چگونه فرزندانمان را برای نماز صبح بیدار کنیم؟
مقدمه:
چرا کودکان و نوجوانان برای ادای فریضه نماز صبح بر نمی خیزند یا به سختی و با غرولند و پرخاشگری برمی خیزند؟ وظیفه ما نسبت به فرزنانمان چیست باید چه راهکارهایی را به کار بگیریم.

در این مقاله به علل و عوامل سهل انگاری یا بی رغبتی نسبت به نماز صبح اشاره می کنیم .قاعدتا اگر عوامل را شناختیم باید عکس آن عمل را  با توجه به شرایط و روحیات فرزندانمان در نظر بگیریم و آن را جهت بیدارکردن فرزندانمان بکار ببریم.
 

چگونه فرزندانمان را برای نماز صبح بیدار کنیم؟

کم نیستند کودکان و نوجوانانی که نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با وجود تعداد بیشتر رکعتها می خوانند، اما از خواندن نماز صبح اکراه دارند. حقیقت این است که خواب صبحگاهی شیرین و دلچسب است و به قول صائب:

آدمی پیر چو شد حرص جوان می گردد
خواب در وقت سحرگاه گران می گردد

آموزش های قبل تکلیف:
اما تنها دلیل برنخاستن برای نماز همین موضوع نیست. بسیار اتفاق افتاده است که برای برنامه ای دلچسب و مورد علاقه، فرزندان توصیه می کنند صبح زود ما را بیدار کنید یا خود تمهیداتی برای بیدار شدن می اندیشند.

نماز خواندن کودک از جمله نماز صبح که سختی خاصی برای کودکان دارد قسمتی از تربیت دینی کودکان است تربیت دینی باید از ابتدای تولد و چه بسا بنا به گفته بزرگان از قبل از تولد آغاز گردد.

از این رو گفته شده والدین به هنگام تولد، به گوش راست کودک، اذان و به گوش چپ او اقامه گویند تا به محض تولد، زندگی خود را با نام خدا و یاد پیامبر و توجه به دین آغاز کند و تا آخر عمر معتقد به خدا باشد.

آموزش دین از سه سالگی آغاز می ‌گردد. تا هفت سالگی به سادگی آموزش برگزار می ‌شود. اما در مرحله اطاعت (از هفت سالگی به بعد) به صورت جدی آموزش دین باید انجام گیرد.

در آموزش دینی بهتر است به نکات زیر توجه شود:
1. والدین بعضی اوقات هدایا و جوایزی به خاطر انجام عبادات به فرزندان خود بدهند تا آنان از انجام عبادات خاطراتی خوش داشته باشند.

2. فرزند بیش از آن که بشنود می‌بیند. بنابراین توجه والدین به نماز و قرآن خواه ناخواه در فرزند تأثیر می‌گذارد و آنان را به نماز و قرآن سوق می‌دهد.

3. بردن کودک به مجالس دعا و قرآن و حضور در مسجد و اماکن مذهبی و شرکت در نماز جمعه و جماعت، عامل دیگر در جذب فرزندان به نماز و عبادت است.

4. گرایش کودک به پذیرش ارزش ها و یا دستورهای دینی تنها در سایه احساس شخصیت و ارزشمندی خویش تحقق می یابد. بنابراین کودکان نقش تعیین کننده ای دارند.

والدین و معلمان در موقعیت های مناسب تنها زمینه ساز و هدایتگرند. متأسفانه گاهی اوقات والدین و مربیان می کوشند مسائل دینی را در فرصتی کوتاه از طریق گفتاری مستقیم و با پند و اندرز و تذکرات مکرر، به کودکان منتقل و یا تحمیل کنند.

در حالی که کودکان خود باید ارزش ها را دارا شوند، دلایل آن را بپذیرند و با میل آن را در صحنه عمل به کار گیرند، نه این که قواعد را به آن ها دیکته کرده و به اجبار بقبولانیم.

امام علی(علیه السلام ) می فرماید: "فإنّ القلب إذا اکره عمی؛ اگر دل به کاری مجبور گردد، کور می شود".(1) از این رو چه بسا فرزندان در خانه پدر و مادر که سلطه و اقتدار را ملاحظه می کنند.

نماز می خوانند، ولی با تغییر موقعیت، آن را ترک می کنند، چون ارزش های دینی برای آنان درونی نشده است. والدین باید در تعامل گروهی با احترام دو سویه، به تبادل اطلاعات و احساسات بپردازند .

فضای دوستی را فراهم نموده و به آن ها فرصت و اجازه بحث و استدلال و سؤال کردن دهند. هیچ ارزش و اعتقاد و اصولی را قبل از آن که زمینه لازم عاطفی و روانی آن برای کودک فراهم آید و یا خود به آن متمایل شده باشند، نباید به وی تحمیل کرد.(2)

امام خمینی(ره) با اینکه نسبت به انجام تکالیف شرعی فرزندانش بسیار مقید بودند، اما از ایجاد تلخی در جان کودک پرهیز داشتند. یکی از فرزندان امام می گوید: "زمانی همسرم از روی عادت خانوادگی، صبح ها دخترم را از خواب شیرین بیدار می کردند که نماز بخواند.

امام که در جریان قرار گرفتند، پیغام فرستادند که شیرینی اسلام را به مذاق بچه تلخ نکن و چقدر این حرف به جا بود و تأثیر عمیقی بر روحیه دخترم گذاشت، به طوری که بعد از آن خودش سفارش می کرد که برای نماز صبح حتماً بیدارش کنیم".

یکی دیگر از فرزندان می گوید: "یک بار از آقا سؤال کردم که: آیا اجازه دارم فرزندم را برای نماز صبح بیدار کنم، فرمودند: خواب را بر بچه تلخ نکن".(3)

5. هنگامی که کودک هنوز به سن تکلیف نرسیده است و قصد دارید که او را برای نماز خواندن ترغیب کنید ، لازم نیست در ابتدا نماز صبح را در وقتش بخواند.

بلکه می توانید وقتی مثلا ساعت 7 یا 8 از خواب بیدار شد او را تشویق کنید که نماز صبحش را بخواند.بعد به مرور ساعت خواندن نماز را به وقت ادای نماز صبح نزدیک کنید.

6. خیلی بهتر است که قبل از این که بخواهیم فرزندمان را برای نماز صبح بیدار کنیم ، شوق و لذت نماز خواندن را در او به وجود آوریم به گونه ای که نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را بخواند ، بعد از او بخواهیم که نماز صبح هم بخواند.

7. شرایط خواندن نماز صبح را برایش فراهم کنیم. به عنوان مثال اگر فرزندان شب زود بخوابند مسلما صبح ها زودتر بیدار خواهند شد و خواندن نماز صبح برای آنان راحت تر است.

8. برای انتقال مفاهیم دینی از جمله نماز استفاده از قصه و داستان های آموزنده می تواند سودمند باشد.

علل و عوامل سهل انگاری یا بی رغبتی نسبت به نماز صبح
پس باید دید علل و عوامل سهل انگاری یا بی رغبتی نسبت به نماز صبح چیست؟
پیش از پرداختن به این پرسش که چگونه فرزندانمان را به برپایی نماز صبح دعوت کنیم، باید بپرسیم چرا، گاه فرزندان نماز نمی خوانند؟ علل و عواملی چند در این بازدارندگی یا سهل انگاری و بی رغبتی مؤثرند:
 

1- عوامل و علل اعتقادی

وقتی کودک و نوجوان فاقد باور عمیق و ریشه دار نسبت به خدا و معاد باشد نه پشتوانه ای از عشق دارد تا او را برانگیزد و نه انگیزه اش چون خوف و هراس از بازخواست اخروی تا او را به ادای تکلیف دینی وادارد.

کسی که صبحگاهان با وجود همه جاذبه های خواب، بستر را رها می کند و به نماز می ایستد یا از سر عشق و شیفتگی و معرفت به پروردگار است یا حداقل ترس از مجازات و آن که روشنی یقین در دل ندارد شوق برپایی نماز نخواهد داشت.
 

2- نمادها و نمودهای نامطلوب دینداران

کودکان و نوجوانان کنجکاوانه و دقیق زندگی ما را می کاوند، اگر ما به نمازشان بخوانیم و آنها ما را به عنوان نمازگزار در ارتکاب گناه و ناشایسته بی پروا ببینند میان «نماز» و «رفتار» به جستجوی رابطه می پردازند و احیاناً چنین داوری و نتیجه گیری می کنند که نمازگزاران چنین اند. همین کافی است که نماز را متهم و از آن گریز و پرهیز کنند.
 

3- رفتارهای گناه آلود و ناروا

اگر نماز از فحشا و منکر باز می دارد، فحشا و منکر نیز می تواند بازدارنده از نماز باشد! وقتی فضای زندگی ما از دروغ، فریب، حرام خواری، غیبت و حرمت شکنی تباه و سیاه شود.

بازتاب آن نه تنها در نماز ما که در نماز و کنشهای دینی فرزندانمان محسوس و مشهود است. نه خود گناه کنیم و نه فضایی لغزاننده را برای فرزندانمان فراهم کنیم. رهاورد چنین فضای مهذبی اقبال فرزندان به نماز خواهد بود.
 

4- جزر و مدها و زیر و بم های درونی

روح انسان همواره دستخوش دگرگونی های دائمی است و عناصر و عوامل گوناگونی در جان انسان آشوب می آفرینند. پس هنگام نشاط بهترین فرصت برای دعوت به عبادت، حتی عبور ازمرز «فرایض» به نوافل است .

و در هنگام بی نشاطی یا ادبار توقف در قلمرو فرایض. از همین رو، شناخت این جزر و مدها و ایجاد ارتباط سنجیده در آن موقعیت، در رفتارها، موضع گیری ها و نگرش های آینده فرد بسیار مؤثر است.
 

5- انتظار و تلقی ناروا از نماز

وقتی جایگاه نماز درست تحلیل و تبیین نشود ممکن است بعد از مدتی نماز کنار گذاشته شود یا منظم برپا نشود که این نیز به حذف نماز می انجامد. گاه از نوجوان می پرسیم چرا نماز نمی خوانی؟

و پاسخ می شنویم که هر چه ازخدا خواستم که به فلان خواسته و آرزویم برسم، نشد پس دیگر نماز نمی خوانم، بنابراین استفاده ابزاری از نماز و القای خانواده ها که اگر نماز بخوانی، در امتحان قبول می شوی، نماز را در حد مشکل گشای مسائل عادی زندگی حتی گاه خواسته های نامعقول پایین می آورد و این آفت و آسیب بزرگ برای نماز خواندن است.

کودک و نوجوان با اشتیاق به مسجد می رود ممکن است فضای مسجد ذوق و شوق و طبع حساس او را بر نمی انگیزد و خاطره تلخ، چاشنی آمدن می شود.

این رویداد که گاه تا همیشه بر روح و نگرش انسان سایه می اندازد، گریزگاه وی می شود و جدایی وی را بر می انگیزد به همین دلیل باید تجربه های نخستین کودکان از مسجد با شیرینی و لطافت همراه باشد و از تحقیر، تمسخر، توهین و هر حرکتی یا حادثه ای که تند و تلخ و شکننده باشد پرهیز شود.
 

7- تأثیر منفی دوستان و گروه همسالان

کودک و نوجوان چشم به دهان دوستان می دوزند و رفتارهای «جمعی دوستان» آنان را بشدت و به همسانی رفتار می کشاند. آنها می خواهند صرفاً به کارهایی بپردازند که «همه» آن را انجام می دهند. بی تردید شما نیز می توانید به یاد بیاورید که زمانی چنین بوده اید.

پس هیچ گاه قدرت گروه همسالان را دست کم نگیرید. آسان نیست که متفاوت عمل کنیم و یا اینکه در مقابل اکثریت باشیم. مراقبت در طیف دوستان، مداخله سنجیده و هشیارانه در انتخاب دوستان و حتی تأثیر در حلقه آنان، نوعی مصونیت بخشی معنوی خواهد آفرید که نمازگزاری فرزندان را تضمین می کند.

خانواده هایی که فرزندان رها شده دارند و مراقبت و دقت در معاشرتها و روابط فرزندان ندارند دچار مشکلات حاد رفتاری و ریزشهای معنوی فرزندان خواهند شد.
 

8- انباشت پرسش ها و تردیدها

کودک و نوجوان پرسشگر و کنجکاوند. بر اساس حق پرسشگری و کنجکاوی، کودک و نوجوان از نماز هم می پرسند، چرا نماز؟ چرا این گونه؟

چرا هر وقت دلم خواست نخوانم؟ چرا به هر سمت نخوانم؟ چرا هر مقدار دوست داشتم و کشش داشتم نخوانم؟ اصلاً چرا بخوانم؟ و چرا...

اگر این پرسشها، پاسخ دقیق و مجاب کننده نیابند یا پرسشگر به دلیل سؤال، تحقیر و تمسخر و متهم شود و یا پاسخها انحرافی باشد، موریانه تردید، شک، تزلزل و در نهایت پرهیز و ستیز وجود وی را پر خواهد کرد.

بنابراین ایجاد موقعیت و فرصت هایی برای سؤال، در فضایی سرشار از عاطفه ها و محبت، می تواند تشویش ها و تردیدها را بزداید.
 

9- خستگی و سستی

نماز باید با نشاط و سرزندگی برپا شود. در سستی و رخوت، در بی حالی و بی رغبتی حتی اگر نماز برپا شود چندان مناسب نیست.

در هنگام خستگی و رخوت اصرار در برپایی نماز نکنیم. حتی توصیه کنیم هم اکنون نخوان، خسته ای. به استراحت نیاز داری، خودم برای نماز بیدارت می کنم. این جملات ملاطفت آمیز و آرام به جای نمازی شتاب زده، نمازی با آرامش را رقم می زند.
 

10- تأخیر در برپایی نماز

گاه به هر دلیل، نماز به تأخیر می افتد. جاذبه های فراوان در زندگی کودک و نوجوان، مشغولیتهای آنی، قرار گرفتن در موقعیت لذت بخش بویژه بازی با دوستان موجب می شود نماز به بعد موکول شود! اول وقت خواندن نماز باید به فرهنگ تبدیل شود.

وقتی ما بزرگترها و مربیان و متولیان تربیت به نوعی تقید در نماز اول برسیم و فضای مناسب را نیز فراهم کنیم از چنین ضایعه ای جلوگیری خواهیم کرد. باید دقت شود نماز اول وقت طولانی یا همراه با چاشنی های وقت گیر نباشد.
 

11- بی اعتنایی خانواده به نماز

مشاهده و تقلید رفتارهای والدین در دوران کودکی، بارزترین رفتار کودک در خانه است. کودکان و نوجوانان گاه دچار تعرضها و ناهمخوانی های خانه و مدرسه هستند، در مدرسه نماز جماعت هست، اما در خانه از این فضیلتها و ارزشها نیست.

خانواده هایی که به نماز بی اعتنا باشند هرگز نمی توانند انتظار داشته باشند که فرزندانشان به نماز پایبند و متعهد باشند.
 

12- صبح را با خبرهای هیجان آمیز و شیرین همراه کنید

در خانواده های ما بسیاری اوقات، شب لبریز از خبر و خاطره است اکثر تلفن زدن ها، شوخی ها، میهمانی ها و گفتگوهای در شب اتفاق می افتد.

اگر صبح با برخی خبرهای هیجان آمیز و شیرین همراه باشد باز کردن یک هدیه به صبح موکول شود و... انگیزه هایی برای بیداری کودک و نوجوان فراهم می شود.
 

13- شب ها زودتر بخوابید

زندگی مدرن امروز، چند شغلی و دیر به منزل رسیدن پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده، میهمانی های شبانه، تماشای برنامه های تلویزیونی و دیگر سرگرمی های شبانه در برنامه خواب فرزندان نیز اثر می گذارد.

در خانواده های امروزی گاه صدای قاشق و چنگالها در نیمه شب شنیده می شود، معلوم است که این خانواده ها چه وقت می خوابند و صبح با چه وضعیتی بیدار می شوند. فرزندان به تبع این نوع زندگی، حتی صبح برای مدرسه رفتن هم مشکل دارند.

به دلیل کم خوابی، خستگی و شرایط پشت سرگذاشته شبانه، از خوردن صبحانه نیز می پرهیزند. در حالی که در شب بر سبک خوردن، اوایل شب خوردن و خواب به موقع توصیه شده است.

پس اگر برنامه زمانی خواب معین شود و خانواده به نظم و انضباط در این باره برسد به حل یکی از عناصر تأثیرگذار در دیر برخاستن و ادا نکردن فریضه صبح رسیده است.

چنانچه به وقت خواب قصه های دلنشین برای کودکمان بگوییم و در آخرین لحظه ها یادآور شویم که منتظرم صبح فرشته ها در اتاقت نماز قشنگت را گوش بدهند یا ان شاءا... صبح صدایت می زنم تا با خدای مهربان گفت و گو کنی، مطمئن باشیم صبح برای بیدار کردن کمتر با مشکل مواجه می شویم.

نحوه ی  عملی بیدار کردن فرزندان
خدا رحمت کند علامه طباطبایی (رضوان‌الله‌‌تعالی‌علیه) را ، دخترشان می فرمود که: پدر ما برای نماز صبح، به مادر ما گفته بود که: «نماز صبح بیدارکردن بچه ها با من».

کارش این بود که می آمد بالای سر ما با ناز و نوازش و محبت و بوسیدن … آنقدر ناز ما را میکشید … مگر خسته می شد! مگر لحنش عوض می شد … مگر تند می شد؟! تا ما بلند شویم و نمازمان را بخوانیم.

آنوقت ما میگیم: حاج آقا! ما سر بچه شانس نیاوردیم. چطور؟ من می روم نماز صبح بیدارش کنم ، بیدار نمی شود. چه جوری بیدارش می کنی؟

اول میگم احمدآقا بلند شو نمازه! بلند نمیشه … دفعه بعد میگم هوی احمدآقا!! یک دفعه از خواب میپره، میگه چیشد؟ میگم نمازه نماز! میگه: خب چیز مهمی نیست! دوباره میخوابد…

هیچ فقیهی فتوا نمی دهد که شما به زور بچه را بلند بکنی. وظیفه دارم شب بچه می خواهد بخوابد از او بپرسم: دخترم! پسرم! اجازه میدی صبح برای نماز صبح بلندت کنم؟

حیف است، چون قیمتی ترین نماز ، نماز صبح است، نگاه نکن دو رکعت است، چون خواندنش سخت است خدا ثواب بیشتری بهش داده… بچه میگه باشه اشکال نداره بابا … بعد باید با مهر و محبت و ناز او را برای نماز صبح بلند کنم

شب زود خوابیدن برای بچه‌هایی مثل دختر و پسر ۱۲-۱۳ ساله خیلی مهم است، چون خوابشان باید زیاد باشد. نوجوانی هم فصل خواب است. شب زود خوابیدن خیلی مهم است. اگر می‌گویند: نمی‌شود زود خوابید، اشکالی ندارد، از یک ساعتی به بعد لامپ‌های خانه را کم کنید.

بنده کسی را می‌شناسم که بچه‌ی او می‌گوید: من باید فوتبال را ببینم. اشکالی ندارد، شما لامپ‌های خانه را کم کن تا تاریک باشد و به محض اینکه فوتبال را دید سریع‌تر خوابش می‌برد، چون این‌ها گاهی اوقات نیم ساعت یا یک ساعت هم در رختخواب می‌غلتند.

دوم اینکه اگر غذا در آخر شب خورده شود و سنگین هم باشد، معده تا دو ساعت تلاش می‌کند که غذا را هضم کند، او چطور می‌خواهد صبح بلند شود؟ غذای شب سبک باشد و اگر اول شب هم باشد بهتر است.

در مورد امام خمینی در حدود ۱۳ سالی که در نجف بودند آمده است که غذای شب ایشان غالبا نان، پنیر، گردو و چایی بود. گردو گرم و خوب است ولی غذای سبکی است.

با این غذای سبک گاهی اوقات انسان نیمه شب از گرسنگی خودش بیدار می‌شود. پیرمردان قدیم به بنده گفتند: حاج‌آقا! ما ابتدای شب غذا می‌خوردیم و نیم ساعت به اذان صبح مانده از گرسنگی بیدار می‌شدیم و نماز شب هم می‌خواندیم. اگر زمستان است، کنار بخاری خوابیدن و هوای گرم شدید بیدار شدن را سخت می‌کند.

نکته‌ی بعدی اینکه وقتی خودمان می‌خواهیم صبح بلند شویم و نماز بخوانیم، طبق روایات اینطور است که نزدیک فرزندمان و در فاصله‌ی یکی، دو متری او بایستیم و نماز بخوانیم. نیازی نیست که داد هم بزنیم ولی صدای ما را بشنود.

در روایت آمده است که نماز شب را به نحوی بخوانید که اگر کسی در خانواده‌ی شما هست در طول سال شما را ببیند.

گاهی اوقات انسان در خواب می‌غلتد و از خواب بیدار می‌شود و می‌بیند که یک نفری دارد یک کاری انجام می‌دهد، از ۳۶۵ روز سال، ۲۰-۳۰ یا ۵۰ روز وقتی می‌غلتد، بلند شود و ببیند که پدر و مادر او نماز می‌خوانند.

حالا این برای نماز صبح اتفاق بیافتد. اذان را بگویید، خوب است که بلند گفته شود، نه اینکه داد بزنید. اذان گفته شود و نماز را بخوانید.

بهتر است که بچه‌ها را در سه مرحله بلند کنید، زمانی که می‌خواهید خودتان به سرویس بهداشتی بروید و وضو بگیرید صدا بزنید، معمولا بلند نمی‌شوند.

می‌روید و وقتی خواستید برای نماز بایستید دوباره صدا می‌زنید و بلند نمی‌شوند. گاهی اوقات می‌گوید: باشد، بلند می‌شوم. به او بگویید: می‌خواهی ۵ یا ۱۰ دقیقه‌ی دیگر صدایت کنم؟

می‌خواهی یک غلت دیگر بخوری و صدایت کنم؟ گاهی اوقات اشتباه برخورد می‌کنیم و می‌گوییم: بلند می‌شوی یا نمی‌شوی؟ او هم می‌گوید: نمی‌شوم.

این اشتباه است. باید بگوییم: الان بلند می‌شوی و یا ۱۰ دقیقه‌ی دیگر تو را صدا کنم؟ بنده کسانی را سراغ داشتم که گفتند ما هر روز ۴۵ دقیقه برای نماز صبح فرزندمان و بیدار کردن او وقت می‌گذاشتیم. می‌نشستیم و تعقیبات را می‌خواندیم. البته شیوه باید اینطور باشد که خودشان خودکار بلند شوند.

ما باید یک‌سری کارهایی را انجام دهیم. گاهی اوقات نماز فرزند در طول روز قضا شده است و می‌گویید: عزیزم! نمازت قضا شد. یا مثلا یک جمله‌ای درباره‌ی قضا شدن نماز صبح می‌گویی. از لحاظ فکری در کنار این اجباری که انجام می‌دهی، این کار را هم می‌کنید.

نکته‌ی بعدی اینکه؛ برای نماز صبح حتما یک خوراکی خوب به آن‌ها بدهیم. نمی‌خواهیم رشوه بدهیم، همه بخورند، همه خوراکی خوب بخورند.

علامه قاضی فرمودند برای نماز شبتان انگور بخورید، یک خوراکی بخورید و با نشاط نماز شب بخوانید.

ا هم می‌گوییم که برای نماز صبحمان این کار را بکنیم و یک خوراکی خوب بخوریم. مادری می‌گفت: بچه‌ی من انار دوست دارد و انار برای او آماده می‌کنم و در یخچال می‌گذارم و صبح که می‌خواهم او را صدا بزنم، با کاسه‌ی انار او را صدا می‌زنم.

بچه علاقه دارد و بلند می‌شود و انارش را می‌خورد و دو رکعت نماز هم می‌خواند. یک خوراکی خوب حتما در کنار بیدار کردن بچه به او بدهید، خودتان هم بخورید که فکر نکند رشوه است.

اگر می‌توانید برنامه‌های مهمتان را در آن زمان قرار دهید. اوایل انقلاب شده بود و فعالیت‌های شهید ابراهیم هادی در ارگان‌های مختلف خیلی زیاد بود و فرصت نمی‌کردند ورزش باستانی انجام دهند.

به دوستشان گفته بودند که؛ ما این ورزش‌های باستانی که انجام می‌دهیم را می‌خواهیم انجام دهیم. چه کنیم؟ همه قرار گذاشتند که هنگام نماز صبح در زورخانه باشند.

نماز اول وقتشان را در آنجا بخوانند و بعد ورزش‌هایی که علاقه دارند انجام دهند و بعد دنبال کارشان بروند. این باعث شده که خیلی نمازشان را اول وقت بخوانند.

بچه‌های ما آن روزی که می‌خواهند به اردو یا مسافرت بروند، نیم ساعت قبل از اذان صبح هم بلند می‌شوند. یک چیزی که علاقه‌شان را ایجاد می‌کند اگر بتوانیم آن زمان قرار دهیم خوب است.

نتیجه:
تحقیق و تفخص در مورد رفتارهای والدین با فرزندان یکی از مهمترین دلایل علاقمندی فرزندان به نماز صبح می باشد.ارتباط های رفتاری و عملی حرف اول و آخر را می زند.

برعکس این قاعده به وضوح در خانواده های مذهبی هم اثرات خودش را نمایان کرده است. زیرا رها کردن فرزند نمازگزار به حال خودش تحت تاثیر محیط و شرایط خارج از خانواده حتی در خانواده ای که والدین آنها نماز می خوانند درد سر ساز شده است.

با توجه به علل یاد شده در متن بالا  نباید انتظار داشته باشیم که فرزندان ما برای نماز صبح بیدار شوند.زیرا هرکدام از علل حتی باعث بی نمازی فرزندان نمازخوان شده است.

در حقیقت سر گرمی های امروزه و تفکرات حاصل از این نوع سرگرمی ها مانند مبایل اینقدر متنوع شده است که فرزندانی را هم که به نماز اهمیت می دادند.اساسا بی نماز شوند. 

لذا کارآمدی والدین با وجود این همه امکانات سرگرم کننده کمتر شده و زحمات والدین در این راستا چندین برابر شده و لذا والدین را خسته کرده است.

اما درکنار راهکارهای گفته شده انچه مهم به نظر می رسد .هیچ چیز به اندازه محبت و تصرفات روحی و روانی بجه ها از طرف والدین نمی تواند تاثیرگذار باشد.

یعنی اگر تمام وقتی که والدین برای دنیای فرزندان در همهی زمین ها می گذارند نیمی از آن را در اختیار معنویات فرزندان باشند .شک نکنید تاثیرخودش را خواهد کذاشت و این به یک قاعده کلی است ک هرچه تلاش کنی نتیجه خواهی گرفت.

رها کردن فرزندان در زمان شکل گیری شخصیت نوجوانی و دوران تکلیف بدترین ضرر معنوی را در سالهای بعد به ارمغان می آورد. 

پی نوشت:
1. نهج البلاغه، قصار 184، فیض الاسلام.
2. رضا فرهادیان، آن چه درباره کودکان و نوجوانان باید بدانیم، ص 93 ـ 87، با تلخیص.
3. مجموعه مقالات، کنگره بررسی اندیشه و آثار تربیتی حضرت امام خمینی، ص 391.

منبع:
روزنامه قدس
https://vaezin.com/
نویسنده قسمتی از این مقاله توسط :دکتر محمد رضا سنگری
* این مقاله در تاریخ 1401/8/17 بروز رسانی شده است.
نسخه چاپی