کشتی پهلوانی
 کشتی پهلوانی

 

نویسنده: محمّدمهدی تهرانچی




 

پیشینه کشتی پهلوانی

کشتی گرفتن از زمانهای بسیار قدیم، در میان ملل مختلف رواج داشته. بویژه در سرزمین ایران پیشینه‌ای بسیار زیاد دارد. پهلوانان و گردان باستان ایران، برای زورآزمایی کشتی می‌گرفته‌اند. در شاهنامه فردوسی راجع به کشتی، که شبیه کشتی گرفتن امروز بوده بسیار یاد شده؛ از جمله داستان کشتی رستم و سهراب است و از شرح آن معلوم می‌شود کشتی در دوره‌های باستان شایان اهمیت فراوان بوده است. از این‌رو در ورزشخانه‌ها - که پیدایش آنها به منظور مبارزه و جنگ بوده - به کشتی گرفتن اهمیت بسیار می‌دادند و این سنت تا به امروز حفظ شده است. کمال ورزش باستانی، همیشه مترادف با کشتی بوده است و تمام قهرمانان ورزش باستانی، شهرت پهلوانی خود را از کشتی دریافته‌اند.
همان‌طور که می‌دانیم از موقعی که کشتیهای بیگانه در کشور ما متداول گردید، تقریباً از اهمیت کشتی باستانی کاسته شد و این کشتی رونق سابق خود را از دست داد و دیگر در زورخانه‌ها از مسابقات کشتی باستانی به سبک قدیم بویژه در گود اثری نیست.
کشتی گرفتن در زورخانه، معمولاً پس از اتمام ورزش بوده است. چنانچه جنبه‌ی تمرین داشت چند نفر دو به دو در داخل گود به زورآزمایی و تمرین مشغول می‌شدند؛ و مربیان و استادان کشتی از کنار گود بر کشتی آنها نظارت داشتند. ولی چنانچه کشتی جنبه‌ی مسابقه داشت، روزهای تعطیل و جمعه را برای این منظور انتخاب می‌کردند و با اعلام قبلی، مردم برای تماشا در زورخانه جمع می‌شدند؛ و پولی هم به نفع زورخانه جمع‌آوری می‌شد.
درباره کشتی‌گیران قدیم و شناخت و معرفت به این فن، نوشته‌ها و مطالبی از استادان و صاحبنظران و فتیان روزگار گذشته در دست است، که ما را نسبت به شیوه‌ی تربیت کشتی‌گیران، و شخصیت پهلوانان، آگاه می‌کند. از جمله این آثار فتوت‌نامه سلطانی اثر «مولانا حسین واعظ کاشفی» است که در عصر شاه اسماعیل صفوی می زیسته:
در بیان کشتی‌گیران (1) «بدان که کشتی گرفتن هنری است مقبول و پسندیده، و هر که بدین کار مشغول می‌باشد؛ اغلب آن است که به پاکی و راستی می‌گذراند...».
«اگر پرسند که معنی کشتی چیست؟ بگوی آنکه آدمی تبدیل اخلاق کند و حقیقت این سخن آن است که پیوسته می‌خواهند که ضد خود را دفع کنند. بلکه چون به حقیقت نیکوی، توحید و شرک، کرم و بخل، تقوی و فسق، شک و یقین، صلاح و فساد، حسن و قبح، تواضع و تکبر؛ حب و بغض؛ حیا و وقاحت، حضور و غفلت، رحمت و قساوت، حکمت و ملامت و مانند اینها همیشه در کشتی است که مدد صفات پسندیده باشد، تا به قوت و ریاضت، خویهای بد را زیر کند».
«اگر پرسند که آداب استادان کشتی چند است؟ بگوی دوازده:
اول - آنکه خود پاک و بی‌علت بود.
دویم - شاگردان را به پاکی اشاره کند.
سیّم - بخیل نباشد و چیزی از شاگردان دریغ ندارد.
چهارم - مشفق باشد بر شاگردان.
پنجم - طامع نبود بر مال ایشان.
ششم - هر یک را به قدر قابلیت ایشان تعلیم دهد.
هفتم - روی و ریا نکند.
هشتم - بر شاگردان خود بد نخواهد.
نهم - اگر کسی کشتی بد گیرد، نگوید بدگرفتی، بلکه به نرمی سخن بگوید.
دهم - اگر تعلیم گوید در معرکه (در میدان کشتی) پوشیده گوید، که خصم (حریف) واقف نگردد.
یازدهم - باید که از علم کشتی باخبر باشد.
دوازدهم - در هیچ معرکه ذکر (یادآوری) پیر و استاد فراموش نکند.
اگر پرسند که آداب شاگردان چند است بگوی آن هم دوازده:
اول - آنکه راست باشد.
دویم - آنکه پارسا بود و نیک معاش.
سیّم - آنکه نیکو سیرت و پاکیزه اخلاق بود.
چهارم - نیک نیّت باشد.
پنجم - در طاعت الهی تقصیر نکند.
ششم - خدمت استادان به صدق کند.
هفتم - بر هیچ‌کس حسد نبرد.
هشتم - آنکه بخل نورزد و هر چه دارد فدای پیر کند.
نهم - با دیگر شاگردان متفق باشد به دل و به زبان.
دهم - آنکه از دلها دریوزه کند.
یازدهم - به زور خود مغرور نشود.
دوازدهم - آنکه به شکست خصم (حریف) خوشدل نشود».
همچنین در یکی از نسخه‌های مصور فارسی در موزه‌های بریتانیا تصویری موجود است مربوط به زمان شاه سلطان حسین صفوی متعلق به نویسنده‌ای به نام «برخوردار بن محمد ترکان فواهی» که از کشتی‌ گرفتن دو پهلوان نزد «سلطان کشورگشا» حکایت می‌کند. ما قسمتی از نوشته‌های خطی آن کتاب را همراه با تصویر آن که به سبک نقاشی ایوانی (نقاشی قهوه‌خانه‌ای) کشیده شده عیناً نقل می‌کنیم. (2)
کشتی پهلوانی
این نسخه متعلق به سال 1800 میلادی است، به نقل از مجله تربیت بدنی «پژوهشی در ورزش»، تیرماه 1350.
کشتی پهلوانی
این تصویر مربوط به زمان فتحعلی شاه قاجار و کارمیرزا اسدالله خان نوه حاج میرزا ابوالقاسم خان شیرازی صدراعظم وقت است که در گل کشتی میرنجات آن را نقاشی کرده. روی سردم علاوه بر جوانی که ضرب‌گیر است پیرمردی نشسته است و لنگی به نشانه کسوت در دست دارد و بر کشتی داخل گود نظارت می‌کند این شخص همان «کهنه‌سوار» است که در زورخانه‌های قدیم به او «استاد» می‌گفتند.
دو کشتی‌گیر پایین گود یکی جوان و دیگری مسن است و نشان می‌دهد که نوچه‌ای مشغول فراگیری کشتی از پیشکسوتی است.

گونه‌های کشتی در ایران

در کشور پهناور ایران، یکی از ورزشها و زورآزماییهای بومی، کشتی است که در هر گوشه‌ای از این آب و خاک، به نوعی گرفته می‌شود و دارای آداب ویژه‌ای است. در روزهای عید و جشنها، و هنگام عروسیها و شادمانی، در بیشتر روستاهای ایران، کشتی گرفتن شیرین‌ترین و بهترین سرگرمی به شمار می‌رود و برای قهرمانان کشتی، جایزه‌ها و هدیه‌های فراوان در نظر می‌گیرند. هنگام اجرای کشتی، تماشاگران با هلهله و شادی و دهل و سرناکشتی‌گیران را تشویق می‌کنند. بویژه در روزهای عیدنوروز، مردم از تمامی روستاهای مجاور برای تماشا به میدان کشتی رو می‌آورند.
مقررات کشتیهای محلی با یکدیگر متفاوت است. مثلاً در کشتی «گیله مردی»، کشتی‌گیران برای غافلگیری و ترساندن یکدیگر، به طرف هم مشت پرتاب می‌کنند. و حال اینکه در دیگر کشتیهای محلی، این کار خطا محسوب می‌شود. یا در کشتی ترکمنی کمر یکدیگر را می‌گیرند. و آن قدر حریف را برگرد خود می‌چرخانند تا یکی از آنها به خارج پرتاب، و یا به زانو درآید.
کشتیهای معمول در ایران کلاً هفت‌گونه هستند، که از روزگاران بسیار قدیم در این سرزمین رواج داشته است:

1-کشتی کردی

این کشتی در کردستان و غرب ایران متداول است و در هر منطقه‌ای از آن دیار، دارای نام ویژه‌ای است.

2- کشتی گیله مردی

ویژه گیلان و مناطق شمالی است.

3 - کشتی لوچو

این کشتی محلی اختصاص به مازندران دارد.

4 - کشتی ترکمنی

این کشتی دارای خشونت ویژه‌ای است و قدرت بدنی زیادی لازم دارد.

5- کشتی ایلاتی

ویژه ایلات و عشایر است که بیشتر در ایلات جنوب متداول است. شرکت کنندگان این کشتی لخت می‌شوند و شلوار را تا روی زانو بالا می‌زنند و مانند کشتی پهلوانی با «سرشاخ» کشتی را شروع می‌کنند.

6- کشتی پهلوانی

این کشتی بدون رعایت وزن گرفته می‌شود و ریشه در زورخانه دارد. هنگام مصاف، شلوار کشتی (تنکه کشتی) می‌پوشند و کمر آن را تنگ می‌بندند زیرا هنگام کشتی کمر یکدیگر را می‌گیرند و حتی پاچه‌ی تنکه را که زیر کاسه‌بند زانو قرار دارد، می‌گیرند. در کشتی باستانی به زانو درآمدن، قوس شدن، و از زمین کنده شدن، و رسیدن نشیمن به زمین، و به خاک رفتن، امتیاز منفی دارد.
کشتی‌گیران باستانی و استادان این فن، برای کشتی‌گیر خوب صفات و مشخصات زیر را قایلند که برای پیروزی او لازم به نظر می‌رسد:
تیزی - عبارت است از چابکی و چالاکی، که در اثر تمرین زیاد در کشتی‌گیر پیدا می‌شود.
تیغ - عبارت است از استقامت و طاقت بدن.
بیداری - سرعت عمل و هوشیاری، در برابر فنون حریف.
بدافتی - مقاومت و بدلکاری در برابر کار حریف.
بدلکاری - تبدیل کردن کار حریف به حرکتی که یا طرف را مغلوب و یا کارش را خنثی کند.
برش - به موقع عمل کردن کاری که شگرد ورزشکار باشد، بدون هراس و بیم.
نرمی - قابل انعطاف بودن و نرمی بدن.
شقّی - استقامت بدن و تسلیم نشدن با قدرت، در برابر کارهای حریف.
نفس - داشتن ریه سالم و بدنی مقاوم، که بتواند زمان طولانی کشتی بگیرد.
در کشتی باستانی فنون بسیاری را نام برده‌اند. آنچه را پرتو بیضایی ذکر کرده است 109 فقره و آنچه سعدی در گلستان خود آورده 360 فقره است.

7-کشتی چوخه

نظر به اهمیتی که کشتی چوخه در میان دیگر کشتیهای بومی دارد، به توضیح بیشتری درباره آن می‌پردازیم.
چوخه یا چوخا در لغت به معنی لباس یا جلیقه‌ای است ضخیم و پشمی که چوپانان دربرمی‌کردند. این جلیقه نیز از نمد تهیه می‌شد. وجه تسمیه کشتی چوخه در اصل عبارت از کشتی‌ای بوده که با آن لباس گرفته می‌شده است.
کشتی چوخه، ریشه آن کردی است که توسط کردهای مهاجر در شمال خراسان متداول شده است و با کشتیهای محلی خراسان تلفیق و در نهایت به شکل امروزی در آمده است. در صفحات شمال خراسان در ارتباط با همین کشتی هر بخشی برای خود پهلوانی دارد و مسابقه بین پهلوانان در روزهای عید نوروز و بعضی از روزهای تعطیل به صورت وسیعی جریان دارد. ضمن اجرای مسابقه که با دهل و سرنا و شادمانی همراه است جوایز ارزنده‌ای از طرف مردم و خوانین و سرمایه‌داران محلی برای پهلوانان پیروز در نظر گرفته می‌شود. در سالهای قدیم زنان روستایی همراه با پهلوان و همراهان روستا در مسیر کاروانها می‌ایستادند و یا طبل و سرود از قافله درخواست داشتند که یا شیرینی بدهید یا کشتی بگیرید که مخفف آن این جمله بود که «یا کشتی یا شیرینی» و اگر در قافله کشتی‌گیری بود، در همان محل و روی زمین کشتی می‌گرفت و قبل از مسابقه شرط‌بندی و جایزه‌ای هم تعیین می‌شد. چنانچه کشتی‌گیر نداشتند، به عنوان شیرینی چیزی می‌دادند و می‌رفتند. این رسم حتی در سالهای اخیر هم متداول بود و بر سر راه اتوبوسها درخواست «شیرینی یا کشتی» می‌کردند.
کشتی چوخه، خشن و به معنی واقعی کلمه نبردی پهلوانی است و مانند کشتیهای باستانی، روی زمین و با پای برهنه انجام می‌شود. هنگام درگیری یقه و کمربند حریف را می‌گیرند و با پیچاندن یکدیگر و نیز با استفاده از فن لنگ کردی حریف را به خاک می‌برند. زمین آمدن به هر شکل که باشد افت محسوب می‌شود. در این کشتی باید حریف را دوبار مغلوب کنند؛ چنانچه یک به یک مساوی شدند برای مرتبه سوم کشتی می‌گیرند تا نتیجه قطعی معلوم شود.
داورهای کشتی چوخه در قدیم کدخدا و پیشکسوتان قدیمی بودند و در حال حاضر نیز از پهلوانان و کشتی‌گیران قهرمان استفاده می‌شود.
کشتی چوخه به قدری در صفحات شمال خراسان طرفدار دارد که به هنگام برگزاری آن بیش از هر مسابقه‌ای جوایز نقدی و جنسی نصیب برنده می‌شود و مردم و علاقه‌مندان از شهرها و روستاهای دور خراسان برای تماشا به محل مسابقه می‌شتابند. بیشتر پهلوانان رسمی کشور مانند پهلوان وفادار و پهلوان سخدری و پهلوان شورزی نخست پهلوان چوخه بوده‌اند. این می‌رساند که کشتی چوخه از اهمیت بالایی برخوردار است و باید هر چه بیشتر در مورد ترویج و احیای آن اقدام شود و زمینه گسترش آن در تمامی روستاهای خراسان فراهم گردد، تا بدین وسیله پهلوانان و قهرمانانی بزرگ و نمونه هرچه بیشتر از خطه پهلوان‌خیز خراسان به منصه‌ی ظهور برسد.

مسابقات ورزشهای باستانی و کشتی پهلوانی

الف - کشتی پهلوانی

در ورزش باستانی تنها مسابقه‌ای که از قدیم‌الایام وجود داشته است، فقط کشتی بوده و گفتیم هدف نهایی از ورزش در زورخانه، آماده‌سازی بدن برای کشتی بوده است. بر این اساس می‌گفتند «میوه‌ی ورزش، کشتی است». لذا در طول تاریخ ورزش باستانی، همیشه برتریها بر محور کشتی گرفتن دور می‌زده است.
از سال 1312 به بعد که ورزشهای بیگانه در کشور ما متداول شد، کم‌کم کشتی باستانی اهمیت سابق خود را از دست داد و از گود زورخانه به روی تشک کشتی انتقال یافت و به عبارت دیگر، کشتی باستانی زورخانه را ترک کرد.
بعضی از فنون که همراه با ضربه بود و با «فن عجز» به حساب می‌آمد، حذف شد و در چهارچوب مقررات کشتی آزاد، برای کشتی پهلوانی مقررات وضع گردید به طوری که از کشتی پهلوانی و یادگار سنتهای او، فقط شلوار کشتی به جای ماند.
طبعاً چون کشتی پهلوانی در خارج از زورخانه و دور از سنتهای ورزش باستانی بود، عده‌ای از قهرمانان سنگین وزن کشتی، بدون پیشینه در ورزش باستانی، در مسابقات پهلوانی شرکت کردند و طبق مقررات وضع شده «پهلوان» و «صاحب زنگ و ضرب» شند و کم‌کم نام «پهلوان» آن رنگ و بوی دیرینه را از دست داد و این روند تا سالهای اخیر ادامه داشت. ولی برای احیای سنت پهلوانی اخیراً در مقررات آن تجدیدنظرهایی صورت گرفته است. از جمله اینکه شرکت کنندگان در مسابقات پهلوانی باید باستانی‌کار باشند. این اقدام اگرچه بسیار نیکوست اما گروهی از پهلوانان و صاحبنظران آن را کافی نمی‌دانند.
از جمله «پهلوان سخدری» می‌گوید باید کشتی پهلوانی با همان شیوه‌ی گذشته و همان افت و خیز به زورخانه برگردد. چندسال قبل برای احیای کشتی پهلوانی و صدور آن به جهان ورزش از سوی سازمان تربیت بدنی مسابقات بین‌المللی «کشتی پهلوانی» در تهران انجام شد و یکی از قهرمانان سنگین وزن ترکیه صاحب بازوبند پهلوانی ایران گردید.
بسیاری از صاحبنظران با این طرح مخالف بودند زیرا:
1.پهلوان باید زورخانه کار باشد.
2. باید معتقد به مبانی عقیدتی تشیع باشد.
3. مقبولیت اجتماعی داشته باشد و با مردم محشور باشد.
در نتیجه یک خارجی ولو اینکه مسلمان باشد (که اکثر مسلمانان جهان اهل تسنن هستند) چگونه می‌تواند با این شرایط صاحب زنگ و ضرب بشود. به قول مرحوم شورورزی که به شوخی می‌گفت برای این پهلوانان در زورخانه‌های بین‌المللی زنگ و ضرب می‌زنند.
به هر حال برای احیای سنت پهلوانی باید تجدیدنظری جدیتر در مقررات آن به عمل آید تا در این تهاجم وسیع فرهنگی، کشتی پهلوانی در قالب واقعی خود بتواند قد علم کند.

ب - مسابقه‌های ورزشی

این مسابقات شامل دو بخش هستند: نخست ورزشهای با اسباب؛ دوم پا زدن و چرخیدن.
از سالهای 1320 به بعد یعنی شروع سلطنت محمدرضا شاه، جمعی از پیشکسوتها و علاقه‌مندان به ورزشهای باستانی، برای تشویق این ورزشکاران و احیای ورزش زورخانه مسابقات مهارتهای فردی را متداول کردند و هر ساله افرادی به عنوان قهرمان چرخ و کباده و سنگ و میل تحت ضوابطی انتخاب می شدند که این روند تاکنون با تغییراتی ادامه دارد. برای پیشرفت این ورزش مسابقات دیگری مانند میانداری و «میل بازی» و «شیرینکاری» و مانند آن تدوین و به اجرا گذاشته شده است که مهمترین آن مسابقه ورزش باستانی به صورت «گروهی» است. این مسابقه را می‌توان به دو صورت نامگذاری کرد «شرینکاریهای گروهی» و «شرینکاریهای فردی».

1. شیرینکاریهای گروهی

می‌دانیم هماهنگی در اجرای ورزش باستانی امری الزامی است؛ یعنی با صدای ضرب تمامی ورزشکاران حاضر در صحنه به تبعیت از میاندار حرکات او را تقلید می‌کنند، اما این هماهنگی در جزئیات کار دقیق و منظم نیست. مثلاً در شنو «پیچ» ممکن است. در یک حرکت بعضی روی بازوی راست و بعضی روی بازوی چپ بچرخند و یا هنگام «میل گرفتن» امکان دارد در یک زمان عده‌ای دست راست و برعکس عده‌ای دست چپ را به حرکت درآورند و بر این قیاس جزئیات دیگر حرکات ورزشی اغلب هماهنگی لازم را ندارند.
اما در مراسم ورزشی و نمایشهای ورزش باستانی سعی بر این است که عملیات آنها دقیق و هماهنگ باشد. بر این روند در سالهای اخیر شیوه‌ای بسیار دیدنی در اجرای ورزش باستانی ابداع شد که گروه کوچکی از ورزشکاران حدود هشت نفر عملیات ورزشی را همراه با نرمش و خمش و حرکاتی موزون به نمایش می‌گذارند.
این «نوآوری» توسط یکی از پیشکسوتان خوش ذوق خراسانی (3) به اجرا درآمد که فوق‌العاده مورد استفاده قرار گرفت و در کلیه زورخانه‌ها کشور متداول گردید. کم‌کم این شیوه تا آنجا پیشرفت کرد که جزو مسابقات ورزش باستانی درآمد. اساس داوری این مسابقه‌ها هماهنگی و موزونی حرکات و عملیات ورزشکاران بود که برای اجرای یکدست ورزش کسب امتیاز می‌کردند. به تدریج کلیه شرکت کنندگان در مسابقات این هماهنگی و زیبایی را طوری جذاب اجرا می‌کردند که تشخیص بهترینها برای داوران مشکل بود. لذا قرار بر این شد که هر گروه بتواند حرکاتی جدیدتر به نمایش بگذارد دارای امتیاز بیشتری خواهد بود. طبعاً مربیان درصدد «نوآوری» در عملیات برآمدند و حرکاتی تقریباً غیرورزشی را به کارها افزودند و اندک اندک این رقابت بالا گرفت تا آنجا که غلتیدن روی زمین و کارهایی شبیه به رقصهای افغانی به عملیات اضافه گردید. در نهایت یکی از این تیمها کلاهخود و شمشیرهای حلبی هم به صحنه آورد که باعث تعجب تماشاگران و مربیان گردید.
البته عده‌ای بر این گمان هستند که این پدیده‌ موجب پیشرفت ورزش باستانی است زیرا بیننده زیاد دارد و خانواده‌ها از تماشای آن در تلویزیون لذت برده‌اند. اینها می‌گویند؛ نباید خود را در چهارچوب مقررات خشک ورزش باستانی زندانی کنیم. این حصار باید بشکند تا این ورزش شکوفایی و پیشرفت داشته باشد.
این استدلال بسیار جالب است و باید در تمامی شئون ورزش باستانی با توجه به پیشرفت امروز جامعه تجدیدنظر و بررسیهای سازنده و علمی به عمل آید. خوشبختانه در سالهای اخیر پیشرفتهای قابل توجهی در فدراسیون ورزشهای باستانی در تمامی زمینه‌های این ورزش از دیدگاه علمی صورت گرفته است، اما به این نکته مهم باید توجه شود که به بهانه شکستن حصار سنتهای کهنه نباید این «نوآوری» تبدیل به پدیده‌ای ضد ارزش برای ورزش باستانی گردد.
بنابراین «نوآوریهای ارزنده» مورد تأیید است و باید به آن ارج نهیم. بویژه عملیات «شیرینکاریهای گروهی» باید به صورت صحیح تعمیم یابد و نفرات جرگه‌های آن از هشت نفر به حدود سی‌نفر افزایش یابد. بویژه برای نوجوانان - که دارای سرعت انتقال هستند - این نوع ورزش هنرمندانه بسیار مفید و سازنده است.
همچنین هنگام ورزش در زورخانه‌ها، که به طور معمول به اجرای عملیات مشغول هستند، این جرگه‌های کوچک «شیرینکاری» ضمن پا زدن و یا دیگر حرکات ورزشی می‌توانند به صحنه بیایند و هنرنمایی کنند و سپس میاندار به کار خود ادامه دهد.

2.شیرینکاری انفرادی

بعضی از ورزشکاران باستانی در عملیات ژیمناستیکی مانند «بالانس» و «قوس» و «درو» و یا «پشتک و وارو» مهارت دارند. این ورزشکاران قبل از «چرخیدن» اقدام به اجرای یک سری هنرنماییهای انفرادی می‌نمایند. این کار در سالهای گذشته معمول بود و حتی بعضی از ورزشکاران هنگام ورود به گود یا پشتک و یا وارو، وارد گود می‌شدند.
طبعاً این شیرینکاریها با ورزش باستانی مغایرت ندارد و بسیار جالب توجه است. بعضی از صاحبنظران اجرای حرکات ژیمناستیکی به صورت گروهی و «پیرامید» را ضمن ورزش باستانی مفید می‌دانند. اما همان‌طور که اشاره شده است این عملیات اگر به صورت گروهی باشد کم‌کم گسترش خواهد یافت و به تدریج ماهیت ورزش باستانی را از نظر آیین و سنت دگرگون و تهدید خواهد کرد.

پی‌نوشت‌ها:

1.فتوت‌نامه سلطانی، ص 306.
2. این‌ نسخه متعلق به سال 1800 میلادی است، به نقل از مجله تربیت بدنی، «پژوهشی در ورزش»، تیرماه 1350، ص 27.
3. آقای حاج مهدی چوبدار در بیرجند.

منبع مقاله :
تهرانچی، محمّدمهدی؛ (1388)، ورزش باستانی از دیدگاه ارزش، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم

 

نسخه چاپی