نبرد نهایی
 نبرد نهایی

 

نویسنده: اسماعیل شفیعی سروستانی




 
روزی در کتاب یکی از بزرگان اهل تحقیق و علم که درباره‌ی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به رشته‌ی تحریر درآمده، می‌خواندم که:
در تشکیلات اطّلاعاتی « انگلستان » پرونده‌ای درباره‌ی مهدویّت گردآوری شده که تنها عکس امام، صلوة الله علیه، را کم دارد.
شاید این سخن اغراق آمیز به نظر بیاید؛ امّا مطالعه‌ی نحوه‌ی عمل و حضور استعمار در سرزمین‌های اسلامی از یکی دو قرن قبل تا به امروز و آثاری مکتوب و سمعی و بصری که پیرامون موضوعات آخر الزّمان و موعود گرایی منتشر ساخته‌اند، پرده از واقعیّتی در خور تأمّل برمی‌دارد.
بی‌گمان بسیاری، خاطرات مسترهمفر، همان جاسوس انگلیسی را که به قصد جمع آوری اطّلاعاتی از اوضاع سرزمین‌های اسلامی وارد این منطقه شده بود، مطالعه کرده‌اند.
در این اثر و آثاری از این دست، خواننده به خوبی در می‌یابد که استعمار برای بسط سلطه‌ی سیاسی و اقتصادی خود ده‌ها سال پیش چگونه وارد عمل شده و چه طرح‌هایی را در افکنده است.
وهّابیت، حاصل طرحی بود که در افکنده شد، به همان سان که بهایی گری ارمغان شوم استعمار در « ایران » بود و نیز بسیاری از فرقه‌های دیگر در سرزمین بزرگ اسلامی حاصل ترفندهای استعمار بودند.

استعمار طیّ همه‌ی سال‌های حضورش به این نکته واقف شده بود که خطّ اصلی و مانع جدّی بسط اهدافش را باید در میان شیعیان جست و جو کند، همان جمعیّتی که پرچم سرخ حسینی را طلایه‌دار خویش ساخته‌اند تا با بر هم زدن وضع مطلوب استعمارگران و برچیدن بساط ظالمانه‌ی آنها، قدم در راهی نهند که جهان را مهیّای تشکیل و تأسیس دولت کریمه‌ی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌سازد. از این رو شیعیان طیّ یک دو قرن اخیر زیر بار ضربات پی در پی تازیانه‌ی استعمار قرار گرفته‌اند؛ چنان که بسیاری از فرقه سازی‌ها، رواج فراماسونری و سایر ترفندهای استکباری متوجّه این جماعت بوده تا امکان روی پای ماندن آنها فراهم نیاید.

به طور آشکار طیّ همه‌ی سال‌های اخیر نیز دیده‌ایم که با انواع حیل، سعی در برهم زدن ثبات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مردم « ایران اسلامی » داشته‌اند.‌
یکی دو سال پس از پیروزی انقلاب، فیلمی با نام « نوستر آداموس » (مردی که آینده را می‌دانست) به ایران آمد، فیلمی که پرده از یک توطئه برمی‌داشت. سازنده‌ی فیلم، کمپانی صهیونیستی « برادران وارنر » بود که با به تصویر کشیدن زندگی و اقوال یک پیش گو سعی در القای این نکته داشت که:
اگرچه جهان متمدّن توسط مردانی شرقی و مسلمان مورد تهدید واقع می‌شود؛ امّا در پایان با پیروزی غرب، حکومت جهانی زیر لوای یهود در « بیت المقدّس » به وجود می‌آید.
در این باره، نوستر آداموس آخرین فیلم نبود؛ چنان که از آن پس، آثار مکتوب و فیلم‌های بسیاری ساخته شد که جملگی سخن از نبرد نهایی داشتند. در واقع آثار فرهنگی استعمار، همیشه عهده دار ایجاد جوّ روانی و تبلیغی لازم برای اجرای استراتژی غرب در جهان بوده است؛ چنان که دستگاه‌های سیاسی و نظامی آنها نیز وظیفه‌ی ایجاد امکان لازم برای مقابله با حوادث و رخدادهای احتمالی و هدایت جریانات به سوی هدف مطلوب رهبران پشت پرده‌ی غرب را بر عهده دارند.
حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) در میان سخنان خود، همواره بر این نکته تأکید می‌ورزیدند که قرن حاضر، پایان قرن سلطه‌ی استکبار و انقلاب اسلامی، زمینه ساز ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. بی‌گمان جمله‌ی معروف، ما در انتظار رؤیت خورشیدیم را همه به یاد دارند. طیّ دهه‌های اخیر آمادگی برای نبرد نهایی به عنوان یک استراتژی سیاسی، نظامی و فرهنگی در دستور کار « آمریکا » و « انگلیس » قرار گرفت. استراتژی ویژه‌ای که منابع مکتوب و فیلم‌هایی چون « آرمگدون » و « نوستر آداموس » و... آن را آشکار می‌ساختند.
متأسّفانه مقارن با همین سال‌ها، استکبار سعی در القای استراتژی دیگری (متفاوت با استراتژی ویژه‌ی خود) به ملّت‌های مسلمان داشت؛ امری که آنان را دیگر بار از آنچه پیش می‌آمد و می‌بایست آمادگی لازم را برای آن حاصل نمایند، غافل می‌ساخت و دیگر بار آنان را تابع و منفعل سیاست‌های استعماری می‌نمود.
خروج مسلمانان از شرایط تحمیل شده‌ی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی استعمارگران غربی در گرو اتّخاذ یک استراتژی ویژه و مبتنی بر دریافت‌هایی از جهان آینده و آینده‌ی جهان، بر اساس دریافت‌های دینی و برگرفته از کلام معصومان (علیهم السَّلام) است؛ امّا فقدان سازمان‌های مطالعاتی در کنار القائات سوء دشمن که سعی در دور ساختن مسلمانان از هویّت حقیقی‌شان دارد، مانع از اتّخاذ استراتژی لازم است.
بی‌گمان آنچه که پیش از این با عناوینی چون نقطه عطف و استراتژی انتظار مطرح کرده‌ایم، ناظر بر این تذکّر ویژه است؛ امری که در میان غوغای سیاست مداران و طالبان قدرت پنهان می‌ماند و آخرین فرصت‌ها را برای تحقّق آرمان‌های خمینی کبیر (رحمة الله علیه) و ایجاد آمادگی برای ورود به عصری که همگان شاهد ورود پیک پی خجسته‌ی ایمان و رستگاری‌اند، از بین می‌برد.
منبع مقاله :
شفیعی سروستانی، اسماعیل؛ (1391)، زنجیرهای نامرئی، تهران: هلال، چاپ اول



 

 

نسخه چاپی