چشم چراني در آموزه هاي قرآني
چشم چراني در آموزه هاي قرآني
چشم چراني در آموزه هاي قرآني
نويسنده:محمد علي حاتمي
منبع:روزنامه کیهان

ماهيت پديده چشم چراني

چشم چراني، خيره چشمي و هرزه نگري ، نگاه از روي لذت به روي خوب كردن و نظر بازي است. (لغت نامه دهخدا ج 5 ص 7147) مقصود از اين تعريف، هر گونه نگاه شهوت آميز به نامحرم و نيز نگاهي است كه انسان را در معرض خطر وقوع در حرام نسبت به نامحرم قرار مي دهد. به نظر مي رسد كه چشم چراني اختصاص به مردان نداشته و ندارد، هر چند كه مردان بيش از زنان در معرض اين پديده اجتماعي هستند؛ زيرا مردان برخلاف زنان، متاثر از زيبايي ها هستند و به شدت در برابر آن واكنش عاطفي واحساسي نشان مي دهند. به اين معنا كه مردان با نگاه كردن و ديدن متاثر شده و عوامل عاطفي واحساسي در آنان برانگيخته مي شود.
از سوي ديگر گرايش به جنس مخالف هر چند كه در مرد وزن و مذكر و مونث وجود دارد ولي گرايش به جنس مخالف در ميان مردان قوي تر است. ازاين رو در آيات قرآن به نكته اي اشاره شده است كه دوستي و محبت زن در مردان تزيين داده شده و در چشم ايشان گرايش و عشق به زنان آراسته گرديده است: زين للناس حب الشهوات من النساء (آل عمران. 14) در اين آيه مراد از ناس، تنها جنس مردان است كه گرايش به شهوت جنسي وعلاقه مندي به زنان در ايشان تزيين شده است. اما اين بدان معنا نيست كه چشم چراني در زنان معنا و مفهومي ندارد، بلكه آنان نيز به حكم فطرت و غريزه به اين امر گرايش داشته و متمايل هستند. بنابراين زنان نيز همانند مردان، در وسوسه و الهامات نفساني و الهامات فجوري قرار مي گيرند و به گناه و فساد مي افتند و در بند شهوات گرفتار مي آيند.
چشم چراني نه ويژگي و خصيصه مردان است و نه مشكل اين بخش از جامعه، بلكه مشكل انسان اجتماعي است كه مي بايست از منظر روان شناسي و جامعه شناسي انساني بدان پرداخته شود و راهكارهاي برونرفت از اين معضل اجتماعي شناسايي و به كار گرفته شود.در ادبيات روان شناسي اجتماعي، پديده چشم چراني به جهت پيامدهاي بسيار مخرب و زيانباري كه در حوزه امنيت اجتماعي ايجاد مي كند مورد توجه و تحليل است. چشم چراني نگاه هاي شهوت آميز مردان و زناني است كه مي كوشند به گونه اي وارد حريم خصوصي افراد شوند. اين ورود كه گاه به شكل كلامي و گاه به شكل نگاه تند و تيز انجام مي شود، امنيت روحي و رواني شخص مورد تعرض را در معرض خطر قرار مي دهد و گاه زمينه هاي فروپاشي خانواده ها و حتي خشونت هاي جنسي و فيزيكي و حتي قتل را به دنبال دارد.از اين روست كه برخورد علمي و فرهنگي و حتي عملي در اين حوزه از ضرورت هايي است كه مي بايست بدان توجه خاص مبذول شود و در حوزه امنيت اجتماعي از سوي همه عوامل علمي و عملي و دست اندركاران مورد بحث و بررسي قرار گيرد.

چشم چراني در آموزه هاي قرآني

قرآن، چشم چراني را زمينه ساز آلودگي به فحشا و فساد جنسي مي داند. از اين رو از مومنان مي خواهد كه براي دست يابي به شخصيت سالم و كمال فردي و تعديل در همه امور، با چشم پوشي و غض العين، خود را از آفات فردي و اجتماعي آن حفظ كنند. (نور آيه 30و 31)
در اين آيه، حكم حرمت چشم چراني و نگاه به نامحرمان به روشني بيان شده است. از امام صادق عليه السلام نقل شده كه مقصود از هر آيه اي كه در قرآن به حفظ فروج اشاره دارد، در حقيقت حفظ از زناست جز در اين آيه كه منظور از حفظ فرج، حفظ آن از نظر و چشم چراني ديگران است.(تفسير نورالثقلين ج 3ص 588حديث91)
خداوند به پيامبر گرامي(ص) فرمان مي دهد تا به مومنان دستور دهد خود را از گناه و بيماري چشم چراني برهانند؛ زيرا يكي از راه هاي دست يابي به تزكيه نفس، دوري از عوامل ايجادي و پديداري آن است. نگاه به نامحرمان از زن و مرد به ويژه مناطق حساس بدن مقدمه گرفتار شدن در دام شهوت و تجاوز از حدود است.(نور آيه 30)
قرآن در آيه 31 سوره نور، مساله را از اختصاص يافتن حكمي به مردان فراتر مي برد و به زنان و چشم چراني آنان نيز تعميم مي دهد به اين معنا كه در حكم نخست به مردان اختصاص مي دهد تا بنماياند كه مردان در اين مساله بيش تر در معرض خطر هستند و در آيه 31روشن مي سازد كه حكم، اختصاص به مردان نداشته و زنان نيز دست كم از جهاتي در معرض اين خطر مي باشند. از اين رو لازم است كه آنان نيز همانند مردان مومن عمل كنند. قرآن در آيه 30سوره نور توضيح مي دهد كه چشم چراني سلامت نفس و پاكي آن را در معرض خطر قرار مي دهد و انسان را از فطرت سالم دور مي سازد و گرفتار شهوات نفساني فراتر از غرايز مي نمايد. كساني كه به چشم چراني عادت كنند، خواسته هاي فزون تري را مي جويند و به آن چه در اختيار دارند بسنده نمي كنند. اين گونه است كه زمينه آلودگي به زنا و فحشا و فساد اجتماعي در آنها فراهم مي شود.

زمينه هاي چشم چراني

اما چه عواملي موجب مي شود تا شخص، گرفتار چشم چراني شود و آفات و آسيب هاي فردي و اجتماعي گريبان وي را بگيرد؟
قرآن، مهم ترين زمينه چشم چراني را روبه رو شدن با زنان بر مي شمارد. افزايش حضور مرد و زن و تكرار اين حضور و برخورد موجب مي شود تا فضايي مناسب براي چشم چراني پديد آيد. اگر مرد و زني در محيطي خلوت قرار گيرند و يا ارتباط و تماس هاي كلامي و حضوري ايشان افزايش يابد، گمان اين مي رود كه شخص دچار پديده چشم چراني شود. اين مسئله در مردان بسيار قابل تامل است. مردان به طور طبيعي گرايش و علاقه بيش تري به زنان داشته و متمايل به ايشان هستند و به زن به عنوان يكي از زيبايي هاي جلوه انگيز متمايل مي شوند؛ زيرا زنان و عشق و دوستي به ايشان در نهاد مردان آراسته شده است و مردان به طور طبيعي گرايش به شهوت جنسي و دست كم زيبايي ها و آراستگي هاي آنان دارند. ديدن اندام زنان موجب انگيزش شهوت و دوستي به ايشان مي شود. از اين رو قرآن بيان مي دارد كه زنان بايد خود را بپوشانند و از پس پرده از ايشان چيزي بخواهند. (احزاب آيه 53)
اگر فرض را بر اين قرار دهيم كه در مدينه عصر پيامبر(ص) درب هاي خانه ها با پرده بوده و دست كم درهاي چوبي نداشت و يا اگر داشت روزها باز بوده و تنها حايل ميان بيروني و دروني، پرده ها بوده است، اين آيه حكم مي كند كه مردان نه تنها وارد خانه نشوند بلكه در هنگامي كه خواسته اي دارند و به خانه كسي مراجعه مي كنند و تنها زن خانه حاضر است وارد نشده و در بيرون بمانند و حتي زنان از پس پرده با ايشان سخن گويند و نياز ايشان را برآورده سازند و پرده را به كناري نزنند.اين همه سخت گيري از آن روست تا شخص زن كم تر، ديده شود. كاهش ديدارها موجب مي شود تا شناختي ميان مرد و زن نامحرم پديد نيايد و مرد از اندام و هيكل زن آگاه نشود؛ زيرا آگاهي از اندام و هيكل زن خود عاملي براي گرايش شديد قلبي مردان به زنان مي شود. (همان)
آيه 31 سوره نور عامل بي حجابي و يا بدحجابي زنان را پديده چشم چراني و تبعات نابهنجار آن برمي شمارد. تاكيد بر واژه اولي الاربه مي نماياند كه مردان به طور طبيعي گرايش شديدي به زنان دارند. واژه اربه در زبان عربي به معناي حاجت و نياز شديد و افراطي است. شخصي كه به بلوغ جنسي برسد به طور طبيعي نياز شديدي به جنس زن پيدا مي كند و امكان رهايي جز به وصال براي او نيست. از اين رو زن فقط در مقابل كساني مجاز است كه خود را نپوشاند كه به بلوغ جنسي و تمايلات شديد به زن نرسيده باشند.
البته ممكن است پسري كه به بلوغ نرسيده گرايش به زنان پيدا كند و بخواهد به نوعي حاجت روحي و عاطفي خويش را از راه ايشان برآورده سازد؛ از اين رو زنان بايد از كساني كه به اصطلاح مميز هستند و بد و خوب را مي فهمند نيز خود را پوشيده دارند. پوشيده داشتن به معناي آن است كه انگيزه هاي برآوردن حاجت در ايشان انگيخته نشود. زناني كه خود را در نزد پسران مميز مي آرايند و خود را نمي پوشانند قواي جنسي پسران را تحريك مي كنند و اين گونه است كه آنان صاحبان اربه يعني حاجت شديد به زن مي شوند و در دام فساد مي افتند. به هرحال بي حجابي موجب مي شود كه حاجت و نياز جنسي در مردان تقويت و انگيخته شود و آنان را به فحشا و زنا سوق دهد.
قرآن راهكار برونرفت از اين نابهنجاري اجتماعي را پوشش مردان و زنان و حفظ فروج و چشم پوشي و غض آن كه به معناي عدم خيره شدن است. مي داند خداوند همچنين براي مبارزه با اين بهنجاري، چشم چرانان را تهديد به مجازات مي كند (نور آيه 30 و غافر آيه 17 و 19) و بيان مي كند كه خدا به چشم چراني و آن چه در دل هاي آنان مي گذرد آگاه است تا به اين وسيله مومنان را از چشم چراني بازدارد. (نور آيه 30)
به هرحال چشم چراني مسئله و پديده اي زشت و نابهنجار اجتماعي است كه سلامت رواني و روحي فرد و جامعه را در معرض خطر قرار مي دهد و مي بايست از آن پرهيز كرد و زمينه هاي بروز و ظهور آن را از ميان برد.


نسخه چاپی