آثار هنری
 آثار هنری

 

نویسنده: ریستو هیلپینن
مترجم: بیتا شمسینی



 

دست‌ساختگی را غالباً یکی از ویژگی های معرف آثار هنری می دانند؛ برای مثال، دست‌ساختگی شرطی ضروری در تحلیل جورج دیکی (Dickie 1984, 63) است، تحلیلی که طبق آن اثر هنری «دست‌ساخته‌ای است که از آن نوع که برای عرضه به مخاطبانی از جهان هنر خلق شده است». این شرطِ دست‌ساختگی تنها در صورتی معقول است که مفهوم دست‌ساخته را به معنایی وسیع درک کنیم که برحسب آن رویدادها و روندهایی که از روی قصد ایجاد شده‌اند (نظیر اجراها[ی هنری]) و آثاری که دارای نمونه هایی هستند (برای مثال، آثار موسیقیایی و ادبی) دست‌ساخته تلقی می شوند. طبق شرط اول، شرط دست‌ساختگی به این معنا با این شرط که اثر هنری پدیدآورنده‌ای داشته باشد برابر است. برخی از فیلسوفان در مخالفت با شرط دست‌ساختگی، نمونه هایی را از آنچه به «هنر چوب های آب آورده» یا «اشیای یافته» (هنرِ یافته) (1) معروف است به عنوان مثال نقض مورد استفاده قرار داده‌اند (مقایسه کنید با Weitz 1956, 34; Dickie & Stecker 2009, 152-153). شیئی که در طبیعت یافت می شود و بدون هیچ جرح و تعدیل فیزیکی‌ای در نمایشگاهی هنری عرضه می شود طبیعت ساخته‌ای هنری است، نظیر شیئی طبیعی که برای استفاده‌ای انتخاب می شود. به منظور پرهیز از این نتیجه‌ی تناقض آمیز که برخی آثار هنری فاقد پدیدآورنده‌اند، باید مفاهیم پدیدآورندگی و دست‌ساختگی را در این بستر به گونه‌ای تفسیر کرد که انتخاب شیئی به قصد «عرضه کردن آن به مخاطبان جهان هنر» کافی باشد برای آن که عرضه کننده، پدیدآورنده‌ی آن شیء به مثابه‌ی اثر هنری، یعنی به عنوان موضوعی برای درک و ارج شناسی زیبایی شناسانه، باشد. بر اساس این دیدگاه، عرضه‌ی شیئی طبیعی به عنوان موضوعی برای درک و ارج شناسی زیبایی شناسانه، نوعی «جرح و تعدیلی توأم با قصد» به حساب می‌آید که لازمه‌ی دست‌ساختگی است (مقایسه کنید با Dickie 1984/1997, 45-46). با وجود این، معمولاً آثارِ «هنر یافته» مجمعه‌هایی از اشیای طبیعی و دست‌ساخته‌ها هستند که به دست هنرمند گردآوری شده‌اند. چنین آثاری دست‌ساخته‌هایی اصیل هستند- دست‌ساخته‌هایی به معنی دقیق کلمه؛ این آثار با استفاده از اشیای طبیعی و دست‌ساخته‌ها به عنوان مواد و مصالح، از روی قصد برای اهدافی زیبایی شناسانه در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند.
دست‌ساخته‌ها به این معنای وسیع مجموعه‌ای از موجودات را شکل می‌دهند که به لحاظ هستی شناختی [یا وجودی] همگن نیستند و گستره‌ی آن‌ها سرتاسر مرزهای فلسفی سنتی میان امور انضمامی و انتزاعی، و اشیای جوهری، رویدادها و روندها را درمی‌نوردد (مقایسه کنید با Thomasson 1999, xii, 117-120).

پی‌نوشت‌ها:

1- «driftwood arty« or »found objects« (found art).

منبع مقاله :
شلکنز، الیزابت، هیلپینن، ریستو؛ (1393)، هنر مفهومی و دست‌ساخته، ترجمه‌ی: بیتا شمسینی، تهران: انتشارات ققنوس، چاپ اول..
 



 

 

نسخه چاپی