آمریکا در قرن شانزدهم میلادی
 آمریکا در قرن (16 م)

 

نویسنده: شارل دولاندلن
برگردان: احمد بهمنش



 

اسپانیائی‌ها در مکزیک

مستعمره سازی اسپانیائی‌ها بلافاصله پس از اکتشافات شروع شد. پرتغالی‌ها بیشتر در فکر تهیه ادویه بودند و نمایندگی‌های بازرگانی ساده‌ای تشکیل می‌دادند ولی اسپانیائی‌ها در جستجوی طلا قسمتهای داخلی نواحی کشف شده را نیز تصرف می‌کردند. اسپانیائی‌ها ابتدا در مجمع الجزایر آنتیل یعنی در کوبا، ‌هائیتی، پورتوریکو، ژامائیک مستقرشده مردم بومی (1) را به مذهب مسیح درآورده آنها را به کار در معادن واداشتند و بسیاری از آنها را کشتند، به طوری که ناچار عده‌ای از غلامان سیاه پوست را که از افریقا همراه آورده بودند به جای آنها به کار گماشتند.
در سال (1519 م)، فرنان کورتز، با قوای معدودی در مکزیک پیاده شد و در این فلات تا شهر مکزیکو پایتخت آزتک‌ها پیش رفت و مورد استقبال مونتزوما قرارگرفت ولی کمی بعد کورتز پیش آمدی را بهانه کرده برای تاراج خزائن دولتی و انقیاد آزتک‌ها با آنها وارد جنگ شد. کشتارها و جنایاتی که فاتحان انجام دادند همه‌ی مردم را به قیام علیه آنها واداشت و کورتز ناچار مکزیکو را تخلیه کرد و پس از رسیدن قوای کمکی، عملیات نظامی را با کامیابی از سرگرفت. پیروزی او بر حریف که قوای بیشتری در اختیار داشت، نتیجه‌ی مهارت وی، کینه‌ی سایر بومیان نسبت به آزتک‌ها، و برتری سلاح اسپانیائی‌ها بود (سواره نطام، سلاح آتشین)، و نتیجه این پیروزی، اطاعت مکزیک، کشتار اهالی، غارت شهرها و ویرانی معابد بود.
اردوکشی‌های دیگری نیز به طرف شمال (فتح کالیفرنی، مکزیک جدید و فلورید)، و جنوب (فتح گواتمالا و هندوراس) صورت گرفت که توأم با بیرحمی و ویرانی‌ها بود. نیابت سلطنت اسپانیای جدید از این کشورها تشکیل می‌شد و استخراج معادن نقره که منبع عمده ثروت این نواحی به شمار می‌رفت بسرعت انجام یافت.

اسپانیائی‌ها در پرو

پیزار که مردی حادثه جو و بیرحم‌تر و خیانتکارتر از کورتز بود در سال 1527 نخستین و پنج سال بعد دومین اردوکشی به پرو را ترتیب داد. وی با قوای کمی وارد این سرزمین شد و با آنکه مورد استقبال گرمی قرار گرفت با خدعه و نیرنگ مردم را به اطاعت واداشته دست به تاراج اموال و دارائی آنها زد. بومی‌ها که ناظر این همه بدرفتاری بودند علیه او شوریدند ولی آنها نیز مانند مردم مکزیک و به همان دلایل مغلوب شدند. آخرین زمامدار اینکا به قتل رسید، سراسر کشور غارت شد و مقدار زیادی طلا از پرو بیرون رفت. با این حال میانه‌ی پیزار و چند تن از همراهان او به هم خورد و اسپانیائی‌ها به جنگ با یکدیگر پرداختند و سرانجام پیزار کشته شد. شورش بومیان نیز موجب مزید بی نظمی و آشوب بود و این وضع تا اعدام نایب السلطنه‌ای از طرف شارلکن که به اخراج ماجراجویان و استقرار نظم توفیق یافت، ادامه داشت.
در همین احوال اسپانیائی‌ها بآسانی کلمبی و ونزوئلا را گرفتند و دولت‌های بومی را از بین بردند و طلای زیادی از این نواحی به دست آوردند. در جنوب، شیلی و ریودولاپلاتا تسخیر شد و کشورهائی که در جنوب به تصرف درآمده بودند نیابت سلطنت کاستیل جدید یا پرو را تشکیل دادند. عده زیادی از اسپانیائی‌ها برای بهره‌برداری از طلا در این کشورها ساکن شدند و بومیان را به بردگی و غلامی واداشتند.

مستعمره‌های دیگر

برای جلوگیری از بروز اختلاف میان اسپانیا و پرتغال، پاپ یک خط سرحدی، که از اقیانوس اطلس می‌گذشت، میان آنها تعیین کرد. در مشرق این خط، برزیل در اختیار پرتغالی‌ها قرار گرفت، و آنها در ساحل، چندین شهر بنا نهاده، به بدرفتاری با مردم پرداختند و عده‌ای غلام سیاه به این شهرها آوردند. قسمتهای داخلی این سرزمین در واقع مستقل بود و پرتغالی‌ها در آن دخالتی نمی‌کردند.
فرانسویان که در صدد نفوذ در برزیل بودند از پرتغالی‌ها شکست خوردند و ناچار برای صید ماهی به ارض جدید رفتند و برای شکار حیوانات متوجه کانادا شدند و مستعمره‌ای در این حدود ایجاد نکردند. انگلیسی‌ها نیز در امریکا به تلاش افتادند. دریک (2)، پس از عبور از تنگه‌ی ماژلان دومین مسافرت دور دنیا را انجام داد و به مستعمرات اسپانیائی حمله برد. رالی (3) درصدد تصرف سواحل ویرژینی برآمد. این اقدامات بعدها از سرگرفته شد ولی می‌توان گفت که در پایان قرن شانزدهم، قاره امریکا یک مستملکه‌ی اسپانیائی (و تا حدود کمی پرتغال) به شمار می‌رفت؛ کشتی‌های حامل طلا، نقره و خواربار موجب ثروتمندی اسپانیا بود؛ دولت اسپانیا حق تجارت با این نواحی را به خود انحصار داده بود و همین موضوع به جنگهائی میان این کشور و سایر کشورهای دریائی منجر شد. البته در این موقع دولت اسپانیا برای حفظ حقوق و امتیازات خود قدرت کافی داشت ولی همین سیاست انحصارطلبی، در آینده دردسرهائی برای این کشور فراهم آورد و باید گفت که امریکا برای اسپانیا منبع درآمد و ثروت ناپایداری محسوب می‌شد.

پی‌نوشت‌ها:

1- Indiens
2- Drake
3- Raleigh

منبع مقاله :
لاندلن، شارل دو؛ (1392)، تاریخ جهانی (جلد دوم) از قرن شانزدهم تا عصر حاضر، ترجمه‌ی احمد بهمنش، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوازدهم



 

 

نسخه چاپی