استفاده از ظرفیت عظیم حج در راه بیدارسازی مسلمین
 استفاده از ظرفیت عظیم حج در راه بیدارسازی مسلمین

 

گردآورنده: موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت





 
زيرعنوان: برداشت‌هايي از بيانات امام خميني (ره)
اکنون که به واسطه سستي و سهل‌انگاري ملّتهاي اسلامي، چنگال خبيث استعمار تا اعماق سرزمينهاي بزرگ ملّت قرآن فرو رفته و تمام ثروت و مخازن بزرگ ما در قشر ملّي بودن به کام آنان فرو مي‌ريزد، فرهنگ مسموم استعمار تا اعماق قصبات و دهات مملکت اسلامي‌ رخنه کرده فرهنگ قرآن را عقب زده و نوباوگان ما را فوج فوج در خدمت بيگانگان و مستعمرين درمي‌آورد، و هر روز با نغمه تازه با اسامي ‌فريبنده جوانان ما را منحرف مي‌کند، بر شما ملّت عزيز اسلام که براي اداي مناسک حجّ در اين سرزمين وحي اجتماع کرده‌ايد لازم است از فرصت استفاده کرده به فکر چاره باشيد. براي حلّ مسائل مشکل مسلمين تبادل‌نظر و تفاهم کنيد. (1)

بايد توجّه داشته باشيد که اين اجتماع بزرگ که به امر خداوند تعالي در هر سال در اين سرزمين مقدّس فراهم مي‌شود، شما ملّتهاي مسلمان را مکلّف مي‌سازد که در اهداف مقدّسه‌ي اسلام، مقاصد عاليه‌ي شريعت مطهّره و در راه ترقّي و تعالي مسلمين و اتّحاد و پيوستگي جامعه‌ي اسلامي ‌کوشش کنيد.

در راه استقلال و ريشه‌کن کردن سرطان استعمار، همفکر و هم‌پيمان شويد. گرفتاريهاي ملل مُسلم را از زبان اهالي هر مملکت شنيده و در راه حل مشکلات آنان از هيچگونه اقدامي ‌فروگذار نکنيد. براي فقرا و مستمندان کشورهاي اسلامي ‌فکري کنيد. براي آزادي سرزمين اسلامي‌ فلسطين از چنگال صهيونيسم، دشمن سرسخت اسلام و انسانيّت، چاره‌انديشي کنيد. از مساعدت و همکاري با مردان فداکاري که در راه آزادي فلسطين مبارزه مي‌کنند غفلت نورزيد. (2)
يک مشکل ديگر عدم رابطه بين ملّتهاست. ملّتها با هم روابطشان يا هيچ نيست، يا کم است. تمام مؤمنين به حسب فرمان خدا برادرند؛ برادرها بايد از حال برادرها مطلّع باشند. برادرها بايد مشکلات برادرشان را حل کنند. اسلام در عين حالي که نقشه اين مطلب را - که تفاهم بين همه قشرها باشد - کشيده است، و آن مسأله حج است، فريضه حج که تمام کشورهاي اسلامي ‌را موظّف کرده است که افراد مستطيع‌شان بروند به مکه، آنجا هم مواقف متعدده فراهم کرده اسباب را که تفاهيم باشد، مسلمين مع‌الأسف غفلت دارند. اگر دولتها بخواهند يک مجلسي را از دوست نفر آدم از بلاد مختلفه جمع بکنند، چه زحمتها و چه خرجها بايد تحمل کنند تا اينکه دويست نفر جمع بشود در يک نقطه‌اي بخواهند که يک محفلي در آن نقطه درست کنند، خداي تبارک و تعالي يک محفل چندين ميليوني براي مسلمين تهيه کرده است و گفته است بروند همه در آنجا، و همه هم برادرند. مؤمنها اخوه هستند، برادرند، و چنانچه اين برادرها به حال هم رسيدگي نکنند، اين قصور از اسلام نيست؛ قصور از ماست. (3)

اين سفر الهي را شما مي‌رويد رَجم شيطان مي‌کنيد: اگر چنانچه خداي نخواسته خودتان از جنود شيطان باشيد، رجم خودتان را هم مي‌کنيد! شما بايد رحماني بشويد تا رَجمتان رَجمِ رحمان و جنود رحمان به شيطان باشيد.

شما «وقوف» مي‌کنيد در اين مواقف کريمه؛ وقوف در اين مواقف کريمه. مبادا آلوده بشويد به يک معصيتي، به يک خلافي؛ به يک چيزي که علاوه بر اينکه پيش خدا آبرو از دست برود، پيش دنيا آبروي اسلام از دست برود. (4)

فريضه‌ي حجّ در بين فرايش الهي از ويژگيهاي خاصّي برخوردار است و شايد جنبه‌هاي سياسي و اجتماعي آن بر جنبه‌هاي ديگرش غلبه داشته باشد، با آنکه جنبه عبادي‌اش نيز ويژگي خاصي دارد.

مسلمانان متعهّد که در اين مجمع عمومي ‌و سازمان الهي با لغو امتيازات، متّحدالشّکل و بدون توجّه به رنگ و زبان و کشور و منطقه، هر سال يک بار در مواقف شريفه مجتمع مي‌شوند و با ساده‌ترين و بي‌آلايش‌ترين جهات مادّي با توجه به معنويّت و وفود علي الله گرد هم مي‌آيند و به وظايف و آداب اسلامي ‌عمل مي‌کنند، بايد از جهات سياسي و اجتماعي آن غافل نباشند. علماي اسلام و خطباي معظّم، مسلمانان را به جهات سياسي و وظايف بسيار خطيرشان آگاه سازند. وظايف خطيري که اگر مسلمانان جهان به گوشه‌اي از آن توجّه کرده و عمل کنند، عزّتي که خداوند براي مؤمنين قرار داده است بازيابند و به مفاخر اسلامي - الهي که حقّ مسلمين است برسند و در پناه اسلام عزيز و زير بيرق توحيد و پرچم لا اله الا الله از استقلال و آزادي حقيقي برخوردار شوند و دست مستکبران و عمّال آنان را از کشورهاي اسلامي ‌قطع کنند و مجد و عظمت اسلامي‌ را بازگردانند. (5)

خداوند تعالي در آيه شريفه‌اي که در صدر ذکر شد (6)، سرّ و انگيزه حجّ و غايت قرارداد کعبه و بيت‌الحرام را، نهضت و قيام مسلمانان براي مصالح ناس و توده‌هاي مستضعف جهان ذکر مي‌فرمايد. بايد در اين اجتماع عظيم الهي که هيچ قدرتي جز قدرت لايزال خداوند نمي‌تواند آن را فراهم کند، مسلمانان به بررسي مشکلات عمومي‌ مسلمين پرداخته و در راه رفع آنها با مشورت همگاني کوشش کنند.

يکي از بزرگترين و اساسي‌ترين مشکلات، عدم اتّحاد بين مسلمين است که بعضي از به اصطلاح سران کشورهاي اسلامي ‌منشأ آن مي‌باشند که مع‌الأسف براي رفع آن تاکنون اقدام چشمگيري نشده است، بلکه جنايتکاران سودجو که از اختلاف ملّتها و دولتها به سود خودشان بهره‌برداري مي‌کنند، با دست عمّال از خدا بي‌خبر خود به اختلافات دامن مي‌زنند، و هرگاه که شالوده وحدت بين مسلمانان ريخته مي‌شود، با تمام نيرو به مخالفت برمي‌خيزند و بذر خلاف مي‌افشانند. (7)

يکي از فلسفه‌هاي بزرگ حجّ قضيّه‌ي بُعد سياسي اوست، که دستهاي جنايتکار از همه‌ي اطراف براي کوبيدن اين بُعد در کار هستند؛ و تبليغات دامنه‌دار آنها مع‌الأسف در مسلمين هم تأثير کرده است که مسلمين سفر حجّ را بسياريشان يک عبادت خشک خالي بدون توجّه به مصالح مسلمين مي‌دانند.

حجّ از آن روزي که تولد پيدا کرده است، اهميّت بُعد سياسي‌اش کمتر از بعد عبادي‌اش نيست، بُعد سياسي علاوه بر سياستش، خودش عبادت است. (8)
مشکلات مردم در حجّ، بايد تمام بلادي که وارد مي‌شوند و مردم مستطيعش يا روحانيّون محترمش وارد مي‌شوند، بايد بررسي از اوضاع مسلمين در هر سال بشود که مسلمين در چه حال هستند، بين خودشان با حکومتها چه وضعي است، بين حکومتها با قدرتهاي شيطاني ديگر چه وضعي است، بين خود ملّتها با خود ملّتها چه وضعي است، بين روحانيّوني که در بلاد متفرّقه مسلمين هستند با وضع حجّ چه وضعي دارند.

اينها اموري است که بايد رسيدگي به آن بشود و حجّ براي همين امور است. حجّ براي اين است که مشکلات يک سال مسلمين را بررسي کنند و درصدد رفع مشکلات برآيند.

آنطور که آخوندهاي درباري منطقه و غيرمنطقه مي‌گويند که حج بايد از جهات سياسي خارج باشد. اينها رسول‌الله را محکوم مي‌کنند، اينها خلفاي اسلام را محکوم مي‌کنند، ائمه هدي را محکوم مي‌کنند. اينها نمي‌دانند که اين سفر حج و اين حج براي اين مسائل بوده است، براي قيام ناس بوده است، براي اين بوده است که مسلمين مشکلات مسلمين را درک کنند و در رفعش کوشش کنند، براي اين بوده است که بين مسلمين اخوت و مودّت پيدا بشود. (9)

آن حجّي که خداي تبارک و تعالي مي‌خواهد و آن حجّي که اسلام از ما خواسته است، آن است که وقتي مي‌رويد حج، اين مسلمين بلاد را بيدار کنيد، متّحد کنيد با هم، بفهمانيد به آنها چرا بايد بيش از ميليارد مسلمين تحت فشار دو تا قدرت چند صد ميليوني باشد.

تمام گرفتاريها براي اين است که مسلمين را از آن راهي که اسلام دارد منحرف کرده‌اند، و حتي اگر يک مجالسي هم داشته باشند لابد شنيده‌ايد که آن مجلسي را که روحانيون داشتند و در يک جايي بود، محکوم نکردند. حاضر نشدند که افغانستان را که شوروي [اشغال] کرده، اينها لفظاً بگويند اين کار درستي نيست. (10)
خداوند تعالي به ابراهيم فرمود: وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ و فرمود: وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ و اين تطهير از همه‌ي ارجاس است، که بالاترين آنها شرک است که در صدر آيه کريمه است و در سوره‌ي توبه مي‌خوانيم: وَأَذَانٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الأَكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ. و مهدي منتظر، در لسان اديان و به اتّفاق مسلمين، از کعبه ندا سرمي‌دهد و بشريّت را به توحيد مي‌خواند همه فريادها را از کعبه و مکّه سر مي‌دهند؛

و ما بايد از آنها تبعيّت کنيم و نداي توحيد کلمه و کلمه توحيد را از آن مکان مقدّس سر دهيم؛ و با فريادها و دعوتها و تظلّمها و افشاگريها و اجتماعات زنده و کوبنده در مجمع مسلمين در مکّه مکرّمه بتها را بشکنيم؛ و شياطين را، که در رأس آنها شيطان بزرگ است، در عَقَبات «رَمي» کنيم و طرد نماييم؛

تا حج خليل‌الله و حبيب‌الله و ولي‌الله، مهدي عزيز، را به جا آورده باشيم؛ والّا در حق ما گفته مي‌شود: مَا أکثَرَ الضَجِيجَ وَ أَقَلَّ الحَجِيجَ. (11)
اکنون که در آستانه‌ي فريضه‌ي مبارکه‌ي حج هستيم، لازم است توجّهي به ابعاد عرفاني و روحاني و اجتماعي و سياسي و فرهنگي آن داشته باشيم. باشد که اين امر راهگشايي براي قدمهاي مؤثّر ديگر باشد. در اين موضوعات بسياري از دوستان متعهّد مطالبي گفته‌اند.

اينجانب نيز اشاره‌اي گذرا تنها به بعض ابعاد آن مي‌کنم؛ شايد تذکّري از آن حاصل شود. از آنجا که در اين مناسک عجيب، از اوّل «احرام» و «تلبيه» تا آخر مناسک، اشاراتي عرفاني و روحاني است که تفصيل آنها در اين مقال ميسّر نيست، اکتفا به بعض اشارات تلبيه‌ها مي‌کنم. لبّيکهاي مکرّر از کساني حقيقت دارد که نداي حق را به گوش جان شنيده و به دعوت الله تعالي به اسم جامع، جواب مي‌دهند.
مسأله، مسأله‌ي حضور در محضر است و مشاهده‌ي جمال محبوب. گويي گوينده از خود در اين محضر بي‌خود شده و جواب دعوت را تکرار مي‌کند و دنباله‌ي آن سلب شريک به معناي مطلق آن مي‌نمايد، که اهل الله مي‌دانند، نه شريک در الوهيّت فقط. گرچه سلب شريک در آن نيز شامل همه‌ي مراتب، تا فناي عالم در نظر اهل معرفت است؛ و حاوي جميع فقرات احتياطي و استحبابي است، مثل «الحَمدُ لَکَ» و «النعمة لک» و «حمد» را اختصاص مي‌دهد به ذات مقدّس، همچنين نعمت را؛ و نفي شريک مي‌کند و اين نزد اهل معرفت غايت توحيد است و به اين معناست که هر حمدي و هر نعمتي که در جهان هستي تحقّق يابد حمد خدا و نعمت خداست بدون شريک و در هر موقف و مشعري و وقوف و حرکتي و سکون و عملي، اين مطلب و مقصد اعلي جاري است و خلاف آن، شرک به معناي اعمّ است، که همه‌ي ما کوردلان به آن مبتلا هستيم. بگذارم و بگذرم. (12)

از همه‌ي ابعاد آن مهجورتر و مورد غفلت‌تر، بُعد سياسي اين مناسک عظيم است که دست خيانتکاران براي مهجوريّت آن بيشتر در کار بوده و هست و خواهد بود.

و مسلمانان امروز در اين عصر - که عصر جنگل است - بيشتر از هر زمان موظّف به اظهار آن و رفع ابهام از آن هستند؛ زيرا بازيگران بين‌المللي با اغفال مسلمين و عقب نگه‌داشتن آنان از يک سو، و عمّال سودجوي آنان از سوي ديگر، و غفلت‌زدگان نادان از طرفي، و آخوندهاي درباري يا کج‌فهم از سوي ديگر، و متنسّکان جاهل از يک طرف، دانسته يا ندانسته پشت در پشت هم ايستاده و در مَحو اين بُعد سرنوشت‌ساز و نجات‌دهنده‌ي مظلومان در فعّاليّت هستند و لازم است متعهّدان و بيداران و دلسوزان براي غربت اسلام و مهجوريّت اين بعد در احکام اسلام، بويژه حجّ که اين بعد در آن ظاهرتر و مؤثّرتر است، با قلم و بيان و گفتار و نوشتار به کوشش برخيزند؛ خصوصاً در ايام مراسم حج، که پس از اين مراسم عظيم انسانها مي‌توانند در شهر و ديار خود با توجّه به اين بُعد عظيم مسلمانان و مظلومان جهان را بيدار، و براي خروج مظلومان جهان از تحت فشارهاي روزافزون ستمگران مدّعي حمايت از صلح به حرکت وادارند و پر واضح است که اگر در اين کنگره‌ي عظيم جهاني، که همه‌ي اقشار ملّتهاي مظلوم اسلامي ‌از هر مذهب و ملّت و داراي هر زبان و مسلک و هر رنگ و قشر، ولي با زيّ واحد و لباس مشابه، دور از هر آلايش و آرايش، اجتماع نموده‌اند مسائل اسلام و مسلمين و مظلومان جهان از هر فرقه حل نشود و حکومتهاي مستکبر و زورگو سر جايشان ننشينند، از اجتماعات کوچک منطقه ‌اي و محلي کاري برنخواهد آمد و راه حل فراگيري به دست نخواهيم آورد. (13)
بيت‌الله الحرام، اوّل بيتي است که براي «ناس» بنا شده. بيت همگاني است. هيچ شخصيتي و هيچ رژيمي ‌و هيچ طايفه‌اي حق تقدم در آن را ندارد. اهل باديه و صحرانشينان و خانه به دوشان با عاکفان کعبه و شهرنشينان و دولتمردان در آن يکسانند.

اين بيت معظّم براي ناس بنا شده، براي قيام ناس و نهضت همگاني، و براي منافع مردمي ‌و چه نفعي بالاتر و والاتر از آنکه دست جبّاران جهان و ستمگران عالم از سلطه بر کشورهاي مظلوم کوتاه شود، و مخازن عظيم کشورها براي مردم خود آن کشورها باشد.

بيتي که براي قيام تأسيس شده است، آن هم قيام ناس و للناس، پس بايد براي همين مقصد بزرگ در آن اجتماع نمود، و منافع ناس را در همين مواقف شريف تأمين نمود، و رمي ‌شياطين بزرگ و کوچک را در همين مواقف انجام داد. مجرد کليدداري بيت و سقايت حُجّاج و عمارت مسجدالحرام کافي نيست و مربوط به مقصد نيست. (14)
ساده بودن بيت و مسجد، همچون زمان ابراهيم و صدر اسلام و به هم پيوستن مسلمين در آن مکان بي‌آلايش و وافدين بي‌پيرايش هزاران مرتبه بالاتر است از تزئين کعبه و بناهاي مرتفع عظيم و غافل شدن از مقصد اصلي که قيام ناس و شهود منافع ناس است. أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَ عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ يَسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ. گويي آيه‌ي شريفه در عصر ما نازل شده و گوياي حال ماست. در عصر حاضر سرگرمي‌ به سقايت و معيشت حجّاج و به عمارت و تزئين مسجدالحرام، و غفلت از ايمان به خدا و روز جزا و کناره‌گيري از جهاد في‌سبيل‌الله را ظلم، و کساني که چنين کنند را ظالم محسوب داشته است.

ايمان به خداي تعالي و روز جزا انسانها را به جهاد في‌سبيل‌الله و قيام براي حقّ و عدل سوق مي‌دهد و خداوند قومي ‌را که چنين نباشند هدايت نمي‌فرمايد، که اينان ظالمان‌اند. (15)

خداي تعالي و رسول عظيم‌الشّأن (ص) در روز حجّ بزرگ ندا دادند و فرياد سر دادند که خدا و رسول بري هستند از مشرکان: وَأَذَانٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الأَكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ در آن روز خط امريکا و آخوندهاي درباريِ تأمين‌کننده منافع شيطان بزرگ نبودند که فتوا دهند - العياذ بالله - خدا و رسول برخلاف مناسک حج دستور داده و عمل مي‌کنند، و بايد حج از اين مسائل به دور باشد. روزي که ولي‌الله الاعظم، امام عصر - عجل‌الله تعالي فرجه الشريف - ظاهر شوند و در کعبه نداي عدالت سر دهند و برخلاف ظالمان و کافران فرياد کشند، همين آخوندها هستند که او را تکفير کنند و از ستمگران پشتيباني نمايند.
خداوند ان‌شاء‌الله تعالي اسلام و مسلمين را از شرّ ستم پيشگان نگهداري فرمايد. (16)

راهبردهاي تصريحي:

1- حج ظرفيت عظيم و فرصت کم‌نظيري براي بيدارسازي مسلمانان و آگاهي آنان به مشکلات مسلمين و راه حل آنهاست.
2- حج داراي جنبه‌ي سياسي و اجتماعي ويژه‌اي است که دشمنان و آخوندهاي درباري اين بُعد حج را تخطئه مي‌کنند.
3- مهمترين مسأله در حج، رمي ‌شياطين و برائت از مشرکان است.

نکات استنباطي:

1- خداوند از طريق حج خواسته است که مسلمانان در هر سال در يک محل گرد هم بيايند و براي رفع مشکلات خود چاره‌جويي کنند.
2- دشمنان تلاش وسيعي کرده‌اند تا با استفاده از آخوندهاي درباري و سلاطين وابسته، حج را از مفهوم سياسي آن تهي کرده و از تعرّض مسلمانان به منافع نامشروع خود، جلوگيري کنند.

پي‌نوشت‌ها:

1. صحيفه‌ي امام (ره)، ج2، ص 322.
2. صحيفه‌ي امام (ره)، ج2، صص 322 و 323.
3. صحيفه‌ي امام (ره)، ج9، ص 330.
4. صحيفه‌ي امام (ره)، ج10، ص 176.
5. صحيفه‌ي امام (ره)، ج15، صص 168 و 169.
6. سوره‌ي مائده: آيه ي 97.
7. صحيفه‌ي امام (ره)، ج15، ص 169.
8. صحيفه‌ي امام (ره)، ج18، ص 51.
9. صحيفه‌ي امام (ره)، ج18، صص 51 و 52.
10. صحيفه‌ي امام (ره)، ج18، ص 54.
11. صحيفه‌ي امام (ره)، ج18، صص 87 و 88.
12. صحيفه‌ي امام (ره)، ج19، صص 22 و 23.
13. صحيفه‌ي امام (ره)، ج19، صص 23 و 24.
14. صحيفه‌ي امام (ره)، ج19، ص 24.
15. صحيفه‌ي امام (ره)، ج19، صص 24 و 25.
16. صحيفه‌ي امام (ره)، ج19، ص 25.

منبع مقاله :
گردآوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (12)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.



 

 

نسخه چاپی