هنر شهيدمطهري(ره)
هنر شهيدمطهري(ره)
هنر شهيدمطهري(ره)
منبع:روزنامه کیهان

¤اجتهاد و اعتماد به نفس

ايشان به قوت فكري و انديشه قوي و صائب خود وارد ميدان هايي شد كه تا آن وقت هيچ كس در زمينه مسائل اسلامي وارد اين ميدان ها نشده بود؛ و با تفكراتي كه آن روز در كشور رايج شده بود- افكار وارداتي ترجمه اي غربي و شرقي- يا مي رفت رايج شود، خود را وارد يك چالش علمي عميق و وسيع و تمام نشدني كرد. ايشان، هم در جبهه مقابله با ماركسيست ها به يك جهاد بسيار هوشمندانه دست زد، و هم در جبهه مقابله با تفكرات غربي و ليبراليست ها وارد ميدان شد. اين نقش، بسيار مهم است؛ هم جرأت و اعتماد به نفس لازم مي خواهد، هم قدرت فكري و اجتهاد در زمينه هاي گوناگون را لازم دارد، هم يقين و ايمان قاطع مي خواهد؛ اين مرد بزرگ همه اينها را با هم داشت؛ هم عالم بود، هم بسيار مؤمن بود، هم به ايمان خود يقين داشت، و هم اعتماد به نفس داشت؛ اينها لازم است. در سابقه تاريخي ما افكار وارداتي وجود دارد؛ منتها نه با اين وسعت، با اين شيوع و با اين امكان تأثيرگذاري. تاريخ ما از اين گونه رگه هاي فكري ناسالمي كه وارد تفكرات علمي ما شده- چه در فقه ما، چه در فلسفه ما، چه در كلام ما- پر است؛ ليكن در دوره جديد كه ارتباطات گسترش پيدا كرد، حرفهاي نوبه نو- با جاذبه هايي كه به طور طبيعي دارد- مرتباً وارد فضاي فكري جامعه شد و به يك مواجهه صحيح و علمي ايجاد نياز كرد.
ما در ميدان بوديم و مي ديديم؛ بعضي از مواجهه هايي كه آن وقت صورت مي گرفت، علمي نبود؛ مقابله متعصبانه و از روي اعتقاد بود؛ اما نخوانده و نفهميده، حرفي را رد مي كردند؛ نمي دانستند چيست؛ گوشه اي از يك حرف وسيع را مي گرفتند و آن را مشمول جنگ خودشان قرار مي دادند و با آن درمي افتادند و مقابله مي كردند. اين، تحجر و توقف و مقابله غيرعلمي را تداعي مي كرد. يك عده تحت تأثير جاذبه هاي افكار نو و وارداتي، مجذوب اينها مي شدند و سعي مي كردند اسلام و فكر اسلامي و دين را با اينها تطبيق كنند؛ منتي هم سر دين مي گذاشتند كه ما اسلام را جوان پسند و مردمي و قابل قبول كرده ايم! گاهي اوقات كاسه از آش داغ تر هم مي شدند و چند قدم هم جلوتر از صاحبان اين فكرها پيش مي رفتند، براي اين كه نبادا متهم به مرتجع بودن و اين حرفها شوند كه اين را هم ما در مواردي ديديم. نبوت و توحيد و معاد و مباحث امامت و مباحث فقهي و مباحث اجتماعي و سياسي اسلام را به سمت مشابهات خودش در مكاتب بيگانه از اسلام و احياناً الحادي و بكلي بيگانه از دين كشاندند و منت هم سر اسلام مي گذاشتند كه ما آمديم اسلام را همه كس فهم و همه كس پسند و در چشمها شيرين كرديم! اين هم يك انحراف ديگر بود؛ هر دوي اينها انحراف بود. هنر شهيد مطهري در آن دوران اين بود كه با قدرت اجتهاد و با انصاف و ادب علمي- چه در زمينه علوم نقلي، چه در زمينه علوم عقلي- وسط ميدان ايستاد و با اين افكار گلاويز شد و آنچه را كه تفكر اسلامي بود، روشن، ناب و بي شائبه وسط گذاشت.

¤ جريان فكري اسلامي انقلاب

عليه او خيلي هم حرف زدند و خيلي هم كار كردند؛ اما ايشان اين كار را انجام داد. در جريان روشنفكري، اين نقش بسيار مهمي است؛ و اين شد پايه تفكرات بعدي جامعه ما. بنده اعتقاد راسخ دارم و بارها هم گفته ام كه جريان فكري اسلامي انقلاب و نظام اسلامي ما در بخش عمده اي متكي به تفكرات شهيد مطهري است؛ يعني آنها پايه ها و مايه هاي اسلامي اي است كه ما در تفكرات اسلامي از آنها بهره برديم و به نظام اسلامي منتهي شد؛ لذا در همان روزگار هم افكار شهيد مطهري جايگاه امني بود براي جوانهاي طالب و عاشق فكر اسلامي كه در زير بمباران شديد تفكرات بيگانه قرار مي گرفتند؛ ماركسيست ها يك طور، غربگراها يك طور؛ هم در دانشگاه ها وجود داشت، هم در محيط بيرون از دانشگاه ها، و هم حتي در حوزه هاي علميه، شهيد مطهري يك سنگر و يك مأمن براي اين افراد شد تا بتوانند خود را زير سايه اين تفكر عميق و مستحكم حفظ كنند؛ هم دين خود را حفظ كنند، هم بتوانند دفاع كنند و حرف نو داشته باشند.

¤ نيازمند مطهري هاي جديد هستيم

نكته دوم كه خوب است روي آن فكر شود، تداوم اين جريان است. ما كه نمي توانيم در شهيد مطهري متوقف شويم. درست است كه الان هم بعد از بيست وچند سال از شهادت اين مرد، كتابهاي او جزو پرفروش ترين و جذاب ترين و مطلوب ترين كتابها براي نسلهاي جوياي فكر متين و منطقي اسلام است و الان هم ما واقعاً بديل و عديلي براي مجموعه كتابهاي شهيد مطهري (رضوان الله تعالي عليه) نداريم و با اين كه كارهاي خوبي هم شده، بلاشك از لحاظ اهميت و تأثيرگذاري و جذابيت و اتقان، هنوز هم در بالاترين سطح قرار دارد؛ ليكن جريان ورود در عرصه چالش با افكاري كه وارد مي شود و نقادي علمي و برخورد صحيح با آنها و تفكيك صحيح از سقيم مواد و اجزاء آنها و تبيين فكر اسلامي در زمينه آنها بايد ادامه پيدا كند، و اين جزو وظايف مهمي است كه وجود دارد. همان طور كه عرض كردم، ما به مطهري هايي در دهه هاي آينده احتياج داريم. بعد از انقلاب اسلامي و تشكيل نظام اسلامي، فكر اسلامي مورد چالش جدي قرارگرفته است؛ بعد از اين هم بلاشك چالشهاي جديدي را روزبه روز براي آن به وجود مي آورند؛ رها كه نمي كنند. ما بايد در اين جا خود را آماده كنيم و مي توانيم. سرمايه غني و تمام نشدني كه امروز از فرهنگ اسلامي در اختيار ماست، در اين مصاف امكانات خيلي فراواني در اختيار ما مي گذارد؛ اگر ما اهل استفاده از اينها باشيم حقيقتاً يك زرادخانه عظيم فكري و فرهنگي در اختيار ماست؛ اگر بتوانيم از آن درست استفاده كنيم.
امروز از دوره فعاليت مرحوم شهيد مطهري- يعني سالهاي دهه 40و 50- نياز ما بمراتب بيشتر است. آن روز نياز ما يك طور بود، امروز نياز ما بسيار وسيع تر و عميق تر است و لازم است اين جريان ادامه پيدا كند. گردهمايي و بزرگداشت شهيد مطهري را به اين سمت ها بكشانيد كه كساني تشويق بشوند وارد اين ميدانها شوند و براي مواجهه با امواج تبليغاتي جديد وارداتي در همه زمينه ها آماده شوند؛ در زمينه فلسفه، در زمينه كلام، در زمينه مسائل گوناگون كشور كه با مباحث اسلامي سروكار دارد.

¤كتاب هاي استاد در حوزه

اميدواريم خداي متعال همه ما را موفق بدارد تا حق عظيم اين شهيد بزرگوار را بجا بياوريم. من يك وقت ديگر هم شايد به عزيزان خانواده مكرم ايشان گفتم ترتيبي داده شود كه كتابهاي ايشان مثل كتابهاي سطح در حوزه ها علميه، حتماً خوانده شود. بنده از چيزهايي كه براي صاحبان فكر و كساني كه مي خواهند افكار اسلامي را براي مردم بيان كنند- مبلغان ديني، اهل منبر، سخنگويان ديني- واقعاً لازم مي دانم، اين است كه يك دوره كتابهاي مرحوم مطهري را بخوانند. شيوه اي پيدا كنيد كه اين كتابها خوانده شود؛ هم در كتابهاي درسي بيايد، هم در دانشگاه ها بيايد. خوشبختانه كتابهاي ايشان سهل التناول است؛ يعني نگارش خيلي شيرين و خوبي دارد. قلم ايشان از بيانشان خيلي بهتر بود. ايشان مي گفتند من از شنيدن سخنرانيهاي خودم اصلا خوشم نمي آيد؛ اما نوشته هاي خودم را كه مي خوانم، خوشم مي آيد. بنده هم البته در اين زمينه، حق را به ايشان مي دادم؛ نوشته هاي ايشان حقيقتاً خيلي شيرين، روان و شيواست؛ لذا هر چه بيشتر اينها بايد گسترش پيدا كند. علما و فضلا و جوانها- بخصوص طلاب جوان ما- بايد يك دوره كتابهاي شهيد مطهري(ره) را خوانده باشند؛ كه اگر مي خواهند كاري بكنند، «من بني فوق بناء السلفي» باشد؛ يعني بر اساس آن فكر و روي شانه هاي شهيد مطهري بروند ان شاءالله قله هاي بالاتري را فتح كنند و پرچم فكر اسلامي را به آن جاها بزنند.
¤بيانات مقام معظم رهبري، 18اسفند 1382


نسخه چاپی