وضع سیاسی و اجتماعی
 وضع سیاسی و اجتماعی

 

نویسنده: شارل دو لاندلن
برگردان: احمد بهمنش



 

وضع سیاسی و اجتماعی:

در سازمانهای سیاسی، در این دوره، که همیشه جنگهائی در کار بود تغییرات مختصری پدید آمد ولی در اوضاع اجتماعی تحولاتی بروز کرد.
اختلاف میان پاتریسین‌ها و پلبین‌ها از میان رفت و اختلافات دیگری جانشین آنها گردید. در این دوره عده‌ای به نام اوپتیمات (1) (پاتریسین‌های قدیم و پلبین‌هائی که ثروتی به هم زده بودند) و جمعی با عنوان پوپولار (2) (همه افراد مدنی فقیر بی‌چیز) از هم متمایز بودند. این دسته‌ها از حقوق متساوی برخوردار می‌شدند ولی پاره‌ای از آنها دارای ثروت فراوان بودند و بقیه هیچ نداشتند به طوری که احتمال بروز منازعات و کشمکش‌های دیگری می‌رفت که عامل اصلی آنها دعاوی سیاسی یا مدنی نبود بلکه احتیاج شدید به اصلاحات اجتماعی و اقتصادی می‌توانست موجب بروز این گونه منازعات گردد.
طبقات مردم عبارت بود از طبقه نجبای سنائی که نمایندگان سنا از بین آنها انتخاب می‌شدند. سنا در این موقع بالاترین قدرت مملکت به شمار می‌رفت. انتخاب اعضای آن توسط سانسورها انجام می‌گرفت و سانسورها عمال عالیرتبه‌ای را که در دستگاههای دیگر دولت وظیفه‌ای به عهده نداشتند به این سمت برمی‌گزیدند و اکثر این عمال خود از طبقه نجبا بودند. طبقه دوم از شوالیه‌ها تشکیل می‌یافت و آنها را به این مناسبت شوالیه می‌گفتند که در سواره نظام خدمت می‌کردند. این طبقه از راه تجارت و همچنین اجاره کردن مالیات‌ها که انجام آن برای سناتورها ممنوع بود ثروتی به هم زده بودند. پائین‌تر از این دو طبقه ممتاز، انبوه عظیم افراد مدنی قرار داشت که اغلب فاقد منبع درآمد و به همین مناسبت تحت الحمایه (3) نجبا بودند و همیشه از دولت تقاضای نان و تهیه وسایل تفریح می‌کردند؛ جمعی دیگر که استقلال بیشتری داشتند در شمار استقلال طلبان محسوب می‌شدند و در راه نگاهداری طبقات متوسط و املاک کوچک روستائی می‌کوشیدند. عده‌ای هم که مطیع عوام بودند در همه امور مخالف نجبا شرکت می‌کردند و گاهی در کارهای مالی و نظامی تصمیمات ناشیانه‌ای می‌گرفتند.
در آخر باید از غلامان که تعدادشان به علت جنگ‌ها و راهزنی‌ها افزایش می‌یافت نام برد. پاره‌ای از آنها در رم به خدمتکاری می‌پرداختند و زندگی بالنسبه مرفهی داشتند و برخی از آنها ساکن دهات و مزارع و به کشت املاک بزرگ و کار در معادن مشغول بودند و چون با آنها خوشرفتاری نمی‌شد و از حیث معاش آسایش خیال نداشتند همیشه آماده فرار یا شورش بودند.
ایتالیائی‌ها به چهار گروه تقسیم می‌شدند: کسانی که عنوان افراد مدنی و ذی حقوق داشتند و با آنها مانند سکنه رم رفتار می‌شد ولی عملا دارای حق رأی نبودند؛ متحدین لاتینی بدون حقوق سیاسی؛ سایر متحدین که وضعشان خیلی بدتر از وضع لاتن‌ها بود؛ ددی تیس‌ها (4) که مطلقاً از هر نوع حقوقی محروم بودند. درباره شهرستانها باید گفت که آنها بدبخت‌تر از ایتالیائی‌ها بودند چون نمی‌توانستند شکایتی به سنا تسلیم کنند و پروکنسول‌ها (حکام شهرستانها) و پورپرتورها (5) (قضاتی که پس از خدمت در محاکم مأمور اداره شهرستانها می‌شدند) هر طور می‌خواستند با آنها رفتار می‌کردند و جز جمع مال از دسترنج آنها فکر دیگری نداشتند.

وضع اقتصادی:

کشاورزی و گله داری دو منبع اصلی درآمد ایتالیا محسوب می‌شد ولی بر اثر توسعه کار غلامان در مزارع، از بین رفتن املاک کوچک، و روی آوردن افراد مدنی به شهر برای زندگی بهتر در حال تنزل بود. کشت غلات کاهش می‌یافت و این کار به این مناسبت که گندم به قیمت نازل از سیسیل و افریقا و مصر وارد می‌شد و دولت آن را اغلب رایگان در اختیار مردم می‌گذاشت سودی نداشت. ایتالیائی‌ها که نمی‌توانستند با این رقابت مبارزه کنند ترجیح می‌دادند که به کشت و پرورش مو و زیتون بپردازند یا آنکه مزارع خود را برای گله داری به مرتع تبدیل نمایند. به این ترتیب بر تعداد گله‌های بزرگ، بخصوص گوسفند افزوده می‌شد و نگاهداری این گله‌ها با غلامان بود.
در صنعت تغییر و تحول ناچیزی به چشم می‌خورد و غلامان و اسرای آزاد به این قبیل امور می‌پرداختند.
تجارت برعکس به علت بسط دامنه فتوحات در حال توسعه بود. محصولات شهرستانها به رم وارد می‌شد و بر اثر نفوذ شرق و شکوه و تجملی که پیشینیان از آن بی‌بهره بودند در مسکن، غذا، لباس بروز کرد.
ضرب سکه‌های مس و نقره معمول بود ولی هنوز سکه طلا ضرب نمی‌شد. تمداد صراف و وام دهنده و رباخوار هر روز افزایش می‌یافت. دولت خود در دریافت مالیاتها دخالتی نمی‌کرد، بلکه این کار را به عهده عده‌ای که کارشان اجاره مالیات‌ها بود، می‌گذاشت و پول مورد نیاز را از آنها می‌گرفت و این عده برای منفعت خود و وصول مالیات از مردم به آنها تحمیلاتی می‌کردند.
عمال و مأموران دولتی حقوقی نمی‌گرفتند و در مقابل مخارج گزافی به عهده داشتند مانند مأموران تفتیش و نگاهداری بناهای عمومی (6) که به خرج خود مسابقات و بازیهای بزرگ را دایر می‌کردند و به همین مناسبت کسانی که به مقامات محالی می‌رسیدند (مأموران مباشرت (7) امور مالی، نگاهداری بناهای عمومی (8)، مأموران قضا و محاکمه (9)، کنسول‌ها (10)) می‌کوشیدند تا با گرفتن حکومت شهرستانها سرمایه و ثروتی فراهم آورند. برای برگزاری مسابقات و بازیهای عمومی مخارج گزافی می‌شد چون هم تعداد آنها زیاد شده و هم اینکه چندین روز به طول می‌انجامیدند. در این مسابقات بازیگران نمایش‌هائی می‌دادند یا آنکه در آنها شکار حیوانات یا جنگ با حیوانات به معرض تماشا گذاشته می‌شد. افرادی که به جنگ با حیوانات می‌پرداختند (11) مانند سربازان دسته‌ای از افراد ورزیده را تشکیل می‌دادند، برخی از آنها از افراد آزاد بودند و دستمزد و حقوقی می‌گرفتند و پاره‌ای از آنها از غلامان بودند.

مذهب:

در مذهب تغییری بروز نکرد و تشویقات رسمی آن همیشه به وسیله کاهنان متعدد و دولتمند انجام می‌شد، با وجود این دو موضوع در حال نفوذ و تأثیر در مذهب بود. یکی از آنها فلسفه یونانی است که بر اثر تسخیر یونان مورد توجه قرارگرفته و به رواج مذهب شک (12) کمک می‌کرد و دیگری اوهام و خرافات شرقی که مورد پسند ملت واقع گشت و با آنکه در آغاز مردود و مطرود شناخته شد بعدها رایج و عملی گردید.

علوم:

علم حقوق در واقع منشأ رومی داشته و از زمان انتشار قانون معروف به دوازده لوح همیشه در حال توسعه و پیشرفت بود. سایر علوم از قبیل گیاه شناسی و کشاورزی که کاتون کتابی درباره آن نوشت، پزشکی، ریاضیات، دستور و قواعد صرف و نحو تحت نفوذ علوم یونانی قرار داشت. در رم مدارسی تأسیس شد که اسرا و غلامان یونانی در آن به تدریس پرداختند؛ در این آموزشگاهها زبان یونانی و زبان لاتن، حساب، معانی و بیان (هنر فصاحت) و فلسفه تدریس می‌شد.

هنرهای زیبا:

در معماری از بناهای یونانی تقلید می‌شد. ساختن محل‌هائی (13) برای جلسات مخصوص دادگاه، مجاری آب که دارای لوله‌های سربی بود، جاده‌های سنگ فرش بسیار خوب، فوروم (14)، که مرکز فعالیت عمومی و اطراف آن را سرستون‌ها و رواق‌های متعدد فرا گرفته بود، رواج داشت. در خانه‌های خصوصی تزئینات و تجملات کافی به کار می‌رفت. این خانه‌ها هریک دارای حیاط بیرونی و یک حیاط داخلی (15) و باغچه مخصوص بودند و اطراف حیاط، ایوانی با ستونهای متعدد قرار داشت. نخستین معبدها و تئاترها و سیرک‌ها از چوب ساخته می‌شدند ولی از این زمان این قبیل بناها را از سنگ می‌ساختند.
از حجاری و مجسمه سازی و نقاشی رم اثری باقی نمانده و به طور کلی باید گفت که رومی‌ها کمتر به هنر توجه داشتند و در این دوره به تاراج یونان و انتقال مجسمه‌ها و ظروف و پرده‌های نقاشی از آن کشور به رم اکتفا می‌کردند.

ادبیات:

رومی‌ها در آغاز کار از لحاظ ادبی بسیار فقیر بودند ولی از این تاریخ تحت تأثیر یونانیان و نفود انواع جدید تئاتر و اشعار حماسی یونان به پیشرفتهائی نائل آمدند، لکن فن تاریخ نویسی که جنبه ملی و میهن پرستانه داشت دارای خصوصیات رومی بود.
این کار که ابتدا به صورت سالنامه تنظیم می‌یافت به وقایع نگاری و نقل حکایات اساطیری مربوط به دوره‌های داستانی تبدیل شد ولی در جمع آوری و تدوین حوادث معاصر دقت بیشتری به کار می‌رفت چنانکه کتاب کاتون درباره منشأ و ریشه‌ها (16) به همین نحو تهیه و تنظیم شده است.
شعر حماسی با ترجمه آثار همر آغاز می‌شود (لیویوس) (17). پس از این سخن سرایان رومی از قبیل نویوس (18) و انیوس (19) به تقلید و اقتباس از نوشته‌های یونانی پرداختند. کار این نویسندگان که ارزش متوسطی دارد بیشتر نقل روایات تاریخی در قالب شعر است و نمی‌توان آنها را در شمار حماسه‌های واقعی محسوب داشت. این اشعار که با دقت تنظیم شده مشحون از افکار عالی میهن پرستانه می‌باشند ولی ارزش آنها کمتر از متن یونانی است. انیوس در سرودن انواع مختلف شعرهای هجوآمیز، اخلاقی و درسی توفیق بیشتری داشته است.
تراژدی در رم چندان پیشرفتی نداشته. شعرائی که در این زمینه آثاری تدوین کرده‌اند، گذشته از پاکوویوس (20) و آتیوس (21) همانهائی هستند که منظومه‌های حماسی را سروده‌اند و بیشتر آنها از اوری‌پید تقلید کرده و ابتکاری از خود نشان نداده‌اند.
کمدی بیشتر مورد پسند رومیان بوده است. در این مورد هم باید گفت که از کمدی‌های جدید یونانی تقلید شده است. در این راه نخستین بار، پلوت (22) که اصل و منشأ او بدرستی معلوم نیست گامهائی برداشته و در حدود بیست اثر از او در دست می‌باشد (آمفیتریون (23)، دوقلوها (24)، بندی‌ها (25)، سرباز لاف زن (26)، کارتاژی و غیره...) و با آنکه همه آنها تقلیدی از کمدی‌های یونانی است ابتکاری نیز در آنها به کار رفته. قهرمانهای عمده این آثار همان قهرمان‌های یونانی می‌باشند ولی نیروی مضحک قابل ملاحظه‌ای در آنها دیده می‌شود. نوشته‌های مزبور عامیانه و جالب و اغلب مخالف ادب و توصیفی از زندگی طبقات پائین، غلامان، طفیلی‌ها و غلام فروشان است. از افراد مدنی مجامع عالی نیز، که از لحاظ روانی در مراحل ابتدائی سیر می‌کنند ولی تندرست و دل شاد می‌باشند، سخن رفته است.
از ترانس (27) که منشأ افریقائی داشته و مورد حمایت سیپیون امیلین بوده، شش کمدی باقی است (آدلف‌ها (28)، آندرین (29)، خواجه (30) و غیره). وی نیز از یونانیان تقلید کرده و آثار وی برخلاف کمدی‌های پلوت فاقد آن استحکام و نیروی خنده آور است ولی از نظر تشریح صفات و سجایای مختلف و دقت و ظرافت در بیان احساسات و عواطف و همچنین از لحاظ شیوه‌ی نگارش مقامی بالاتر از نوشته‌های پلوت دارند و به همین دلیل مورد پسند عده‌ای از افراد ممتاز قرار گرفته، برخلاف آثار پلوت که عامه رومیان را به خود جلب نکرده است.
این بود وضع ادبیات رومی در این دوره، البته از لحاظ کمیت تعداد زیادی از آثار نویسندگان این زمان باقی است ولی ابتکاری در آنها به کار نرفته و جز در کمدی شاهکاری به وجود نیامده. با مطالعه‌ی این نوشته‌ها تأثیر ادبیات یونانی بخوبی آشکار است و می‌توان دریافت که رومی‌ها به طور کلّی ذوق و علاقه‌ای به ادبیات ابراز نداشته‌اند.

پی‌نوشت‌ها:

1- Optimates
2- Populares
3- Clients
4- Déditices
5- Propréteurs
6- Edile
7- Questure
8- Edilité
9- Préture
10- Consulat
11- Gladiateurs
12- Scepticisme
13- Basilique
14- Forum
15- Atrium
16- Origines
17- Livius
18- Naevius
19- Ennius
20- Pacuvius
21- Attius
22- Plaute
23- Amphitryon
24- Les Ménechmes
25- Le Captifs
26- Le Soldat Fanfaron
27- Térence
28- Les Adelphes
29- L’Andrienne
30- L’Eunuque

منبع مقاله :
لاندلن، شارل دو، (1392) تاریخ جهانی (جلد اول)، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهاردهم



 

 

نسخه چاپی