از کارمندان عالیرتبه عملیاتی و باتجربه سرویس اسرائیل بوده و در حال حاضر قصد دارند که یک رهبر عملیات جوان و کم تجربه به جنوب اعزام دارند که بیشتر جنبه کارآموزی دارد.
3- استقرار مجدد این رهبر عملیات با سابقه ای که از فعالیت های سرویس مذکور در جنوب در دست است باعث خواهد شد که سرویس اسرائیل مجدداً در جنوب به فعالیت های تک روی خود ادامه داده و تماسهایی نیز در جنوب با کلیمی های محل در زمینه پیشبرد اهداف خود برقرار نمایند که طبعاً مشکلاتی برای ساواک ایجاد خواهد نمود.
4- استفاده از مأموران و همکاران و بطور کلی شبکه های اطلاعاتی موجود برون مرزی در جنوب در عملیات مشترک به هیچ عنوان به صلاح و مصلحت نمی باشد. مگر آنکه رهبر عملیات مربوطه با همکاری کادر برون مرزی در جنوب شخصاً مبادرت به نشان و استخدام عوامل جدید نماید.
5- مرزهای عراق هم اکنون به شدت تحت کنترل عوامل عراقی بوده و رفت و آمدها و ترددهای مرزی با مشکلاتی روبرو است. به همین علت انجام هرگونه فعالیتی در زمینه عملیات مشترک از پیش مشکلتر می باشد.
با در نظر گرفتن مراتب فوق الذکر و ضمناً با توجه به مذاکرات تیمسار ریاست ساواک با رئیس سرویس اسرائیل و حساسیت های بین دو سرویس چنانچه به درخواست سرویس مذکور پاسخ منفی داده شود ممکن است اثراتی در روابط بین دو سرویس بوجود آید علیهذا در صورت تصویب، اجازه فرمایند که با استقرار موقت رهبر عملیات سرویس اسرائیل در آبادان موافقت گردد. چنانچه با این شرایط موفقیتی در مسیر نشان و استخدام عوامل بدست آورد که به فعالیت خود ادامه داده و در غیر این صورت طبعاً پس از مدتی درخواست مراجعت خواهد نمود.
نصیری نیز موافقت نهایی خود را با ظاهری مطلوب و گمراه کننده در اذهان نیروهای رده پایین تر ساواک- به منظور حفظ وجاهت خود- اعلام کرده و می نویسد:
موافقت می شود ولی باید مراقبت از فعالیت غیر از این برنامه او بوده و بتوانیم ایرادی گرفته و او را محدود نمائیم تا خود برود یا اینکه صریحاً بگوئید وظایف و عملیات از محدوده توافق خارج شده لذا عودت بدهم.
مدیرکل اداره دوم نیز طی نامه ای مراتب را به ساواک خوزستان اعلام و مواردی را نیز گوشزد می کند:
بنابر پیشنهاد سرویس زیتون و بفرموده تیمسار ریاست ساواک مقرر است که یک نفر رهبر عملیات از جانب دوستان زیتون جهت شروع فعالیتهای برون مرزی بطور موقت به آبادان اعزام گردد که در چهارچوب فعالیتهای مشترک بکار مشغول شود. ضمناً به فرموده مقرر گردیده است:
1- به هیچ عنوان از عوامل و مأموران موجود که با بخش برون مرزی آن سازمان همکاری دارند در عملیات مشترک استفاده ای به عمل نیاید بلکه رهبر عملیات با همکاری مسئوولین بخش برون مرزی فعالیتهای خود را بدون استفاده از عوامل موجود شروع نماید و در هر مورد که موفقیت بدست آمد مانند روشهای گذشته نسبت به ارسال فرم بیوگرافی و نشان فرد نشان شده اقدام و سپس عملیات مربوطه دنبال گردد.
2- رهبر عملیات دوستان در همان منزل سابق سکونت خواهد کرد.
3- لازم است بطور مرتب از فعالیتهای نامبرده غیر از مسیر عملیات برون مرزی مراقبت و کنترل دقیق و لازم به عمل آید ضمن اینکه مراتب به اداره کل هشتم اعلام گردید بایستی وسیله بخش ضدجاسوسی آن سازمان فعالیت و تماسهای وی از هر نظر تحت کنترل باشد.
4- رئیس بخش برون مرزی آن سازمان و در صورت لزوم رهبر عملیات به نامبرده معرفی و چنانچه لازم می دانند و عملیات ایجاب می کند رهبران عملیات سازمان خرمشهر و اهواز نیز به وی معرفی گردند.
5- چون قیافه نامبرده بیشتر به خارجی ها شبیه است و لذا در این ملاقاتها محسوس می باشد رعایت حفاظت از هر نظر به عمل آید.
6- تاریخ عزیمت و مشخصات کامل نامبرده متعاقباً به آن سازمان اعلام و چنانچه در مسیر وظایف محوله مشکلی وجود داشت مراتب را به موقع به مرکز اعلام تا اقدامات لازم به عمل آید. (5)
دراجرای اوامر[،] موافقت با اعزام رهبر عملیات دوستان زیتون به آبادان به آنان اعلام و در مورخه 35/12/9 [2535=1355] آقای ماهان رئیس سرویس زیتون در تهران و به اتفاق آقای ژوزف سیدان به آبادان پرواز و در ساعت 14 همانروز به آبادان وارد گردیدند.
خواسته های نماینده آژانس اطلاعاتی اسرائیل در آبادان، نشانگر برنامه ی طراحی شده و مشخصی از جانب اسرائیل مبنی بر نیل به اغراض و دستیابی به مطامع خاص است.
تلگرام ارسالی از «برون مرزی سازمان اطلاعات و امنیت خوزستان» که در مورخه 1355/12/10 (اولین روز کاری نماینده اسرائیل در آبادان) به اداره کل دوم، گویای نکات آشکار و پنهان چندی است.
در بخشی از گزارش مزبور آمده است:
میهمانان مورد نظر در ساعت 14 روز 35/12/9 برابر برنامه اعلام شده به آبادان وارد و در خانه امن متعلق به دوستان زیتون اقامت نمودند در ملاقاتی که توسط رئیس بخش با نامبردگان به عمل آمد موارد زیر مورد تقاضای آنان بود:
1- لیست مسافرینی که چه از راه هوایی و چه از راه زمینی به عراق تردد می نمایند.
2- ترتیب ملاقات نامبردگان با برخی از مأمورین مشترک سابق و افرادی که بتوانند در مسیر فعالیتهای اطلاعاتی مثمر ثمر باشند.
3- بازدید از اداره بندر و گفتگو با بعضی از کارمندان آن اداره.
4- مذاکره با رئیس بخش ضد جاسوسی سازمان اطلاعات و امنیت خوزستان.
در این که اسرائیل در پایگاه برون مرزی مستقر در جنوب چه کرد، بحثی است که جداگانه باید به آن پرداخت؛ ولی نکته ای که در اینجا باید مورد بازشکافی و دقت قرار گیرد آن است که براستی چه شد و چه حوادثی رخ داد تا نظر ریاست ساواک- که همان نظر شخص اول رژیم شاهنشاهی، محمدرضاشاه بود- دستخوش دگرگونی گردید و عدم موافقت اولیه به موافقت و همکاری انجامید.
ابتدا به منظور مرور و بیان تاریخچه استقرار مجدد نماینده اسرائیل در جنوب، نامه ای که از سوی رئیس سرویس اسرائیل در ایران به ساواک ارسال گردیده، در ذیل نقل می گردد. گفتنی آن که از نامه فوق، دو نسخه متفاوت در ساواک موجود بوده است.
نسخه ای به عین نامه تعلق دارد و نسخه دیگری که تبدیل آن به زبان ساواک است. مقایسه این دو نسخه گویای روح خودبزرگ بینی و منیت طلبی سردمداران رژیم پهلوی است که خود را برتر از همه و همه چیز تصور می کردند و تاب محمل هیچ حرف و نظری به جز تملق را نداشتند:
در نسخه اولیه چنین آمده است:
درباره: عملیات آبادان
1- در اواخر سال 1973 [1352] امکان تجدید عملیات مشترک در آبادان مطرح گردید و در سرویس درباره آن صحبت نمودند.2- در ماه مه 1976 [1355] تیمسار هوفی به تیمسار نصیری پیشنهاد نمودند که بهتر است کارمندی که دارای همان تجربه عملیاتی سابق باشد به جنوب برود تا درباره امکانات عملیاتی و امکان بکار بردن منابع قدیمی بررسی نموده و پیشنهادات خود را ارائه دهد.
3- آقای صادقی در اواخر ماه مه 1976 [1355] به ایران آمده و به آبادان رفت وی همراه با افرادش منطقه را بازدید نموده و به مرز رفته و کلیه تحقیقات لازم را جهت تهیه یک گزارش متعادل به عمل آورد.
4- نظریات آقای صادقی به شرح زیر است:
الف- به علت اقدامات مقامات عراقی در سراسر مرز وضع عملیاتی در جنوب خیلی مشکل شد و بهبود وضع مالی ساکنین دو طرف مرز (بویژه قسمت ایران) و اقدامات شدید حفاظتی در منطقه پیدا نمودن افراد مناسب را برای فعالیت اطلاعاتی مشکل تر می سازد.
ب- بهبود روابط بین ایران و عراق و عبور و مرور تدریجی مسافرین و وسائل بین دو مرز سبب می گردد که این شرایط با شرایط گذشته تفاوت قابل توجهی خواهد داشت.
ج- به این جهت کارمندی که برای عملیات مشترک در جنوب انتخاب می شود باید شرایط زیر را داشته باشد:
1) تسلط کامل به زبان فارسی که بتواند خود را یک ایرانی نشان دهد.
2) تسلط کامل به زبان عربی که بتواند خود را یک نفر عرب جلوه دهد.
3) دارا بودن پوشش اضافی چون احتمال عملیات در مورد غیرعرب و ایرانی نیز وجود دارد نافع است.
4) وضع خانواده کارمند باید به نحوی باشد که با کلیه شرایط بالا وفق دهد (زندگی تحت پوشش در آبادان و غیره)
5- در ژوئیه 1976 [1355] بین ژنرال هوفی و تیمسار نصیری در تهران ملاقاتی صورت گرفت که ضمن آن ژنرال هوفی نظرات آقای صادقی را به تیمسار نصیری ارائه نموده و به ایشان اطلاع دادند که ما در حال حاضر کارمندی که واجد کلیه شرایط باشد نداریم. سعی خواهد شد فرد مناسبی برای این کار در نظر گرفته شود اگرچه پیدا نمودن چنین فردی بسیار مشکل است. ژنرال هوفی اضافه نمود که چون یکی از کارمندان ما که در تهران است در عملیات برون مرزی تجربه فراوانی دارد شاید بهتر باشد برای مدت کوتاهی او را به جنوب بفرستیم تا او به افراد شما در آنجا کمک کند. تیسار نصیری در اصل موافقت نمودند و اظهار داشتند که موضوع باید بوسیله نماینده ما و اداره کل دوم قطعیت یابد.
6- در اوایل اکتبر 1976 آقای گورن به ایران آمدند و در ملاقات با تیمسار فرازیان پس از بازدید از آبادان پیشنهاد ژنرال حوفی را تکرار نموده پیشنهاد نمودند که یکی از کارمندان ما در تهران با توجه به آمادگی در کار و تغییرات در پرسنل آبادان که در تابستان صورت گرفت به آبادان برود.
7- تیمسار فرازیان در اصل موافقت نمودند و پیشنهاد کردند که موضوع بوسیله آقای رفیع زاده و اینجانب بررسی شود.
8- اکنون کارمندان ما در تهران برای مأموریت های کوتاه به آبادان آماده است، ما فکر می کنیم که اگر وی با افراد شما مشترکاً در آبادان کار کند نتیجه بسیار خوبی در برخواهد داشت. (6)
عملیات از آبادان
1- در اواخر سال 1973 [1352] امکان تجدید عملیات مشترک از آبادان مطرح شد و به تدریج مورد بحث و گفتگوی دو سرویس ایران و اسرائیل قرار گرفت.
2- در ماه مه 1976 ژنرال حوفی به تیمسار ارتشبد نصیری پیشنهاد نمود که سرویس اسرائیل کارمندی را که حائز تجربیات عملیات در صحنه است به جنوب بفرستد تا امکانات عملیاتی آنجا را بررسی و تعیین نماید که می شود منابع قبلی را مجدداً برقرار نمود و یا چنانچه پیشنهادات دیگری در این زمینه داشته باشد اعلام دارد.
3- در اواخر سال 1976 آقای صادقی به ایران آمد به آبادان رفت و با کارمندان ساواک از منطقه و نقاط مرزی بازدید نمود و از تمام امکانات استفاده نمود تا بتواند گزارش کاملی را ارائه دهد.
4- نتیجه گیری آقای صادقی در گزارش مورد اشاره بقرار زیر بود:
ب- بهبود تدریجی و عادی شدن روابط ایران و عراق که نشانه آن به آرامی از سرگرفته شدن ایاب و ذهاب وسائط نقلیه حامل مسافرین و کالاست این امکان را بوجود می آورد که فعالیتهای اطلاعاتی مجدداً آغاز شود اگرچه طرق و وسائل اینچنین فعالیتها را باید با شرائطی که به تازگی به وجود آمده وفق داد ولی آنچه مسلم است روش متخذه باید کاملاً با روشی که سابقاً معمول بوده فرق داشته باشد.
پ- کارمند منتخب برای عملیات مشترک جنوب باید دارای شرایط زیر باشد:
1) تسلط کامل به زبان فارسی و شرایط کامل یک ایرانی که می خواهد از مرز عبور کند.
2) تسلط کامل به زبان عربی و شرایط کامل یک عرب که می خواهد از مرز عبور کند.
3) پوشش اضافی و احتمالی از ارجحیت خاص برخوردار است زیرا امکان دارد عملیاتی بوجود آید که نه جنبه ایرانی داشته باشد و نه جنبه عربی.
4) وضع خانوادگی کارمند باید طوری باشد که پاسخگوی تمام نیازمندیهای بالا باشد (زندگی پوششی در آبادان و غیره).
5- در ماه جولای 1976 بین تیمسار ارتشبد نصیری و ژنرال حوفی ملاقاتی در تهران انجام شد که ضمن آن ژنرال حوفی به تیمسار ارتشبد نصیری بطور شفاهی نتیجه گیری گزارش صادقی را اظهار داشت و به اطلاع تیمسار ارتشبد نصیری رساند که در حال حاضر سرویس اسرائیل کارمندی که حائز تمام شرایط لازم باشد در اختیار ندارد.
کوشش می شود که فرد حائز شرایط را پیدا نماید ولی این امر ممکن است خیلی مشکل باشد. ژنرال حوفی اضافه نمود که چون یکی از کارمندان اعضاء سرویس اسرائیل در تهران در عملیات عبور از مرز بسیار ورزیده است بهتر است که برای مدت کوتاهی او را به جنوب بفرستیم. بطوریکه از بتواند به افراد ساواک در آبادان کمک کند، تیمسار ارتشبد نصیری با این پیشنهاد بطور اصولی موافقت نموده و اضافه نمودند که جزئیات امر بین نمایندگان سرویس اسرائیل و نمایندگان اداره کل دوم به مرحله نهایی برسد.
6- در اوائل ماه اکتبر سال 1976 آقای گورن از ایران بازدید نمود و پس از مسافرت به آبادان در ملاقاتی که با تیمسار فرازیان داشت پیشنهادات ژنرال حوفی را به تیمسار ارتشبد نصیری مجدداً تکرار نمود (درباره اعزام یکی از کارمندان اعضاء سرویس اسرائیل به آبادان) زیرا فرد مورد نظر آماده انجام وظیفه بود و نقل و انتقالات پرسنلی که در آبادان در تابستان همان سال انجام شده بود در آن موقع تکمیل شده بود.
7- تیمسار فرازیان با اصول کار موافقت نمود و پیشنهاد نمود که موضوع بین آقای رفیع زاده و اینجانب (ماهان) مورد بحث و گفتگو قرار گیرد.
8- فرد مورد نظر اکنون آماده است که بطور مأموریت موقت در اختیار ساواک قرار گرفته و به آبادان اعزام شود و ما فکر می کنیم اگر او به افراد شما در آبادان ملحق شود نتایج بسیار ثمربخش در برخواهد داشت. (7)
پی نوشت ها :
1-گزارش ساواک؛ مورخ 1354/4/21.
2- گزارش ساواک؛ مورخ 1354/9/19.
3- گزارش ساواک؛ شماره 67264/ح؛ مورخ 54/11/15.
4- گزارش ساواک، مورخ 2535/1/19 [1355].
5- گزارش ساواک، شماره 243/58337؛ مورخ 35/1/5 [2535=1355].
6- گزارش ساواک؛ شماره1051؛ مورخ 1976/12/12 [1355] (2535/9/22 [1355]).
7- گزارش ساواک؛ شماره 1051؛ مورخ 35/9/22 [2535].
احمدی، عبدالرحمان؛ (1385)، ساواک و دستگاه اطلاعاتی اسرائیل، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ سوم
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}