تاريخ فيزيك : نخستين آزمايش‌هاي فيزيك در تاريخ معاصر ايران
تاريخ فيزيك : نخستين آزمايش‌هاي فيزيك در تاريخ معاصر ايران
تاريخ فيزيك : نخستين آزمايش‌هاي فيزيك در تاريخ معاصر ايران

نويسنده:اسفنديار معتمدي
منبع:دايره‌المعارف علم و صنعت
روش دقيق مطالعه و شناخت طبيعت روش علمي است . روش علمي شامل مراحلي است كه از مسئله آغاز مي شود و با بيان فرضيه ، جمع آوري اطلاعات ، بررسي فرضيه ، تنظيم قانون و بيان نظريه ادامه مي يابد . يكي از روشهاي جمع آوري اطلاعات آزمايش است كه در اين مقاله مورد بحث قرار مي گيرد . در ايران فعاليت آزمايش شامل خواندن و نوشتن ، نمايش ، كار در آزمايشگاه و پژوهش در جامعه بوده است كه در زير توضيح داده مي شود . بعضي از آزمايشهايي كه اثري در جامعه داشته است نيز معرفي مي شود . سرانجام توجه خوانندگان را به وضع موجود و وضع مطلوب جلب مي كنيم .

مقدمه

علوم تجربي فرايندي است كه يكي از مراحل مهم آن تجربه و آزمايش است. كامل‌ترين محل تجربه و آزمايش براي علوم طبيعي، طبيعت در حال تغييراست. اما دانشمندان براي كنترل عوامل مؤثر بر رويدادها، محدوده‌اي را براي كار خود انتخاب مي‌كنند و در آنجا با ابزارهاي مشخص و روش معين به آزمايش مي‌پردازند.
در مراكز آموزشي كه مي‌خواهند يادگيرندگان ، علاوه بر فرآورده هاي علم با فرايند علم نيز آشنا شوند به آزمايش و آزمايشگاه توجه مي‌كنند. در ايران فعاليت‌هاي آزمايشگاهي تاكنون به صورت‌هاي گوناگون انجام شده كه در زير به معرفي آن‌ها مي‌پردازيم .

1- نوشتن و خواندن طرح آزمايش

ما در ايران و در كتاب‌هاي درسي با اين روش آشنا هستيم. معمولا شرح آزمايش را در كتاب مي‌نوشتند و تصويرهايي را با آن ‌ها همراه مي‌كردند و در پايان نتايجي به نوشته‌ها اضافه مي‌كردند. در كتاب‌هاي درسي فيزيك براي بسياري از اين آزمايش‌ها نام و عنوان هم وجود داشت. مثلا آزمايش سطح شيب‌دار، سقوط آزاد گاليله ، آزمايش تجزيه نور نيوتن، آزمايش ارشميدس، آزمايش پاسكال، آزمايش قانون آتوود و ....
نويسنده اين سطور در دبيرستان با اين نوع آزمايش فيزيك خواند و امتحان داد. و نمره گرفت بدون آنكه وسيله آزمايشگاه را ببيند و آن را لمس كند.

2- انجام آزمايش به وسيله دبيران

در بعضي از مدارس كه يك نمونه از وسايل آزمايشگاه وجود دارد، دبير در محل كلاس و يا آزمايشگاه،‌آزمايش را با وسايل موجود انجام مي دهد و دانش‌آموزان كارهاي نمايشي را مي‌بينند و مطالبي را كه خوانده‌اند تأييد مي‌شود. و بعد هم فراموش مي‌كنند.

3- آزمايش بوسيله دانش‌آموزان

اين كار در دوره‌هاي دانشگاهي معمولاً صورت مي‌گيرد و دانشجويان با استفاده از دستور كار آزمايشگاه در ساعت معين خود به انجام آزمايش مي پردازند و بعد گزارش عملياتي كه انجام داده و نتايجي كه به دست آورده‌اند نوشته و نگهداري مي‌كنند يا به مسئول آزمايشگاه تحويل مي دهند. اين كار كم كم در بعضي از مدارس تهران و شهرستان‌ها شروع شده است. اشكال كار آن است كه آزمايشگر به جاي يافتن يك نتيجه جديد فقط آنچه را قبلاً بدست آورده بود تاييد مي‌كند.

4- كار عملي و آزمايش در محيط طبيعي يا اجتماعي

در ايران اين نوع فعاليت آزمايشگاهي سابقه نسبتا طولاني دارد و به سال‌هاي اوليه دارالفنون كه استادان خارجي در آنجا تدريس مي‌كردند، بر مي‌گردد. آنها معمولاً محصلين را به كار مي‌گرفتند كه نمونه‌اي از آنها را معرفي مي‌كنيم. و ياد آن استادان خارجي و جانشينان ايراني آن‌ها را گرامي مي‌داريم در ضمن اعلام مي‌شود كه اين‌گونه‌آزمايش‌ها مي‌تواند به يادگيري دانش‌آموزان كمك كند و در زندگي فرد و جامعه مؤثر واقع شود.

نخستين آزمايش و آزمايشگاه در ايران

مدرسه دارالفنون در سال 1268 ق / 1230 ش در تهران تأسيس شد و استادان خارجي به كار تدريس علوم جديد پرداختند. در سال‌هاي اوليه دروس بطور نظري تدريس مي‌شد. استادان مطالب خود را به زبان فرانسه درس مي‌دادند و مترجمين ‌ايراني گفته‌ها را به فارسي ترجمه مي‌كردند. شاگردان بخش طب و جراحي پس از يك سال كار عملي خود را آغاز كردند و اولين كار آن‌ها در آوردن سنگ مثانه بود كه بوسيله دكتر پولاك و طبيب سفارت روسيه بيرون آورده شد.
در سال 1272 ق / 1234 ش موسيو فوكاتي معلم فيزيك و شيمي و دواسازي به همراه فرخ خان امين الملك به فرنگستان (‌فرانسه )‌رفت و وسايل يك آزمايشگاه مناسب را با خود به ايران آورد و كار آزمايش و آزمايشگاه و فعاليت عملي در ايران شروع شد . ( وقايع اتفاقيه ،‌نمره 411 ، 2 ) كه به ترتيب نمونه‌اي را شرح مي‌دهيم.

1. تعيين ارتفاع كوه دماوند و تهيه نقشه تهران

در روزنامه وقايع اتفاقيه به تاريخ 1275 ق / 1237 ش مطلبي به اين مضمون مي‌خوانيم «عالي جاهان محمد صادق خان قاجار، مصطفي قلي‌خان و ميرزا فتح الله شاگردان مدرسه (‌دارالفنون ) كه در علم هندسه و مساحت در نزد عالي‌جاه موسيو كرشيش معلم دارالفنون تحصيل كرده‌اند را علي قلي ميرزا اعتضادالسلطنه و رئيس مدرسه مأمور نمودند كه رفته ارتفاع قصر مباركه اقدس همايون ناصرالدين شاه را در نياوران از سطح تهران و بعد از آن ارتفاع كوه دماوند و بعضي جاهاي ديگر را مشخص نمايند.»
آنان نيز وظيفه خود را انجام و گزارش آن را به شاهزاده دادند ( محبوبي ، 1370 ، 267 ) در دنباله مطلب آمده است كه عباسقلي دنبلي ،‌محمد حسين اصفهاني و ميرزا اسماعيل همان سال به تعيين ارتفاع كوه البرز رفتند و در مدت ده روز آن را مشخص نمودند.
بعلاوه محمد تقي مقدم و ذوالفقار بيك محلاتي به راهنمايي موسيو كرشيش در ظرف سه ماه نقشه تهران را كشيدند و مقرر شد كه بزودي 1200 عدد از اين نقشه چاپ شود و شاگردان ديگر نيز در درس خود به كارهاي عملي مي‌پرداختند.

2 . تلگراف ميان دو كلاس

ساعت 8 روز 24 ماه مه سال 1844 م برابر 19 ارديبهشت 1223 شمسي نخستين پيام تلگراف توسط مورس بين واشنگتن و بالتيمور با اين جمله شروع شد .
«وه كه پروردگار ما چه كارهاي شگرف دارد»
سيزده سال بعد دانش‌آموزان مدرسه دارالفنون به راهنمايي معلم علاقمند فيزيك و شيمي خود، موسيو كرشيش نمساوي (اتريشي) نخستين فرستنده و گيرنده تلگراف را در اسفند 1236 ساختند و با سيم كشي ميان دو كلاس مدرسه، مخابره آزمايشي تلگراف را در حضور ميرزا آقاخان نوري صدراعظم انجام دادند. ناصرالدين‌شاه از شنيدن خبر موفقيت اين طرح شاد شد و توسط صدراعظم از وزير علوم، علي قلي ميرزا اعتضادالسلطنه، عموي دانشمند خود اظهار رضايت كرده و به موسيو كرشيش خلعت التفاوت كرد و به عالي‌جاه رضاقلي خان هدايت معروف به لله باشي و شاگردان توپچي كه در اين كار دخيل بودند اكرام و انعام تمام به ظهور آورد و به هريك انعام مرحمت كردند.
( معتمدي ، 1376 ، 31 )
اثر اين آزمايش در جامعه – آزمايشي كه ميان دو كلاس درس در دارالفنون صورت گرفت سبب شد كه به دستور ناصرالدين شاه در تهران بين قصر گلستان و باغ لاله زار ( خيابان لاله زار كنوني ) سيم تلگراف كشيده شود. پس از آن خط تلگراف ميان تهران و زنجان (چمن سلطانيه) كشيده شد و به تدريج تلگراف در سراسر كشور برقرار شد. «اين صنع شگفت كه از آيات و آثار بزرگ قدرت الهي است در سنه 1274 هجريه نخست به حكم بندگان اعلي حضرت قدر قدرت اقدس شاهنشاهي صان الله سلطانه عن التناهي از عمارت سلطنتي دارالخلافه تهران تا باغ لاله زار كشيده شد و در سال يكهزار و دويست و هفتاد و پنج هجري شمسي شروع به حركت نموده به مباشرت نواب رضوان مآب علي قلي ميرزا اعتضاد السلطنه عفي الله عن سيئاته تا خطه سلطانيه و چمن قنقرالنگ امتداد يافت»‌ ( اعتماد السلطنه، 1363، 129 )

3. فرستادن بالون به هوا :

در دارالفنون آزمايشگاه‌هاي فيزيك، شيمي داروسازي دائماً در كار و فعال بودند و تركيباتي از نوع «سولفات دوزنگ، سولفات دوفر، اسيد دوپتاس، تترا دار جان و كربنات دوپاس مي ساختند».
وقايع اتفاقيه ،‌نمره 102 ، 1 و 2 و 3 ) در كلاس هم نقشه مي‌كشيدند و علم و عمل را با هم مي‌آموختند.
يكي از كارها تهيه گاز هيدروژن و فرستادن بالون به هوا بود. ناصرالدين شاه در خاطرات خود مي‌نويسد:
«روز شنبه ( 8 ربيع الاول 1294 / 1877م ) پنج ساعت به غروب مانده دو بالون از جلوخان مدرسه معلم خانه آسمان رفت، ما بعد از صحبت با وزراء در باغ رفتيم بالاي شمس العماره، حرم هم پشت بام اندرون ها بودند. كل تهران هم از زن و مرد روي بام‌ها و كوچه‌ها و غيره بودند. بالون اولي قرمز رنگ بود، هوا رفت، ‌اما كم وافتاد در باغ سپهسالار مرحوم، مردم هم رفتند، ما بوديم در بالاي شمس العماره، سياچي، امين السلطنه، عضد الملك، اديب الملك، فرخ خان، باشي، وجيه و غيره بودند. بعد بالون سفيد بزرگ برش فرنگي باد شد، باز همه مردم دوباره جمع شدند در بام ها و غيره، اين دفعه بالون بسيار خوب هوا رفت، نيم ساعت درست روي آسمان شهر ايستاده بود، دو هزار ذرع هم بلكه بيشتر هوا رفت. خيلي خيلي تماشا داد دو نفر با هم با اين بالون بالا رفتند، بالاخره در باغ نظاميه يا باغ سپهسالار حاليه افتاد، بالون هم پاره شد. خلاصه خيلي خيلي تماشا داد. هيچ وقت همچه تماشا مردم نكرده بودند» ( گنجينه تهران ، 1368 ، 128 )

4. هديه نوروزي

نخستين دبيرستان در ايران در سال 1315 ق / 1276 ش در تهران داير شد. دوازده سال پس از تأسيس مدرسه متوسطه اولين كتاب فيزيك دبيرستان را با عنوان «حكمت طبيعي اصول علم فيزيك» مرحوم محمدعلي فروغي ( ذكاء الملك ) نوشت. بعد از وي سيد منيرالدين كاشاني دوره متوسطه فيزيك را در سال 1336 قمري / 1297م، مطابق برنامه مصوب وزارت معارف نوشت. در سال 1304 شادروان احمد آرام كه فارغ التحصيل دارالفنون بود و ديپلم متوسطه را گرفته بود به تدريس فيزيك و شيمي پرداخت. او متوجه شد كه درس‌هاي تجربي بصورت نظري و بدون فعاليت آزمايشگاهي تدريس مي‌شود. ايشان به ابتكار جديدي دست زد و كتابي با عنوان هديه سال نو «‌مجموعه تجربيات فيزيكي و شيميايي» منتشر كرد.
«هديه سال نو» نخستين كتاب آموزشي در كارهاي آزمايشگاهي شامل آزمايش هاي فيزيك و شيمي است كه استاد احمد آرام آن را در بهمن سال 1304 تأليف كرده است. مؤلف بزرگوار در مقدمه اين كتاب نوشته است:
به شاگردان عزيزم :
مباحثي كه راجع به علوم طبيعي در مدرسه مي‌بينيد، و تا اندازه ي ممكن عملياتي نيز درباره آن ها مي‌شود، تصور مي‌كنم به اندازه كافي نباشد كه همه حس كنجكاوي و ذوق طبيعي و فطري كه نسبت به اين قسمت از علوم در شما مشاهده مي‌شود، قانع سازد.
سؤالات نيكويي كه اغلب طراحي مي‌كنيد كاملا واضح مي‌سازد كه دماغ شما فوق‌العاده قابل نمود ترقي است. اين نمود ترقي از چه راه بهتر انجام مي‌گيرد؟ چطور مي‌توانيد از مشاهدات روزانه خود نتيجه بگيريد؟ چگونه اين مشاهدات را بايد با قضاياي علمي تطبيق كنيد؟
هنوز اين سؤالاتي هستند كه پس از چندين مرتبه وقت در مشاهدات خودتان و تقليد آن‌ها به واسطه تجربيات، اجوبه صحيحه برايشان خواهيد يافت. يك سؤال ديگر هنوز باقي است. چطور تجربيات طبيعي را به وسايل ساده انجام دهيم؟ كتاب كوچك من كه يادگاري از سال جديد و در واقع عنوان عيدي 1 دارد و تا اندازه‌اي رفع مشكل اخير را مي‌كند. تجربيات آن را به دقت بخوانيد و در ضمن تجربه‌ها را با آلات متنوع و مختلف به سليقه خودتان عمل كنيد. نكات مهم را در خاطر خود ضبط كنيد. آن وقت خواهيد دانست كه يك دوره مقدمات علوم را تجربه كرده و هميشه در نظر داريد.
كتاب استاد احمد آرام در قطع جيبي در 72 صفحه تأليف شده است. در سه صفحه اول آلات لازمه براي تجربيات شامل چراغ الكلي ، سه پايه ، پايه براي نگه داشتن قرع ، طشت آب ، قرع بلوري ، لوله ، سوهان ، چند نعلبكي را شرح مي دهد . سپس در 4 صفحه به اعمال مهمي كه در تجربيات لازم است مانند سوراخ كردن چوب پنبه، بريدن و خم كردن لوله شيشه‌اي مي‌پردازد و سرانجام روش انجام دادن 106 تجربه ( آزمايش ) را شرح مي‌دهد.
استاد آرام يكي از نخستين مؤلفان كتاب‌هاي درسي و آموزشي بود كه هم به تنهايي و هم با كمك ديگران كتاب‌هاي فيزيك و شيمي دبيرستان را تأليف كرد. علاقه‌اي كه به اميركبير داشت نام مجموعه‌اي از كتاب‌هاي خود را به نام «مجموعه امير»‌ نامگذاري كرد. احمد آرام تا حدود سال 1330 نزديك به چهل جلد كتاب درسي و آموزشي نوشت. نمونه‌ي كتاب‌هاي او ترجمه‌ي «تكامل علم فيزيك» تأليف اينشتين است كه يكي از كتاب‌هاي پرارزش آموزشي فيزيك است. از آن پس تا سال 1382 به ترجمه‌ي كتاب‌هاي پرارزش و فراواني مشغول بود و از چهره‌هاي ماندگار فرهنگ ايران شد.

5. نخستين راديو

نخستين راديو كه در ايران و در آزمايشگاه وتوسط دانشجويان ساخته شد مربوط به سال 1310 است. دكتر كمال الدين جناب ( 1287 – 1385 ش ) از دوران تحصيل خود در مدرسه متوسطه اصفهان با احترام ياد مي‌كند و مي‌گويد ما در مدرسه كارهاي آزمايشگاهي انجام مي‌داديم. مرتب فشار هوا ، دما ، جهت و سرعت باد را اندازه مي‌گرفتيم و در دفتر ثبت و ضبط مي‌كرديم. نقشه‌برداري و نقشه‌كشي جزو كار ما بود.
دكتر جناب در سال 1308 در دارالمعلين عالي تهران در رشته فيزيك و شيمي دوره ليسانس را شروع كرد. وي درباره ساختن اولين راديو مي‌گويد: من معتقدم افرادي كه مي‌خواهند كتاب‌هاي درسي تأليف كنند حتما بايد سابقه تدريس داشته باشند. يكي از مؤلفاني كه من واقعا به او اعتقاد دارم آقاي احمد آرام است. آقاي آرام شخص واقع بيني است. ايشان هم معتقدند كه آموزش دروس علمي مانند فيزيك و شيمي بايد همراه با آزمايش و عمل باشد.
يكي از معلمان مقاله‌اي در روزنامه نوشته بود و اعتراف كرده بود كه ما در آموزشگاه‌ها خلاقيت دانش‌آموزان را خفه مي‌كنيم. مرحوم دكتر حسابي از يك نظر كاملا ممتاز بود؛ او معتقد بود كه بايد علوم رواج پيدا كند. او واقعا مؤسس اين فكر در ايران بود. شما دكتر حسابي را وقتي ديديد كه ايشان بازنشسته شده بودند. او كارهاي تحقيقي و مطالعاتي مي‌كرد. عضو پايه‌گذار فرهنگستان بود و تعصب خاصي براي استفاده از واژه‌هاي فارسي داشت. ايشان خيلي به كارهاي عملي توجه داشت. ما شيشه‌گري و لحيم‌كاري مي‌كرديم. او خودش اين كارها را مي‌كرد و توقع داشت ما هم اين كارها را بكنيم. ما خودمان آكومولاتور را با موتور پر مي‌كرديم. موتور را با هندل روشن مي‌كرديم. ما در زمان تحصيل در دارالمعلمين عالي راديو نديده بوديم. و با راهنمايي آقاي دكتر حسابي يك دستگاه راديو ساختيم و ظرفيت خازن آن را تغيير داديم تا با فركانس يك فرستنده به حالت رزونانس درآمد. چون بلندگو نداشتيم از گوشي يك تلفن استفاده كرديم و براي اولين بار صداي موسيقي را از راديو شنيديم. از آقاي دكتر حسابي پرسيدم اين موسيقي مال كجاست؟
گفتند مال نزديكترين فرستنده ايست كه در تفليس قرار دارد و همين وسيله‌اي شد كه ساخت آن را به دانشجويان نشان دهيم ساخت اين راديو سبب شد كه دانشجويان هريك راديو ساختند و پيش از آن كه در سال 1319 در ايران فرستنده راديو داير شود با راديوهاي دست ساخت خود از فرستنده‌هاي خارجي استفاده مي‌كردند.

6. آزمايش فوكو در پانتئون و مدرسه‌ي سپهسالار

الف) در پانتئون
ژان برنارلئون فوكو ( 1819 – 1868 ) پزشك فرانسوي كه پس از آشنايي با فيزو به فيزيك علاقمند شد و تا پايان عمر در اين راه كوشيد بطوري كه اورا بيشتر فيزيك‌دان مي‌دانند تا پزشك. كار علمي كه باعث شهرت فوكو شد، آزمايشي است كه از سال 1851 آغاز كرد. وي كه تفكرات عميقي در اصول مكانيك داشت، با خود مي‌گفت كه هرگاه آونگي را به نوسان درآوريم، اين نوسانات در سطح قايم و ثابت انجام مي‌گيرد. آن‌گاه چنين انديشيد كه اگر آونگ بزرگي را به نوسان درآوريم، از طرفي زمين در زير آن مي‌چرخد،‌ و از طرف ديگر سطح نوسان ثابت است. لاجرم وضع اين سطح نسبت به زمين تغيير خواهد كرد. فوكو از نخستين آزمايش خود نتيجه اي به دست نياورد. آنگاه با الهام از افكار دومينيك آراگو 1 درصدد برآمد كه از بناي رصدخانه براي انجام دادن آزمايش استفاده كند. متعاقبا ناپلئون سوم مقرر داشت تا وي آزمايش خود را در زير سقف بلند كليساي پانتئون انجام دهد. آونگي كه فوكو تهيه كرده بود 67 متر طول داشت و گلوله‌اي به وزن 28 كيلوگرم به انتهاي آن آويخته بود. براي اين كه تغيير مكان صفحه‌ي نوسان معلوم باشد كف كليسا را با لايه‌اي از ماسه پوشانده بودند.
پس از آن كه كليه مقدمات كار آماده شد، طنابي را كه گلوله را به ديوار بسته بود،‌آتش زدند تا گلوله آزادانه رها شود، زيرا اگر آن را با چاقو يا قيچي مي بريدند ممكن بود ازتعاشات اضافي وارد در حركت آونگ شود و نظام حركت آن را مختل سازد.
گلوله پس از سوختن طناب حايل خود، آزاد شد و آونگ نوسان خويش را آغاز كرد. جمعيت كثيري نفس‌ها را در سينه حبس كرده و با دقت كامل به حركات آن چشم دوخته بودند. هرچه زمان مي‌گذشت امتداد علامت سوزن بر روي لايه‌ي شن تغيير مي‌كرد و اندازه‌ي آن درست برابر مقداري بود كه از راه محاسبه براي عرض جغرافيايي پاريس حساب شده بود. بدين ترتيب تماشاچيان عملا ديدند كه زمين در زير آونگ حركت كرده است. (آسيموف، 1355، 890)
ب- در مدرسه ي سپهسالار
مراسم افتتاحيه دانشكده‌ي معقول و منقول (دانشكده الهيات) در روز يكشنبه 27 خرداد سال 1313 در محل دانشكده كه در مدرسه سپهسالار (شهيد مطهري) برگزار شد.
در اين مراسم ابتدا حاج سيد نصرالله تقوي رئيس دانشكده سخنراني مختصري كرد و سپس آقاي ميرزا علي اصغرخان حكمت كه كفيل وزارت فرهنگ بود سخنراني نسبتا مفصلي ايراد كرد و در خاتمه گفت:
«براي آن كه اجتماع امروز ما در اين مكان مقدس متضمن يك فايده‌ي علمي نيز باشد از رفعت ايوان مقصوره‌ي مسجد استفاده نموده و يك تجربه علمي و رياضي كه براي اثبات حركت زمين در پاريس به سال 1851 مسيحي «لئون فوكو» نموده در اين جا نيز جناب آقاي ميرزا غلامحسين‌خان رهنما استاد رياضيات عاليه آن را تجديد مي‌نمايند و تمني دارم بعد از توضيع جوايز به تماشاي آن بپردازند و البته آقاي رهنما براي توضيح تجربه‌ي مذكور با بيانات شافي و كافي خود ما را مستفيض خواهند فرمود.»
چون خطابه‌ي جناب آقاي كفيل خاتمه يافت به هر يك از طلاب علوم كه در امتحانات بر ديگران برتري يافته و به مرتبه‌ي اول نايل شده بودند از طرف آقاي كفيل وزارت معارف كتب سودمند مفيد چند به رسم جايزه اعطا گرديد.
سپس آقاي بديع الزمان (‌فروزانفر ) بيانات مفصلي در باب تاريخ تأسيس مدارس قديمه در صدر اسلام تا اين عصر نمودند. پس از خاتمه‌ي بيانات ايشان برحسب دعوت آقاي كفيل وزارت فرهنگ حضار به تماشاي آونگي «پاندول» كه آقاي ميرزا غلامحسين خان رهنما براي اثبات حركت وضعي زمين از مقصوره‌ي مسجد آويخته بود رفتند، رشته‌اي كه آونگ را نگاهداشته بود به دست اشرف آقاي رئيس الوزراء، محمد علي فروغي، ذكاء الملك ) بريده شد و آونگ به نوسان درآمد و چنان كه آقاي رهنما حساب كرده بودند در مدت پانزده دقيقه سطح نوسان هفت سانتي متر و هفت ميلي متر تغيير يافت و اثبات حركت وضعي زمين چنان كه لئون فوكو در سال 1851 در زير گنبد پانتئون پاريس به همين وسيله آونگ ثابت كرده بود، تجديد شد. 1 (راهنماي دانشگاه تهران، 1317، 9)
آزمايش آونگ در سال 1318 در دانشسراي مقدماتي تبريز هم انجام شد. اين آزمايش كه شرح آن در زندگي نامه‌ي آقاي اصغر نوروزيان آمده است مدت 15 روز براي دانش‌آموزان مدارس، سربازان و مردم عادي تكرار شد و آن ها را متوجه حركت زمين كرد.

7. آزمايشگاه مركزي و انجمن آزمايشگاه

آقاي اصغر نوروزيان يكي از پيشكسوتان آموزش فيزيك در ايران است كه تجارب خود را درباره آزمايشگاه و تدريس فيزيك چنين نوشته است:
در خرداد ماه 1317 باموفقيت چشم‌گيري ( شاگرد اولي همه‌ي رشته‌هاي دانشسراي عالي ) به دريافت درجه‌ي ليسانس در رشته فيزيك و شيمي و علوم تربيتي موفق شدم و وزارت فرهنگ (‌ آموزش و پرورش ) بنده را به جاي آقاي دكتر روشن زائر به شهر تبريز فرستاد تا در آن جا به تدريس فيزيك و شيمي مشغول باشم‌.
خيلي علاقه‌مند بودم كه كلاس درس فيزيك با آزمايشگاه آن ثابت باشد و دانش آموزان در ساعت هاي فيزيك، مطالب علمي را توأم با آزمايش در آن جا ياد بگيرند، در نتيجه به توسعه‌ي آزمايشگاه اقدام كردم. در ضمن جست و جو، به اين خبر دست يافتم كه آزمايشگاه فيزيكي كه سابق، دولت براي دبيرستان‌ها از فرانسه وارد كرده است، در اداره فرهنگ در يك زيرزمين لاك و مهر شده است. به رئيس فرهنگ، آقاي حسن ذوقي مراجعه كردم، ايشان كه فعال و علاقه‌مند به پيشرفت فرهنگ بود، پس از تحقيق، يك روز بنده را همراه رئيس كارپردازي و حسابداري، همراه خودش به زيرزمين لاك و مهر شده برد. پس از نوشتن صورت جلسه، لاك و مهر را برداشتيم و وارد زيرزمين شديم، منظره‌ي عجيبي ديديم؛ تمام وسايل كه از ديرول فرانسه خريداري شده بود، با يك ورقه گرد و خاك پوشانده شده و وسايل چوبي در اثر رطوبت زيرزمين تاب برداشته و اغلب وسايل فلزي زنگ زده بود. آقاي ذوقي و همراهان از ديدن اين منظره ناراحت شدند. من گفتم ناراحت نباشيد، تمام اين وسايل را با لطف الهي و همكاري و فعاليت دانش‌آموزان نوسازي مي‌كنيم و در مدت كمي تمام آن‌ها را به كار مي‌اندازيم و فقط بودجه‌ي كمي براي تهيه‌ي وسايل كار از قبيل رنگ و روغن و ابزار كار و هويه و ... مورد احتياج است و از قرطاس بازي ادارات براي تهيه‌ي لوازم جزئي بيزار هستم‌. فرداي آن روز رئيس حسابداري مبلغ 3000 ريال وجه نقد آورد و گفت هرطور مايليد خرج كنيد و كسي رسيدگي نخواهد كرد و خاطر جمع باشيد (البته اين مبلغ در آن زمان پول خيلي زيادي بود). بلافاصله به اطلاع دانش‌آموزان دبيرستان فردوسي رساندم كه به زودي انجمن آزمايشگاه تأسيس مي‌شود و اشخاصي كه ذوق علمي و صنعتي دارند، مي‌توانند در اين انجمن شركت كنند. دو روز بعد، انتخابات انجام گرفت و دانش‌آموزان در كميسيون‌هاي مختلف مشغول به كار شدند و بلافاصه با چند نفر از هيئت رئيسه ي انجمن به بازار رفتيم و تمام مبلغ را براي خريد چكش، اره،‌ انبر، سوهان، وسايل نجاري، آهنگري، نقاشي، ميخ و پيچ و سيم و رنگ و وسايل الكتريكي و هرچه لازم داشتيم مصرف كرديم و يك اتاق پر از وسايل، با نظم و ترتيب آماده كرديم و وسايل آزمايشگاهي را يكي يكي پاك كرده و روغن كاري و رنگ كاري و مرمت كرديم. پس از به كار انداختن، آن ها را در اتاق ديگري جمع كرديم. در اين موقع دولت ايران به مدارس خارجي، مخصوصا مدرسه‌هاي امريكايي اطلاع داد كه از دادن ديپلم و پايان نامه‌ي تحصيلي به زبان خارجي خودداري كنند و دانش آموزان كلاس هاي نهايي را براي اخذ ديپلم به ادارات فرهنگ معرفي كنند. در نتيجه مديران اين گونه مدارس مجبور شدند از دبيران ايراني استفاده كنند تا مطالب درسي را به زبان فارسي تدريس كنند (مثلا براي درس فيزيك از من تقاضا به عمل آمد). سال 1318 تمام مدارس خارجي كه در شهرهاي بزرگ كشور فعاليت مي‌كردند، ‌توسط دولت ايران خريداري شد. اين كار باعث شد كه انجمن آزمايشگاه فعاليت بيشتري داشته باشد. مثلا محل دبيرستان دخترانه ي پروين را به دبيرستان فردوسي دادند و همين طور در تمام شهرهاي بزرگ اين تحول ايجاد شد. در تهران دبيرستان كالج (‌البرز ) و نوربخش و در تبريز دبيرستان مموريان (ابن سينا) و پروين و همين طور در ساير شهرهاي بزرگ دبيرستان دخترانه پروين كه به دبيرستان فردوسي پسران داده شد، فضاي بسيار بزرگي داشت و كلاس هاي نوساز و وسيع و تمام تشكيلات آن در اختيار دبيرستان قرار گرفت. در يك گوشه‌ي آن، ساختمان، محل سكونت رئيس دبيرستان بود كه داراي اتاق‌هاي متعدد بود كه به انجمن آزمايشگاه داده شد. اتاق پذيرايي را به صورت آمفي تئاتر درآورديم و اتاق غذاخوري را انبار آزمايشگاه كرديم و تمام درس‌هاي فيزيك كليه‌ي كلاس‌ها در اين اتاق انجام مي‌گرفت و فقط دانش‌آموزان در ساعت‌هاي فيزيك به آن جا مي آمدند. اتاق‌هاي كوچك و بزرگ زيادي بود كه هر كدام براي كميسيوني مانند انتشارات‌، سخنراني‌، كارگاه‌، نمايشگاه، رفع اشكالات علمي و درسي، موسيقي، نمايش، دفتر انجمن و ... تخصيص داده شد. در اين جا خاطره‌اي به يادم آمد كه مربوط به كلاس و دبير فيزيك است و براي همكاران تازه كار، دانستن آن خوب است. در اواخر پاييز، برنامه‌ي فيزيك كلاس سوم دبيرستان شامل الكتريسيته‌ي ساكن بود. زنگ اول كلاس سوم الف درس فيزيك داشتند و من اين درس را توأم با آزمايش در اتاق فيزيك ارائه دادم و آزمايش كردم. زنگ اول تمام شد و حالا نوبت كلاس سوم ب بودكه دانش‌آموزان آن كلاس آمدند و نشستند و من همان موضوع فيزيك را با همان وسايل دو مرتبه شروع كردم و گفتم ميله ي لاكي را با پوست گربه مالش مي‌دهيم و به آونگ الكتريكي نزديك مي‌كنيم، گلوله‌ها جذب مي‌شوند‌؛ ولي نشد! باز هم مطلب و آزمايش را تكرار كردم‌، ولي باز آزمايش انجام نگرفت. يادم آمد كه استاد آزمايشگاه دانشسراي عالي به ما مي گفت كه الكتريسيته‌ي ساكن مبحث دلخواه است گاهي آزمايش انجام مي‌گيرد و گاهي نمي‌شود و بايستي اين مبحث را از كتاب‌هاي فيزيك و برنامه حذف شود. ولي من به اين حرف استاد اعتقاد نداشتم. زيرا اگر حذف كردني بود، قبلا اين كار حداقل در مملكت اروپايي انجام گرفته بود. فكر كردم چه كار بايد كرد؟‌ به دانش آموزان گفتم: زنگ اول براي دانش‌آموزان سوم الف اين درس را دادم و آزمايش‌ها خيلي خوب انجام گرفت. حالا ببينيم چرا اكنون آزمايش‌ها جواب نمي‌دهند؟ به يكي از دانش‌آموزان گفتم كه ميله‌ي لاكي و پوست گربه را به مدت ده دقيقه در سرماي حياط نگه دارد و بعد بياورد (تا من فرصت فكر كردن داشته باشم) بعد متوجه شدم كه شيشه‌هاي پنجره كلاس عرق كرده اند، در صورتي كه زنگ قبل اين طور نبود و شيشه‌ها خشك بودند. به يك دانش‌آموز ديگري گفتم كه پنجره‌ي مجاور ميز آزمايش را باز كند تا هواي سرد بيرون وارد اتاق شود. در اين موقع دانش‌آموزي كه پوست گربه و ميله ي لاكي را بيرون برده بود، وارد كلاس شد. آزمايش را تكرار كردم و جواب داد. سپس از دانش‌آموزان نظر آن‌ها را خواستم. هر كس چيزي گفت و بالاخره معلوم شد كه زنگ اول كه اتاق سرد بود، آزمايش‌ها به خوبي انجام گرفته بود و در مدت يك ساعت كه دانش‌آموزان كلاس الف در اتاق بودند هواي اتاق گرم مقدار زيادي بخار آب از تنفس آن‌ها توليد شده بود و ذرات بخار آب يونيزه شده و در حقيقت الكترون‌هايي كه در اثر مالش ميله‌ي لاكي با پوست گربه آزاد مي‌شدند، توسط يون‌هاي مثبت بخار آب خنثي و مانع انجام آزمايش مي‌شدند.
از سال 1324 كه تأليف كتاب درسي آزاد شد گروه‌هايي كتاب‌هاي درسي فيزيك تهيه كردند. يكي از اين گروه‌ها گروه زير (رضاقلي زاده، نوروزيان، رهنما) بودند.
آقاي نوروزيان به آزمايش و آزمايشگاه بسيار علاقمند بود و كتاب‌هاي درسي را كه ايشان و همكارانشان مي‌نوشتند به شرح آزمايش نيز مي‌پرداختند اما متأسفانه كمتر به آزمايش توجه مي‌شد و عملا فعاليت آزمايشگاهي در درسي فيزيك فراموش شد.

نتيجه:

آنچه مشخص است جامعه‌ا‌ي امروز پيشرفته به حساب مي‌آيد كه مردم آن دانا و توانا باشند. آزمايش‌هاي فيزيك كه بوسيله خود دانش‌آموزان انجام شود مي‌تواند آن‌ها را با علم فيزيك آشنا كند و دست‌هاي آن‌ها را توانايي بخشد تا بتوانند با دانش فيزيك و مهارت‌هاي خودبا انواع فن‌آوري‌هاي زندگي آشنا شوند.
آيا در مدارس ما آزمايش به صورت مطلوب انجام‌مي‌شود؟ شما معلمان خوب مي‌دانيد كه پاسخ چگونه است چه بايد كرد؟


نسخه چاپی