رودکی از دیدگاه صدرالدین عینی
 رودکی از دیدگاه صدرالدین عینی

 

نویسنده: میرزا ملا احمداف




 

صدرالدین سعید مرادزاده عینی (1878-1954) نویسنده، شاعر، دانشمند و فرهنگ‌سالار بزرگ که در تشکل و تکامل ادبیات، علم و فرهنگ تاجیک در سده‌ی بیستم نقش بسزایی داشته است. او بنیادگدار ادبیات معاصر تاجیک، نخستین رئیس آکادمی علوم تاجیکستان، دکتر، پروفسور، آکادمیسین، خادم شایسته‌ی علم تاجیکستان و ازبکستان بود. به خاطر خدمات بزرگ تاریخی‌اش سال 1997 به او عنوان عالی قهرمان تاجیکستان داده شده است.
روزگار استاد عینی در دو سده جریان داشته است. در سده‌ی نوزدهم او پس از تحصیل در مدارس و آموزش علم و دانش به عنوان شاعر شهرت یافت. او در مکتب احمد دانش تربیت یافت و به تدریس و ترغیب اندیشه‌های معارف پروری پرداخت و با تخلص‌های سفلی، محتاجی، جنونی و در نهایت از سال 1895 با تخلص عینی به سرودن شعر شروع کرد. او از انقلاب اکتبر با شادمانی استقبال نمود و اولین سرودهای انقلابی تاجیکی را آفرید.
در ابتدای سده‌ی بیستم استاد عینی بیشتر به فعالیت معارف‌پروری، تدریس و تربیت مشغول شد و چندین دستورهای تعلیمی ایجاد نمود. او به خاطر فعالیت معارف‌پروری خود دچار تعقیب حاکمان شد و به گناه گرایش به جدیدیه به 75 ضربه‌ی درّه (شلاق) محکوم شد. پس از انقلاب عینی به تألیف مقاله‌ها، حکایه و قصه‌ها و رمان‌ها پرداخت، نه تنها به تشکل و رواج نثر بدیعی و علمی یاری رساند، بلکه خودشناسی و خودآگاهی مردم تاجیک را بالا برد و با تلاش‌های خود به صاحب اختیار و صاحب ملک شدن مردم تاجیک کمک رساند.
استاد عینی در رشد رشته‌های گوناگون علم ادبیات‌شناسی نقش داشته و درباره‌ی احوال و آثار رودکی، فردوسی، ابن سینا، سعدی، نوایی، واصفی، بیدل، احمد دانش و مانند آن‌ها تحقیق نموده و ارزش‌های مهم آثار آن‌ها را معرفی کرده است.
خدمت استاد عینی به خصوص در تحقیق درباره‌ی احوال و آثار بنیادگذار ادبیات تاجیک و فارس ابوعبدالله رودکی خیلی بزرگ است. او اولین محقق تاجیک است که در سده‌ی بیستم به تحقیق روزگار و اشعار رودکی پرداخته و برای جمع‌آوری اشعار پراکنده‌ی شاعر سعی و تلاش زیاد به خرج داده است.
نخستین اثر ادبیات شناسی استاد عینی و عموماً ادبیات‌شناسی تاجیک نمونه‌ی ادبیات تاجیک با رودکی آغاز می‌یابد. قبل از همه باید یادآور شد که اثر مذکور در یکی از ادوار سرنوشت‌ساز ملت تاجیک آفریده شده، و برای تصدیق هویت ملی و تأکید بر موجودیت این ملت جفا دیده خدمت تاریخی ارزشمندی را ادا کرده است. استاد عینی با این اثر به قول خود «فرموده‌ی تاریخ» را اجرا نموده و به دهان یان ترکیست‌ها و اغواگرانی که هستی ملت تاجیک را در ماوراءالنهر - سرزمین اصلی و اجدادی‌اش - انکار می‌کردند، «مُهر خاموشی زد». (1) درباره‌ی ارزش تاریخی، سیاسی، فرهنگی و ادبی این اثر استاد ابوالقاسم لاهوتی، سعید نفیسی، براگینسکی، محمد جان شکوری، رسول هادی‌زاده، علی رواقی، کمال عینی، عبدالحی محمد امین اف و برخی دیگر مقاله‌ها و رساله‌هایی تألیف کرده‌اند و نقش آن را در خودشناسی و خود‌آگاهی ملی مردم تاجیک به قلم آورده‌اند. از این رو، این جا تنها به ارزش نمونه‌ی ادبیات تاجیک در شناخت رودکی قناعت می‌نماییم.

همان‌طوری که ذکر شد، استاد عینی اثر را با ذکر «استاد ابوالحسن رودکی بخارایی به روایتی سمرقندی» (341ش) شروع نموده است. سپس نمونه‌هایی از قصاید، غزل‌ها، مثنوی‌ها، قطعات و رباعی‌های شاعر از منابع گوناگون نقل می‌شوند. در پایان به عنوان «بعضی معلومات» ملاحظه‌های مؤلف درباره‌ی احوال و آثار رودکی بیان شده‌اند. از جمله مؤلف می‌نویسد که «در بهارستان منقول است که استاد رودکی از مادر نابینا زاده شد و در هفت سالگی قرآن را حفظ کرده است». (2) این جا استاد عینی نظر خود را درباره‌ی نابینایی شاعر بیان نکرده است. ولی پسین‌تر در مقاله‌ی «استاد رودکی» او جانبداری خود را از این اندیشه بیان نموده، و برای تقویت اندیشه‌ی کور مادرزاد بودن شاعر دلایلی آورده است.

مسئله‌ی دیگری که به آن اشاره شده، مقدار اشعار شاعر است، که به استناد به بهارستان و شرح یمینی «هزار و سیصد بیت»(3) دانسته شده است. این اندیشه نیز بر مقاله‌ی «استاد رودکی» تقویت یافته است.
شعر رودکی با سادگی، روانی، فصاحت و بلاغت، که از ویژگی‌های اساسی سبک خراسانی است، ممتاز است. ولی شعر فارسی و تاجیکی در سده‌های بعد رو به پیچیدگی نهاد و توجه به استفاده از صنایع بدیعی افزایش یافت که این از ویژگی‌های سبک عراقیست. از این جاست که سبک اشعار رودکی را دولتشاه سمرقندی نپسندیده است. استاد عینی به ارزیابی دولتشاه از شعر رودکی اعتراض نموده، و تأکید کرده است که «شعر رودکی در کمال روانی و دارای فصاحت و بلاغت است، که به خواننده به آسانی یک هیجان بدیعی می‌بخشد. همین است درجه‌ی بالای شعر».(4)
در نمونه‌ی ادبیات تاجیک همچنین درباره‌ی صاحب دیوان بودن رودکی به عنوان نخستین شاعر و بخارایی یا سمرقندی بودن او نقطه نظرهایی بیان شده‌اند، که پسین‌تر استاد عینی پیرامون آن‌ها تحقیق را ادامه داده است و چنان که خواهیم دید به کشفیاتی هم موفق شده است.
با آن که استاد عینی هنگام تألیف نمونه‌ی ادبیات تاجیک منابع زیادی را در اختیار نداشت و این اثر را در مدت خیلی کوتاه تألیف کرده است، درباره‌ی رودکی به اختصار معلوماتی داده، و محققان را به بررسی احوال و آثار شاعر تشویق نموده است. استاد عینی آگاهی‌ها درباره‌ی شاعر را با جمله‌ای به پایان رسانده است که در آن ایام برای تقویت خودشناسی ملی مردم خیلی مهم است: «به هر حال، ظهور استادی مثل رودکی از ماوراءالنهر باعث افتخار تاجیکان است».(5)
اقدام و احساس وطن دوستانه‌ی استاد عینی دشمنان ملت تاجیک را به هراس آورد و آن‌ها با راه اغوا توانستند تعداد زیادی از این کتاب را جمع آورده و نابود سازند. در این باره استاد محمد جان شکوری می‌نویسد: «پان ترکیست‌ها بر ضد نمونه‌ی ادبیات تاجیک اغوا آغاز کردند. آن‌ها نتوانستند از این کتاب خطاهای علمی پیدا بکنند. در عهد شوروی رسم این بود که از هر نوشته‌ای نخست «خطای سیاسی» می‌جستند. پان ترکیست‌ها از روی همین رسم از نمونه‌ی ادبیات تاجیک یک «خطای سیاسی» یافتند. در اول این کتاب آن شعر مشهور رودکی آمدهاست، که مطلعش این است:

بوی جوی مولیان آید همی،*** یاد یار مهربان آید همی.

در پایین‌تر این شعر این بیت هست:

ای بخارا، شاد باش و شاد زی،*** شاه نزدت میهمان آید همی.

اغواگران گفتند که عینی با آوردن این بیت آخرین امیر بخارا عالم خان منغیت را، که سال 1920 انقلاب بلشویکی سرنگون کرد و او به افغانستان گریخت، باز به بخارا دعوت کرده است.... پس از این سال 1930 نمونه‌ی ادبیات تاجیک منع شد. آن را از دکان‌ها، کتابخانه‌ها و از دست مردم چیده و به کام آتش انداختند.»(6)
ولی عینی از این روح‌افتاده نشد، طوری که کمال عینی شهادت می‌دهد، سال 1934 «استاد پس از بازگشت به سمرقند با شوق و انگیزه‌ی خاصی به اصلاح نمونه‌ی ادبیات تاجیک و تکمیل آن در تقویت زبان و فرهنگ تاجیکی در آسیای مرکزی و خراسان پرداخت».(7) سرانجام در مورد کتاب مذکور حقیقت غلبه کرد و پس از هشتاد سال در تهران و دوشنبه با پیشگفتار و توضیحات گوناگون تجدید چاپ شد.
استاد صدرالدین عینی تحقیق احوال و آثار رودکی را ادامه داده و تلاش و جست‌وجوهای خود را بیشتر به دو سمت - معیّن کردن زادگاه شاعر و جمع‌آوری آثار باقیمانده‌ی او - متمرکز نمود. نتیجه‌ی این جست‌وجوهای چندین ساله در مقاله‌ی «استاد رودکی» (مجله‌ی شرق سرخ، 1940، ش 2 و 3) و مجموعه‌ای جداگانه با همین عنوان (باهمکاری دهاتی) بیان شده‌اند.
مقاله‌ی مذکور با شرح حوادث سیاسی در سده‌های هشتم و نهم هجری شمسی ماوراءالنهر، به خصوص استیلای عرب‌ها، عصیان‌های ابومسلم و سفید جامگان با سروری مقنع آغاز می‌یابد. سپس درباره‌ی تشکل زبان فارسی نو و سهم سامانیان در آن سخن می‌رود. بخش سوم مقاله به تعیین زادگاه رودکی اختصاص دارد و مؤلف با دلایل زیادی، که از منابع تاریخی عربی به دست آورده است، ثابت می‌کند که دیه‌ی رودک در سمرقند زادگاه شاعر ابوعبدالله جعفر ابن محمد ابن حکیم ابن عبدالرحمان ابن آدم رودکی است.
استاد عینی به مهم‌ترین لحظه‌های روزگار و آثار رودکی توجه نموده و چنان که پیشتر ذکر شد، مسئله‌ی نابینا زاده شدن شاعر را مطرح می‌کند و با دلایلی آن را تقویت می‌کند. از جمله او حفظ قرآن در هشت سالگی و به موسیقی مشغول شدن او را دلیل می‌آورد. ولی دلایل زیادی موجودند که نابینا شدن شاعر در پایان عمر را نشان می‌دهند.(8)
در مقاله بر استادی رودکی در موسیقی تأکید شده و به بربط ‌نوازی او نیز اشاره می‌شود. این جا باید مهارت او در نواختن ساز چنگ را هم افزود، که خود شاعر به آن اشاره کرده است:

رودکی چنگ برگرفت و نواخت،*** باده انداز، کو سرود انداخت.(9)

درباره‌ی تعداد آثار رودکی قرن‌هاست که بحثی طولانی دوام دارد. در مقاله به این بحث اشاره شده و بر مبالغه‌آمیز بودن معلومات منابع تأکید می‌شود. با وجود این، مؤلف اقرار می‌کند که «ما مجبوریم که در این باره سخن رشید سمرقندی را، که از شاعران عصر یازدهم و دوازدهم بوده و به رودکی از جهت زمان نزدیک است، باور کنیم». (10) عینی در این مسئله اندیشه‌ی «1300000 بیت» شعر سرودن رودکی را، که در نمونه‌ی ادبیات تاجیک بیان کرده بود، توسعه داده و درباره‌ی مثنوی کلیله و دمنه، عرایس النّفایس، لغت عربی- تاجیکی شاعر معلومات می‌دهد.

استاد عینی در این مقاله بار اول درباره‌ی بعضی لحظه‌های روزگار رودکی ملاحظه‌های مقدماتی بیان کرده است. از جمله او حیات شاعر را به چهار مرحله تقسیم کرده و به طور مختصر آن‌ها را شرح می‌دهد. او بر اساس قصیده‌ی «شکایت از پیری» درباره‌ی دوره‌ی پیری شاعر سخن رانده و رنج و عذاب‌های کشیده‌اش را شرح می‌دهد. سپس درباره‌ی سادگی سبک و زبان اشعار رودکی سخن رانده، و برای نخستین بار شعر او را «سهل و ممتنع» دانسته است.

استاد عینی از اولین محققانی است که در مورد سال تولد و وفات رودکی بحث نموده است. او فوت رودکی در سال 941 م را، که در بعضی منابع ذکر شده است، رد نموده، و بر مرگ شاعر پس از فوت نصر ابن احمد در سال 953 یا 955 م تأکید نموده است.
در پایان مقاله استاد عینی به خاطر زنده نگاه داشتن نام شاعر برگزار نمودن جشن بزرگداشت شاعر را تقاضا می‌نماید.
در قسمت «علاوه» دلایل تازه‌ای، که برای تقویت اندیشه‌ی نابینایی مادرزادی رودکی پس از سپاریدن مقاله به چاپ به دست مؤلف رسیده است، آورده شده‌اند.
استاد عینی جست و جوی خود را در این راستا ادامه داده و درنهایت به کشف زادگاه رودکی و محل قبر او موفق شد. او این کشف مهم خود را در رودکی‌شناسی در مقاله‌ی «قبر استاد رودکی و دیه‌ی رودک» نوشت، که سال 1940 در مجله‌ی شرق سرخ به چاپ رسید. در این مقاله مؤلف درباره‌ی اختلاف نظر مؤلفان سرچشمه‌ها و محققان درباره‌ی محل تولد و وفات شاعر سخن رانده و معلومات آن‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهد و پس از گفت وگو با مردم به این نتیجه می‌رسد که دیه‌ی رودک در ناحیه‌ی پنجکنت واقع است. با درخواست او یک هیئت علمی رسمی تشکیل، و محل قبر رودکی معیّن شد.
در همان حال استاد عینی به جمع‌آوری اشعار پراکنده‌ی شاعر از منابع موجود نیز مشغول شد و با همکاری عبدالسلام دهاتی مجموعه‌ای فراهم می‌سازد و همراه با مقاله‌های مذکور تحت عنوان استاد رودکی به شکل کتابی جداگانه به چاپ می‌رساند. در این مجموعه همچنین ترجمه‌ی تاجیکی مقاله‌ی پروفسور سمن‌اف «دو شاعر بزرگ عصر (رودکی و دقیقی)» جا داده می‌شود. در سر سخن مجموعه گرد‌آورندگان به دشواری‌های بر سر راه خود اشاره نموده، و پیش از همه بر کمبود منابع تأکید کرده‌اند. با وجود این، مجموعه‌ی استاد رودکی در آن دوران از مهم‌ترین آثار درباره‌ی رودکی و آثار باقیمانده‌ی او بود.
درباره‌ی رودکی در آثار دیگر استاد عینی نیز سخن رفته است. عینی در هر موردی، که مروری بر ادبیات گذشته‌ی تاجیک می‌نماید، حتماً از رودکی و آثار او یاد می‌کند. مثلاً در مقاله‌ی «مناسبت ادبیه‌ی آسیای میانه با ایران»، که سال 1934 به مناسبت جشن هزار سالگی فردوسی نوشته شده و بار اول به زبان روسی به چاپ رسیده است، درباره‌ی تشکل ادبیات تاجیک در عهد سامانیان سخن رانده و نقش بزرگ رودکی را در این باره تأکید می‌نماید: «استاد ابوالحسن رودکی، که در ادبیات فارسی جدید ایران نام استادی و سردفتری را برداشته است، از سمرقند بوده و از تربیت یافتگان آن دوره است».(11)
همچنین در مقاله و پیشگفتارهای گوناگونی که استاد عینی نوشته به نقش استاد رودکی در تشکل و پیشرفت ادبیات و هنر تاجیک اشاره‌هایی شده است. به این ترتیب، در آثار استاد عینی سیمای استاد ابوعبدالله رودکی همچون شاعر و فرهنگ‌سالار بزرگ نشان داده شده است. استاد عینی از اولین محققانی است که همزمان و ناآگاهانه از تحقیقات رودکی‌شناس معروف ایران سعید نفیسی درباره‌ی احوال و آثار رودکی اثر مونوگرافی تألیف نموده، و آثار او را جمع‌آوری نموده است. از این رو، سزاوار است که نام او در ردیف اولین رودکی شناسان معروف جهان قرار داده شود و خدمات او مورد بررسی و قدرشناسی قرار گیرد.

پی‌نوشت‌ها:

1. عینی، کلیات، ص 97.
2. عینی، نمونه‌ی ادبیات تاجیک، ص 2.
3. همان، ص 12.
4. همان‌جا.
5. همان‌جا.
6. شکوری، نمونه‌ی ادبیات تاجیک و اهمیت تاریخی آن، ص 13.
7. عینی، نمونه‌ی ادبیات تاجیک، ص 25.
8. در این باره به طور مفصل در مقاله‌ی زیر این مجموعه بحث شده است: «بار دیگر درباره نابینایی رودکی».
9. هادی‌زاده و خراسانی، اشعار ابوعبدالله رودکی، ص 70.
10. عینی، کلیات، ص141.
11. همان، ص 188.

منبع مقاله :
ملا احمداف، میرزا؛ (1393)، پیرامون رودکی و رودکی شناسان، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول



 

 

نسخه چاپی