بررسي چند اثر مير داماد
 بررسي چند اثر مير داماد

 

نويسنده: علي اکبر ولايتي




 

مهم ترين آثار مير داماد که بيش ترين آوازه را براي او به ارمغان آورده و بيش ترين بحث ها را برانگيخته اند، عبارت اند از قبسات، جذوات، الصراط المستقيم، التقويم الايمان، الافق المبين، الرواشح السماوية في شرح احاديث الامامية.

قبسات

نام کامل قبسات مير داماد قبساد حق اليقين في حدوث العالم است. اين کتاب مهم ترين و معروف ترين اثر مير داماد است که اوصاف اصلي فلسفه ي او را به بهترين صورت در بر مي گيرد.

وجه تسميه

وجه تسميه ي اين کتاب آن است که مباحث کتاب با نام « قبس »، به معناي « اخگر » يا « آتش پاره »، ذکر شده مشتمل بر ده قبس است و هر قبس شامل چندين « وَمضه » و « وَميض » است ( موسوي بهبهاني، ص 233؛ نصر، 1386، ص 139 ).

علت و انگيزه ي تأليف

موضوع کتاب قبسات سؤالي است که يکي از ياران مير داماد از محضر او مي پرسد و مير داماد نيز، به تفصيل، جواب مي دهد و آن را به صورت کتابي در مي آورد.
مسئله ي اصلي کتاب، آفرينش جهان و امکان صدور آن از خداوند است. در حقيقت، مير داماد اين کتاب را به منظور حل مسئله ي حدوث و قدم عالم تأليف کرده و در ديباچه ي آن نوشته است: « يکي از دوستانم که مرا ياراي رد در خواستش نبود، از من خواست تا در باره ي مسئله ي حدوث و قدم و اقسام آن و برهان عقلي بر اثبات حدوث عالم چيزي بنويسم. شيخ الرئيس ابن سينا، در اين مسئله، کلامي مُشبع دارد و سرانجام به اين نتيجه مي رسد که هر دو سوي مسئله جدلي است و امکان اقامه ي برهان عقلي بر اثبات يکي از دو طرف بحث وجود ندارد. هم چنين تمامي حکماي پيشين در باره ي اين مسئله حيران اند و عقولشان از درک حقيقت امر، عقيم است خلاصه آن که ابن سينا در بحث جدل از منطق شفا، مسئله ي حادث يا ازلي بودن عالم را جدالي دانسته است و ليکن من آرزوي اين دوست را بر آورده مي سازم و حق مطلب را طي قبساتي که هر کدام داراي ومضاتي است بر مي آورم » ( مير داماد، 1367، ص 1- 2.

فصول و مباحث کتاب

بنابراين مير داماد در اين کتاب کوشيده تا حادث بودن جهان را با برهان اثبات کند. در واقع، مهم ترين کار مير داماد در اين کتاب در باره ي مسئله يحدوث يا قدم جهان، همانا، مطرح کردن مفهوم « حدوث دهري » است و تمام مباحث کتاب در باره ي همين مسئله است:
قبس اول: در ذکر انواع حدوث و اقسام وجود به حسب انواع حدوث است ( مير داماد، 1367، ص 3- 36 ).
قبس دوم: در بيان انواع سه گانه ي سبق ذاتي و اقامه ي برهان از راه متقدم بالذات است ( همان، ص 37 - 80 ).
قبس سوم: در بيان انواع دو گانه ي تأخر انفکاکي و اقامه ي برهان بر اين مضمون، از طريق تقدم سرمدي است ( همان، ص 81- 120 ).
قبس چهارم: استشهادي است از قرآن کريم و سنت رسول اکرم ( صلي الله عليه و آله و سلم ) و احاديث اوصياء ( عليه السلام ) براي تأييد اقوال پيشين خود ( همان، ص 121- 142 ).
قبس پنجم: در نحوه ي وجود طبيعت هاي اوليه از طريق فهم وجود طبيعي است ( همان، ص 143- 182 ).
قبس ششم: در باره ي اتصال زمان و حرکت و اقامه ي برهان بر حسب کميت زمان؛ سپس اثبات متناهي بودن متصل ممتد مقداري و ابطال نامتناهي بودن عددي در حوادث زماني متعاقب ( همان، ص 183- 238 ).
قبس هفتم: در فحص و تحقيق راجع به احتجاجاتي که مقتضاي اين بحث است. در واقع، اين قبس به رد ديدگاه هاي مخالف اختصاص دارد ( همان، ص 239- 278 ).
قبس هشتم: در تحقيق در باره ي قدرت خداي سبحان و اراده ي وي است ( همان، ص 279- 344 ).
قبس نهم: در بيان حقيقت جواهر عقلي و اثبات مفارقات و سلسله ي مراتب موجودات در قوس صعود و نزول و بيان انطباق موجودات در دو سلسله ي مزبور است ( همان، ص 345- 406 ).
قبس دهم: در باره ي قول حق در خصوص سرّ قضا و قدر و چگونگي دخول شر در قضاي الهي و هم چنين مبحث ضرورت دعا و وعده ي اجابت و برگشت امور به خداي سبحان در آغاز و انجام است ( همان، ص 407- 484 ).
بنابراين، معلوم مي شود که علاوه بر موضوع اصلي کتاب؛ يعني حدوث دهري، مسائل ديگري چون صفات حق، جبر و اختيار، اجابت دعا، مراتب موجودات نيز در کتاب بررسي مي شود.
مير داماد در قبسات به بحث ديرينه ي اصالت ماهيت در برابر اصالت وجود نيز مي پردازد و پس از يک بررسي طولاني، سرانجام، ماهيت را اصيل مي شمرد. شاگرد برجسته اش، ملاصدرا، موضع او را، بعدها به شدت، تخطئه مي کند.
قبسات، از زمان نگارشش، به منزله ي متني اصلي و مهم در فلسفه ي اسلامي مطرح بوده و فيلسوفاني از نسل هاي بعد شرح هايي بر آن نوشته اند؛ از اين جمله است: شرح ملا شمساي گيلاني و آقا جاني مازندراني ( نصر، 1386، ص 140- 141 ).
مير داماد در اين اثر مي خواهد اثبات کند که موجودات عالم، از ارکان اصلي گرفته تا ظهورات مادي، همگي مسبوق به عدم و صارف به حدوث و مرهون به هلاک وممنوّ به بطلان اند ( مير داماد، 1367، ص1 ).

جَذَوات

جذوات يکي ديگر از آثار مهم فلسفي مير داماد است. اين کتاب شامل دو بخش است؛ يک بخش آن در حکم مقدمه و بخش دوم درباره ي موضوع اصلي کتاب است.
فصول بخش اول، با نام « جذوه » و فصول بخش دوم با نام « ميقات » است و کتاب نيز به جذوات، که عناوين فصول مقدمه را مي رساند، شهرت يافته است ( موسوي بهبهاني، ص 257 ).

وجه تسميه

دو نام براي اين اثر ذکر شده است:
1. آن گونه که مصنف در کتاب تبِراس الضياء و قبسات آورده، اين اثر الجذوات و المواقيت نام دارد که برگرفته از نام فصول اساسي کتاب، جذوه ها و ميقات ها، است ( مير داماد، 1374، ص107؛ مير داماد، 1367، ص 451 ).
2. درمنابع کتاب شناسي و کتب تراجم و نزد فيلسوفان و حکمت پژوهان، از اين اثر بانام جذوات ياد شده است. حتي بر روي جلد چاپ سنگي آن، نام جذوات درج شده است.
بديهي است که تسميه ي کل کتاب به جذوات يا به سبب اختصار است و يا ناآگاهي از نامي که مؤلف اختيار کرده و از باب تسميه ي کل به جزء و نيز سبب اين که در چنين فرصتي نام بخش هاي آغازين ( جذوات ) انتخاب شده و نه نام فصل هاي پاياني ( مواقيت ) آن است که بخش هاي ابتدايي اهميت پيش تري داشته و بدون آگاهي از آن ها امکان ورود به جذوات در لغت جمع « جذوه » و جذوه به معني « پاره ي آتش » است. مير با الهام از آيه ي شريفه ي « لعلّي آتيکم منها بخبرأو جذوه من النارِ لعلکم تصطلون » ( قصص:99 ) و با تأثير از حکمت اشراق سهروردي، نام دوازده فصل آغازين کتاب خويش را « جذوه » نهاده است. او بر اثر همين تأثر از حکمت اشراق، در آثار ديگر خويش نيز از عناويني که جنبه ي اشراقي دارد، بسيار استفاده کرده، حتي چنان که پيش از اين نيز بيان شد، تخلّص شعري خويش را « اشراق » نهاده است ( اوجبي، مقدمه بر الجذوات والمواقيت، ص 31 ).

علت و انگيزه ي تأليف

گويا مشاهير علماي هند با اين شبهه مواجه شده بودند که « چرا هنگام تجلي حضرت حق، کوه طور سوخت، اما پيکر حضرت موسي ( عليه السلام ) نسوخت؟ » آنان براي يافتن پاسخ، به مهد دانش و حکمت مهاجرت کردند و از شاه عباس کمک خواستند. بدين ترتيب، مير داماد، به فرمان شاه عباس، مأمور شد تا به رفع شبهه بپردازد و، به شايستگي، آيه ي کريمه ي « فلمّا تجلّي ربُّه للجبلِ دکاً و خرَّ موسي صعقاً » ( اعراف: 143 ) را تفسير کند ( اوجبي، مقدمه بر الجذوات و المواقيت، ص 32 ).
مير داماد در مقدمه ي جذوات در اين باره مي گويد: « چون زبده ي صناديد فضلا و عمده ي مشاهير ديار هند في عصره الدارج، در مقام حکمت اختصاص تجلّي اقدس جناب قدّوس اَعلي - تعالي شأنه و تقدّس - بر نفس مُکرّم کلم - علي نبيّنا و عليه کرائم الصلوات والتَّسليم - به صقع مقدس طور سينا و احتراق جرم جبل و عدم اختراق جسد موسي سخن پرداز شده و تعبير از سرّ آن دقيقه و کند آن غامضه به عبارتي کرده که افاضل عصر نا هذا- افض الله تعالي عليهم من برکاته - در حلّ معاقد و کشط مطاوي آن با تأمل لطف قريحه، نکته ي دلپذير فراهم نياورده اند، اين ناسک مناسک خاکساري بر وفق اقتضاي برق وقت و بر حسب مساعدت قهرمان توفيق، اختطاف قريحه ي خامده را از بوارق فيوض انوار عالم قدس به مسامح قريحه ي خامده را از بوارق فيوض انوار عالم قدس به مسامح فضل و افضال سخن سنجانِ مجلس بهشت آيين و موقف عرض همايون اعلي رسانيده، انقياداً لحکمة الأرفع المطاع و امتثالاً لأمرة الأعلي النافذ في الأقطاع و الأرباع لازم آمد که - بفضل الله سبحانه و حسن اکرامه - کلمه اي چند قدسي و نکته اي چند ملکوتي به زبان مرغان چمن قدس و لغت طيور هواي ملکوت ادا نموده، صماخ سامعه ي عقول همگنان و حريم سويداي قلوب مستعدان را حکمتستان بدايع غيبي و ملکوتستان عالم معني سازد » ( مير داماد، 1380، ص 5- 6 ).
اگر چه جذوات پاسخنامه اي مفصل به چرايي اختصاص تجلي حق بر حضرت موسي ( عليه السلام ) است، اما در عين حال، تفسيري حکمي بر آيه ي شريفه ي 143 سوره ي اعراف و نيز اثري مفصل و مبسوط در علم حروف و اعداد نيز به شمار مي آيد؛ زيرا در نيمه ي پاياني کتاب، مير داماد از رابطه ي حروف و اعداد با عوالم هستي و اسرار و لطايف حروف براي حل شبهه ي ياد شده، بسيار بهره برده است ( اوجبي، مقدمه بر الجذوات والمواقيت، ص 33 ).
بنابراين، مير داماد براي جواب به سؤال مذکور، اين کتاب را تأليف کرده و در تمهيد و تهيه ي پاسخ به سؤال مزبور، مقدمه اي شامل بر دوازده جذوه آورده، آن گاه به اصل پاسخ پرداخته و مطالب اصلي را با نام « ميقات » آورده است.
او در اين کتاب، موضوعات مختلفي را به بحث گذاشته، بنابراين بيش تر آراي خاص او در اين کتاب است. اختصاص فصولي از اين کتاب به بحث از علوم غريبه و علم اعداد و حروف، نشان دهنده ي شمول کتاب بر موضوعات گوناگون علوم عقلي و علوم غريبه است ( موسوي بهبهاني، ص 258- 260 ).
نکته ي ديگر آن که، علت فرمانبرداري مير داماد از دستور شاه عباس، اين بوده که مير مي دانسته افاضل عصر از حلّ مسئله ي مذکور عاجزند و از سوي ديگر آن گونه که در مقدمه آورده، مطالب جذوات را نه زاييده ي تفکر شخصي خود، بلکه متشرح از قلم فيض ربويي مي داند ( اوجبي، مقدمه بر الجذوات و المواقيت، ص 33 ).

ويژگي هاي نثر جذوات

جذوات مهم ترين و مبسوط ترين اثر فارسي مير داماد است و علي رغم آن که به زبان فارسي نگاشته شده، داراي همان ويژگي عام آثار مير داماد؛ يعني تقييد و پيچيدگي، است. گر چه او تلاش کرده تا فهم ظرايف سلوک عرفاني را سهل الوصول کند، اما از آن جا که فهم اسرار ربوبي مستلزم داشتن استعداد بسيار و رابطه ي اتصالي به عالم قدس است؛ لذا براي نامحرمان حريم انس، بسيار دشوار و مغلق است ( اوجبي، مقدمه بر الجذوات والمواقيت، ص 37 ).
برخي از ويژگي هاي ادبي جذوات.
1. ملمّع نويسي؛ آميختن عبارات عربي و فارسي است. گر چه نثر جذوات فارسي است، اما مير داماد با آميختن جملات معترضه ي توضيحي و تأکيدي، قيود، آيات، روايات، اشعار عربي، دشواري متن را مضاعف کرده و اين گونه، عملاً، مخاطبان خود را محدود کرده است.
2. تقديم فاعل بر فعل؛ مير داماد، در مواردي، بر خلاف قواعد دستوري معمول، فعل را بر فاعل مقدم داشته است.
3. تطابق صفت و موصوف در تأنيث و تذکير؛ در جذوات، با تأثير پذيري از زبان عربي، در بيش تر عبارات فارسي، صفت درتأنيث و تذکير از موصوف تبعيت کرده است، مانند حرکت دوريه، نفس مجرده، فطرت ثانيه، دايره ي عقليه.
4. تطويل؛ مير مهارت خاصي در دراز گويي دارد. او با استفاده از جملات معترضه و مترادفات و استعارات و تشبيهات پياپي و نقل قول ها و استشهاد به آيات و روايات و سخنان علما و حکما به پر گويي مي پردازد و گاهي در اين زمينه به قدري افراط مي کند که يافتن مبتدا و خبر و فعل و فاعل و متعلقات آن ها با تأمل بسيار ممکن مي شود. او حتي در مواردي چون مضاف و مضاف اليه، که قاعدتاً بايد در کنار هم باشند و چيزي ميانشان فاصله نيندازد، با جدا کردن آن ها باعث سرگرداني مخاطب مي شود ( اوجبي، مقدمه بر الجذوات و المواقيت، ص 40- 42 ).

فصول و مباحث کتاب جذوات

جذوات شامل ديباچه اي در باره ي علت و انگيزه ي تأليف کتاب و دوازده جذوه، که در واقع مقدمه و مبادي بحث اند و 35 ميقات، که مقصد کتاب را تشکيل مي دهد، است.
البته به جز جذوه ي اولي، هر جذوه تتمه اي نيز دارد که نام آن ها بدين ترتيب است: تنوير في تمثيل، تتمة الجذوة، لمعة الجذوة، قبس الجذوة، لمع الجذوة، لحاقة الجذوة، مفباس الجذوة، لامعة الجذوة، فلذة الجذوة، ذنابة الجذوة، لامعة الجذوة، اقتباس الجذوة.
مهم ترين مباحثي که در جذوه ها مطرح شده عبارت اند از مراتب طولي و عرضي موجودات در جهان هستي ؛ اوليّت و آخريّت واجب تعالي؛ اسامي عالم مجردات و عالم جسمانيات؛ نسبت عالم کبير با عالم صغير؛ حقيقت خسوف و کسوف عقلي؛ تشبيه نظام جملي و اجزاي آن به انسان و اجزايش و کتاب و کلمات و حروفش؛ ترتيب صوادر و اسامي آن ها در لسان شرع؛ رابطه ي کواکب و افلاک با واجب الوجود؛ تنزه واجب الوجود از گونه هاي کثرت؛ وحدت واجب الوجود؛ کيفيت و ترتيب صدور عقول؛ ترکيب مراتب صدور؛ ديدگاه هاي گوناگون در باره ي عالم مُثُل؛ گونه هاي تحقق هويت هاي عيني؛ اسماي حسني؛ ويژگي هاي نبوت؛ آثار تعلق نفس به بدن و انقطاع از آن؛ حقيقت مرگ؛ حقيقت زهد و عبادت نفس ناطقه ي انساني و نفس فلکي؛ جاعل تام و معلول هاي او؛ ارتباط ميان عوالم هستي؛ وجود مطلق؛ وجود جايزات؛ صدور؛ افاضه؛ جعل و ايجاد؛ ابداع؛ اختراع؛ صُنع و تکوين؛ حقيقت عدد و مراتب و ويژگي هاي آن؛ ماهيت عدد؛ نقصان زوج الزوج و قانون استخراج اجناس ثلاثه؛ مراتب ادراکات و مدرکات آدمي؛ حقيقت حرف و ارتباط حروف با اعداد واعيان خارجي؛ مراتب حروف.
مباحثي که در ميقات ها مطرح شده نيز عبارت اند از ملاک افاضه و مناط ايجاد هويّات؛ مقولات و اجناس عاليه؛ تطبيق حروف کلامي و کتابي بر مراتب موجودات؛ عالم مثال و حروفي که براي واجب الوجود و عقول و نفوس وضع شده اند؛ مدلول اصول مراتب اعداد و برخي از حروف؛ متعلق اول و اثر قريبش؛ اقسام وحدت؛ اعداد و حروف از ديدگاه فيثاغورس؛ ويژگي هاي ذاتي واحد حقيقي؛ اسما و مراتب و ادوار حروف؛ لطايف اسرار کلمه ي طيّبه ي توحيد؛ دواير مقطعات نورانيه و حروف ( همان، ص 43- 44 ).

حواشي جذوات

با بررسي نسخه هاي جذوات، به سه دسته از حواشي بر مي خوريم:
1. حواشي کاتبان و افرادي چون عبدالباقي، که بيش تر توضيح معاني واژگان به کار رفته در متن و، در مواردي اندک، حاشيه اي محتوايي است.
2. حواشي خود مير داماد، که به هشت مورد مي رسد.
3. حواشي حکيم الهي ملا علي نوري، که عميق ترين حواشي موجودات بر جذوات است ( همان، ص 55- 56 ).

الصراط المستقيم

پيچيده ترين اثر مير داماد به زبان عربي الصراط المستقيم است که در باره ي يکي از بغرنج ترين مسائل فلسفي؛ يعني مسئله ي حدوث و قدم و مباحثي چون ربط حادث به قديم، ماهيت و اقسام حرکت، چيستي زمان، علم پيشين الهي نوشته شده است.

موضوع و مباحث کتاب الصراط المستقيم

اين کتاب نيز، به مانند بيش تر آثار مير داماد، نا تمام باقي مانده است و علي رغم تصريح وي در مقدمه به اين که اين اثر حاوي « وصيّه » و چند « مساق » و « تختمه » است، فقط توفيق طرح « وصيّه » و بخشي از مباحث « مساق اول » را يافت و از ادامه باز ماند.
مير داماد در صراط مستقيم در پي تحليل و تبيين چگونگي ارتباط ميان حادث و قديم است؛ زيرا بنابر اصل مسلّم فلسفي ضرورت سنخيّت و همگوني علت و معلول، نمي توان علت هستي را قديم و هستي را حادث دانست، بلکه بايد يا هر دو قديم باشند يا هر دو حادث، که هر يک محذوراتي را به همراه دارند. مير براي پاسخ به اين پرسش، از مباني فلسفي و طبيعي چندي بهره جست که مهم ترين آن ها نظريه ي « حدوث دهري » است.
چنان که پيش از اين نيز بيان شد، درميان تمامي نظريه هاي فلسفي مير داماد، آنچه باعث شهرت و آوازه ي وي گرديده و از اهميت خاصي برخودار است، نظريه ي ابداعي حدوث دهري است که يکي از شاهکارهاي فلسفي او به شمار مي آيد و با مباحث متعددي چون حرکت و زمان و علم الهي در ارتباط است ( اوجبي، مقدمه بر الصراط المستقيم، ص 22 ).
مير داماد در بسياري از آثارش سعي کرده تا تصوير درست و روشني از اين قضيه ارائه دهد و با براهين متعدد آن را به اثبات برساند و به سبب حساسيت و اهميت بحث و تفسيرها و تحليل هاي انحرافي کوته فکران، در ابتداي کتاب الصراط المستقيم، توصيه کرده که مطالب کتاب در اختيار جهله و فيلسوف نماها، که سلامت ذوق و روشني باطن ندارند، قرار نگيرد ( مير داماد، 1381الف، ص 12 ). مير در صراط مستقيم به دشواري و عمق و غموض نظريه ي حدوث دهري تصريح مي کند.

ويژگي نثر صراط المستقيم

نثر اين اثر نيز مانند ديگر آثار مصنّف بسيار مغلق و پيچيده است. به حدي که برخي در مورد آن، به اغراق، گفته اند:

صراط مستقيم مير داماد *** مسلمان نشنود، کافر نبيناد

علت اين گونه نگارش، چنان که پيش از اين نيز بيان شد، فضاي سياسي حاکم بر آن دوره است؛ چرا که گرايش عام علما و نيز اقبال بيشتر سلاطين صفوي به سوي دانش هاي نقلي بوده و آموزه هاي فلسفي را مغاير با حقايق ديني مي انگاشتند. بي شک طرح مباني نظري و عميق حکمت يماني، هم چون مسئله حدوث و قدم دهري و سرمدي، باعث دامن زدن به جوّ حکمت ستيزي آن دوره مي شده و عرصه را براي فعاليت هاي علمي - سياسي مير داماد، که خود از نزديکان شاه عباس صفوي بوده، تنگ مي کرده است ( اوجبي، مقدمه بر الصراط المستقيم، ص 27- 28 ).
مير، در سطور پاياني نزعه ي اولي اثر مزبور، تصريح دارد: هر که جوياي درک حقيقت است، بايد از ميزان طبع مستقيم و معيار ذوق سليم برخوردار باشد و به جانب بدن و عالم طبيعت التفات نکند. سپس در ادامه، به نکته ي بسيار مهمي اشاره مي کند و آن اين که هر گاه هنگام مطالعه ي مباحث اين کتاب، در درک مقاصد و اذعان به حق، با مشکل مواجه شديد، از اين سنت و قاعده ي عقلي بهره ببرند که بايد از سرزمين طبيعت مهاجرت کرد و با دشمنان عقل؛ يعني وهم و خيال، در ستيز بود و لذات مزاجي را حقير شمرد تا بتوان به جهان برتر و محضر ربوبي پيوست ( مير داماد، 1381 الف، ص 217- 218 ). در واقع، مير داماد راه دل و کشف و شهود را نه راهي در عرضِ راه عقل و برهان، بلکه عين آن مي داند.

تقويم الايمان

اسامي کتاب و وجه تسميه ي آن

در بين تصريحات و اشارات مير داماد در آثارش و بيانات شارحان در شروح خويش و هم چنين مطالبي که در فهارس نسخه هاي خطي در معرفي آثار مير آمده، از اثر حاضر با نام هاي گوناگوني ياد شده، که از آن جمله است:
- تقويم الايمان؛ مشهورترين نامي که از خطبه ي کتاب نيز استفاده مي شود، تعبير تقويم الايمان است.
- تقويم الايمان و تتميم العرفان؛ مير سيد احمد علوي در مطلع نخستين تحرير کشف الحقايق، که شرحي بر تقويم الايمان است و هم چنين در ديباچه ي تحرير دوم آن، از اثر مذکور با نام تقويم الايمان و تتميم العرفان ياد مي کند.
- تقويم ا لحکمة الايمانية.
- التصحيحات و التقويمات؛ از آن جا که مصنف ابواب کتاب خويش را « تصحيح » و « تقويم » ناميده و تقويم الايمان مجموعه اي از تصحيح ها و تقويم هاست؛ بنابراين، مير داماد در سطور آغازين شرح تقدمه ي تقويم الايمان از اين اثر با نام التصحيحات و التقويمات ياد کرده است. برخي از فهرست هاي نسخه هاي خطي نيز، به پيروي از مير، تقويم الايمان را با نام التصحيحات و التقويمات معرفي کرده اند.
البته گاهي در ساير آثار مير داماد و يا در بين عبارات شارحان، نام هايي به چشم مي خورد که به مثابه ي نام خاص نبوده و صرفاً حاکي از اهميت اثر حاضر در نزد ايشان است. براي مثال در بخش هاي پاياني کشف الحقايق از اين اثر با نام الصحيفة القدوسية ياد شده و يا قطب الدين اشکوري در محجوب القلوب آن را تقويم قويم الايمان لأهل الاسلام ناميده است ( اوجبي، مقدمه بر التقويم الايمان، ص 121- 122 ).

فصول و مباحث تقويم الايمان

تقويم الايمان از يک « رصد » مشتمل بر پنج فصل و هر فصل از بخش هايي چون تقويم، تصحيح، توصيه، تحکمه، محاققه و تقويم، ظن و تقويم، وهم و تقويم، تشکک و تثبيت تشکيل شده است.
از تعبير « الرصد الاول » چنين برداشت مي شود که او بنا داشته تا رصدهاي ديگري را نيز بدان بيفزايد، اما به سبب نامعلومي از اين کار منصرف شده است. در هر صورت، نام و موضوعات پنج فصل کتاب از اين قرار است:
فصل آغازين کتاب به منزله ي مدخل به شمار مي آيد و در آن به برخي از مبادي و مباحث مربوط به امور عامه، هم چون تعريف فلسفه، موضوع فلسفه، مسائل فلسفه، انقسام موجود به واجب و ممکن، تقسيم ممکن به جوهر و عرض، ملاک نيازمند ممکن به علت، تساوق وجود و تشخص، پرداخته است ( مير داماد، 1376، ص 199- 226 ).
فصل دوم بيش تر به براهين اثبات واجب و ابطال تسلسل و دور اختصاص دارد؛ براهيني چون برهان ضرورت، برهان اولويت، برهان جزء و کل، برهان قوه و فعل، برهان شخصيت، برهان وسط و طرف، برهان تضانيف، برهان حيثيات، برهان اسد و اخضر، برهان ترتب ( همان، ص 227- 252 ).
مير داماد در فصل سوم بيش تر به تبيين صفات سلبي واجب پرداخته است. صفاتي چون واجب الوجود ماهيت ندارد ( ماهيت واجب الوجود عين انيّت اوست )، واجب بالذات مرکب نيست، واجب بالذات جنس ندارد، واجب بالذات حدّ ندارد، واجب بالذات کثير نيست، واجب بالذات جسم و جسماني و عرض نيست، واجب بالذات به حسّ درک نمي شود، واجب بالذات جهت و مکان و وضع ندارد، واجب بالذات نه جنس براي جوهر است و نه در مقوله ي جوهر مي گنجد، وحدت واجب بالذات عددي نيست ( همان، ص 253 - 290 ).
فصل چهارم در ادامه ي فصل پيشين به تحليل و بررسي برخي از صفات سلبي واجب بالذات پرداخته است که عبارت اند از واجب بالذات مقابل ندارد، واجب بالذات شريک ندارد، واجب بالذات کثرت راه ندارد، امتناع علم به حقيقت واجب بالذات، استحاله ي تقرر صورت علمي در ذات واجب و مباحثي مانند تقابل و اقسام آن، چگونگي عروض اضافه بر واجب الوجود، کيفيت عروض سلوب بر ذات واجب الوجود، عينيت صفات و ذات واجب الوجود، لوازم صفات کمالي واجب الوجود، چگونگي صدور کثرات، تقدم سرمدي واجب بالذات، حدوث و قدم دهري ( همان، ص 291- 334 ).
مير داماد، در اين فصل، براي اثبات حدوث دهري ممکنات، برهاني اقامه مي کند که در کتاب هاي ديگرش طرح نکرده است. او خود بر اين امر تصريح دارد ( همان، ص 323 ).
فصل پاياني کتاب، که شايد جذّاب ترين و خواندني ترين فصول آن باشد، به مباحث معرفت شناسانه و ديدگاه هاي مير داماد در مقوله ي علم، به ويژه علم الهي، اختصاص دارد. عمده ي مباحث اين فصل عبارت اند. از تقسيم علم به حصولي و حضوري و تعريف آن ها، رابطه ي علم حصولي و حضوري، معلوم در علم حصولي و حضوري، علم جواهر مفارقه، ترتيب و ترتّب علوم و ادراکات، اتحاد عقل و عاقل و معقول، علم واجب به اشياء عينيّت علم و ذات و عاقل و معقول، علم فعلي و انفعالي و نقد ديدگاه شيخ الرئيس در اين مورد، علم اجمالي و علم تفصيلي و چگونگي انکشاف صور متعدد براي نفس آدمي ( همان، ص 335- 380 ).

جايگاه تقويم الايمان در ميان آثار مير داماد

در بررسي اوليه ي تقويم الايمان سه ويژگي عمده براي آن بر شمرده مي شود؛
1. آن گونه که از شواهد و قرائن بر مي آيد، گويا تقويم الايمان نيز، مانند الافق المبين، الايماضات و التشريفات، التقديسات، قبسات، از جمله کتاب هاي درسي اي بوده که مير داماد، خود، به شاگردانش تدريس مي کرده است؛ زيرا در حاشيه ي برخي از نسخه هاي آن، حواشي و تعليقاتي با نام « سُمعِ » وجود دارد که بيانگر نکاتي است که شاگردان در محفل درس از زبان استاد شنيده و يادداشت کرده اند. شاهد ديگري که اين احتمال را قوّت مي بخشد، تصريح مير سيد احمد علوي در کشف الحقايق است ( مير داماد، 1376، ص 446 ).
از ديگر ويژگي هاي برجسته ي اين اثر، ارائه ي دوره ي کامل فلسفه و ابداعات و نظريه هاي خاص مير است که درسي بودن تقويم الايمان را تأييد مي کند.
2. همان گونه که در بخش هاي پيشين گذشت، تقويم الايمان در بردارنده ي برخي از مباحث و تقريرها و ادله هاي نوين و ابداعات مير است که در ديگر آثار او به چشم نمي خورد. مباحثي چون وحدت حمل، برهان بر حدوث دهري، ثنويّت مقولات.
3. مير داماد، در همه ي آثار فلسفي خويش، به بحث در باره ي موضوعات خاص پرداخته است. تنها در اثر حاضر است که تقريباً يک دوره ي کامل مباحث فلسفي را به صورت فشرده تبيين و ساختار و شاکله ي نظام فلسفي خويش را ترسيم کرده است.
در واقع، تقويم الايمان، در کنار دو اثر ارزشمند قبسات و الافق المبين، سه ضلع اصلي قاعده ي هرم انديشه هاي فلسفي مير را تشکيل مي دهند ( اوجبي، مقدمه بر التقويم الايمان، ص 126- 127 ).

حواشي و شروح

حواشي و تعليقات تقويم الايمان به سه دسته تقسيم مي شود:
1. حواشي به جاي مانده از شاگردان بلافصل مير داماد؛ اين حواشي، در واقع، تقريرات درس استاد و بيانات خود مير است و نه ديدگاه هاي شخصي تفسيري و انتقادي آن ها. اين دسته از حواشي از حيث کميت کم ترين حجم را به خود اختصاص داده اند.
2. حواشي خود مير داماد.
3. عمده ترين و ارزشمندترين و غني ترين حواشي تقويم الايمان، متعلق به حکيم ملا علي نوري است. او به سبب تسلط بر کل مباني مشارب فلسفي و مهارت در تبيين آنها، به خوبي از عهده ي تبيين و تفسير کلام مصنف بر آمده است.
تقويم الايمان داراي چهار شرح است:
1. شرح تقدمه ي تقويم الايمان / المعلقات علي تقويم الايمان؛ که گاه به اشتباه از آن با نام تقويم الايمان ياد شده است، شرح مبسوطي از خود مير داماد بر خطبه ي کتاب تقويم الايمان، در بيان و اثبات فضائل حضرت امير ( عليه السلام )، با استناد به روايات، است. پيش از اين در فهرست آثار مير داماد به اين اثر اشاره شد. همان گونه که گذشت، اين شرح در سال 1412 ق به چاپ رسيد.
2. کشف الحقايق؛ اين شرح را که مير سيد احمد علوي، وارث معنوي و از برجسته ترين شاگردان مير داماد، نگاشته، از عميق ترين و مهم ترين شروح تقويم الايمان به شمار مي آيد. شارح دو بار، به فاصله ي زماني نزديک به ده سال، اين شرح را تحرير کرده است. او پس از آن که براي نخستين بار شرح را به پايان رساند، آن را به شخصي به نام امير محمد مؤمن اهدا کرد.
تحرير دوم، در واقع، تهذيب تحرير اول و ويرايشي جديد از آن است که کاتبي حرفه اي و با خطي خوش آن را کتابت کرده و به شاه صفي تقديم شده است.
3. عرش الايقان؛ اين شرح را مير عبدالحسيب، يکي از نوادگان مير داماد، تأليف کرده است.
4. شرح ملا شمساي گيلاني ( اوجبي، مقدمه بر التقويم الايمان، ص 123- 124 ).

شارع النجاة

يکي از آثار معتبر و مهم مير داماد که از لحاظ عقايد و آراي خاص وي در مباحث ديني، و به خصوص مبحث عبادات، بسيار اهميت دارد، کتاب شارع النجاة است. اين کتاب در بردارنده ي آراي مير در باب اصول اعتقادات است و از آن جا که به زبان فارسي نوشته شده است، اهميت آن دو چندان مي شود.

علت و انگيزه ي تأليف

مير داماد اين کتاب را به درخواست يکي از دوستانش مبني بر نگارش کتابي مشتمل بر فتاواي فقهي خود، متناسب با فهم عامه، نوشته است.

ويژگي نثر شارع النجاة

سياق عبارات فارسي مير، در اين کتاب، با روش فارسي نويسي وي، در ساير آثارش، تفاوت دارد. روش فارسي نويسي مير در ساير کتب، در حقيقت، همان کلمات مغلق و مهجور عربي است و فقط روابط جمله ها فارسي شده است. سبک و روش او در ترکيب جملات و عبارات نيز همان سبک عربي است؛ يعني هم بيش تر کلمات عربي است و هم نظم جملات طبق قواعد عربي است. ولي مير داماد، در اين کتاب، سعي کرده به فارسي روان و نزديک به فهم عامه بنويسد و اين نکته از نظر سبک نگارش وي و روش فارسي نويسي، در عصر مزبور، اهميت فراواني دارد ( موسوي بهبهاني، ص 291- 292 ).

فصول و مباحث شارع النجاة

مير درمقدمه ي کتاب تصريح مي کند که کتاب مشتمل بر مقدمه و ده کتاب و خاتمه خواهد بود. آن ده کتاب نيز عبارت اند از کتاب الطهارت، کتاب الزکوات، کتاب الاخماس، کتاب الصيام، کتاب الاعتکاف، کتاب الحج، کتاب المزار، کتاب الامر بالمعروف و النهي عن المنکر. اما آنچه از اين کتاب به دست ما رسيده فقط مقدمه و يک کتاب از ده کتاب مورد نظر وي است و ممکن است توفيق اتمام کتاب، به صورتي که در نظر داشته، برايش حاصل نشده باشد ( همان، ص 292 ).
اين کتاب پس از خطبه و ذکر سبب تأليف و بيان فهرست کتاب، به اصل مباحث کتاب وارد شده و مقدمه را آغاز مي کند. مقدمه شامل سه اصل است: اصل اول در بيان اصول دين؛ اصل دوم در باره ي اجتهاد و تقليد؛ اصل سوم در باره ي اهميت نماز. پس از شرح و بيان اين اصول به مباحث اصلي وارد شده و کتاب الطهارات را آغاز مي کند ( همان، ص 296 ).
منبع مقاله :
ولايتي، علي اکبر، ( 1391 )، ميرداماد، تهران: انتشارات امير کبير، چاپ اول



 

 

نسخه چاپی