سازمان هاي صهيونيست مسيحي
 سازمان هاي صهيونيست مسيحي

 

نويسنده: استيون آر. سايزر
مترجمان: حميد بخشنده، قدسيه جوانمرد



 

اولين سازمان هاي صهيونيستي مسيحي، انجمن يهوديان لندن (1809) و انجمن بريتانيايي تبليغ انجيل در ميان يهوديان (1842) بودند. (1) اگر چه اين دو سازمان امروزه به سازمان خدمات كشيشي كليسا در ميان قوم يهود معروفند، ( CMJ ) و شاهد مسيحي اسرائيل (2) (CWI) عمدتاً بر پيشاهزاره گرايي عهدمدار (3) تأكيد دارند و هدف آن ها تبليغ مسيحيت است. ويليام بلكستون، در نتيجه ي نفوذ جي. ان. داربي و شبكه ي رو به رشد تدبيرگرايي در آمريكا، هيئت تبيلغي يهوديان شيكاگو را در سال 1887 بنيان نهاد. اين هيئت هم اكنون به معروف انجمن بين المللي اخوت مسيحايي آمريكا (4) بر ( AMFI ) است. انجمن بين المللي اخوت مسيحايي ( AMFI )، بر اساس آثار مكتوب خود آن، « سازمان كشيشي انجيلي و محافظه كاري است كه عقيده دارد تحقق اهداف خداوند ( مسيح ) در گرو ساختن پل هاي تفاهم ميان مجامع مسيحي و يهودي است. (5)
ائتلاف يهوديان مسيحيايي آمريكا (6) (MJAA) كه در سال 1915 تأسيس شد، مدعي است كه بزرگ ترين انجمن مؤمنان يهودي مسيحايي در جهان است. هم اكنون ائتلاف يهوديان در مسيحايي آمريكا 250 (MJAA) 15 كشور داراي اعضاي وابسته، و در سراسر جهان داراي كنيسه مسيحايي و 350000 يهودي مسيحايي است. آنان تأكيد مي كنند كه « مهم ترين سازمان نماينده يهوديان آمريكا » هستند « كه به مسيحاي نجات دهنده (7) معتقدند » (8) . اعتقادنامه ي ساده آنها از چهار پاراگراف كوتاه تشكيل شده است. چهارمين پاراگراف مي گويد: « ما به پيمان ابدي خدا با ابراهيم، اسحاق و يعقوب معتقديم بنابراين ما در كنار قوم يهود و كشور اسرائيل هستيم و از آنها حمايت مي كنيم و به ميراث كتاب مقدس اجدادمان پايبنديم. (9)
در سال 1992، مقاله اظهار موضع ام جيْ اِيْ اِيْ ( MJAA ) با عنوان « يهوديان مسيحايي مي گويند: " سرزمين مقدس متعلق به اسرائيل است." » در روزنامه اسرائيلي ها آرتس منتشر شد. (10) اعضاي ام جيْ اِيْ اِيْ در اين مقاله اعتقاد راسخ خود را چنين بيان كردند كه سرزمين اسرائيل را خدا به يهوديان عطا كرده است و آنان « بار ديگر مالك مناطق يهوديه، سامره (11)، غزه و بلندي هاي جولان (12) خواهند شد » (13). ائتلاف يهوديان مسيحايي آمريكا در ( MJAA ) مانند انجمن بين المللي اخوت مسيحايي آمريكا ( AMFI ) اصل تدبيرگرا است و هر دو به عمل گرايي تبشيري و سياسي پايبند هستند. يهوديان حامي مسيح كه در سال 1973 تأسيس شد، آشكارترين جلوه ي تبشيري اين نوع تدبيرگرايي مسيحايي است.
از 1970، صهيونيسم مسيحي تحت تأثير تدبيرگرايي مكاشفه اي جان والوورد و هال ليندزي و تيم لائه بيش از پيش سياسي شد و با اقدامات سياسي جري فال وي و پت رابرتسون براي اعمال فشار در جهت حمايت از اسرائيل در مسائل مختلف نظير وضعيت بيت المقدس انطباق بيشتري پيدا كرد. بعضي از بزرگ ترين و متنفذترين سازمان هاي صهيونيستي مسيح، رسالت مسيحي خود را با پيام « حمايت از اسرائيل » مجدداً تعريف كرده اند و تبشير را رد كرده اند تا دولت اسرائيل آن ها را به رسميت بشناسد و بتوانند مراكز خود را در بيت المقدس ايجاد كنند و با سازمان هاي صهيونيستي يهودي همكاري كنند.
از اين رو مي توان صهيونيسم مسيحي معاصر را نه تنها بر حسب تدبيرگرا و يا عهدگرا بودن بلكه اساساً از لحاظ تبشيري يا سياسي بودن دسته بندي كرد. از سال 1980، چنين سازمان هايي افزايش چشمگيري داشته اند. مثلاً دوگ كريگر بيش از 250 سازمان انجيلي طرفدار اسرائيل را فهرست مي كند كه در آمريكا فعالند و تنها در فاصله سال هاي 1980 تا 1985 تأسيس شده اند. (14) با اين حال، صهيونيسم مسيحي معاصر تحت نفوذ فعالان شمار اندكي از سازمان هاي غير فرفه اي و وابسته به كليسا است كه با موفقيت توانسته اند حمايت هاي تبليغي و سياسي را به نفع اسرائيل برانگيزانند. در اينجا به طور خلاصه با نفوذترين سازمان هاي صهيونيستي مسيحي را در گسترده ي وسيع تاريخ شان بررسي مي كنيم.

1. انجمن يهوديان لندن: پيشاهزاره گرايي عهددار (1809)

انجمن يهوديان لندن اولين سازمان صهيونيستي مسيحي بود كه در سال 1809 تأسيس شد. انجمن يهوديان لندن خوانده ( LIS ) چندين بار در قرن بيستم تغيير نام داد و هم اكنون سازمان خدمات كشيشي كليسا در ميان قوم يهود شناخته ( CMJ ) مي شود. در اسرائيل اين سازمان به عنوان بنياد كليساي آنگليكان اسرائيل (15) بر اين كه ( ITAC ) شده است. (16) اين سازمان علاوه اولين سازمان صهيونيستي مسيحي است، امروزه تنها سازمان فرقه اي و مهم صهيونيستي مسيحي است. سازمان مذكور كه در ابتدا گروهي بين فرقه اي (17) بود، در سال 1815 به عنوان انجمن تبليغي آنگليكن تحت تأثير چارلز سيمئون تغيير اساسي كرد. هدف اصلي آن تغيير كيش يهوديان به مسيحيت پروتستان بود. (18)
ال جي اس ( LJS ) در سال 1914 با داشتن 280 عضو فعال در 60 شهر كه يك سوم آنان يهودي تبار بودند، به نقطه اوج خود رسيد. بعد از جنگ هاي ناپلئون و در آغاز سال 1817، ال جي اس ( LJS ) اعضايي را در ميان جوامع يهودي در كشورهاي مختلفي همچون مراكش، الجزاير، مصر، تونس، اتيوپي، عراق، هلند، آلمان، اتريش، روماني، هند و كانادا و نيز بريتانيا و فلسطين برگزيد. (19) ال جي اس ( LJS ) در نتيجه جنگ جهاني دوم، يعني زماني كه بنابر ادعاي آنان 250000 مسيحي يهودي در قتل عام يهوديان كشته شدند، بيشتر اعضاي اروپايي خود را خارج كردند. (20)
سي ام جِي ( CMJ ) متعهد است كه « در هدف مستمر خدا براي قوم يهود، در زمره عاملان او باشد ». اين امر در بردارنده ي تبليغ مسيحيت، اقدامات بشردوستانه و دفاع از يهوديان در برابر يهودستيزي است. (21) همچنين سي ام جي تعهد راسخ خود را به بازگشت گرايي حفظ كرده است. كلوين كرامبي (22) اين مطلب را به طور خلاصه در تاريخ خود درباره ي سي ام جي مطرح كرده است؛ او در اين اثر، نص گرايي كتاب مقدس را با بازگشت گرايي همسنگ مي داند: « زيرا اگر كتاب مقدس واقعاً حق است، پس يهوديان در ابتدا به صورت فيزيكي و سپس به صورت معنوي باز مي گردند. فعاليت سي ام جي در اسرائيل در طول قرن اخير بر اساس چنين اعتقادي پايه گذاري شد. تشكيل كشور اسرائيل در 1948 يقيناً به اين معنا بود كه چنين اعتقاداتي درست هستند » (23).
اگر چه اين، موضع رسمي سي ام جِي ( CMJ ) نيست، با اين حال آنان بر اين امر صحّه مي گذارند كه تشكيل كشور اسرائيل و بازگشت گرايي تحقق پيشگويي عهد عتيق است و بايد از آن حمايت شود. (24) سي ام جي از منظر الاهياتي معتقد است كه خدا همواره رابطه ي ميثاقي پاينده اي را با يهودياني كه « قوم برگزيده » خدا هستند، حفظ كرده است. (25) سي ام جي هيچ ديدگاه فرجام شناسانه ي خاصي را از اعضاي خود طلب نمي كند، ولي با اين وجود آثار منتشره آن كم و بيش بيانگر پيشاهزاره گرايي تاريخي يا عهدمدار بنيان گذارانش است، هرچند كه بعضي از رهبران آن مثل اي. ال. لانگستون (26) دبير كل آن در سال 1914، از تدبيرگرايي حمايت مي كردند. (27)

2. يهوديان حامي عيسي: تدبيرگرايي مسيحايي (1973)

يهوديان حامي عيسي ( JFJ ) توسط مويشه روزن (28) يك كشيش منصوب باپتيست (29) در 1973 بنياد نهاده شده و از ميان جنبش عيسوي هيپي فرهنگ هاي كاليفرنيا (30) در فاصله ي سال هاي دهه 1960 و اوايل دهه 1970 به وجود آمد. (31) مجله تايم تخمين زد كه 30% هيپي هاي بخش هايت- آشبري (32)سا فرانسيكو كه « يهوديان حامي عيسي » در آنجا به وجود آمد، يهودي بوده اند در حالي كه مويشه روزن معتقد است كه 20% قوم عيسي هم يهودي هستند. (33) جي اف جي (JFJ) ادعا مي كند كه « ... بزرگ ترين و معروف ترين سازمان تبشيري غير فرقه اي و يهودي » است كه مبلغاني در ده كشور و درآمدي بيش از 12 ميليون دلار در سال 2000 داشته است. (34) جي اف جي در حالي كه خود را « بنيادگراي انجيلي » مي داند، از حمايت تبشيرگرايان محافظه كاري همچون دكتر جي. آي.پَكر (35) بهره مي برد. (36) جي اف جي علاوه بر داشتن پانزده شاخه و شصت مجمع عمومي به اعزام تيم هاي تبشيري مي پردازد، مانند گروه « ديوار ندبه آزاد شده » كه داراي نامي عاطفي است. (37)
مويشه روزن بنيادگذار جي اف جي، ديويد بريكنر مدير اجرايي و لوئيس گولدبرگ پژوهشگر مقيم (38)، هر سه از تدبيرگرايان كلاسيك هستند. بيانيه اعتقادي آنان نشان دهنده ي اين امر است، و عقيده راسخ به وجود مستمر دو پيمان مشابه ولي جداگانه براي اسرائيل و كليسا را اظهار مي كند: « ما معتقديم كه اسرائيل به عنوان قوم حامل پيمان (39) وجود دارد كه خدا از طريق آن، تحقق اهداف خود را دنبال مي كند و كليسا بر اساس عهد جديد قوم برگزيده اي است، كه هم يهوديان و هم غير يهوديان را در بر مي گيرد ». سازمان يهوديان حامي عيسي با كار كشيشي مشابه با كار كشيشي جهاد دانشگاه براي مسيح، (40) حيات جوان (42) و دريانوردان (43)، شكل به شدت تبشيري از پيشاهزاره گرايي تدبيرمدار است. يهوديان حامي عيسي به عنوان يك سازمان مسيحيان مسيحايي كه هم به تبليغ مسيحيت درميان يهوديان و هم به بازگشت گرايي متعهد است، منحصر به فردند و به تعبير خود آنان، « از صهيونيست ها صهيونيست تر هستند » (44).

3. پل هاي صلح: تدبيرگرايي سياسي (1976)

پل هاي صلح ( BFP ) در سال 1976، توسط جي. داگلاس يانگ (44) بنيان نهاده شد. يانگ از دهه ي 1950 در اسرائيل كار مي كرد و در سال 1957 مؤسسه اسرائيلي- آمريكايي مطالعات كتاب مقدس (45) را در بيت المقدس تأسيس كرد. همچنين او در سال 1976 انتشار خبرنامه ماهانه « گزارش از بيت المقدس » (46) را شروع كرد كه سازماني موسوم به مسيحيان حامي اسرائيل كه در دالاس پايه ريزي شد، آن را توزيع مي كرد. بعد از مرگ يانگ، كلارنس اچ. واگنر در 1980 رييس و اولين مدير اجرايي پل هاي صلح شد. (47) پل هاي صلح اظهار مي كند: « ما از طريق برنامه هاي خود هم در اسرائيل و هم در سراسر جهان به مسيحيان اين امكان را مي دهيم كه براي وفاداري به اسرائيل و جامعه يهودي فعالانه مسئوليت عهديني خود را در برابر خدا ايفا كنند » (48).
اين « مسئوليت عهديني » شامل تبشير يهوديان نمي شود زيرا آنان مدعي هستند كه وعده هاي داده شده به يهود هم قبل از كليسا بوده و هم مستقل از آن بود. « كليسا مستقل از آن پيماني كه خدا با قوم يهود و اسرائيل بسته است، وجود ندارد » (49). بي اف پي ( BFP ) همچنين به اين ديدگاه تدبيرگرايانه معتقد است كه « وعده هاي ميثاقي خدا بين سرزمين مقدس و قوم اسرائيل هميشگي و بي قيد و شرط بود » (50). برداشت بسياري از مفسران درباره ي اشاره ي افسسيان 2: 14- 18 به اين كه عيسي اين « دو را يكي » مي كند، اين است كه آيات مزبور بيانگر آنند كه چگونه عيسي با مرگش ديوار دشمني ميان يهوديان و غير يهوديان را فرو ريخته است.
با اين همه واگنر ادعا مي كند كه اين آيات وظيفه ي كشيشي پل هاي صلح را آشتي دادن ميان كشور اسرائيل و كليسا بيان مي كنند. (51) بنابراين پل هاي صلح يكي از سياسي ترين سازمان هاي صهيونيستي مسيحي است كه در سال 2000 بودجه اي كمتر از سه ميليون دلار و 90000 عضو داشت. (52) آنان تبليغ مسيحيت را رد كرده اند ولي در عوض از طريق « عمليات نجات » (53) و تشويق يهوديان براي مهاجرت از اتحاد جماهير شوروي سابق به اسرائيل فعالند. مِركلي ادعا مي كند: « تمام سازمان هاي صهيونيستي يهودي دكتر داگلاس يانگ را به عنوان پيشگام خود و پل هاي صلح به رهبري كلارنس واگنر پسر، را به عنوان سازمان رده بالا در رديف صهيونيسم مسيحي احيا شده پذيرفته اند » (54). پل هاي صلح با سفارت بين المللي مسيحيان به طور مشترك فعاليت مي كند و بخشي از ائتلاف وحدت ملي براي اسرائيل را تشكيل مي دهد.

4. سفارت بين المللي مسيحيان: تدبيرگرايي سياسي (1980)

از ميان همه ي سازمان هاي صهيونيستي مسيحي، سفارت بين المللي مسيحيان در اورشليم، سازمان ( ICEJ ) با داشتن نمايندگي هايي در 140 كشور احتمالاً با نفوذترين و بحث انگيزترين است. بر اساس گزارش نيويورك تايمز بودجه ي سالانه اين سازمان در 1999 بالغ برهشت ميليون دلار بود كه از 100000 عضو آن گردآوري شده بود. (55) در سال 1980، پارلمان اسرائيل به صورت يك طرفه اعلام كرد كه بيت المقدس پايتخت ابدي و يكپارچه ي اسرائيل خواهد بود. در نتيجه، سفارت هلند و بقيه دوازده دولت آمريكاي لاتين نهايتاً ساختمان هاي خود را در بيت المقدس تخليه كردند. اين دولت ها خواه در واكنش به تهديد يك تحريم نفتي و خواه در اثر تمايل به حمايت از قانون بين المللي، به سفارت هاي خارجي ديگر پيوستند، كه در 1967 به تل آويو منتقل شده بودند. صهيونيست هاي مسيحي، در واكنش به محكوميت جهاني اقدام يك جانبه اسرائيل، در نشست تابستان همان سال در تل آويو، سفارت بين المللي مسيحيان را تأسيس كردند، تا در واكنش به آنچه كه آنان بايكوت جهاني اسرائيل تلقي مي كردند، همبستگي خود را با اسرائيل به نمايش بگذارند.
يان ويلم وان دِرهوون (56) كه سخنگوي ارشد آي سي اي جي ( ICEJ ) شد، تصميم آنان را « واكنش مستقيمي به اقدام بزدلانه ي جهان و انكار وقيحانه حق اسرائيل بر شهر يكپارچه اش توصيف كرد » (57).
ما معتقديم خواست خدا آن است كه شوق و انگيزه اي در مسيحيان سراسر جهان پديد آيد تا آنان نقش پيشگويانه ي خود را در بازگرداندن يهوديان ايفا كنند. كتاب مقدس مي گويد كه سرنوشت ملت ها، مسيحيان و كليسا به نوع واكنش آنان نسبت به كار بازگشت گره خورده است... ما معتقديم كه مسيحيان بايد در برابر تعصبات اسرائيل ستيزانه و يهودستيزانه موضع بگيرند و با توجه به حقيقت با دروغ ها مقابله كنند. به معناي دقيق كلمه، رويكرد ما گهگاه ممكن است در بردارنده ي مواضع سياسي باشد ولي اين مواضع نهايتاً برگرفته از اصول و اعتقادات مبتني بر كتاب مقدس است. ما بر اساس اعتقادمان ملزم هستيم كه بكوشيم از قوم خداوند حمايت كنيم و آنان را براي زماني كه خداوند تمام وعده هاي خود به آنان را عملي خواهد كرد، حفظ كنيم. (58)
در سال 1993، آي سي اي جي داراي 5 كارمند بين المللي از 12 مليت مختلف و نيز 250 داوطلب ديگر بود كه در برگزاري مراسم سالانه مثل جشن عيد خيمه ي مقدس كمك مي كردند. همچنين « سفيران » آي سي اي جي از طريق شبكه اي از شاخه ها، مديران ملي و هيئت مديره هاي منطقه اي كه تحت نظارت مقامات هيئت اجرايي آن در بيت المقدس كار مي كنند، در بيش از 100 كشور جهان به ارائه خدمات مي پردازند. (59) آي سي اي جي قوي ترين سازمان در ايالات متحده آمريكا، كانادا و آفريقاي جنوبي است و نيز با دفاتري در ديگر كشورهاي اروپايي، آسيايي و آمريكايي مركزي به فعاليت در سوئد، آلمان و سنگاپور مي پردازد، و آنان ادعا مي كنند كه « حركت عظيم روح القدس » را احساس كرده اند. (60) آي سي اي جي تقريباً فقط از سوي مسيحيان بنيادگراي كرامت مدار و انجيلي حمايت مي شود.
آنان بر اساس تفسير ظاهري خود از كتاب مقدس، « احساسات بسيار پرشوري نسبت به يهوديان دارند » (61) . اولويت اصلي آنان « تسلي دادن » به يهود است. آنان براي نيل به اين منظور، يهوديان شوروي و اروپاي شرقي را به مهاجرت به اسرائيل ترغيب مي كنند؛ برنامه ي كمك هاي اجتماعي را تسهيل مي كنند كه موجب الفت يهوديان مهاجر با زندگي در اسرائيل مي شود؛ هزينه هاي مالي جشن سالانه عيد خيمه ي مقدس صهيونيست هاي مسيحي در بيت المقدس و نيز هزينه هاي مالي ضيافت ها و جشن هاي ديپلماتيكي را تأمين مي كنند كه از طريق آن، رهبران كليسا و مقامات دولتي سراسر جهان را به نفع كشور اسرائيل تحت فشار قرار مي دهند. به عنوان مثال، آي سي اي جي ادعا مي كند كه تا 1998، هزينه سفر 40000 يهودي از 700000 مهاجر شوروي سابق به اسرائيل و هزينه ي بيش از 50 پرواز و نيز جابجايي ريلي از طريق فنلاند را تأمين كرده است. (62)
آي سي اي جي سرويس خبري پيشرفته اي را نيز توسعه داده است كه به صورت هفتگي برنامه هاي راديويي و تلويزيوني را در چهار قاره پخش مي كند و در كنار آن خبرنامه ها و اخبار اينترنتي و نشرياتي مثل چكيده ي اخبار خاورميانه (63) را كه خلاصه اي از مطالب روزنامه ها و مجله هاي اسرائيلي و عربي طرفدار اسرائيل است، منتشر مي كند. به گفته ي يان ويلم وان دِر هوون هدف از اين اقدامات، مقابله با پوشش خبري مخرب و تحريف شده فزاينده اي است كه « جبهه گيري آشكار عليه اسرائيل » دارد. (64) در آمريكا، آي سي اي جي با لابيست هاي كه سياسي مثل جنبش مسيحي اقدام علني اسرائيل (65) ( CIPAC ) آي سي اي جي به آن وابسته است، و نيز شبكه راديو تلويزيوني مسيحي پت رابرتسون و ائتلاف وحدت ملي براي اسرائيل داراي همكاري تنگاتنگي است. (66)
ادعا شده است كه بودجه هاي تأمين شده از سوي آي سي اي جي، براي حمايت از (67) شهرك هاي غير قانوني يهوديان (68) و نيز بنياد معبد بيت المقدس است؛ ( JTF ) استفاده شده اين بنياد را تري رايزنهوور و استنلي گولدفوت عضو سابق باند تبهكاران اشترن (69) متعهد به تأسيس كردند. جي تي اف است. (70) ( JTF) تخريب مسجد صخره (71) و بازسازي معبد يهود در سرزمين كنگره ي بين المللي صهيونيسم مسيحي كه در تاريخ 25 تا 29 فوريه 1996 در بيت المقدس برگزار شد، با حمايت هاي آي سي اي جي حدود 1500 نماينده از بيش از 40 كشور به اتفاق، بيانيه شديداً سياسي را در مورد صهيونيسم مسيحي صادر كردند كه مشتمل بر اين اظهارنظر بود:
خداي پدر، قادر متعال، ملت و قوم قديمي يهود يعني ذريه ي ابراهيم، اسحاق و يعقوب را برگزيد تا طرح نجات (72) خود را براي جهان آشكار سازد. آنان برگزيده خدا خواهند ماند و بدون وجود ملت يهود اهداف نجات بخش (73) خدا براي جهان به انجام نخواهد رسيد. (74)
اين بيانيه در ادامه نمايندگان را متعهد به ياري رساندن به قوم يهود براي مهاجرت به اسرائيل دانست و نيز حق اسرائيل براي اشغال و اسكان در « يهوديه، سامره، غزه و جولان » را مورد تأييد قرار داد. (75)
بعضي از منتقدان اظهار كرده اند كه آي سي اي جي ( ICEJ ) پيام مسيحيت را از نو تفسير كرده است و تعاليم عيسي را در خدمت ايدئولوژي صهيونيستي سياسي قرار داده است. (76) بدين سان، اين امر دعوت به سازش را در هاله اي از ابهام قرار داده و تنش هاي ميان فلسطينيان و اسرائيلي ها را وخيم تر كرده است. علاوه بر اين، آي سي اي جي يك سازمان خودگماشته (77) و خودسامان بخش (78) و غير مسئول در برابر مجامع بزرگ مسيحي است. (79) در ماه مه 1998، يان ويلم وان دِرهوون به علت اختلافاتي كه با هيئت رييسه آي سي اي جي و مدير آن يوهان لاكهوف (80) پيدا كرد، آي سي اي جي را ترك گفت تا يك سازمان رقيب به نام مركز بين المللي صهيونيست مسيحي (81) در بيت المقدس بنيان نهد. (82) در سال 1999، دوستان كانادايي سفارت بين المللي مسيحيان (83) نيز نام خود را به اقدام مسيحي براي اسرائيل (84) تغيير داد و ديگر در ليست وب سايت آي سي اي جي قرار ندارد. (85) اختلافات مشابه اي در طول اولين كنگره بين المللي صهيونيسم مسيحي كه در سال 1985 در شهر بال برگزار شد، موجب آن شد كه بعضي از اعضاي آي سي اي جي آن را ترك كنند و [ سازمان ] دوستان مسيحي اسرائيل را تشكيل دهند.

5. دوستان مسيحي اسرائيل، صهيونيسم مسيحي بشردوستانه (1985)

دوستان مسيحي اسرائيل (CFI) را در يك وايت (86) و ديگر اعضاي سابق آي سي اي جي ( ICEJ ) از بريتانياي كبير، آمريكا، فرانسه و اسرائيل در دسامبر 1985 تأسيس كردند. ساير عبارتند صهيونيست هاي مسيحي مهم مرتبط با سي اف آي دريك ( CFI ) از لانس لامبرت (87) (88) پرينس (89)، باري سگال (90) (91) و دِيْو دولن (92) كه وي ماهنامه سي اف آي، چكيده ي مقالات خاورميانه (93) را منتشر مي كند. (94) علاوه بر اين، سي اف آي بر ضرورت بي قيد و شرط « ايستادن در كنار اسرائيل » و اقدام به حمايت از آن به عنوان يك ملت تأكيد مي كند هر چند به گفته ي سازمان مزبور، اين امر در مورد آنان اساساً به وسيله دعا و طرح هاي بشردوستانه (95) است نه تبليغ مسيحيت يا اقدام سياسي:
ما معتقديم كه خداوندْ مسيح، هم مسيحاي يهود است و هم منجي جهان؛ اما ايستادگي در كنار اسرائيل مشروط به اين نيست كه يهود اعتقاد ما را بپذيرد. كتاب مقدس به ما مي آموزد كه اسرائيل ( قوم، سرزمين و ملت ) آينده اي مقدّر و شكوهمند الاهي دارد و خدا قوم يهود را نه طرد كرده و نه قومي ديگر را جايگزين آن كرده است. (96)
سي اف آي برخلاف آي سي اي جي كه خود را « سازماني مذهبي- سياسي » مي دانند، اساساً خود را « سازماني بشردوستانه » مي دانند. (97) با اين وجود، سي اف آي در خبرنامه ماهيانه و وب سايت خود بيانه هاي سياسي تندي را در حمايت از اسرائيل صادر مي كند. به عنوان مثال، دريك وايت در مقاله ي « اسطوره ها و واقعيت ها » كه در آوريل 2000 منتشر شد، اظهار مي كند: « اين خط تبليغي كه يهوديه، سامره و غزه، " سرزمين هاي اشغالي اعراب" هستند يا " اراضي فلسطين در 1967 اشغال شد" يكي از اسطوره هايي است كه بايد براي كساني كه درباره ي تاريخ اين منطقه دچار اشتباه هستند، روشن شود » (98). سازمان دوستان مسيحي اسرائيل گرچه در عرصه ي بين المللي فعاليت مي كند، احتمالاً از نظر سياسي فعال ترين و با نفوذترين سازمان صهيونيستي مسيحي در بريتانيا است.
رهبران مسيحي مذكور و سازمان هايشان به بيش از 100 ميليون مسيحي آمريكايي، بيش از 100000 كشيش و بودجه مشترك بسيار خوب بالغ بر 300 ميليون دلار در سال دسترسي ثابت دارند. با اين وجود، آن ها به درجات مختلف و دلايل متنوع، ائتلاف گسترده و بسيار قدرتمندي را تشكيل داده اند كه حمايت صهيونيست هاي مسيحي از اسرائيل كنوني را شكل مي دهد و به پيش مي برد.

پي‌نوشت‌ها:

1. Christian Messianic Fellowship International, ‘Waht is AMF?’
http://www.mjaa.org.
2. Christian Witness to Israel.
3. پيشاهزاره گرايي تاريخي يا عهدنگر بر اين عقيده بود كه قوم يهود در كليسا ادغام خواهد شد و ملتي نوكيش دركنار ديگر ملت هاي مسيحي به فلسطين باز خواهد گشت. اما پيشاهزاره گرايي تدبيرنگر معتقد بود كه قوم يهود خواه قبل از ايمان به مسيح، خواه بعد از ايمان به مسيح، به فلسطين بر مي گردند ولي به طرز بارزي جدا از كليسا باقي خواهد ماند.
4. American Messianic Fellowship International.
5. American Messianic Fellowship International, "what is AMF?"
http://www.MJAA.org.
6. Messianic Jewish Allance of America.
7. Messiah Yeshua.
8. The Messianic Jewish Alliance of America (M.IAA), ‘What is the
MJAA?’ http://www.mjaa.org.
9. MJAA. "What does MJAA believe?" http://www.mjaa.org.
10. MJAA Position Paper, "Messianic Jews Say: "The Land Belongs to Israel!’” Ha’aretz. 20 March (1992), cited on http://www.mjaa.org.
11. Samaria.
12. Golan Heights.
13. Ibid.
14. Halsell, Prophecy, op.cit., pl78.
15. Israel Trust of the Anglican Church.
16. W.T. Gidney, The History of the London Society for Promoting Christianity Amongst the Jews, from 1809 to 1908, (London, 1908); George H. Stevens,
Go, Tell My Brethren: A Short Popular History of Church Missions to Jews, (London, Olive Press, 1959); Kelvin Crombie, For the Love of Zion: Christian Witness and the Restoration of Israel, (London, Hodder & Stoughton, 1991). See also Muriel Corey, From Rabbi to Bishop, (London: Olive Press, n.d.).
17. interdenominational body.
18. http://www.cmj.org.uk/whoare.htral.
19. Stevens, op.cit., pp23-206.
20. Jos Drummond, ‘Mission in the 1990’s’ The Church’s Ministry Among the Jews (St. Albans, CMJ, 1989).
21. CMJ, Shalom, 3 (1999), pi.
22. Kelvein Crombie.
23. Crombie, op.cit., pp257-258.
24. Rob Richards, Has God Finished with Israel?, (Crowborogh, Monarch/Olive Press, 1994) pp209-210; "Welcome to CMJ’, Shalom, Feburary (1990), p2; CMJ, The State of Israel: Why should we support it? (St Albans, CMJ,
1996).
25. Tony Higton, ‘Meet the new management team’ Shalom, 2 (1999), p3.
26. E. L Langston.
27. E.L. Langaton, Ominous Days! Or the Signs of the Times, (London, Chas, J. Thynne, 1914), ppl-30; see also Patricia Higton, ‘Return of the King of kings’ Shalom Overview Edition, (2001)
در کتاب اخير مبحث اميد آينده ديويد بريک نر مطرح شده است. بريکنر رياست سازمان يهوديان براي مسيح را بر عهده دارد و همچنين يک تدبيرگر است.
28. Moishe Rosen, Overture to Armageddon? Beyond the Gulf War, (san Bernardino, California, Here’s Life Publishers, 1991).
29. Ruth Tucker, Not Ashamed, the Story of Jews for Jesus (Sisters, Oregon, Multnomah, 1999), p240.
30. California Hippy Culture Jesus Movement.
31. Ibid, p77-92.
32. Haight - Asbury.
33. Ibid., p78.
34. http://www.ecfa.org/MbrProf.asp7MemberID=207.
35. J.I. Packer.
36. Tucker, op.cit., p239; ‘Foreword’.
37.Jews for Jesus, “‘Billy Graham was Misunderstood’ Says Jews for Jesus Leader’, Briefing Bulletin, http://www.jews-for-Jesus.org.
38. scholar in residence.
39. covenant people.
40. Campus Crusade for Christ .
41. Young Life.
42. Navigators.
43. Louis Goldberg. ‘Whose Land is It?" Issues, 4.2.
44. G.Douglas Young.
45. Biblical Studies.
46. Dispatch from Jerusalem.
47. Merkley, op.cit., p168.
48. Clarence H. Wagner. Who are we?’ Bridges for Peace, Jerusalem. September (1996).
49. Clarence H. Wagner, "Israel and the Church at the Dawn of the New Millennium
http://www.bridgesforpeace.com/publicastions/teaching/Article-18.html.
50. Clarence H. Wagner. Did God break his covenant with the Jews?’
http://www.bridgesforpeace.com/publicastions/teaching/Article-19.html.
51. Clarence H. Wagner, ‘God"s covenants, and the Church’
http://www.bridgesforpeace.com/publicastions/teaching/Article-38.html.
52. http://www.ecfa.org/MbrProf.asp? Me mberID = 1092; http://www.israelunitycoalition.com.
53. Operation Rescue.
54. Merkley, op.cit., pl70.
55. http://www.library.cornell.edu/colldev/mideast/succoth.htm;
http://www.israelunitycoalition.com.
56. Jan Willem van der Hoeven.
57. Jan Willem van der Hoeven, Babylon or Jerusalem? (Shippensburg. Pasadena, Destiny Image Publishers, 1993). ppl51-152, 158.
58. International Christian Embassy, Jerusalem
http://www.icej.org.il/pages/home/aboutus.html.
59. International Christian Embassy Jerusalem, (Jerusalem, ICEJ, 1993), p4.
60. Ibid.
61. Ibid, p25.
62. Merkley, op.cit., pl73.
63. Middle East Intelligence Digest.
64. Felix Corley, ‘Is Radical Zionism an Option for Christians?’ Church of England Newspaper, 7 Feburary (1997), p7.
65. Christian Israel Public Action Campaign.
66. International Christian Embassy Jerusalem, op.cit., p25.
67. The Jerusalem Temple Foundation.
68. Wagner, Dying, op.cit., p23.
69. Stern Gang.
70. Louis Rapoporl, ‘Slouching towards Armageddon: Links with Evangelicals’ Jerusalem Post International Edition, June 17-24, (1984); Grace Halsell,
Prophecy and Politics, Militant evangelists on the Road to Nuclear War. (Westport, Connecticut, Lawrence Hill, 1986), pp96-116; see also Charisma, July (1995), pp63, 88-89.
71. Dome of the Rock.
72. plan of redemption.
73. redemptive purposes.
74. International Christian Zionist Congress Proclamation, International Christian Embassy, Jerusalem. 25-29 February 1996.
75. Ibid.
76. MECC, op.cit., Wagner, Anxious, op.cit., pp96-113.
77. self-appointed .
78. self-regulated.
79. Wagner, Anxious, op.cit., ppl09-113.
80. Johann Luckhoff.
81. International Christian Zionist Center.
82. http://www.israelmybeloved.com/about/organization.htm.
83. Canadian Friends of the International Christian Embassy.
84. Christian Action for Israel.
85. http://www.christianactionforisrael.org.
86. Derek White.
87. Lance Lambert.
88. Lace Lambert. The Battle for Israel, (Eastbourne, Kingsway, 1975); The Uniqueness of Israel, (Eastbourne, Kingsway, 1980).
89. Derek Prince, The Last Word of the Middle East, (Fort Lauderdale, Derek Prince Ministries International, 1982); The Destiny of Israel and the Church, (Milton Keynes, Word, 1992).
90. Barry Segal.
91. http://www.Temnantofisrael.com/radio_programs.htm.
92. Dave Dolan.
93. Middle East Digest.
94. Dave Dolan, Israel in Crisis, What Lies Ahead? (Colorado Springs, Oracle House, 2000); The End of Days (Tappen. New Jercy, Revell,
1997).hltp://www.ddolan.com.
95. Humanitarian projects.
96. Christian Friends of Israel. Standing with Israel, information Leaflet, n.d.
97. Hannelle Sorensen, director of CFI on the East Coast of the USA cited in Merkley op.cit., pl80.
98. Derek White. ‘Myths and Facts’ Christian Friends of Israel News Letter. 113. April-May (2002).

منبع مقاله :
سايزر، استيون آر؛ (1386)، صهيونيسم مسيحي، ترجمه ي حميد بخشنده، قدسيه جوانمرد، قم: نشر کتاب طه، چاپ اول



 

 

نسخه چاپی