شرايط و آثار توبه
شرايط و آثار توبه
شرايط و آثار توبه
نويسنده:علي رضايي
منبع:روزنامه کیهان

شرايط توبه

كسي كه به سوي خدا و كمال باز مي گردد و مي كوشد تا دوباره در مسير تكاملي و كمالي قرار گيرد و از نقص و گناه دور شود مي بايست، آثار توبه دروني و قلبي اش در رفتار و اعمالش ظاهر شود. به اين معنا كه رفتار خويش را اصلاح كند و آن چه را به نقص و گناه فاسد كرده است بازسازي كند. قرآن در اين باره بيان مي كند كه فردي كه توبه مي كند مي بايست با اعمال صالح و رفتار اصلاحي آن را تحكيم و استوار بخشد تا توبه سوم يعني دومين بازگشت از سوي خداوند تحقق يابد و آثار توبه آشكار گردد و فرد توبه كار چون كودكي نوزاد پاك و مبرا از نقص و گناه گردد. از اين رو در آيه 160 سوره بقره و نيز آيه 89 سوره آل عمران مي فرمايد كساني كه توبه كردند مي بايست كارهاي خويش را اصلاح و اعمال خود را درست گردانند تا خداوند به سوي ايشان بازگردد و توبه ايشان را بپذيرد. توبه همواره از سوي اهل ايمان تحقق مي يابد؛ زيرا اهل ايمان كساني هستند كه خدا را مي شناسند و جايگاه خويش را در هستي مي دانند و مقصد و مقصود را كه كمال مطلق است مي جويند. اما كساني كه ايماني به خدا ندارند و او را به كمال مطلق نمي شناسند و به قصد او خود حركت نمي كنند، خواستار بازگشت به سوي او نيستند. از اين روست كه همواره در آيات قرآن سخن از توبه اهل ايمان به ميان مي آيد. اين از آن روست كه تنها مومنان در انديشه توبه هستند و كافران به جهت فقدان عقيده و باور بازگشتي را نمي خواهند و بر اين باورند كه مسير آنان درست است و همان راه را ادامه مي دهند. بنابراين ايمان نه تنها شرط پذيرش توبه بلكه شرط ايجادي آن است و غير مومن هرگز در انديشه توبه و بازگشت از مسير نقصي خويش نيست. ازاين جاست كه در آيات قرآن همواره سخن از توبه اهل ايمان است . (اعراف آيه 153 و طه آيه 82 و مريم آيه 60) به نظر مي رسد كه توبه مي بايست پس از گناه و خطا صورت گيرد و تاخير انداختن آن زيان جبران ناپذير مي باشد. به اين معنا كه امكان توبه تا آخرين دم از زندگي موجب نشود تا فرد توبه خويش را به تاخير اندازد. تاخير در توبه به معناي ادامه مسير در سراشيب سقوط و نقص است و هرچه فرد آن نقص را در خود نگه دارد آثار و پيامدهايش گريبان گير او مي شود. از اين رو كسي كه مي كوشد تا در مسير كمالي و تكاملي قرار گيرد، بهتر است كه در همان دم كه از خطا و گناه و اشتباه خويش آگاه شد ووجدان بيدارش او را از خواب گران برانگيخت، توبه كند و به راه و مسير اصلي بازگردد. اين همان چيزي است كه ما از آن به عنوان اصلاح سخن گفته ايم. (نساء آيه 17 و 18) .

از چه چيزهايي توبه كنيم؟

بسيار شنيده ايد كه مي گويند: توبه فرمايان چرا خود توبه كم تر مي كنند؟ اين مطلب بيانگر اين نكته است كه توبه از گفتار بي عمل يكي از مهم ترين مواردي است كه انسان مي بايست از آن توبه كند و به سوي حق و خدا بازگردد. به اين معنا كه گفتار و رفتارش هماهنگ و سازگار باشد. كسي كه ديگري را به حق و كمال مي خواند مي بايست در عمل و رفتارش نيز چنين باشد. خداوند در قرآن كساني را سرزنش مي كند كه مردم را به نيكي و خوبي دعوت مي كنند و يا از مسايلي باز مي دارند و نهي مي كنند ولي در عمل خود بدان ها اقدام مي كنند: لم تقولون ما لاتفعلون كبر مقتا عندالله ان تقولوا مالاتفعلون؛ چرا چيزهايي را مي گوييد كه خود بدان عمل نمي كنيد؟ در نزد خداوند گناه بزرگي است كه چيزي را بگوييد ولي خود بدان عمل نكنيد.
از ديگر مواردي كه مي بايست از آن توبه كرد اسراف و زياد روي در امور است. كساني كه در زندگي رويه اسراف را پيشه خود كرده اند و نعمت خدا را دور مي ريزند در حقيقت مسير كمالي را ترك كرده اند و راه نقصان را در پيش گرفته اند. يكي از علل خشم و غضب خداوندي آن است كه شخصي در زندگي خويش اسراف را پيشه خود قرار دهد. بنابراين لازم است پيش از آن كه خشم خداوند رنگ و چهره عملي به خود گيرد به خود آيند و از كار خود توبه كنند.(طه آيه 81 و 82)
توطئه كردن ضد ديگران و نقشه هاي پنهاني كشيدن براي اذيت و آزار و هم چنين افشاي راز ديگران از مواردي است كه به عنوان كارها و اعمال زشت و نابهنجار در قرآن از مردمان خواسته شده است تا از آن ها توبه كنند. (تحريم آيه 3 و 4)
به كارگيري القاب زشت و ناخوشايند در حق ديگري نيز به عنوان موردي مهم در قرآن مطرح شده است كه مي بايست مؤمنان از انجام آن خودداري كرده و در صورت ارتكاب آن ها از كار خويش توبه كنند. (حجرات آيه 11)
مسخره كردن و استهزاي مؤمنان نيز از مواردي است كه خداوند به شدت از آن نهي كرده است و به عنوان نابهنجاري اجتماعي از مؤمنان خواسته شده است كه هرگز به استهزا و تمسخر يكديگر اقدام نكنند و در صورت ارتكاب چنين رفتار نابهنجاري توبه كنند و از خداوند بخواهند تا توبه ايشان را بپذيرد. (حجرات آيه 11)
توجه به موارد پيش گفته نشان مي دهد كه تا چه اندازه رفتارهاي نابهنجار اجتماعي در بينش و نگرش قرآني زشت و زننده است و آدمي را از رسيدن به كمالات باز مي دارد. از اين رو دستور مي دهد به عنوان نقص و گناهي بزرگ به شتاب از آن توبه كنند و با اصلاح در رفتار خويش زمينه ظهور و بروز كمال را فراهم آورند. تأكيد بر اين نكته بدان معناست كه توبه در بسياري از موارد به معناي ارتكاب گناهي شرعي در حق خداوند و يا ترك نماز و عبادت نيست بلكه به معناي آن است كه مسايل اجتماعي و هنجاري و عرفي تا چه اندازه از اهميت قرار دارد كه ناديده گرفتن آن موجب دوري از كمال و خداوند مي شود.
ديگر مواردي كه قرآن بر توبه از آن تأكيد مي ورزد نيز از اين دست امور است كه خود بيانگر اهتمام ويژه خداوند به مسايل عمومي و اجتماعي جامعه است. مواردي چون تجسس و جاسوسي كردن در عيب ها و كاستي هاي ديگران و به رخ كشيدن آن ها (حجرات آيه 12)، بخل ورزي و عدم انفاق بخشي از مال به نيازمندان (قلم آيه 17 تا 32)، انحراف قلبي (توبه آيه 117) تهمت ناموسي و غيرناموسي (نور آيه 14) رباخواري (بقره آيه 275) زنا و حريم شكني نسبت به خانه و خانواده (نساء آيه 14 و فرقان آيه 68 و 70) سوءظن (حجرات آيه 12) سرقت و دزدي و از ميان بردن امنيت اقتصادي و اجتماعي جامعه (مائده آيه 38 و 39) شهوتراني و زياده روي در قواي غريزي و ايجاد تزلزل در ارزش ها و هنجارها (مريم آيه 59 و 60) ظلم و ستم به مردم (نساء آيه 64 و مائده آيه 29) عيب جويي (حجرات آيه 12) غيبت (همان)، قذف و تهمت به زنا و نسبت دادن كارهاي ناشايست به ديگران و در خطر انداختن امنيت اجتماعي جامعه (نور آيه 4 و 5) كتمان حق و از ميان بردن حق و حقوق ديگران به اين وسيله (بقره آيه 159 و 160) قتل و كشتن بي گناهان و ناديده گرفتن امنيت اجتماعي جامعه (قصص آيه 15 و 16) ايجاد جنگ داخلي و محاربه و بغي (مائده آيه 33 و 34) همه بيانگر اين نكته و مطلب هستند كه مسايل اجتماعي و عمومي تا چه اندازه از اهميت قرار دارد و موجب مي شود كه آدمي از مسير كمالي خارج شود؛ زيرا اين گونه رفتارها نه تنها به شخص و اشخاص زيان مي رساند بلكه جامعه را نيز با ناامني مواجه مي سازد و موجب مي شود كه بستر و زمينه هاي رشد و تكامل عمومي از جامعه اي سلب شود و امكان بروز و ظهور كمالات از جامعه و افراد آن گرفته شود.
البته مواردي چون توبه از كفر و جنگ و گناه نيز در آيات بيان شده است كه اين ها نيز مي تواند به شكلي به مسئله امور اجتماعي بازگردد. به اين معنا كه جنگ و ترك از جهاد به اين جهت اموري نابهنجاراست كه موجب دفع فتنه از جامعه گرفته مي شود. ترك نماز نيز از مواردي است كه خداوند خواهان توبه افراد از آن شده است.

آثار وضعي توبه

در آيات قرآني براي توبه آثار وضعي نيز بيان شده است كه در پايان اين نوشتار به گذرا و فهرستي به آن ها اشاره مي شود. از جمله اين آثار دروني و بيروني و نيز فردي و اجتماعي مي توان به مواردي چون اجابت دعا (انبياء آيه 87 و 88) دوري از گناه (بقره آيه 275) ياري خداوند (نساء آيه 145 و 146) پيوند و همبستگي اجتماعي (توبه آيه 7 و 11) تزكيه نفس (نور آيه 14 و 21) بهره مندي از نعمت هاي دنيا (اعراف آيه 156) پاك شدن و تكفير (احقاف آيه 15 و 16) رستگاري (نور آيه 31) سعادت آخرت (اعراف آيه 155 و 156) محبت خدا (بقره آيه 222) افزايش قدرت و توان (هود آيه 52) رهايي از خسران (بقره آيه 63 و 64) مغفرت و آمرزش (آل عمران آيه 89) رهايي از لعن الهي (بقره آيه 159 و 160) و هدايت به سوي كمال مطلق (طه آيه 82 و نيز 121 و 122) اشاره كرد.اين ها نشان مي دهد كه توبه پيش از آن كه تأثيري در آخرت داشته باشد در زندگي فردي و اجتماعي انسان اثر مي گذارد. بنابراين مي بايست به توبه به عنوان يك راهكار براي رهايي و ساز و كاري عملي براي برونرفت از مشكلات و دشواري نگريست. بسياري از مسايل و مشكلاتي را كه فرد و جامعه با آن روبه رو مي شود، مي توان با توبه و بازگشت به راه و مسير اصلي بازسازي و از جلوي راه پيشرفت فرد و جامعه برداشت. توبه وجدان و دادگاه دروني است كه فرد را بيدار مي كند و به راه راست و كمالي مي خواند و زمينه اي مي شود تا انسان به فطرت و عقل و دين و ايمان و حيا واقعي باز گردد و در نهايت كمال مطلق را درك كند.


نسخه چاپی