اختلالهای مربوط به خوابیدن
 اختلالهای مربوط به خوابیدن

 

نویسنده: ریتاویکس نلسون، الن سی. ایزرائل
مترجم: محمد تقی منشی طوسی





 

معمولاً پدران و مادران از مشکلات خواب فرزندشان شکایت دارند. در خلال اوّلین سال زندگی کودک، شکایت والدین اغلب این است که وی در طول شب نمی‌خوابد. بی میلی به خواب و دچار کابوس شدن اغلب در طی سال دوم عارض می‌شود. از سه الی پنج سالگی کودک به مشکلات دیگری دچار می‌شود، که از جمله‌ی آنها مشکلِ به خواب رفتن، بیدار شدن در طول شب، و ابتلا به کابوس است. والدین تنها در صورتی در پی دریافت کمک از روان پزشک بر می‌آیند که مشکل کودک کاملاً جدی و شدید شود. برخی از متخصصان ممکن است، این مشکلات را نشانه‌ی ناراحتیهای شدیدتری، از جمله ترسِ فوق العاده جدا شدن از والدین، بدانند. در عین حال، دو مشکل که احیاناً نگرانی زیاد والدین و متخصصان را برانگیخته است، اختلال راه رفتن در خواب، و اختلال وحشت در خواب است.

راه رفتن در خواب

راه رفتن در خواب، با نشستن کودک در رختخواب آغاز می‌شود. در این حالت چشمها بازند، امّا پیداست که نمی‌بینند. کودک معمولا از رختخواب بیرون می‌آید و شروع به راه رفتن می‌کند، امّا امکان دارد این حالت قبل از رسیدن به مرحله‌ی راه رفتن پایان یابد. راه رفتن در خواب بدون آگاهی کودک صورت می‌گیرد، و پس از اتمام آن کودک آن را به یاد نمی‌آورد. اغلب اوقات شخص در خلال راه رفتن از آن چه در اطرافش می‌گذرد کاملاً بی خبر است، و بیدار نمی‌شود. امکان دارد وی خود بیدار شود و تا چند دقیقه‌ای گیج و مهبوت بماند، یا بدون آن که از چیزی آگاه شود به رختخواب باز گردد. زمانی تصور می‌شد کودکی که در خواب راه می‌رود، از هماهنگی کاملاً خوبی برخوردار است و اختلالی ندارد. امروزه این تصور جنبه‌ی افسانه پیدا کرده است، در واقع خطر جسمی می‌تواند تنها یکی از پی آمدهای این اختلال باشد.
در حدود 15 درصد کودکان بین 5 تا 12 ساله بصورت پراکنده‌ای در خواب راه می‌روند. امّا برآوردها نشان می‌دهد که بین یک تا شش درصد کل کودکان بصورتی دائم به این اختلال مبتلایند. پسرها بیشتر از دخترها به آن دچار می‌شوند ( آندرز Anders و واین اشتاین Weinstein، 1972 ). راه روی در خواب معمولاً چند سالی ادامه می‌یابد و سپس در جوانی از بین می‌رود.
در بسیاری موارد راه رفتن در خواب، بین یک تا سه سالگی در کودکان روی می‌دهد. مدت این راه رفتنها از چند دقیقه تا نیم ساعت متفاوت است. راه رفتن در خواب منحصراً در خوابهای طولانی دیده شده است نه در خوابهای سبک که با رویا همراه است. پیداست که این موضوع این نظریه را که راه رفتن در خواب به نمایش در آوردن رویاست رد می‌کند. اکنون مشخص شده است که الگوری نوارهای مغزی افراد مبتلا به این اختلال، پیش از اقدام به راه رفتن در خواب از ویژگی خاصی برخوردار است ( کیلز Kales، جاکوبسون Jacobson، پالسون Paulson، کیلز Kales، و والتر Walter، 1966 ). این واقعیت که این الگو در سال اول زندگی در 85 درصد کودکان، و در بین 7 تا 9 سالگی، تنها در 3 درصد از آنان دیده می‌شود، کیلز و همکارانش را بر آن می‌دارد تا بگویند نارس بودن دستگاه مرکزی اعصاب در اختلال راه رفتن در خواب اهمیّت فوق العاده‌ای دارد. با وجود این، این موضوع به معنی نفی عوامل روانی و محیطی نیست. غالب اوقات گفته می‌شود راه رفتن در خواب از نوع محیط، فشار و خستگی خاصی تأثیر می‌پذیرد. آبلون Ablon، ماک Mack، 1979؛ اندرز و واین اشتاین، 1972 ). از آنچه که درباره‌ی دوقلوهای مبتلا به راه رفتن در خواب در دست است چنین بر می‌آید که 40 درصد از دوقلوهای به وجود آمده از یک تخم باور، هر دو در خواب راه می‌روند، در حالی که این درصد دوقلوهای به وجود آمده از دو تخم بارور به 9 تقلیل می‌یابد ( بک وین و بک وین، 1972؛ DSM_II، 1980).

پریشان خوابی و وحشت زدگی در خواب

پریشان خوابی و وحشت زدگی در خواب هر دو واکنشهای هراسی هستند که در طی خواب روی می‌دهند. DSM_II، وحشت زدگی در خواب را مقوله‌ای تشخیصی ( اختلالی که باید تشخیص داده شود ) می‌داند و نامی که بر آن می‌نهد اختلال وحشت در خواب است. این اختلال را هراس شبانه ( Pauor Nocturnus ) نیز نامیده‌اند. پریشان خوابی و وحشت زدگی در خواب در زمینه‌های متفاوتی تشخیص داده می‌شوند. پریشان خوابی در حرکات سریع چشم REM به سراغ مشخص می‌رود، در حالی که وحشت زدگی در خواب چنین نیست و در هنگام بیدار شدن فرد از خوابهای سنگین عارض می‌شود. جدول 1-1 تفاوتهای بالینی ارائه شده بوسیله‌ی کانرز را در مورد این دو اختلال نشان می‌دهد.
وحشت زدگی در خواب از این نظر شایان توجه است که، کودکی که هنوز خواب است ناگهان راست می‌نشیند و فریاد می‌زند. صورت کودک پریشانی او را بخوبی نشان می‌دهد، و نشانه‌هایی از قبیل تنفس شدید و چشمان از حدقه در آمده نشانگر آن است که بیدار شدن وی غیرارادی و ناخواسته بوده است. افزون بر این، امکان دارد کودک به تکرار تکان بخورد و حرکت کند. پیداست که در این حالت وی گیج و سردرگم است. تلاش برای آرام کردن وی کاملاً بیهوده است. وی بعداً از آن چه که بر وی گذشته است چیزی به خاطر نخواهد آورد. وحشت زدگی در خواب اکثراً در کودکان پیش دبستانی دیده می‌شود، هر چند که در کودکان بزرگتر نیز وجود دارد.

علل و راههای درمان اختلالهای مربوط به خوابیدن

پژوهشگرانی که دیدگاهی یادگیری اجتماعی- رفتاری دارند، به اختلالهای مربوط به خوابیدن کودکان توجه‌ی اندکی داشته‌اند. موفقیت کلمنت (Clement، 1970). در درمان پسر هفت ساله‌ای که در شب راه می‌رفت، جنبه‌ی استثنا دارد. روشی که او برای درمان پسر به کار گرفت مشابه روش درمان بی اختیاری ادرار، یعنی بیدار کردنهای پیاپی بود. اختلالهای خفیفتر و متداولتر مانند امتناع از خوابیدن، معمولاً از توجه والدین نسبت به کودکان، مایه می‌گیرد. شیوه‌ای که غالباً برای درمان این اختلالها پیشنهاد می‌شود، این است که والدین تنها تا پیش از هنگام خواب به کودک توجه کنند، و هنگام خواب توجهی به وی ننمایند، و در عوض صبح روز بعد به منظور پاداش دادن به رفتار خوب شب گذشته به او توجه و مهربانی شود ( رایت و همکاران، 1979؛ ین Yen، مک اینتایر McIntire، و برکوویتز Berkowitz، 1972 ).
با پیشرفتهایی که در تکنولوژی نوار مغزی پدید آمده، پژوهشگرانی که دیدی زیستی دارند، به اختلالهای مربوط به خوابیدن کودکان توجه بیشتری کرده‌اند. اکثر توضیحاتی که درباره‌ی علل این اختلالها در دست است، آنها را ناشی از نارس بودن دستگاه اعصاب مرکزی می‌دانند، و تصور این است که با رسیدن بلوغ، این اختلالها از بین می‌رود ( آبلون Ablon، ماک Mack، 1979؛ اندرز و واین اشتاین، 1972 ).
بدیهی است این نگرش احتمال مداخله برای رفع مشکل را، در مواقعی که منتظر ماندن تا هنگام بلوغ عاقلانه نیست، رد نمی‌کند. اغلب اوقات درمان با دارو پیشنهاد می‌شود، امّا بررسیهای تجربی درباره‌ی کارآیی آن اندک است، و نیز در مورد عوارض جانبی آن نگرانیهایی وجود دارد ( آبلون، ماک، 1979؛ رایت و همکاران 1979 ).

جدول 1-1   ویژگی هایی که پریشان خوابی و وحشت زدگی در خواب را از یک دیگر متمایز می کند

وحشت زدگی در خواب

پریشان خوابی                                             

احساس ترس در طول خواب عارض می شود، نه پس از بیداری.

ترس از خواب، پس از بیداری به سراغ کودک می رود                                           

 

با به خود آمدن کودک، و درک آن چه در اطرافش می گذرد، ترس از بین می رود

چهره تغییر شکل می دهد و می توان ترس را در آن، خواند، در این حال چشمان کاملا باز است و کودک راست در رختخواب می نشیند، یا حتّی در حالت طغیان و سراسیمگی از رختخواب بیرون می پرد، درمانده به این سو و آن سو می دود، به  اشیا، و اشخاص جنگ می زند،   
می پندارد دزد یا سگی در اتاق است و می خواهد که او را  بیرون کنند، فریاد کمک سر می دهد، و جیغ های نامفهوم می کشد. 
   

تنها فعالیتی که به چشم می آید، حرکت های دفاعی جزیی یا ناله کودک، درست پیش از بیدار شدن اوست.

کودک در طول مدت واقعه خوب است و نمی تواند آن چه را که بر وی گذشته شرح دهد، در حالی که والدین می توانند از فریادها و فعالیت هایی که احتمالا در درون کودک می گذرد به تمام جزئیاتی که بر وی گذشته پی ببرند.
حمله را نمی توان با آرام کردن کودک
و اطمینان دادن به وی کوتاه کرد.

پیش از آن که والدین متوجه پریشانی کودک شوند، وی بیدار شده است. پس از آن که وی آرام  گیرد، می تواند شرح پیوسته ای از آن چه بر وی گذشته است باز گوید.                                         

افراد و اشیایی که در محیط  کودک .     قرار دارند اغلب بر او ناشناسند؛ و امکان دارد آنان به جای افراد دیگری گرفته شوند، و با آن چه در خواب دیده شده است در هم مخلوط شوند.
                                                           

کودک پس از بیدار شدن تمام افراد و                 اشیایی را که در اطراف او هستند، می شناسد.    

کودک درباره چیزهای ترسناکی که است هذیان می گوید.

هرگز هدیان وجود ندارد.                              

کودک عرق می کند

تعریق در کار نیست.                                          

پس از پایان گرفتن واکنش، فورا و به آرامی به خواب می رود.

امکان دارد کودک پس از بیدار شدن مدتی                  طولانی بیدار بماند و وضعیتی را که در خواب دیده است مرور کند.      

امکان دارد هراس کودک مدتی ادامه یابد و تا 15 یا 20 دقیقه طول بکشد.

به ندرت تمام واقعه، بیش از یک یا دو      دقیقه به درازا می کشد.                       

فراموشی سپرده و از وقوع آن بی خبر است.

آن چه در خواب دیده شده است کم و بیش  بروشنی در خاطر دارد.                            

بخش اعظم نوشته‌های بسیاری ( ولو هنوز کم است ) که درباره‌ی علل اختلالهای مربوط به خوابیدن کودکان در دست است، از نظریه‌ی پویایی- روانی مایه می‌گیرد. برای مثال فرای برگ (Fraiberg، 1950) متوجه شد که ناراحتیهای مربوط به خوابیدن در سال دوم زندگی عارض می‌شود. چشم انداز پویایی- روانی، دو سالگی را زمانی می‌داند که « خود » هنوز تکامل پیدا نکرده و کودک در روبرو شدن با تعارضهای مقعدی با مشکلاتی روبروست. چشم انداز پویایی- روانی بر این باور است که رویای کودک جانشینهایی نمادی هستند، که به جای لذتهای حاصل از دفع مدفوع، به سراغ کودک می‌آیند؛ امّا از جایی که ترس از دست دادن مادر شدید است، کودک بیدار می‌شود. مشابه آن، نظریه‌ی پویایی- روانی، بی میلی به خوابیدن را، نتیجه‌ی اضطراب از جدایی و نیز نتیجه‌ی ترس کودک خردسال از فقدان کنترل بر استفاده از توالت یا تمایلات پرخاشجویانه می‌داند ( کسلر Kessler، 1966 ). نظریّه پردازان تحلیل روانی نیز مشاهده کردند که ناراحتیهای مربوط به خوابیدن، بویژه در سنهای بین 4 تا 6 سالگی متداول است. تصور بر این است که ترسهای شبانه در این گروه سنی، از اضطراب فقدان کنترل بر استمنا و نیز اضطراب ادیپی ناشی می‌شود. گفته شده است که کودک پسر بدین وسیله ترس خود را از پدر ابراز می‌دارد، امّا اضطراب او به صورت ترس از چیزهای دیگر، مثلاً ترس از اسکلت، تغییر شکل می‌دهد. در وحشت زدگی در خواب کودک خود را از برخی ضربه‌های روحی خلاص می‌کند- باحتمال زیاد از مشاهده‌ی روابط جنسی پدر و مادر. ( فرای برگ، 1950؛ کسلر، 1966 ). تحلیل پویایی- روانی درباره‌ی ناراحتیهای مربوط به خوابیدن کودکان را باید با احتیاط نگریست، زیرا این نظریه‌ها تقریباً تنها از گزارشهای بالینی گرفته شده‌اند. در واقع، بیشتر آن چه که ما باید درباره‌ی اختلالهای مربوط به خواب کودکان و درمان آنها بدانیم. هنوز به دست نیامده است ( آندرز، 1982 ).
منبع مقاله :
ریتا ویکس - نلسون، الن سی. ایزرائل؛ (1387)، اختلالهای رفتاری کودکان، محمد تقی منشی طوسی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ هشتم.



 

 

نسخه چاپی