رجعت،چيستي،چرايي،جايگاه
رجعت،چيستي،چرايي،جايگاه
رجعت،چيستي،چرايي،جايگاه

منبع: نگین آفرینش

رجعت

يکي از حوادث مهم هنگام ظهور، موضوع رجعت و بازگشت نيکان و بدان به دنياست که از جمله عقايد شيعه است و در آثار اسلامي از گذشته تا حال بحث‌هاي فراواني دربارۀ آن بيان گرديده است. در اين بخش به اختصار درباره اين موضوع مي‌پردازيم و بحث‌هاي تکميلي را به کتاب‌هاي مستقل در اين موضوع وا مي‌گذاريم.

مفهوم رجعت

رجعت در لغت به معني بازگشت است و در فرهنگ ديني مقصود از آن عبارتست از بازگشت حجّت‌هاي الهي و امامان معصوم(عليهم السلام) و گروهي از مومنان خالص و کفار و منافقان به عالم دنيا يعني ايشان به امر خداوند بار ديگر زنده مي‌شوند و به دنيا برمي گردند و اين دورنمايي از رستاخيز است که پيش از قيامت در همين عالم اتفاق مي‌افتد.

فلسفه رجعت

امام باقر(عليه السلام) در ضمن روايتي که دربارۀ رجعت آمده است فرموده‌اند:
«مومنان برمي گردند تا عزيز شوند و چشمان آنان روشن گردد و تبهکاران برمي گردند تا خداوند آنها را خوار کند.»1
درست است که جايگاه اصلي براي پاداش و کيفر انسانها، عالم آخرت است ولي خداوند اراده فرموده است که بخشي از اجر و کيفر آنها را در همين دنيا عملي کند.
هدف ديگر از رجعت برخورداري مومنان از سعادت ياري حضرت ولي عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) بيان گرديده. اين مهم در ضمن دعاها و نيز بيانات بعضي از علما مطرح شده است.
مرحوم سيد مرتضي (متوفي436 ق) گفته است:
«همانا خداوند هنگام ظهور حضرت مهدي(عليه السلام) گروهي از شيعيان آن حضرت را که قبلاً از دنيا رفته اند برمي گرداند تا به ثواب ياري آن حضرت نائل شوند...».2
و در زيارت امام عصر در سرداب مقدس سامراء آمده است:
«مولاي، فان ادرکني الموت قبل ظهورک فانّي اتوسّل بک و با بائک الطاهرين الي الله تعالي و اسئله ان يصلي علي محمد و آل محمد و ان يجعل لي کرّۀ في ظهورک و رجعۀ في ايامک لابلغ من طاعتک مرادي و اشفي من اعدائک فوأدي.3
اگر پيش از ظهور تو مرگ، مرا دريابد، به وسيله تو و پدران پاکت به خداي بزرگ متوسل مي‌شوم و از او مي‌خواهم که بر محمد و خاندان او درود بفرستد و براي من بازگشتي در ظهور تو و روزگار [دولت] تو قرار دهد تا به مقصود خود در زمينه اطاعت تو نائل شوم و سينه ام را از [خواري] دشمنانت شفا دهم.»

جايگاه رجعت در متون ديني

رجعت از عقايد مسلم شيعه است که پشتوانه آن دهها آيه قرآن و صدها روايت از پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) و ائمه معصومين(عليهم السلام) است.
محدث بزرگ مرحوم شيخ حرّ عاملي در کتاب خود «ايقاظ» 520 حديث درباره رجعت نقل کرده است و مرحوم مجلسي مي‌فرمايد:
«اگر احاديث رجعت متواتر4 نباشد ديگر در هيچ موردي نمي‌توان ادعاي تواتر کرد.»5
گذشته از آيات و روايات فراوان، همه علماي شيعه بر اين حقيقت اتفاق نظر دارند چنانکه مرحوم شيخ حرّ عاملي به اين مطلب تصريح کرده و بلکه نبوت رجعت را از ضروريات مذهب شيعه دانسته است.6

رجعت، در قرآن و روايات

در آيات متعددي از قرآن، آشکارا جريان بازگشت افرادي از مردگان به دنيا مطرح شده است و روايات زيادي از اهل بيت(عليه السلام) در تفسير اين آيات وارد شده است.
از نمونه‌هاي بسيار روشن رجعت و بازگشت به دنيا جريان عزير است. او سپس از اين که صد سال مرده بود، به ارادۀ الهي زنده شده و به دنيا بازگشت و ساليان زيادي زندگي کرد.7
خداوند در آيه 56 سوره بقره فرموده است:
ثم بعثناکم من بعد موتکم لعلکم تشکرون؛
آنگاه شما را پس از مرگتان برانگيختيم تا شايد سپاسگزار باشد.
اين آيه در مورد هفتاد نفر از برگزيدگان قوم موسي(عليه السلام) است که همراه آن حضرت به کوه طور رفتند تا گفت و گوي موسي(عليه السلام) با خداوند را ببينند و گرفتن الواح از جانب خدا را شاهد باشند. وقتي گفت و گوي موسي(عليه السلام) را با خدا ديدند گفتند: «اي موسي ما به تو ايمان نمي‌آوريم مگر اينکه خداوند را آشکارا ببينيم»
موسي(عليه السلام) آنها را از اين خواسته بي جا و غيرممکن باز داشت ولي آنها اصرار کردند و سرانجام به صاعقه الهي گرفتار شده و همگي مردند. موسي(عليه السلام) از اين واقعه ناراحت شد و نسبت به پيامدهاي آن در ميان بني‌اسرائيل نگران بود بنابراين از خداوند خواست که آنها را به زندگي برگرداند. درخواست او پذيرفته شد و مطابق آيه ياد شده خداوند آنها را به زندگي دنيا برگردانيد8 به گونه‌اي که طبق روايتي از امام علي(عليه السلام) 9، اين عدّه به خانه‌هاي خود بازگشتند و مدتي زندگي کردند و صاحب فرزند شدند و پس از رسيدن اجلشان از دنيا رفتند.10
آياتي از قرآن نيز، دليل بر «رجعت به دنيا در آينده»است.
در آيه 83 سوره نمل مي‌فرمايد:
و يوم نحشر من کل امۀ فوجاً ممن يکذب باياتنا فهم يوزعون؛
روزي که از هر امتي گروهي را بر مي‌انگيزيم از آنها که آيات ما را تکذيب مي‌کردند، پس آنها بازداشته مي‌شوند.
در اين آيه سخن از روزي است که در آن گروهي از مردم برانگيخته مي‌شوند بنابراين اشاره به روزي غير از روز قيامت دارد زيرا که در قيامت همه انسانها از اولين و آخرين محشور مي‌شوند. مرحوم طبرسي  در تفسير مجمع البيان نوشته است که براساس روايات بسيار از اهل بيت(عليه السلام) اين آيه مربوطه به گروهي از شيعيان حضرت مهدي(عليه السلام) و نيز عده‌اي از دشمنان آن حضرت است که در دوران ظهور او به دنيا باز مي‌گردند.11
در يکي از آن روايات آمده که از امام صادق(عليه السلام) دربارة اين آيه سؤال شد؛ آن حضرت فرمود: مردم در مورد آن چه مي‌گويند؟ راوي گفت: آنها مي‌گويند: اين آيه دربارۀ قيامت است. امام صادق(عليه السلام) فرمود:
«آيا خداوند در روز قيامت گروهي را بر مي‌انگيزد و گروه ديگر را رها مي‌کند؟! [اينگونه نيست] اين آيه دربارۀ رجعت است. اما آيه قيامت اين آيه است[که خداوند مي‌فرمايد]: «و حشرنا هم فلم نغا در منهم احداً» [يعني: آنان را برانگيختيم هيچ کس از آنها را وانگذاشتيم]».12
در آيه 95 سوره انبياء آمده است:
و حرام علي قريۀ اهلکناها أنّهم لايرجعون
ممتنع است- باز آمدن به دنيا – بر مردم شهري که آن را هلاک کرديم که آنها بر نمي‌گردند. اين آيه نيز از مهم ترين دليل‌هاي رجعت است، زيرا در قيامت همه مردمان و از جمله اقوام هلاک شده به عذاب الهي برمي گردند. اين حقيقت در روايات متعدد بيان گرديده است.
امام باقر و امام صادق(عليهما السلام) در تفسير اين آيه فرمودند:
«هر قريه‌اي که خداوند اهل آن را با عذاب هلاک کرده است در رجعت باز نمي‌گردند. اين آيه از بزرگترين دلائل رجعت است زيرا هيچ کس از مسلمانان منکر آن نيست که همه مردم در قيامت بازمي گردند چه کسي که هلاک شده و چه کسي که هلاک نشده است پس سخن خداوند[که فرموده] لايرجعون [= باز نمي‌گردند] مربوط به رجعت است اما در قيامت [هلاک شدگان به عذاب الهي هم] باز مي‌گردند تا در آتش داخل شوند.»13

رجعت در ادعيه و زيارت

قابل ذکر است موضوع رجعت در دعاها و زياراتي که از امامان معصوم(عليهم السلام) نقل شده نيز مطرح گرديده است. در زيارت جامعه کبيره که از امام هادي(عليه السلام) روايت شده مي‌خوانيم.
«معترف بکم، مومن باياتکم، مصدق برجعتکم، منتظر لامرکم14؛
(اي امامان و حجت‌هاي خدا) من به شما [و امامت شما] اعتراف مي‌كنيم و بازگشت شما را [به اين دنيا] باور دارم و رجعت شما را تصديق مي‌کنم و امر شما را انتظار مي‌‌کشم.»
در بعضي از زيارت‌هاي مخصوص به حضرت مهدي(عليه السلام) از جمله زيارت آل ياسين نيز اين موضوع با صراحت بيان گرديده است.

پي نوشت ها:

1. بحارالانوار، ج53 ص64
2.رسائل، ج1، ص 125
3.مفاتیح الجنان: آداب سرداب مقدس ، زیارت دوم صاحب الأمر(عليه السلام)
4. متواتر به روایاتی می گویند که تعداد روایت کنندگان آنها به قدری زیاد است که احتمال اجتماع آنها بر دروغ را غیر ممکن می سازد.
5.خادمی شیرازی، رجعت، ص 140
6 همان، ص 145.
7.بقره، 259.
8.ر. ک به تفسیر نمونه، ج1، صص 257-259.
9. بحارالانوار، ج53، ص 73 و 129.
10.آیات دیگری مانند بقره/259 و بقره /73 و بقره/243 نیز بر زنده شدن و بازگشتن به این دنیا دلالت دارد.
11. مجمع البیان، ذیل آیه 83 سوره نمل.
12. بحارالانوار، ج53، ص 51.
13. بحار الانوار، ج53 ، ص52، ح29.
14. مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.



نسخه چاپی