معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی

 

نويسندگان:
نجمه جعفری
محقق و پژوهشگر معماری
ریحانه رضوانی
دانشجوی کارشناسی رشته تربیت معلّم قرآن، دانشگاه علوم قرآنی اصفهان





 

چکیده:

مقاله پیش رو برآن است که به بررسی معماری اسلامی در سایر کشورهای جهان و تأثیر آن بر معماری این کشورها بپردازد، بسیاری از مورخین و مسستشرقان غربی-اروپایی در اکثر تألیفات خود سعی در انکار تأثیرپذیری معماری خود از معماری مسلمانان دارند. در این راستا سعی شده با بهره گیری از کتب و مقاله‌های نویسندگان و پژوهشگران مسلمان و غیر مسلمان، به تبیین و توصیف ویژگی‌های معماری مسلمانان و چگونگی شکل گیری آنها پرداخته شود تا به این سؤال پاسخ داده شود که آیا معماری مسلمین توانسته ضمن انتقال فرهنگ و تمدن آنها به سایر کشورها بر معماری آنها نیز تأثیرگذار باشد؟ وپاسخ به این سؤال روشن میکند که معماری یک فرایند تأثیر پذیر است و در هر دوره‌ای ضمن تأثیر گرفتن از اندیشه، فرهنگ و تمدن زمان خود نماینده آنها در زمان و مکان دیگر نیز هست.
واژگان کلیدی:
معماری، تمدن اسلامی، ویژگیهای معماری اسلامی، معماری مسلمانان

مقدمه:

اهمیّت معماری چنان زیاد است که آثار معماری به عنوان نمادهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یک کشور شناخته می‌شوند. تمدن‌های تاریخی نخست شهرها، مذاهب و فرهنگ‌ها از طریق معماری‌ها و یادواره‌ها خود را می‌شناسانند. معماری مسلمانان نیز در طول تاریخ با ویژگی‌های منحصر به فردخود، همچون سفیری رسالت تبلیغ اسلام را بر دوش داشته است و با گذشت سال‌های طولانی علاوه بر اینکه نام اسلام و بزرگان هنر اسلامی را زنده نگه داشته، باعث شده که با تحقیق و تفحص‌های روز علمی در حوزه‌ی هنر و معماری توسط محققین و مورخین غیر اسلامی، شگرفی اصول معماری اسلامی تبیین و شفاف بشود و زبانها را به تمجید بگشاید.
در این راستا بررسی و نگاهی به آثار معماری مسلمانان ظرفیت این حوزه را در ابلاغ و ارسال آموزه‌های دین اسلام به گوشه گوشه‌ی جهان مشخص تر از قبل می‌کند.

تعاریف:

برای بررسی هر موضوع و مطلبی نیاز مند آن هستیم که تعاریف مختلف ارایه شده در آن موضوع را بدانیم. برحسب همین اصل و ضرورت در ابتدابه تعاریف واژگان تمدن، فرهنگ و معماری می‌پردازیم سپس برای تبیین هر چه بهتر موضوع مطرح شده، مفاهیم تمدن اسلامی و فرهنگ اسلامی بیان خواهد شد.

تمدن:

تمدن در لغت، شهرنشین شدن، خوی شهری برگزیدن و با اخلاق مردم شهر آشنا شدن، همکاری مردم با یکدیگر در امور زندگانی و فراهم ساختن اسباب ترقی و آسایش خود و در اندیشه علامه دهخدا تخلق به اخلاق اهل شهر و انتقال از خشونت و جهل به حالت ظرافت و انس و معرفت تعریف شده است. 1
افزون بر این، مؤلف کتاب «التحقیق» واژه «مدن» را مأخوذ از لغت عبری و سریانی دانسته و واژه مدین و مدینه را مشتق از مادّه «دین» و به معنای پذیرش و خضوع در برابر برنامه‌ها، قوانین و مقررات می‌داند.2
برخی تمدن را در اصطلاح، نوع خاصّی از توسعه مادّی و معنوی دانسته که در جامعه ویژه رخ می‌نماید. یک تمدّن، شامل مجموعه پیچیده‌ای از پدیده‌های اجتماعی قابل انتقال، حاوی جهات مذهبی، اخلاقی، زیباشناختی، فنّی یا علمی و مشترک در همه اجزای یک جامعه وسیع و یا چندین جامعه مرتبط با یکدیگر است.3
ویل دورانت، تمدن را چنین تعریف می‌کند: تمدن را به شکل کلی آن می‌توان چنین تعریف کرد: نظم اجتماعی که با وجود آن، خلاقیت فرهنگی امکان پذیر می‌شود و جریان پیدا می‌کند.4

معماری:

معماری در لغت: هنر طراحی و ساخت و یکی از شاخه‌های مهندسی است که موضوع آن طراحی و ساخت بناهاست.5 معماری به عنوان اجتماعی ترین هنر بشری با فضای اطراف انسان مرتبط است و حضور فضا، بنا وشهر از گذشته تا امروز ودر آینده لحظه‌ای از زندگی روزمره آدمیان غایب نبوده ونخواهد بود.
درفرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان همچنین اینگونه آمده است: معماری طراحی و ساخت و یکی از شاخه‌های مهندسی است که موضوع آن طراحی و ساخت بناهاست.
دکتر بلخاری می‌گوید: ما در فلسفه هنر و معماری بین ساختمان و معماری تفاوت قایل هستیم، بدین معنا که معماری را تجسم معانی و ایده‌ها و اعتقادات و باورها می‌دانیم؛ فقط به عنوان یک ساختمان آن را تلقی نمی‌کنیم. این مسأله چیزی است که تقریباً همه دنیا آن را قبول دارند زمانی که به مفهوم معماری می‌رسیم، معنا مقدم بر فرم و قالب است، یعنی معماری در شهرها و زندگی امروز انسان و همه ادوار گذشته به عنوان یک رسانه عمل می‌کرده است و مفهوم صددرصد کاربردی و کارکردی نداشته؛ یعنی معانی خاصی را تجسم داده است. به عنوان مثال کعبه موقع طواف معانی خاصی را منتقل می‌کند. همچنین در مسجد، گنبد و مناره، نماد یک سری معانی هستند. در کلیساها و معابد نیز این چنین است، همه جا این قانون وجود دارد، بنابراین معماری یعنی تقدم معنا بر فرم و ساختار.6

فرهنگ:

فرهنگ مجموعه‌ای از باورها، عادات، سنت‌ها و رسوماتی است که قابلیت آموزش و انتقال به نسل‌ها را دارا می‌باشد و متناسب با جوامع مختلف ویژگی‌های گوناگونی داشته و با تمدن اشتراکات و تمایزاتی دارد. فرهنگ را از جهتی به «فرهنگ مادی» و «فرهنگ معنوی» بخش بندی کرده اند. فرهنگ مادی را شامل فرایندهای ساخت و ساز آنها می‌دانند و فرهنگ معنوی را شامل ارزش‌ها، دیدگاه‌ها، باورها، اندیشه‌ها و فنون، یعنی آداب و سنت‌ها، علوم، فلسفه، ادبیات، هنر و سایر فراورده‌های ذهنی انسان و فرهنگ از آن جا که بر پایه زندگی رشد می‌کند و از درون زندگانی جمعی موجودی به نام انسان سر بر می‌آورد، خود موجودی است که زنده وار، زایش و زندگی و مرگ دارد.7
رهبرمعظم انقلاب در مورخه 23/9/1378 در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی فرمودند: « مراد ما از فرهنگ همان ذهنیت هاست. هر جا که من تعبیر فرهنگ را به کار می‌برم، مرادم آن معنای عام فرهنگ است؛ یعنی آن ذهنیت‌های حاکم بر وجود انسان که رفتارهای او را به سمتی هدایت می‌کند-تسریع یا کند می‌کند- این، حداقل نیمی از عوامل تعیین کننده و پیش برنده و جهت دهنده به همه رفتارهاست.»

ارتباط تمدن با فرهنگ:

با تمام در آمیختگیهای فرهنگ و تمدن برخی از تاریخ شناسان و فرهنگ شناسان این دو مفهوم را از یکدیگر جدا کرده اند و از این منظر «تمدن» هر چه بیشتر جنبه‌های مادی ساخته‌های انسانی مانند معماری و شهرسازی و فن آوری؛ و «فرهنگ» بیشتر جنبه‌های معنوی زندگانی جمعی انسانی را شامل می‌شود؛ مانند آیین‌ها، آداب، زبان، دین و دانش؛ نکته‌ی قابل تذکر این است که فرهنگ و تمدن لازم و ملزوم یکدیگر نیستد، چرا که در نقاط مختلفی دیده می‌شود که تمدنی ندارند ولی سنت‌ها و رسوماتی برای خود دارند که فرهنگ آن منطقه راتشکیل می‌دهد، همانند قبایل بدوی، سرخپوستان و مناطقی از آفریقا.

مفهوم تمدن اسلامی:

تعریفی که ما از تمدن اسلامی داریم، تعریفی جامع است و در حقیقت، بیانی است از همه ابعاد سیاسی و فرهنگی و اقتصادی جامعه ما. این تعریف، همه ابعاد وجودی فرد و جامعه را می‌تواند پوشش بدهد؛ مثلاً رفتارهای انسان اعم از رفتار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و نحوه گفتمان افراد اعم از گفتمان فردی و گفتمان کلان اجتماعی و حتی گفتمان جهانی و از این بالاتر، محصولاتی که نمونه عینی و تحققی یک جامعه اند؛ یعنی محصولات تکنولوژیکی و صنعتی. همه اینها در حدود تمدن جای دارند. ساختار شهرسازی و معماری ارتباط مستقیمی با تمدن دارد، مبانی علمی و نرم افزاری نیز همین طور و محصولات هنری که متکی بر این نرم افزارها شکل می‌گیرند.8

مفهوم فرهنگ اسلامی:

آیت الله مصباح یزدی ضمن توجه به تعاریف متعدد در باب فرهنگ، سه عنصر اصلی را برای فرهنگ اسلامی مطرح نموده اند:
1. ما محور اصلی فرهنگ را باورها و عقاید مربوط به خدا، انسان، ارتباط انسان با خدا و جهان و طبیعت؛ یعنی اصول دین، توحید، نبوت و معاد می‌دانیم. نام جدید آن را فلسفه، شناخت بینش‌های انسانی یا هستی شناسی می‌گذاریم و قبلاً به آن اصول دین می‌گفتیم که عنصر اول فرهنگ ماست.
2. عنصر دوم ارزش‌ها و خوب و بدها ست. اسلام یک سلسله خوب و بدی‌های ثابت و ابدی را به ما ارائه می‌دهد. این بدان معنا نیست که احکام در هیچ زمان و مکانی تغییری نمی‌کند. احکام اموری جزئی و متغیرند و منظور از ارزش‌های ثابت، اصول ارزشی و مبانی است.
3. عنصر سوم شیوه‌های رفتاری برخاسته از آن بینش‌ها و ارزش هاست. این سه، عناصر اصلی فرهنگ اسلامند؛ یعنی آن چه را باید به آن معتقد باشیم، خوب و بد و شیوه رفتار ما را مشخص می‌کند. این همان اصول دین، اخلاق و احکام اسلامی است."9

آیا اسلام معماری دارد؟

«معماری اسلامی» اصطلاحی است که هنوز نسبت به آن تعابیر مختلف می‌شود، لکن در ابتدا و برای تبیین هرچه بهتر موضوع به تعاریف ارایه شده می‌پردازیم.
معماری اسلامی شامل معماری گستره‌ای از جهان می‌شود که در هند، افغانستان، کشورهای آسیای میانه و قفقاز، ایران، عراق، ترکیه، سوریه، فلسطین، مصر، تونس، الجزایر و مراکش رواج داشته‌است و گستره زمانی آن را را می‌توان از سالهای اولیه ظهور اسلام تا پیش از گستردگی عام معماری مدرن دانست.10
دکتر نقره کار دانشیاردانشکده معماری دانشگاه علم وصنعت ایران می‌گوید:
ما معماری اسلامی نداریم بلکه معماری دوران اسلام درست است چرا که اسلام مبتنی بر مجموعه‌ای از اصول فکری و اعتقادی است که این اصول حقیقی، کلی، ازلی، ابدی و غیر نسبی هستند در حالیکه مسلمانان انسان‌هایی نسبی بوده و در نتیجه آثار معماری آن‌ها هم نسبی و وابسته به شرایط زمان و مکان خواهد بود، بنابراین بهتر است بگوئیم معماری دوران اسلام. معماری دوران اسلامی علاوه بر ظاهری زیبا، باطنی عمیق و انسانی و با صفا دارد همچنین معماری این دوره ضمن رعایت دستاورد‌های علوم تجربی با روح و دل انگیز است به این معنا که حس، عقل و روح را تغذیه می‌کند. در هر حال و با پذیرفتن هر کدام از تعاریف چه " معماری اسلامی" و چه "معماری دوران اسلامی"آن چه مورد توافق و توجه است مؤلفه‌های حاکم بر این سبک از معماری است که سعی بر آن است در این نوشتار بدان پرداخته شود.
• وجه تمایز معماری اسلامی با معماری‌های دیگر:
معماری اسلامی دارای شاخصه‌های متفاوتی می‌شود که آن را از سبک و سیاقهای دیگر بناها جدا می‌سازد. این مؤلفه‌ها شامل هندسه علمی و هنرهای ابداعی بر گرفته از اندیشه‌های معنوی شخص می‌شود. ابداعی که معمار از آن بهره مند می‌شد، شیوه‌ای است که در هنر معماری پیش از این سابقه نداشته است و این به علت ویژگی‌های دینی در اندیشه زیبایی شناسی اسلام است که در هنر معماری اسلامی متجلی شده است. اصل عنصر فضا در معماری دوران اسلام محل حضور انسان است و سایر عناصر نظیر بدنه‌ها و اجزاء ساختمان بر مبنای آن هویت می‌یابند. در معماری اسلام علاوه بر فضای سرپوشیده داخلی، فضای سرباز و سرسبز خارجی یعنی حیاط مرکزی هم از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است همچنین در معماری این دوره سقف مانند کف طراحی نمی‌شود بلکه کف با الهام از بستر طبیعت هموار و مسطح است و سقف با الهام از آسمان لایتناهی و کهکشانی طراحی می‌شود.
عنصر شاخص و جاذب در نمای خارجی سردر یا ایوان ورودی است که چون طاق نصرتی برای ورود انسان طراحی می‌شود و این به منزله اهمیت بخشیدن به انسان در مقابل توده ساختمان خواهد بود. ساختمان مجسمه نیست بلکه ایمن گاه انسان است.
همچنین معماری اعراب که به واسطه‌ی اسلام شکل و رونق گرفت دارای جهاتی بود که آن را با معماری‌های هم عصر خود متمایز می‌کرد از جمله:

1. مصالح ساختمانی:

مصالحی که اعراب در بناهای خود به کار می‌برند برحسب اختلاف بلاد و هدفی که از ساخت آن داشتند فرق می‌کرد، نخستین مصالح آنها آجر بود و بعد ازآن از سنگ استفاده کرده و در آندلس مشاهده می‌شود که از بتون‌هایی استفاده کردند که از آهک و ماسه و خاک و سنگ شکسته مخلوط شده بود.

2. طاق‌های هلالی:

طاق‌های پیکانی و نعل اسبی از امتیازات ساختمان‌های اسلامی است که در قدیمی ترین بناهای عربی در اروپا و آسیا و آفریقا طاق‌های به شکل نیم دایره زیاد دیده می‌شود.

3. گنبد و قبه:

اگر چه ساختن قبه نزد رومیان معمول بوده و سلاطین ساسانی نیز برای قصرهای خود گنبد می‌ساختند، منتهی کاری که اعراب کردند این بود که گنبدها را کشیده و باریک ساخته و در پایین آن خمیده گی و فرورفتگی ایجاد کردند به طوری که اگر آنها را از وسط دو نیم کنیم یک خط منحنی تشکیل می‌شود که عینا مانند طاق‌های عربی است؛ و شکل گنبدها بر اساس اختلاف شهرها دارای تفاوت هائی می‌باشد و نقطه مشترک آنها در معماری اسلامی این بوده است که یا برای مساجد ساخته می‌شده است یا مقبره ها، به طور نمونه در هر کجای مصر گنبدی ببینید به طور یقین اگر مسجد نباشد زیر آن قبری وجود دارد.11

4. آویز و مقرنس کاری:

«آویز و مقرنس کاری از کارهایی ست که مخصوص اعراب بوده و تا به حال در هیچ ملت دیگری دیده نشده است و هنوز قرن دوازدهم میلادی تمام نشده بود که در تمام بلاد اسلامی معمول شد».12

5. نقوش و نگاره‌های عربی:

تزیینات بناهای اسلامی و عربی دارای ترتیب خاصی است که از یک سلسله رسوم هندسی و نوشته‌ها و کتیبه‌های عربی مخلوط به هم تشکیل شده و تحت یک رشته قواعد بسیط و ساده است که یا در سنگ حجاری می‌شد همچون مساجد قاهره و یا مانند قصرالحمرا به وسیله‌ی گچ قالب ریزی می‌شده است.13
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصویر1 : قسمتی از قصر الحمرا)
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
( تصویر2: قسمتی از مسجدسلطان حسن در قاهره در مصر)

• مؤلفه‌های معماری اسلامی:

فضای معماری بر انسان سیطره دارد و رفتار فیزیکی و نهایتا ذهنی مخاطب خود را تحت کنترل خود در می‌آورد. به او مدام القا می‌کند که کجا بخوابد، کجا بنشیند، چه چیز را، از چه زاویه‌ای ببیند و کجا غذا تناول کند، کجا و در چه فضایی کار کند و به دلیل همین تاثیرات مداوم است که دین توصیه‌های منطبق بر روح و فطرت انسانی را در امر خانه سازی بیان میدارد.14 این توصیه‌ها به قرار زیر است:

1) وسعت خانه:

«خانه بزرگ» از جمله مواردی است که مورد توجّه اسلام قرار دارد. در سخنان بزرگان دین، یکی از خوشی‌ها در دنیا،‌ خانه وسیع معرفی شده است. اهمیت این موضوع به حدی است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در یکی از دعاهای خویش، از خداوند متعال،‌ خانه وسیع طلب می‌کند: «خدایا گناه مرا ببخش و خانه مرا وسعت بخش و روزی مرا مبارک گردان.» 15
اما علت تأکید دین بر وسعت و بزرگی مسکن، مسئله قابل ملاحظه‌ای است که به بررسی نیاز دارد. به یقین، شارع مقدس اسلام،‌ هر خانه بزرگی را باعث سعادت دنیوی و اخروی ندانسته است. در بررسی علل تأکید اسلام بر وسیع بودن خانه به چند نکته برمی‌خوریم:
 شاید نظر اسلام درباره بزرگی و وسیع بودن خانه، ناظر به انتخاب مکانی است که خانواده به راحتی در آن زندگی کند؛ به تعبیر اسلام به دنبال آن است که در خانه،‌ فضایی مهیا شود که آسایش و آرامش خانواده را فراهم سازد. ناگفته نماند که وسعت خانه زمانی مورد تأیید و ستایش است که وسیله‌ای برای دست یافتن صاحب‌خانه به هدف‌های شایسته خانوادگی و اجتماعی (برپا داشتن جلساتی آموزنده و مذهبی و اطعام مردم) باشد؛ وگرنه هر خانه وسیع و بزرگی نمی‌تواند عامل سعادت و نیک بختی قرار گیرد. نقل شده است که وقتی حضرت علی(علیه السلام) برای عیادت علاء بن زیاد حارثی ـ که از یارانش بود ـ به خانه وی وارد شد و وسعت خانه او را دید،‌ فرمود: «با وسعت این خانه در این دنیا چه می‌کنی؟ آگاه باش که در آخرت بدان نیازمندتری، آری، اگر بخواهی می‌توانی با این خانه به آخرت خوبی برسی، در آن مهمان‌نوازی و صله رحم کنی و حقوق را به وسیله آن به جای خودشان ادا کنی،‌ در این صورت است که با آن به آخرت خوبی خواهی رسید.»16
 همچنین جدا بودن محل استراحت والدین از فرزندان و جدا خوابیدن دختران از پسران در برخی مقاطع زمانی از بسیاری از مفاسد اخلاقی، روحی و تربیتی جلوگیری می‌کند که رعایت این امور جز با فضایی وسیع و اتاق‌های متعدد امکان‌پذیر نیست. (نور/ 58)
 باید توجه داشت که مراد از خانه وسیع، داشتن کاخ یا ساختن قصر نیست؛ بلکه برخورداری از خانه‌ای است که به اندازه نیاز و کفایت باشد. تجربه نشان می‌دهد همان‌گونه که خانه کوچک،باعث سلب آرامش و آسایش می‌شود، خانه‌های اشرافی نیز مایه سلب آرامش و آسایش می‌شوند. آن خانه‌ای مایه آرامش است که نیاز واقعی خانواده را بر آورده سازد. البته ناگفته پیداست که میزان نیاز واقعی در خانواده‌ها متفاوت است؛ ولی مهم این است که خانه، به اندازه نیاز عرفی باشد و نه بیش‌تر.

2) سادگی و پرهیز از تجمل و اسراف:

ساختمان و بناء اسلامی نباید بیش از نیاز باشد و از حواشی و زواید مسرفانه و تجملی باید پرهیز شود. قال الله تعالی: «اَتبنونَ بِکُلّ ريع آيَهً تَبعَثُونَ وَ تَتَخَذوُنَ مَصابِغَ لعکّم تخلدُن» (سوره شعراء / 129) آیا در هر مکان مرتفعی بنائی از روی هوا و هوس می‌سازید. به خیال این که در دنیا جاودانه خواهید بود؟. این آیه توجه را به این نکته جلب می‌کند که انسان دارای تفکر دینی، پول و عمر خود را صرف تجملات نمی‌کند، همانگونه که در زندگی اهل بیت(علیهم السلام) و بزرگان دین شاهد رعایت این اصل بوده ایم. مثلاً از طرفی بین علما حکمی است که کشیدن صورت جانداران و ساخت مجسمه از آن‌ها را مکروه و بعضا حرام می‌دانند. محققین مسیحی نیز به رعایت این اصل در آثار اسلامی پی برده و می‌نویسند: «مسلمانان اعتقاد داشتند که نیایش در مقابل تصاویر و مجسمه قدیسان، آن قدر به این شمایل حالت و جنبه تقدس می‌بخشد که فرد مسیحی عملا آنها را پرستش می‌کند و به فردی شمایل پرست مبدل می‌شود و چون مسلمانان از ابتدا به طور قاطع با بت پرستی مخالف بودند، شمایل پرستی را نوعی بت پرستی به حساب می‌آوردند و با آن به مخالفت می‌پرداختند و به همین دلیل شمایل شکن نام گرفتند.»17 از ساختن هر چیز بیهوده و غیر مفید در معماری دوران اسلامی به شدت پرهیز می‌شود و در عین حال سعی بر تأمین مجموع نیاز‌های مادی و معنوی انسان‌ها خواهد بود همچنین در این دوره از تزئینات نامناسب و ناهنجار و غیر ضروری به مفهوم تزئین آنچه زمینی و مادی است، استفاده نمی‌شود ولی همواره فاخر و غنی است و از کلام الهی، اشعار عارفانه، نقوش و بافت‌های هندسی و از رنگهای متنوع و مناسب به طور شایسته و به جا بهره برداری می‌کند.18

3) زمین حلال و مناسب:

خانه بزرگ وقتی ارزشمند است که از مال حلال به دست آمده باشد؛ هر فردی می‌تواند از طریق مال حرام،‌ صاحب مسکن وسیع شود؛ اما توصیه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) این است که خانه بزرگ را از خداوند متعال طلب کنید تا از راه حلال به شما عنایت فرماید. به یقین،‌ خانه‌ای که با پول حرام (کم‌فروشی،‌ تقلب در معامله، ربا، رشوه و...)‌ تهیه شده و یا پولی که حق الله (خمس یا زکات) آن پرداخت نشده باشد نمی‌تواند مسکن مورد تأییدی باشد که اسلام بر آن تأکید دارد. نکته‌ی بعد اشاره به زمین مناسب است و در روایت است که حضرت علی(علیه السلام) می‌فرماید: «هیچ مکانی جز با سه چیز مطبوع نیست، هوای خوش و نیکو، آب فراوان و گوارا، زمین حاصلخیز»19 مصالح مورد استفاده در ساختمان نیز باید از طریق حلال به دست آیند، چرا که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: بر حذر باشید از به کار بردن سنگ (مصالح) حرام در ساختمان، زیرا همین مصالح حرام عامل ویرانی وخرابی آن می‌شود.20

4) محله و محیط سالم:

محله و همسایگان خوب از مهم ترین ویژگی‌های مسکن خوب است. امیر المومنان(علیه السلام) می‌فرمایند: ارزش و شرافت خانه، به حیاط وسیع و همنشینان نیکوکار و صالح است و برکت خانه به بودن آن در منطقه خوب و محوطه‌ی وسیع و همسایگان همراه و خوب است.21
دیگر مورد قابل توجه در این زمینه تاثیرات محیطی و اجتماعی می‌باشد و در روایت است خداوند عز وجل به یکی از پیامبرانش وحی کرد: «به مؤمنان بگو جامه‌های دشمنان من را نپوشند،‌ غذاهای آنها را نخورند و شیوه آنها را [در امور مختلف] به کار نگیرند که در این صورت،‌ مانند آنان،‌ دشمن من می‌شوند.»22 روایت در صدد بیان این نکته است که مشابهت با هر گروهی، ناخواسته، انسان را به آن سو می‌کشاند. بدیهی است که سکنی گزیدن در میان انسان‌های منحرف بر روی اعمال و رفتار انسان اثر می‌گذارد. این نشان آن دارد که محل خوب و خوش نام برای سکونت انتخاب شود چرا که با گذشت زمان روحیات و منش افراد مجاور، موثر بررفتار و سلایق خواهد شد.

5) توحید و اتحاد:

شهادت دادن به یگانگی خداوند که شعار و اولین گام برای ورود دین اسلام است، در باب بناها و خانه نیز مورد توجه واقع گردیده است؛ و مهم ترین رکن توحیدی در دین اسلام در قالب بنا_ کعبه معظمه_ ارایه گردیده است، است. در شهرهای اسلامی به لحاظ داشتن نشانه‌های اسلامی نظیر مساجد، اماکن مقدسه و مذهبی و رعایت جهت قبله در یک شهر اسلامی، وحدت سمت و سو را به وجود می‌آورد. همچنان که همه مسلمانان در هر کجای دنیا که باشند به سوی یک قبله تعظیم و احکام الهی را اجرا می‌کنند ومنازل، مساجد، قبرستان‌ها و شهرهای خود را در این جهت می‌سازند و با این همه کثرت، در آن وحدت دارند.

6) علم:

علم در سایه دوران حکومت‌های اسلامی، به ویژه قرون چهارم و پنجم هجری پیشرفتی بسزا و درخشانی داشته است و مسلمانان در همه زمینه‌های علمی صاحب نظر بوده و از علوم و معارف خود در تمام زمینه‌های بهره برده اند. از دیگر سو در معماری اسلامی علومی همچون ریاضی، کتابت و خوشنویسی، حدیث و قرآن، نقاشی و تذهیب به شدت و دقت و ظرافت مورد استفاده احسن واقع شده و ضمن اثر بخشی و تنظیم دقیق ساختار بنا و آراستگی جهت مند و مفهوم دار باعث ماندگاری این علوم در تاریخ اسلام گردید. ساخت و تزئین بنا، یعنی استفاده از علم و از معرفت اسلامی است؛ معرفتی ناشی از علوم الهی. هر نقشی نکته‌ای را بیان کرده و گوشه‌ای از معرفت الهی را نشان می‌دهد. چنانچه به دقت نگاه شود، کاربرد انواع خطوط، انواع اسلیمی و نقوش آن‌ها، همگی با استفاده از علم هندسه بوده و از آن نشأت می‌گیرد. به جرئت می‌توان گفت هنر اسلامی‌ای نداریم که در آن از هندسه استفاده نشده باشد.«مسلمانان به جای تصاویر و مجسمه‌های انسانی و حیوانی از نقوش هندسی و انتزاعی و رنگ‌های خاص استفاده می‌کندد و ارزش آنها به این است که نشان می‌دهد محاسبات ریاضی بخش جدایی ناپذیری را در زیبایی شناسی معماری اسلامی تشکیل می‌دهد و هنگامی که رموز آن کشف شود دنیای جدیدی در مقابل تاریخ هنر گشوده خواهد شد»23
توجه به چند اثر تاریخی اسلامی نشان از آن دارد که مسلمانان با تسلط بسیار خوب بر مصالح شناسی، زمان شناسی، اقلیم شناسی، حدیث شناسی، ریاضیات، هندسه و بسیاری از علوم دیگر بناهایی بدون نقص و بعضا دارای حداقل نقص را اقامه و استوار کرده اند و این علاوه بر اینکه نشان از عالم و دانشمند بودن مسلمانان دارد، از کاربرد این علوم در راستای معماری حکایت دارد. اصولاً اکثر معماران مسلمان، خود فقیه بوده و حتی به آنان مولانا خطاب می‌نمودند. نمونه بارز آن شیخ بهایی و مولانا قوام الدین شیرازی است و این دانش فقاهت به آنان اجازه می‌داد که مناسب‌ترین آیات قرآنی و یا فرازهایی از این ادعیه را انتخاب کنند. جالب‌تر آنکه وقتی ساختمان‌های بلندی نظیر گلدسته‌ها را می‌ساختند، برای اینکه از حوادث روزگار و تخریب زلزله مصون بماند، دور تا دور گلدسته‌ها را با آیاتی که حافظ بنا باشد، کتابت و تزئین نموده‌اند که این نکته را در بیشتر آثار می‌بینیم.

7) حفظ عفت و ناموس (حجاب وپوشیدگی):

حفظ حرمت‌ها وشخصیت افراد از موارد قابل توجه در احکام و اخلاقیات دین اسلام است و این مهم در ساختمان سازی نیز به شدت مورد توجه است لذا لزوماً ساختمان‌های اسلامی هم بایستی دارای حجاب باشند. امام صادق ( علیه السلام) فرمودند: سه چیز وسیله راحت زندگی کردن مومن است. یکی از آن‌ها منزل وسیعی که در خلوت و تنهائی، انسان را پوشش دهد و اسرار انسان را از چشم دیگران محافظت نماید 24 مسکن همان طور که از نامش پیداست، باید محل آرامش خانواده باشد وسرپناهی باشد که اعضای خانواده براحتی در آن آسایش داشته باشند و از هرگونه ناامنی صوتی و نگاه‌های حرام و یا رفت و آمد‌های آرامش بهم زن در امان باشد. حضرت آیت الله جوادی آملی در دیدار کمیته تخصص شهرسازی گفت ساختن خانه‌های دارای آشپزخانه اپن که صاحب خانه و میهمان نتوانند به درستی رعایت حجاب را بکنند و نتوانند خود را حفظ کنند اسلامی نیست. شاید بشود گفت: حکمت این که به منزل وسیع سفارش کرده اند، همین باشد که در منزل وسیع، راحتی و خود پوشانی از نامحرمان بهتر ممکن است. بنابراین اصل، درون گرایی در معماری اسلامی و ایرانی مورد توجه معماران قدیم بوده است.

8) عبادت و ذکر:

وجعلوا بیوتکم قبله (یونس/87) در فرمان خداوند به حضرت موسی آمده است که خانه‌ها روبه قبله باشد و این تفسیر نشانی دارد از اینکه خانه باید دارای مکانی برای عبادت باشد. برای به وجود آوردن امکان عبادت در همه اماکن، تطابق محورهای اصلی بناها در جهت قبله، جزء اساسی‌ترین نیاز جهت محورهای اصلی بناها بوده و این موضوع بحثی به نام قبله را در معماری مطرح نموده در متون اسلامی توصیه شده است که در منزل مکانی برای عبادت و اقامه‌ی نماز در نظر گرفته شود و این مهم را در زندگی پیشوایان دینی می‌توان مشاهده و رصد نمود. در این رابطه به روایتی از امام صادق( علیه السلام) بسنده می‌کنیم که فرمودند: جناب امیرالمؤمنین(علیه السلام) حجره‌ای درخانه مقرر فرموده بودند که درآنجا به غیر از فرشی و شمشیری و مصحفی دیگر چیزی نبود در آن حجره نماز می‌کردند 25. با توجه به آیه شریفه قرآن که می‌فرماید: «ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر» در نقطه مقابل نماز و عبادت مقوله‌ی معصیت وجود دارد و در این موضوع از امام کاظم (علیه السلام) روایت شده است: خدا را سزاست هر خانه‌ای که در آن نافرمانی اش کنند، خرابش کند تا خورشید بر آن بتابد و پاکش کند.26
اصول دیگری نیز وجود دارد که برای پرهیز از اطاله کلام از از ذکر آن خودداری می‌کنیم.

• معماری اسلامی در گذر تاریخ و جغرافیا:

در آغاز تمدن اسلامی، مسلمانان تحت تأثیر اندیشه والای پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله)، به هنگام احداث شهرهای جدید و یا توسعه شهرهای موجود عامل محیطی را لحاظ نموده و یا موقعیت جغرافیایی شهر را از نظر سیاسی، حائز اهمیت خاصی قرار می‌دادند. در تاریخ تمدن ویل دورانت آمده است که اصلاً واژه «عرب» به معنی خشک و بی حاصل است. درون مرزهای عربستان آن روزگار صحرایی سوزان و شن‌های روان بود؛ اما پیرامون چشمه‌های آب، نقطه‌های بارور یا واحه‌هایی بود که نخل در آنها می‌رویید. برخی بخش ها، مخصوصاً بخش شمالی، در پاییز و زمستان و بهار سرسبز بود چرا که «هلال حاصلخيز» از فلسطین تا خلیج فارس در شمال عربستان گسترده بود. در راستای کرانه دریای سرخ نواری وجود داشت که برای کشاورزی مساعد بود. در به وجود آمدن شهر مقدس مکه عامل اکولوژیکی کمتر دخیل بوده است چرا که نوشته اند درّه‌ای که مکه در آن به وجود آمد لم یزرع بود اما در مقایسه با آن یثرب که در غرب فلات مرکزی عربستان قرار داشت مانند بهشت عدن بوده که توسط پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) برای پایه گذاری تمدن اسلامی، مکان یابی شده است. بر همین اساس در انتخاب سایر پایتخت‌های تمدن اسلامی نیز به اقلیم توجه شده است؛ شهر دمشق هنگام فتح عرب تاریخی کهن داشت و تلاقی پنج نهر آنجا را به حق بهشت شرق کرده بود.27
عناصر کالبدی شهر در دوره اسلامی (قرن یک تا چهار هجری) پس از مسجد و بازار و محله، مراکز آموزش پزشکی و بیمارستان‌ها، حمام‌ها، رصدخانه‌ها، کتابخانه‌ها، مزارات، مدارس، سقاخانه‌ها، کاروانسراها بوده است که توجه به این ارکان، توجه دقیق و منطقی اسلام به شکل‌گیری شهرها را هویدا می‌سازد.28

• معماری عربی پس از اسلام:

معماری هم پا و دوشادوش تمدن جهانی به سوی ترقی رهسپار است و بشر خود را از لحاظ ساختمان و طرح‌های معماری با تمدن جدید هماهنگ می‌سازد، در این همراه شدن با تمدن، اسلام نیز دارای پیشینه‌ای با ارزش است. اسلام با آن قسمت از تمدن که آسایش جسم و روح را به همراه دارد موافق است و حتی تابع خود را به توسعه و افزایش آن تشویق می‌کند. ترغیب رهبران دینی به ساخت مسجد و عمران شهرها و نیز به طور رسمی شرکت کردن آنها در بناهای خیریه و اصلاح را ه‌ها نشان روشنی از توصیه‌های اسلام به پیشرفت و معماری است.
ما در دوران پیش از اسلام نیز در مناطقی از شبه جزیره که از شهر نشینی بالاتری برخوردار بودند شاهد آثار هنری باشکوهی بوده ایم. آیین اسلام و در پی آن فتوحات مسلمانان باعث آشنایی مسلمانان با دستاوردهای هنری سایر ملل متمدن آن روزگار شد و هنر اسلامی در آغاز حرکت خود مجموعه‌ای از هنرهای اخذ شده از ملل دیگر بود 29. از جمله مناطق تأثیرگذار در هنر مسلمانان، ایران، ارمنستان، بیزانس و آسیای مرکزی بود 30. هنر اسلامی پس از بهره گیری از شایستگی‌های هنری دیگر ملل در بستری که اسلام فراهم کرده بود رشد کرد و ملزومات آیین جدید را پذیرفت و شکلی اصیل و بنیانی تازه را از خود ارائه داد.31
معماری‌های مسلمانان در اسپانیا و سایر ممالک اسلامی که هنوز در آثار معماری جهان می‌درخشند دلیل آن است که غیر مسلمانان زبان به اعتراف گشوده و بگویند: «با اینکه مسلمانان ساختمان مساجد را با کمال سادگی آغاز کردند بعدا چنان به سرعت در تزیین آن کوشیدند و پس از مدت کوتاهی به قدری مساجد را باشکوه و با عظمت نمودند که هر بیننده‌ای از سرعت انتقال و ترقی آنها مبهوت می‌شد. بیست سال پس از رحلت حضرت محمد( صلی الله علیه و اله) مسجد خود او در مدینه تجدید بنا شد و دیوارهای آن با سنگ‌های تراش سرپا شد»32 مسلمانان نه تنها در امور مهندسی و معماری مساجد گوی سبقت را از هم عصران خود ربودند و با جمع آوری سبک‌های موجود جهان و تلفیق آن و ابتکارات جدید بهره مند شدند، بلکه ساختمان‌هایی که برای دفاع خود بنا کردند مورد اقتباس اروپا قرار گرفت و در نوشته‌های خود آورده اند که: «اروپائیان بنای کنگره‌هایی به نام «ماچیکولیش» را از مسلمین آموختند.»33 معماری در بین مسلمین مورد توجه بوده و در راه تکامل آن می‌کوشیدند و عظمت مسلمانان در این موضوع به جایی می‌رسد که دیگران از فکر و مهندسی آنان در امور ساختمانی، کاشی سازی و غیره استفاده می- کردند و از این رهگذر غرب به مسلمانان مدیون است همانگونه که نویسنده میراث اسلام می‌نویسد: «شاید بتوانیم تا یک قرن دیگر، آنچه در عالم معماری و ساختمان به دنیای اسلام مدیون هستیم را با کمال اطمینان تعیین کنیم»34
از پایان سده‌ی اول هجری فرمانروایان مسلمان، در نواحی فتح شده ساخت مسجد‌ها و کاخ‌های باشکوه را آغاز کردند و کوشیدند تا آثار بزرگ‌تر و باشکوه‌تری از بناهای دوران پیش از اسلام به وجود آورند. معماری اسلامی در هیئت و شکل در سه نوع بنای عمده به ظهور رسید، مساجد، مدارس و مقابر. مسجد جامع دمشق که بین سال‌های 87 تا 96 به روزگار ولید به جای پرستشگاه ژوپیتر ( خدای خدایان رومی) ساخته شد در شمار کهن ترین بناهای اسلامی ست.35
«در زمان مسیحیان اسپانیا قبل از اعراب تمدن و آبادی جز همان مقدار که وحشیان گوت داشتند، در این کشور به چشم نمی‌خورد، اعراب مقارن با پایان فتوحات خود در این سرزمین دست به اصلاحات و عمران و آبادی زده و در زمانی کمتر از صد سال توانستند زمین‌های لم یزرع را زیر کشت و زرع در آورده و شهرهایی که به صورت ویرانه در آمده بود را از نو بسازند و بناهای بسیار عالی و مهم در آنجاها بنا کنند، امتیازی که تمدن عرب در آن دوره داشت این بود که اعراب علاقه‌ی شدیدی به علوم مختلف داشتند و در هر جا و هر ناحیه‌ای دست به تاسیس مدرسه و کتابخانه زدند؛ اعراب کوشش و همت خود را متوجه تمام شعبه‌های علوم و صنایع و فنون مختلف نموده و در اداره‌ی امور و مشاغل عمومی در ردیف رومیان قرار گرفتند، راه‌های شوسه، پل، مسافرخانه، بیمارستان و مسجد‌های بسیاری در هر گوشه و کنار بنا کردند.36 کریستی مستشرق غربی در وصف ماهیت هنر اسلامی به درستی عنوان می‌کند که «هنر اسلامی روحش را از عربستان و ساختمانش را از جاهای دیگر گرفته است»37 و در نتیجه نباید به راحتی از تأثیر ملزومات آیین جدید در شکل گیری هنر متعالی اسلامی گذر کرد و باید گفت که دیگر تمدنها هنر و معماری اسلامی را به عاریت گرفته اند، گرچه تلاشهایی می‌کنند تا هنر معماری اسلامی را در نظام خود در آورند، اما هنرهای اسلامی اعم از معماری، خط و تزئینات اسلامی بر اقتدار و ابداع مسلمانان تکیه دارد که که به ۱۵ قرن پیش به زمان تاریخ تمدن اسلام باز می‌گردد و انتساب آن به هیچ حاکم و دولتی امکان‌پذیر نیست.

• نفوذ معماری اسلامی در غرب و شرق:

1- اسپانیا:

اندلس (همان اسپانیای امروزی)، حلقه واسط فرهنگ و هنر اسلام و غرب است. حضور هشتصد ساله مسلمین در این سرزمین و به بار نشستن عمیق فرهنگ و هنر اسلامی، اسپانیا را به پلی میان دو تمدن تبدیل نمود. شاید اولین حاکم اسلامی که اندلس و به ویژه قرطبه را به مرکزی فرهنگی تبدیل و آن را مهمترین نقطه اتصال فرهنگ و هنر اسلامی با غرب قرار داد، عبدالرحمان دوم (متوفی ۲۳۸ هجری – ۸۵۲ م) باشد. هنر و معماری، مظهر و مجلایی برای ظهور نبوغ و استعداد شگرف مسلمین در اروپا از طریق اندلس بود. این حضور در رشته‌های مختلف هنری چون شهرسازی، معماری مساجد، کاخ‌ها، پارک‌ها و پل‌ها، ضرب سکه، خوشنویسی، زردوزی بر روی پارچه، نساجی و کاغذسازی، چشمگیر بود و در بطن خود دارای چنان روح زیباشناسانه و قدرتمندی بود که به همان صورت مورد تقلید اروپاییان قرار می‌گرفت. نکته مهمتر تأثیر معماری اسلامی – به ویژه در استفاده از هلال‌های نوکدار – بر معماری گوتیک است. این نکته گرچه در اکثر تألیفات مورخان هنر معمولاً نادیده انگاشته شده و از آن ذکری به میان نمی‌آید اما شباهت فوق‌العاده برخی معماری‌های گوتیک با معماری اسلامی تقریباً هرگونه تردیدی در این تأثیرگذاری را از بین می‌برد. اعراب در ابتدای ورود شان به اسپانیا معماران رومی را به کار وا داشته و از نقشه‌ها و طرز ساختمان آنان استفاده می‌کردند ولی طولی نکشید که با نبوغ ذاتی و هوش و استعداد خاصی که داشتند در مهندسین مزبور تأثیر کرده و طرح‌های تازه‌ای برای ساختمان‌ها ابداع کردند و در تزیینات به حدی پیشرفت کردند که هر اندازه دقت بیننده اندک باشد نمی‌تواند میان بناهای اعراب و رومیان تفاوت نگذارد.38
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصاویر8.7.6.5.4.3 : معماری سبک گوتیک)
با اینکه بناهای تاریخی اسپانیا هر کدام در دوره‌ی جداگانه‌ای ساخته شده ولی در اساس به هم شبیه هستند و به خوبی معلوم است که یک نوع سلیقه‌ی خاص در ساختمان تمامی آنها به کار رفته است. البته این شباهت در سایر ساختمان‌های دیگری که اعراب در گوشه و کنار جهان ساختند به خوبی دیده می‌شود؛ مثلا قصر الحمراء در غرناطه، مسجد سلطان حسن در قاهره، دروازه علاءالدین در دهلی یا ساختمان‌های دیگر عربی گرچه هر کدام در سرزمینی ساخته شده و وضع محیطی در ساختمانهای مزبور بی تاثیر نبوده لکن با این حال در تمامی آنها یک نوع شباهتی موجود است که فن معماری اعراب را نشان می‌دهد و این خود مهارت معمار و بنای ساختمان‌ها را می‌رساند که چگونه با اصول قدیمی، عمارتی به سبک جدید ساخته اند.39
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصویر9مسجد سلطان حسن)
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصاویر 11.10 قصرالحمراء)
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصویر 12 دروازه دهلی)
مسجد معروف قرطبه که مورخین آن را قبله‌ی مغرب زمین میدانند از بهترین بناهای تاریخ اعراب است که در سال 880 میلادی و در حکومت خلیفه عبدالرحمن ساخته شد. گرچه این مسجد امروزه با تغییرات و جنایات بسیاری که سعی در از بین بردن هویت اسلامی آن داشت، گرفتار ویرانی مردم اسپانیا شده است لکن اگر کسی بخواهد صورت اولیه‌ی آن را در نظر تجسم کند، محراب آن که هنوز از خراب کاری جنایت کاران محفوظ مانده و نیز ورودی‌های ستون‌های شبستان که طاق‌های زیبایی به شکل نعل دارند، هویت عربی و اسلامی آن را هویدا می‌سازد.
مسجد قرطبه که " ژیرول دوپرانژه" در مورد محراب آن می‌گوید: «در تزیینات و زیبایی مانند آن را در هیچ بنای قدیم و جدیدی نخواهیم دید»40 در ابتدای طلوع فن معماری اعراب پایه گذاری شد و پس از آن به
تدریج رو به تکامل رفته و بناهای شگفت انگیز دیگری مانند قصر الحمراء را به وجود آورده و جلوه‌ی فن معماری اسلامی به طور کامل در قصر الحمراء که در قرن چهاردهم میلادی ساخته شده دیده می‌شود.
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصویر 13: محراب مسجد قرطبه)
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصاویر 17.16.15.14: قسمت‌های داخلی مسجد قرطبه)

2- ایتالیا:

مسلمانان بلافاصله پس از فتح سیسیل شروع به برقراری نظم در آنجا نمودند و هنگامی که جای پایی در آنجا باز کردند دست به کار صنعت و کشاورزی شده و با خرابی‌های زیادی که در آنجا بود به سرعت آنها را ترمیم و اصلاح کردند.
از بناهای تاریخی اسلامی جز اندکی در سیسیل باقی نمانده که مشهورترین آنها قصر عزیزه و قصر قبه است و هر دوی آنها در نزدیکی پالرم واقع است و دارای مسجد و قلعه و حمام و مهمان خانه بوده است. گرچه مساجد آن به استفاده قدیمی برگشت و به کلیسای نصاری مبدل شده است .41
«هلن گاردنر» که در کتاب «هنر در گذر زمان» خود، گچبری‌های الحمراء را همتای خیال‌پردازی‌های ظریف شاعران مسلمان می‌داند، در تأثیر سبک معماران الحمراء بر اروپا و آمریکا می‌آورد: نفوذ این سبک بر هنر اسپانیا در سراسر سده‌های میانه همچنان قوی بود و تا دوره رنسانس نیز رسید و رگه‌هایی از آن را می‌توان حتی در هنر مستعمرات اسپانیا در قاره امریکا مشاهده کرد.42
البته در این جا ذکر نکته‌ای را ضروری می‌دانیم و آن عمد و قصد وسیعی است که در انکار یا دست کم، نادیده گرفتن تأثیرات هنر، فرهنگ و معماری اسلامی بر غرب، مجموعه تحقیقات و مطالعات غریبان را در بر گرفته است. هنگامی که کتب تاریخ دوره‌های مختلف مدارس امروز اسپانیا، از حضور مسلمین در اسپانیا، تنها به دو صفحه بسنده می‌کنند و از محققان منصف غربی کسی چون «گانیگوس» مستشرق اسپانیایی در مقدمه ترجمه کتاب نفخ‌الطیب می‌نگارد: «ماریانا مورخ اسپانیایی و سایر مورخان بزرگ این کشور با احساسات ملی و تعصب دینی همراه با دشمنی و کینه‌توزی عمیق نسبت به عرب، همیشه تألیفات مورخان عرب را تحقیر کرده و ناچیز شمرده‌اند، در نتیجه روش علمی بحث و مقارنه اسناد تاریخی عرب با نوشتارهای مسیحی را رد کرده‌اند و ترجیح داده‌اند تألیفات خود را بر پایه دیدگاه مسیحیان از تاریخ گذشته تنظیم کنند، لذا تاریخ اسپانیای قرون وسطی با وجود تحقیقات مورخان معاصر، همچنان جولانگاه خرافات و تناقضات است»43؛ بنابراین نمی‌توان انتظار داشت منابع مکفی و مستندی را در مجموعه آثار محققان غربی، جز در موارد معدود و نادری پیرامون بررسی این تأثیرات یافت.

3- هندوستان:

تاج محل آرامگاه زیبا و باشکوهی است که در نزدیکی شهر اگرا و در 200 کیلومتری جنوب دهلی نو پایتخت هند واقع شده است. این بنا از ترکیبی از معماری ایرانی، هندی و اسلامی ساخته شده است و در ساخت آن حدود بیست هزار هنرمند و معمار از نقاط مختلف آسیا به خصوص، ایران، شبه قاره هند، آسیای میانه و آناتولی شرکت داشته‌اند. آغاز ساخت بنای تاج محل سال 1632 میلادی (1042 شمسی) بود و در سال 1647 میلادی (1057 شمسی) تکمیل شد. این بنای شعرگونه مرمرین نقطه اوج معماری اسلامی است و در تاریخ همانندی ندارد. مصالح اصلی بنا مرمر و سنگ سرخ است. تناسبات موزون، گیرایی محیط، ظرافت فراوان، تزئینات با روح و تقارن دلنشین، تاج محل را به صورت یکی از عجایب معماری جهان درآورده است. 44
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصویر 18: تاج محل)
در ادامه تعدادی عکس از مساجد و مکانهایی در نقاط مختلف دنیا که متأثر از معماری اسلامی هستند قرار داده شده:
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصویر19: مسجد سلطان حسن)
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصویر20: گنبد‌های کوچک بالای درب ورودی اصلی تاج محل)
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصویر 21: مسجدجامع بیرمنگام-بریتانیا(birmengham))
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصویر22: مسجد تایپه-تایوان)
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصویر23: تعمیدگاه سن جان)
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصویر24 : مسجد و مرکز اسلامی تولدو _ آمریکا)
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصویر25: مسجدعبودیا-کوالالامپور(ubudia)
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصویر26 : مسجدالتوبه-جاکارتا(tobe)
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصویر27: مسجد بزرگ مدان _ اندونزی)
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصویر28: مسجدبیت الفتوح-لندن(beitalfotooh))
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصویر29: مسجد الازهر _ واقع در دانشگاه الازهر قاهره _ مصر)
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصویر30: مسجد هویی _ نینشا _ چین)
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
معماری مسلمانان سفیر فرهنگ و تمدن اسلامی
(تصاویر33.32.31: کول شریف- Cole-Sharif-mosque-in-Kazan

نتیجه گیری:

از مجموع آنچه بیان گردید، در پاسخ به این سؤال که آیا معماری مسلمانان توانسته ضمن انتقال فرهنگ و تمدن مسلمانان برمعماری سایر کشورها تأثیر بگذارد این نتیجه حاصل شدکه:
معماری در اسلام دارای یک روح حاکم، منطبق با روح ومعنویت بشری و شامل مجموعه‌ای از اصول اخلاقی و عرفانی است. در طول شکل گیری این معماری دیده می‌شود با وجود ویژگی‌های ظاهری مشترک، در مکانهای مختلف دنیا، دارای تنوع است و این نمود وظهور‌ها به خاطر تنوع جغرافیایی و فرهنگ بومی منطقه و همچنین ذوق و سلیقه و هنر معماران مسلمان بوده است. این معماران زبر دست مسلمان با انجام فعالیت‌های ابداعی ورعایت یک سری اصول خاص، هنر معماری خود را بسط و گسترش دادند.
کاربرد این هنر معماری در ساختمانه و بناها مسأله‌ای نبود که شریعت اسلام برآن تأکید کند، معماران مسلمان به منظور دفاع از عقاید خود و حقانیت کلام خدا به ارائه تصاویری از احادیث و آیات قرآنی در چهارچوب اصول اسلامی اقدام می‌کردند.
دراین بین شباهت‌هایی که برخی معماری‌های غربی-اروپایی با معماری مسلمانان دارند، این مطلب را روشن می‌کند که معماری آنها از معماری مسلمانان که بیانگر فرهنگ و تمدن واعتقادات آنها نیز بوده، تأثیر گرفته است.

پي‌نوشت‌ها:

1. فرهنگ عمید
2. مصطفوی، سید حسن (1368 ش)، ج11، ص: 55
3. هاشمی رفسنجانی و همکاران (بی‌تا)، ج8، ص 521؛ به نقل از: فرهنگ علوم اجتماعی، ص 47، «تمدّن»
4. تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج 1، ص 3
5. فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان، نقل از سایت واژه یاب
6.http://www.qudsonline.ir
7. نقل از رهیافت همایش
8. درآمدی بر آزاداندیشی و نظریه پردازی در علوم دینی
9. مصباح یزدی، کتاب تهاجم فرهنگی. صفحات 101-107. با تلخیص
10. هیلن براند،1379، ص 3
11. لوبون،1354، ص 6657-658
12. لوبون،1354، ص 660
13. لوبون،1354، ص 661
14 هفته نامه فرهنگی سایبری رویکرد
15. نهج الفصاحه، ص 251
16 ابن ابی الحدید معتزلی،1404 ق، ج 11، ص 32
17. هیلن براند، 1379، ص 3
18. دکتر نقره کار، برگرفته از سایت،pazhoheshkade.ir
19. حرانی، 1404 ق، ص 320
20. نهج الفصاحه، ص 162، شماره 38
21. جوادی آملی،1391، ص 174
22. صدوق، ج 2، ص 348
23. هیلن براند، 1379، ص 3
24. صدوق، ج 1، ص 159
25. مجلسی،1369، ص 247
26. جوادی آملی،1391، ص 175
27. دورانت، ج 4، ص 291
28. دورانت، 1371، ج 4
29. هوک، 1368، ص 193
30. اتینگهاوزن، 1378، ص 10
31. زرین کوب،1384، ص 148
32. زمانی،1368، ص 88
33 زمانی،1368، ص 88
34. زمانی،1368، ص 89
35. ولایتی،1391، ص 113 و 114
36. لوبون،1354، ص 337-339
37. میراث اسلام، بی تا: 30
38. لوبون،1354، ص 347
39. لوبون،1354،348-349
40. لوبون،1354، ص 351
40. لوبون،1354، ص 351
41. لوبون،1354، ص 381
42. گاردنر، ص 262
43. اسلام در غرب، ص ۳
44. (http://old.ido.ir/a.aspx?a=1388111302)

کتابنامه:
اتینگهاوزن، ریچارد؛ گرابر، الگ (1378)، هنر و معماری اسلامی، ترجمه یعقوب آژند، تهران: نشر سمت، 1.
پرایس، کریستین(1364)، تاریخ هنر اسلامی، ترجمه مسعود رجب نیا، انتشارات علمی و فرهنگی وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی.
جوادی آملی، عبدالله(1391)، مفاتیح الحیاة، قم: مرکز چاپ اسراء.
جمعی از نویسندگان زیر نظر آلفرد گیوم و سرتوماس آرنولد، میراث اسلام، تهران: انتشارات کتابفروشی مهر، بی تا.
حرانی، حسن بن شعبه (1404 ق)، تحف العقول، قم: انتشارات جامعه مدرسین، چاپ دوم( به نقل از ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 136.)
دشتی، محمد(1387)، نهج البلاغه، قم: انتشارات پیام مقدس
دورانت، ویل(1371)، تاریخ تمدن (عصر ایمان)، مترجمان: ابوطالب صارمی، ابوالقاسم پاینده، تهران: انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ابوالقاسم طاهری، بخش اول، چاپ سوم،،1،4.
درآمدی بر آزاداندیشی و نظریه پردازی در علوم دینی، مجموعه سخنرانی ها، نشر حوزه علمیه قم
زرین کوب، عبدالحسین(1384)، کارنامه اسلام، تهران: نشر امیرکبیر، 10.
زمانی، مصطفی(1368) اسلام و تمدن جدید، قم: انتشارات پیام اسلام، 18.
شیخ صدوق، محمد ابن علی، خصال
صالحی، هاشم(تهیه و تنظیم)، رهگشای انسانیت، (نهج الفصاحه، ترجمه ابراهیم احمدیان، قم، گلستان ادب،1381)
طوسی، خواجه نصیرالدین(1387)، اخلاق ناصری، به تصحیح و تنقیح مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران: انتشاارت خوارزمی
قمی، عباس، مفاتیح الجنان
لوبون، گوستاو (1354)، تمدن اسلام وعرب، ترجمه سید هاشم حسینی، تهران: انتشارات کتابفروشی اسلامیه،2
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار
مجلسی، محمدباقر (1369)، حلیه المتقین، تهران: انتشارات باقرالعلوم،2.
معتزلی، ابن ابی الحدید(1404 ق)، شرح نهج البلاغه، قم: انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشی، ج 11
منتظرالقائم، اصغر(1387)، مجموعه مقالات نخستین همایش آرمانشهراسلامی، اصفهان: انتشارات دانشگاه اصفهان
معین، محمد(1376)، فرهنگ فارسی، تهران: انتشارات امیرکبیر
نراقی، علی محمد حیدری(1386)، رساله حقوق امام سجاد(علیه السلام)، شرح نراقی، قم: انتشاارت مهدی نراقی
ولایتی، علی اکبر (1391 ش)، فرهنگ و تمدن اسلامی، قم: دفتر نشر معارف، چ 46.
ولایتی، علی اکبر(1391)، فرهنگ و تمدن اسلامی، قم: نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها، معاونت پژوهشی دانشگاه معارف، چاپ 45.
ولایتی، علی اکبر؛ (1384)، پویایی فرهنگ و تمدن اسلام وایران، تهران: مرکز اسناد و خدمات پژوهشی وزارت امور خارجه، چاپ چهارم ج 2.
هاشمی رفسنجانی، علی اکبر (بی‌تا)، فرهنگ قرآن، قم: فرهنگ و معارف قرآن: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه.
هفته نامه فرهنگی سایبری رویکرد، شماره دوم، بهمن 1390.
هوک(1368)، سبک شناسی هنر معماری در سرزمین‌های اسلامی، ترجمه پرویز ورجاوند، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1، ج 2.
هیلن براند، رابرت (1379)، معماری اسلامی، ترجمه دکتر ایرج حسام استاد دانشگاه تهران، تهران: شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری.
گاردنر، هلن(1381)، هنر در گذر زمان، ترجمه محمد تقی فرامرزی، تهران: انتشارات آگاه، 5.
نهج الفصاحه
نرم افزار جامع الاحادیث
(http://www.qudsonline.ir، گفت‌وگو بادکتر بلخاری، کد خبر: 180318)
http://www.qudsonline.ir/NSite/FullStory/News/?Id=180318&Titr=%20%D8%A8%D9)%86%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%20%D8%A8%D8%B1%20%D9%81%D8%B7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86)
http://designcenter.mashhad.ir/services/portal_content/964271-))
www. Vajehyab.com
http://rooikard.ir/D
www.leader.ir

 

نسخه چاپی