امروزه بيش از نيمى از فعاليت هاى اجتماعى بر دوش زنان است ولى حيف كه خودشان غافلند و كمتر توجهى به موفقيت در حرفه و كارشان مى كنند. در اينجا به مواردى اشاره مى شود كه مى تواند موقعيت شغلى زنان را دگرگون كند. اگر به دنبال كسب موفقيت شغلى هستيد خواندن اين مطلب را از دست ندهيد.

۱- قالب كليشه اى ذهنيت جنسى را بشكنيد. زيرا در آنچه به عنوان تفاوت هاى مديريتى بين زنان و مردان قرار دارد، بيش از تفاوت هاى جنسيتى، ذهنيت شكل گرفته طى روند جامعه پذيرى فرد، نسبت به جنس مخالف است. بنا بر يافته دانشمندان، جنسيت افراد كمتر از ذهنيت ساخته شده در برخوردها نقش دارد.

۲- شما فكر مى كنيد يك مدير موفق يعنى مديرى كه صفات مردانه دارد؟ شايد به ظن بسيارى آنچه مديران موفق زن و مرد به عنوان خصوصيات اصلى موفقيت مى پذيرند، يك صفات مردانه باشد. ولى طى بررسى هاى جداگانه در بين زنان موفق مدير، بهترين عامل مرتبط به ارتقاى آنان، خصوصياتى كاملاً مرتبط با دنياى زنانه بود. هر چند داشتن ويژگى هاى تركيبى زنانه- مردانه در موقعيت هاى متفاوت نقش بيشترى بازى مى كند. اين نكته بيشتر نشان دهنده اين موضوع است كه زنان در رده هاى بالاى مشاغل خصوصيات و مهارت هاى غيرمردانه داشته اند و در واقع خودشان بودند.

۳- در جلسات، زنان به دنبال گرفتن نظر افراد ساكت هستند. اما مردان فكر مى كنند بايد كنترل را در دست گرفته و برترى خود را نشان دهند پس ساكت نمى نشينند تا نوبت آنها شود، بلكه دست به عمل مى زنند. اگر شما صاحب نظرى هستيد بايد قبل از اينكه ديگرى مورد تحسين مدير قرار گيرد؛ ابراز كنيد.

۴- زنان به دنبال منصف و باثبات بودن هستند و مردان به دنبال سرشناس و محبوب بودن.

۵- زنان مسائل حرفه اى خود را شخصى و خصوصى تلقى مى كنند به همين دليل وقتى مردى نسبت به آنها انتقاد مى كند براى مدت ها ذهن آنها مشغول موضوع پيش پا افتاده اى مى شود كه از نظر مردان تنها يك شوخى است. مى توانيد امتحان كنيد. انتقادى كه يك همكار مرد از شما و عملكردتان داشته است را طى هفته آينده براى او دوباره ذكر كنيد و با لبخند او و جملاتى نظير «احساساتى»، «شوخى كردم»، «اينكه مهم نيست» روبه رو شويد.

۶- مردان در جلسات مصاحبه اى به تعهدات خود با اعتماد كاملى اشاره مى كنند و با واژه «من» پيروزى هاى كارى را به خود نسبت مى دهند ولى زنان به وجود خود در موفقيت هاى كسب شده اشاره نمى كنند. در واقع زنان كار گروهى و مردان تجارب مستقيم و شخصى خود را در نظر مى آورند. زمان آن رسيده كه استعدادها و مهارت خاصى را كه از آن شما است به خود نسبت دهيد.

۷- مردان قبل از مذاكره و بحث پيش فرض هايى مى سازند تا مانند يك ميدان بازى حرف اول را بزنند و در واقع زنان از «برد- برد» و مردان از «برد- باخت» حمايت مى كنند. اما در شرايط كارى متغير همان اندازه كه موقعيت هاى تبعيض گرايانه باخت قهرى اجتماعى و عرفى و قانونى را به همراه دارد، بايد از بقيه موفقيت ها در جهت برد استفاده كرد.

۸- اگر در يك محيط كاملاً مردانه كار مى كنيد گاهى جريان صحبت خود را به زمينه هاى مورد علاقه اطرافيان بكشيد. مانند اظهارنظر درباره ورزش، سياست، وقايع جارى و كارى كه در حيطه دنياى زنانه- مردانه و تخصصى شما است.

۹- يك كارمند مرد دوست دارد كه رئيس با صراحت درباره نقص كار او و چگونگى برطرف كردن آن صحبت كند. زيرا خود مردان بدون تشريفات خاص به انتقاد مى پردازند و واكنش طرف مقابل براى آنان زياد مهم نيست. اگر شما يك مدير زن هستيد گاهى دنده عوض كنيد و انتقادات صريح داشته باشيد.

۱۰- زنان شنوندگان بهترى نسبت به مردان هستند. بنابراين قادرند با جمع آورى اطلاعات، توسعه روابط و شبكه هاى ارتباطى خود مهارت هاى لازم براى تصميم گيرى دقيق را بياموزند. خود را براى يك تصميم بزرگ و تخصصى در محيط كارى آماده كنيد.

۱۱- زنان بايد بياموزند كه خودشان باشند. تصوير ذهنى مردان و زنان طى فرآيند جامعه پذيرى خصوصيات خاصى را مى طلبد اما افرادى كه تمايلات زنانه دارند و در موقعيت هاى خاص زنانه- مردانه رفتار مى كنند مورد اقبال بيشترى قرار مى گيرند.

۱۲- در حالى كه مردان با مديران ارشد، كارمندان بقيه سازمان و افراد شاخص خارج سازمانى ارتباط برقرار مى كنند، زنان با همتايان و همكاران خود در ارتباطند. اين امر عامل مهمى در ارتقاى شغلى مردان از طريق عرضه كردن خود به مديران ارشد است. مردان در جريان عمودى و زنان در جريان افقى قرار مى گيرند. حالا بايد دوباره دنده عوض كنيد.