بی‏ کفایتی دول اسلامی‏ در قبال مسأله فلسطین
 بی ‏کفایتی دول اسلامی‏ در قبال مسأله فلسطین

 

گردآورنده: موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت





 

 برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (ره)

من به دول اسلامی‌ می‌گویم که آقا چرا سر نهر دعوا می‌کنید؟ فلسطین مغصوب است؛ یهود را بیرون کنید از فلسطین؛ ای بی‌عرضه‌ها! خودشان که ریخته‌اند به جان هم. فلسطین مغصوب است، شما سر نهر دعوا می‌کنید؟! وقتی سر نهر دعوا کردید، تثبیت شد حکومت اسرائیل بر فلسطین؛

این حکومت بود؟ این اعراب بیچاره را که بیرون ریختند، و الآن یک میلیون یا بیشترشان گرسنه و بیچاره خوابیده‌اند در بیابانها، اصلاً بیچاره و آواره شدند، آیا دول اسلامی ‌نباید در این معنا اعتراضی بکنند؟ حرفی بزنند؟ با یک همچو دولتی که یک میلیون مسلمان یا بیشتر را بیرون ریخته و آواره کرده شما ائتلاف می‌کنید؟! اگر ائتلاف ندارید خوب در روزنامه بنویسید؛ اگر ائتلاف ندارید بگذار این حرفی که من می‌زنم در یکی از چاپخانه‌ها نوشته بشود و منتشر بشود؛ اگر نگذاشتید، بدانید مؤتلفید؛ بدانید ائتلاف دارید با یهود؛ با اسرائیل. عمال اسرائیل را می‌بینید که در این مملکت چه کارها می‌کنند؛ چه چیزها هست. اخیراً یک خبری به من رسید که حالا برای خاطر اینکه خواهش کردند که من حرف نزنم حرفش را نمی‌زنم؛ گفتند درستش کردیم. در رادیو هم دیشب آمدند گفتند که گفته می‌شود؛ و یک چیزی هم گفته شده و لکن من خیلی این چیزها را باورم نمی‌آید؛ آدم دیرباوری هستم. خوب دیدند که اما امروز می‌خواهیم یک چهار تا کلمه نصیحت کنم آقایان را، گفتند که مبادا از این هم اسم برده بشود؛ یک اصلاحی کردند؛ توی رادیو هم دیشب گفته شده است لکن من که حالا باز باور نکردم. اگر نگذارند باور کنم، یک روز دیگر هم اینجا صحبت می‌کنم؛ آن وقت آن مطلب را می‌گویم. (1)
اما راجع به تأیید ما از فلسطین و انزجار ما از اسرائیل؛ این تازگی ندارد. ما از قریب بیست سال پیش از این تا حال، راجع به این مسائل بحث و گفتگو کردیم و دولتهای عربی را و سایر مسلمین را در این راه نصیحت کردیم که راجع به این مسائل با هم تشریک مساعی بکنند؛

اگر ... دُوَل عربی - که جمعیتهای زیاد و گروههای زیادی دارند - اینها با هم اتفاق داشتند این مصیبتها برای فلسطین و برای قدس پیش نمی‌آمد. لکن مع‌الأسف دولتهای عربی به نصایح ما گوش نکردند و با اختلافاتی که بین خودشان دستهای اجانب ایجاد کردند توجّه نکردند؛ و این اختلاف الآن هم موجود است و روزافزون می‌شود. مِن جمله این اختلافی که به واسطه قراردادی که بین مصر و اسرائیل پیدا شد به دست اجانب، (2) این اختلافات بین مسلمین و بین دُوَل اسلام دامن زد، از باب اینکه رشد سیاسی بین اینها نیست، نتوانستند حل مسائل را بکنند و تن در دادند به یک همچو امر بزرگی. یک همچو خیانتی که دنبال آن اختلاف بین مسلمین و اختلاف بین دوَل اسلامی‌ بیشتر شد، و موجب تأسف شدید ماست. (3)

آنهایی که این طرح را داده‌اند، یا جاهل‌اند و یا تحت تأثیر امریکا و صهیونیسم واقع شده‌اند. آنهایی که در این طرح نقطه مثبت قائل هستند، آنها هم همینطور. اگر هیچ نقطه‌ای در این نبود جز اینکه اسرائیل به رسمیت شناخته بشود - یکی از موارد این پیشنهادها این است که اسرائیل به رسمیت شناخته بشود و تأمین داده بشود به اسرائیل - اگر هیچ نبود الّا این و تمام نقاط دیگر نقاط مثبت بودند، آن نقاط مثبت همه برخلاف بود.

معنای اینکه «تأمین داده بشود به اسرائیل» این است که این اسرائیلی که سالهای طولانی است زمینهای مسلمین را غصب کرده‌اند و کشتار دسته جمعی در فلسطین و در لبنان و در جاهای دیگر ایجاد کرده‌اند، مسلمین را بی‌خانمان کرده‌اند و اعراض و نفوس مسلمین را در خطر، معرض خطر قرار داده‌اند، و دستخوش مقاصد فاسدشان کرده‌اند، حالا همه مسلمانها این را تأمینش بدهند! یعنی اینکه اگر یک کسی خواست تعرض بکند به این غاصب، به این دولتی که دولت غاصب جانی است، همه مسلمانها و همه دولتهای منطقه موظفند که با او مخالفت کنند برای حفظ اسرائیل. (4)

چنان چه دولتها هم، دولتهای بی‌توجّه به مسائل یا متعمد در اینکه خیانت به اسلام بکنند و به ملّت عرب بکنند و به مسلمین بکنند، این طرح را بگذرانند، هیچ ارزشی ندارد؛ برای اینکه ملّتها با این مخالفند.

هیچ ملّتی از ملّتهای اسلامی ‌نیست که موافق با این باشد که نوکر اسرائیل باشد و ذلیل اسرائیل و ذلیل امریکا باشد. اگر فرضاً هم این دولتها بگذرانند این را، ارزش یک پشیز ندارد این گذراندنها، و مسلمانها و ملّتها با این مخالفند.

باید این دولتها این مطلب را از سر خودشان بیرون کنند که همانطور که سابق می‌کردند حالا باید بکنند؛ یعنی، خودشان را قیم بدانند نسبت به ملّتها. یک نفر شیخ یا یک نفر رئیس جمهور یا یک نفر مَلِک - به اصطلاح خودشان - چه حقی دارد که بر یک مملکت حکومت کند و یک مملکتی را بخواهد به مسائل اسرائیل فدا کند؟! باید حکومتها بیدار بشوند! با گذراندن این طرح، گور خودشان را می‌کَنند. نباید دیگر از این به بعد، این فکر بیاید در سر این حکومت که کار با ماست و به ملّتها مربوط نیست. شما در مقابل ملّت هیچ کاره‌اید. ملّتها هستند که باید کارها به تصویب آنها برسد. (5)
یک گرفتاری هم ما راجع به مسلمین داریم و این گرفتاری که راجع به کشورهای اسلامی‌است، این باید به دست خود کشورهای اسلامی‌ حل بشود. این را همه می‌دانند و همه می‌دانید که آنچه که بر سر مسلمین آمده است، از این قدرتهای بزرگ است و آنچه که باید این مشکلات را حل بکند، وحدت کلمه مسلمین است.

این مسلمینی که باید همه دولتهایشان و ملّتهایشان دست به دست هم بدهند و مهاجمین به اسلام را، صهیونیسم را که مهاجم به اسلام است و دشمن سرسخت اسلام است و درصدد این است که یکی بعد از دیگری کشورهایی از شماها بگیرد، به جای اینکه همه با هم متحد بشوید و این جرثومه فساد و سرطان را از بلاد مسلمین بیرون کنید و پاک کنید، با هم می‌نشینید یا صحبت می‌کنید، یا صحبتی می‌کنید که به نفع آنهاست.

همه همّ و غم بعضی از این کشورها این شده است که در ایران اسلام را می‌خواهند پیاده کنند. ایرانی که از اوّل فریاد زده است که ما باید فلسطین را، قدس را آزاد کنیم، هر روزی برایش یک نغمه‌ای می‌سازند و هر روزی یک بساطی درست می‌کنند که ایران با - مثلاً - اسرائیل بست و بند دارد! چه داعی دارید شما که از اسرائیل اینطور توهین می‌بینید، اینطور اهانت می‌کند، اینطور حیثیت شما را پایمال می‌کند، بلندیهای جولان را غصب می‌خواهد بکند و می‌گوید من اعتنا به هیچ قدرتی ندارم. (6)

یک همچو جرثومه فسادی را شما باید با اتفاق خودتان از بین بردارید. اگر از بین برندارید، این یک مادّه سرطانی است که سرایت می‌کند به جاهای دیگر، اکتفا به جولان نمی‌کند، رأی آنها این است که اسرائیل از همه نژادها بالاتر است و از فرات تا نیل هم مال اوست و همه اینجاها باید برگردد به اسرائیل و شما نشستید سر یک امور جزئی و سر یک امور خیلی ناچیز با هم دعوا می‌کنید و همه همّتتان را این قرار دادید که نبادا ایران یک وقتی یک حرفی بزند. ایران که همه ارگانهایش فریاد می‌زنند که ما نظری نداریم به دولتهای دیگری و ملّتهای دیگری، الّا اینکه با آنها متحد بشویم و فساد را از منطقه بیرون کنیم، دشمنی با ایران را می‌کنند. این چرا باید اینطور بشود؟ باید توجّه بکنند سران قوم توجّه بکنند روشنفکران قوم، توجّه بکنند علمای بلاد، توجّه بکنند علمای کشور همه جا؛ توجّه بکنند به اینکه دشمن کی هست و دوست کیست و باید دشمن را بیرون کرد و با دوست دست اتحاد داد. این گرفتاری با دست همه مسلمین باید حل بشود و تا اتحاد بین همه مسلمین نشود، این گرفتاریها هست؛ این یک گرفتاری عمومی‌ است برای همه مسلمین. (7)

شما ملاحظه کنید که چقدر اسفبار است این مطلب که اسرائیل در محضر این دولتهای - باصطلاح - اسلامی ‌آنقدر به این زن و بچه و پیر و بزرگ لبنان صدمه وارد آورد. آنقدر افراد را کشت و آنقدر افراد را آواره کرد و الآن هم در آنجا مشغول به فعالیت است. چقدر اسفبار است که در محضر اینها، این کار شده است و مع‌ذلک، الآن دنبال این هستند که آن توطئه‌هایی که امریکا دارد درست می‌کند، طرحهایی که امریکا می‌دهد، که همه طرحهاشان بر ضد خلق است و بر ضد اسلام است، اینها درصدد هستند که پیشنهادهایی که قبلاً کردند مثل «کمپ دیوید» (8) و بعدش شبیه او را درست کردند و همه اینها متفق بر این هستند که اسرائیلی که اینقدر جنایتکار است، حالا مسلمانها بشناسند به اسم یک دولت - مثلاً - مستقل متعهد. این چقدر برای انسان دردناک است. (9)
این مسأله لبنان و همینطور مسأله ایران، مسأله هجوم به ایران و مسأله هجوم به لبنان، یک مسأله‌ای بود که با طرح امریکا عمل شد؛ یعنی، امریکا طرح داده، چون دیده است که اینجا از دستش رفته، طرح داده است که برای ایران مشکلات ایجاد کند. هرچه می‌توانست مشکلات کرد و از بین رفت، بعد هم مشکلات جنگ را ایجاد کند و این جنگ هم ادامه پیدا بکند و این چیزی است که حق است، عمل نشود تا ادامه پیدا بکند و بهره‌برداری را امریکا بکند. در لبنان هم همین مسأله بود که طرحی اینها داشتند که در آن اجرا بکنند و اسرائیل را وادار کردند به اینکه آن طور جنایتها را بکند تا اینکه آن طرحهایی که به نفع امریکاست و همه کشورها را اسیر امریکا می‌کند، بیشتر از آنچه که هستند، آنها اجرا بشود. خوب، این ملّتهای اسلام، این دولتهای - به اصطلاح - اسلامی، تا کی می‌خواهند این ذلتها را تحمل کنند و این تحقیرها را بپذیرند؟ تا کی اینها توجّه به این ندارند که زندگانی شرافتمندانه بهتر از زندگیهایی است که در پارکها باشد و شرافتمندانه نباشد؟

اینها به خود بیایند، توجّه کنند به این مسائل و اگر طرح «کمپ دیوید» و همین طور امثال او برای شناسایی اسرائیل، اینها به آن رأی بدهند، هر یک از اینها که رأی دادند یک وقت تکلیف شرعی برای ما می‌شود به اینکه با آنها یک معامله دیگر بکنیم. (10)

راهبردهای تصریحی:

1- عملکرد کشورهای اسلامی‌ در قبال فلسطین غیرقابل قبول است.
2- اسرائیل از بی‌کفایتی کشورهای اسلامی ‌برای ظلم بیشتر به فلسطین استفاده می‌کند.
3- طرحهای صلح در واقع فرصت دادن به اسرائیل برای جنایات بیشتر و رسیدن به هدفش (از نیل تا فرات) است.
4- طرح صلح با اسرائیل، از سوی ملّتهای مسلمان تصویب نمی‌شود و ملاک هم ملّتها هستند.

نکات استنباطی:

1- اگر تمام کشورهای اسلامی ‌با توجّه به منابع مادّی و معنوی خود یکپارچه در مقابل اسرائیل می‌ایستادند، تاکنون اثری از اسرائیل باقی نمانده بود.
2- آمریکا و غرب تمامی‌ توان خود را برای حفظ اسرائیل به کار می‌برند تا این غده‌ی سرطانی و مایه‌ی تفرقه‌ی بین مسلمانان باقی بماند.

پی‌نوشت‌ها:

1. صحیفه امام (ره)، ج1، صص 387 و 388.
2. اشاره به قرارداد کمپ دیوید.
3. صحیفه امام (ره)، ج7، ص 198.
4. صحیفه امام (ره)، ج15، ص 370.
5. صحیفه امام (ره)، ج15، ص 372.
6. صحیفه امام (ره)، ج15، صص 518 و 519.
7. صحیفه امام (ره)، ج15، ص 519.
8. محلی در امریکا که قرارداد صلح میان مصر و اسرائیل و به رسمیت شناختن اسرائیل توسط مصر در زمان ریاست جمهوری جیمی‌ کارتر در آنجا امضا شد.
9. صحیفه امام (ره)، ج16، صص 479 و 480.
10. صحیفه امام (ره)، ج16، صص 480 و 481.

منبع مقاله :
گردآوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (12)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.



 

 

نسخه چاپی